چرا حال «سمپاد» خوب نیست؟
تضعیف مدارس استعدادهای درخشان در سال های گذشته در 2 بخش تضعیف ستاد مرکزی سمپاد و تضعیف مدارس استعدادهای درخشان قابل بررسی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
چهارشنبه 1397/08/30 ساعت 13:15
بر اساس «سند راهبردی کشور در امور نخبگان» صاحب استعداد برتر به کسی اطلاق میشود که با توجه به ویژگیهای ذاتی خود امکان رسیدن به نخبگی را داراست و ماموریت مرکز ملی استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان، یک ماموریت ملی و تربیت «طلایه داران توسعه» است.
با عنایت به سخنان مقام معظم رهبری در آخرین دیدار خود با نخبگان جوان در تاریخ 28 مهر 95، و ابراز نگرانی از وضعیت «سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد)» که فرمودند «من از این مسئله سمپاد این سازمان ملّی پرورش استعدادهای درخشان نگرانم. گزارشهایی که به من میرسد، گزارشهای خرسندکنندهای نیست؛ این سمپاد خیلی مهم است. این کار خیلی مهمّی است و آن نکته هم که اشاره کردند که یک تعداد زیادی مدرسه بر اساس این [طرح تاسیس شده]، این متوقّف به این است که این سازمان خوب بچرخد و خوب اداره بشود؛ گزارش هایی که به ما میرسد در این جهت، گزارش های خرسند کننده ای نیست» و در آستانه دیدار دوباره ایشان در سلسله گزارش هایی به موضوعاتی چون «واگذاری مدارس سمپاد به مناطق آموزش و پرورش استان»، «ادغام سمپاد با باشگاه دانش پژوهان جوان و انحلال هیات امنای آن» و «توسعه کمی پرشتاب تعداد مدارس و دانش آموزان تحت پوشش سمپاد» خواهیم پرداخت.
بررسی عوامل تضعیف کننده سمپاد
تضعیف سمپاد را میتوان به دو بخش متمایز تقسیم کرد: الف) تضعیف ستاد مرکزی سمپاد و ب) تضعیف مدارس استعدادهای درخشان؛ در ادامه به عوامل تضعیف در هر بخش به صورت مجزا پرداخته خواهد شد.
تضعیف ستاد مرکزی سمپاد
ستاد مرکزی سمپاد متشکل از دو جزء اصلی است؛ نظام مدیریت و راهبری، نظام تامین و تخصیص منابع مالی. متاثر از تحولات سمپاد هر دو بخش دچار مشکلاتی شد که در ادامه تبیین خواهد شد.
1- نظام مدیریت و راهبری
نظام مدیریت و راهبری سمپاد متاثر از سه رویداد تضعیف شد؛
تا قبل از سال 1379، مدارس استعدادهای درخشان مهمترین و تنها ابزار ستاد مرکزی برای تعلیم و تربیت استعدادهای برتر بود. بر اساس اجرای مصوبه شورای عالی اداری در این سال، این مدارس از ذیل ستاد مرکزی سمپاد خارج شده و به مناطق آموزشی واگذار شد.
با قطع ارتباط این مدارس با ستاد مرکزی، عملاً قدرت ستاد مرکزی در راهبری مدارس به شدت کاهش یافت و این امر اختلال و در برخی موارد انحراف فرآیند تعلیم و تربیت استعدادهای برتر را در پی داشت.
در ادامه، متاثر از مصوبه سال 1389 شورای عالی اداری، جایگاه سمپاد از «سازمان» به «مرکز» تنزل یافت، حذف ساختار هیات امناییِ آن که پیشتر، عامل اقتدار و ثبات نسبی آن بود ملغی شد و وظایف «بخش دانش آموزی جشنواره جوان خوارزمی» و «طرح شهاب» در حالی به این نهاد جدیدالتاسیس محول شد که بودجه، فضا و نیروی انسانی آن کاهش یافت.
نهایتاً علاوه بر دو مصوبه فوق، افزایش پرشتاب تعداد مدارس استعدادهای درخشان طی سال های 88 تا 92 نیز باعث شد بار وظایف ستاد در حالی افزایش یابد که بودجه و نیروی انسانی متناسب با آن پیش بینی و فراهم نشده بود.
مجموع این تحولات و پیامدهای ناشی از آن باعث شد که نظام راهبری و مدیریت ستاد مرکزی سمپاد از عمل به وظیفه خود باز بماند و این به معنای اختلال در راهبری فعالیت های آموزشی و تربیتی مرتبط با استعدادهای برتر بود.
2- نظام تامین و تخصیص منابع مالی
ادغام سمپاد با باشگاه دانش پژوهان جوان و تنزل رتبه سازمانی آن ها به یک مرکز، متاثر از اجرای مصوبه سال 1389 شورای عالی اداری، منجر به یکپارچهسازی منابع مالی این دو نهاد و الصاق فرآیندهای مالی و اداری آن ها به نهاد عریض و طویل وزارت آموزش و پرورش شد. این دو اتفاق در عمل منجر به «تحمیل کسری بودجه باشگاه به سمپاد» و نیز «اختلال در فرآیندهای مالی» این نهاد شد.
همچنین همانطور که در بالا نیز اشاره شد، بعد از اجرای این مصوبه، همزمان با تعدیل بودجه، فضا و نیروی انسانی این نهاد جدیدالتاسیس، وظایف جدیدی به آن محول شد که این اتفاق نیز بر مشکلات مالی آن افزود.
تضعیف مدارس استعدادهای درخشان
متاثر از تحولات متعدد پیرامون سمپاد، چهار رکن مدارس استعدادهای درخشان یعنی «دانش آموزان ورودی، معلمان، مدیریت مدارس و برنامه درسی» تضعیف شد.
1- دانشآموزان ورودی
تا قبل از تحولات سال 1388، شیوه ارزشیابی ورود داوطلبین به مدارس استعدادهای درخشان از روالی مناسبی برخوردار بود و همواره یکی از نقاط قوت سمپاد به شمار میرفت.
همچنین با توجه به استاندارد کمّی پذیرش در این مدارس، قبول شدگان نیز از سطح علمی خوبی برخوردار بودند.
ین در حالی است که به اذعان معلمان، سطح توانایی دانش آموزانی که پس از سال 88 وارد این مدارس شدند، با افت چشمگیری همراه شد. 2 عامل اصلی این تغییر عبارتند از: 1) انتقال نهاد طراح آزمون از ستاد مرکزی سمپاد به اداره کل آموزش و پرورش استانها که تخصص لازم جهت طراحی اینگونه آزمونها را نداشتند و 2) افزایش ناگهانی تعداد پذیرفتهشدگان به نحوی که از سال 1388 تا سال 1392، تعداد پذیرفته شدگان 2.6 برابر شد.
علّت دیگر افت کیفیت دانشآموزان ورودی مدارس استعدادهای درخشان، قوت گرفتن مدارس غیردولتیِ نخبهپرور بود. این مدارس از تضعیف مدارس استعدادهای درخشان استفاده کرده و درصدی از ورودیهای مدارس استعدادهای درخشان را جذب کردند.
2- معلمان
پیش از واگذاری مدارس سمپاد به مناطق آموزشی، معلمان رسمی شاغل در مدارس سمپاد، نیروی مناطق آموزشی محسوب نمیشدند، بلکه به طور مستقیم وابسته به ستاد مرکزی سمپاد بودند. از این رو این مدارس دغدغه ای برای تامین معلمان متناسب با دانش آموزان استعداد برتر نداشتند. هم چنین فارغ التحصیلان هر مدرسه پس از مدتی به عنوان دبیر پژوهشی یا کادر غیر رسمی وارد مدرسه میشدند. این رویه نیز باعث افزایش نشاط و خلاقیت در برنامه ریزی های مدرسه میشد.
با این وجود، وضعیت معلمان سمپاد در سالهای اخیر از چند جهت تضعیف شد؛
الف) پس از اجرای مصوبه سال 1379 شورای عالی اداری، معلمان مدارس استعدادهای درخشان به مناطق آموزشی واگذار شدند. این اتفاق باعث شد که برخی از مناطق، تمایلی به واگذاری دبیران خوبِ خود به مدارس استعدادهای درخشان را نداشته باشند و این امر مدارس را با مشکلاتی در جذب دبیر رسمی مناسب مواجه کرد.
ب) مدارس غیردولتیِ به اصطلاح نخبهپرور توانستند دبیران غیررسمی کارآمد این مدارس را با پرداخت حقوق بیشتر جذب کنند. از آنجایی که مدارس استعدادهای درخشان در مقایسه با مدارس غیردولتی از منابع مالی بسیار محدودتری برخوردارند، در این عرصه امکان رقابت را نداشتند. ج) توسعه تعداد مدارس سمپاد بدون توجه به تعداد معلمان کیفی موجود نیز یکی دیگر از دلایل تضعیف وضعیت معلمان این مدارس بود.
3- مدیریت مدارس
پیش از واگذاری مدارس استعدادهای درخشان به مناطق آموزشی، عزل و نصب مدیران این مدارس بر عهده ستاد مرکزی سمپاد بود. از این رو مدیران مدارس با نگاه تخصصی و با توجه به اقتضائات این مدارس انتخاب میشدند و از ثبات نسبتاً بالایی نیز برخوردار بودند. پس از مصوبه سال 1379، اختیار عزل مدیران از دست ستاد خارج شد و به تبع آن هر دو مولفه قوت مدیران با چالش مواجه گردید؛ نگاه کارشناسی به موضوع استعدادهای برتر در انتخاب مدیران به حاشیه رفت و ثبات مدیریت مدارس نیز تضعیف شد.
اتفاق دیگری که به موجب این واگذاری رخ داد، استفاده ابزاری از مدیران و تحمیل وظایف فرامدرسه ای به آنان بود که به موجب آن، زمان مدیر صرف کارهای دیگری جز مدیریت مدرسه خود میشد.
علاوه بر مورد فوق، افزایش ناگهانی تعداد مدارس نیز در افت کیفیت مدیریت مدارس نقش ایفا نمود. عدم کفایت تعداد مدیران آشنا به موضوع استعدادهای برتر باعث شد که افرادی برای مدیریت این مدارس انتخاب شوند که از صلاحیت لازم برخوردار نبودند.
4- برنامه درسی
یکی از ویژگیهای اصلی مدارس استعدادهای درخشان که آن ها را از دیگر مدارس متمایز میسازد، برنامه درسی غنی شده و پژوهشمحور آنها است. این موضوع تحت تاثیر سه مولفه قبل (دانشآموزان ورودیها، معلمان و مدیریت مدارس) قرار گرفت. در نتیجه، بخش عمده مدارس استعدادهای درخشان به برنامه درسیِ کنکوری و حافظه محورِ مرسوم در برخی مدارس غیردولتی روی آوردند که کاملاً به دور از هویت و ماموریت این مدارس است. فضای مدارس غیردولتیِ مذکور، به عنوان رقیب مدارس استعداد درخشان نیز در انحراف برنامه درسی این مدارس بیتاثیر نبوده است.
همچنین در واگذاری مدارس به مناطق آموزشی، مسئولین و کارشناسان مناطق بعضاً درکی از لزوم متفاوت بودن برنامه درسی مدارس سمپاد با مدارس عادی نداشتند و صرفاً تلاش میکردند بخشنامه هایی که برای مدارس عادی صادر میشد را به این مدارس نیز تحمیل نمایند. این اتفاق اجرای صحیح برنامه درسی غنی شده مدارس استعدادهای درخشان را دشوار مینمود.
ریشه یابی مشکلات
از مجموع توضیحات فوق میتوان علل اصلی تضعیف سمپاد را این چنین برشمرد:
1) مصوبه سال 1379 شورای عالی اداری که به موجب آن مدارس استعدادهای درخشان از ستاد مرکزی سمپاد جدا شده به مناطق آموزشی واگذار شد.
2) افزایش پر شتاب و غیراستاندارد تعداد مدارس و تعداد دانش آموزان تحت پوشش سمپاد طی سالهای 88 تا 92
3) مصوبه سال 1389 شورای عالی اداری مبنی بر ادغام سمپاد با باشگاه دانشپژوهان جوان و تنزل مرتبت سمپاد از سطح سازمان به مرکز
4) قوت گرفتن مدارس غیردولتیِ بنگاهی به اصطلاح نخبه پرور
بر این اساس به نظر می رسد هر گونه اقدام اصلاحی در راستای تقویت سمپاد باید با عنایت به این علل چهارگانه انجام شود.
پیشنهادهای اصلاحی
اجمالاً با توجه به توضیحات فوق الذکر و متناظر با هر یک از علل تضعیف سمپاد میتوان پیشنهادهایی را برای تقویت این نهاد ارائه کرد:
1. تقویت دستگاه متولی تعلیم و تربیت دانش آموزان استعداد برتر یعنی «مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان» از طریق:
- ارتقای آن به سازمانی هیئت امنایی با حضور متخصصین و صاحبنظران
- تخصیص نیروی انسانی، امکانات و بودجه با ثبات و متناسب با ماموریت های محوله به آن
2. تجمیع امور مرتبط با مدارس استعدادهای درخشان هر استان ذیل یک اداره تخصصی استانی
3. استانداردسازی تعداد دانش آموزان ورودی مدارس استعدادهای درخشان متناسب با جمعیت هر شهر
4. واگذاری امور مربوط به مدارس غیردولتی نخبه پرور نظیر صدور مجوز و نظارت بر آنها به ستاد مرکزی سمپاد
لازم به ذکر است که پس از سال 1392، وظیفه طراحی آزمون مجدداً به عهده ستاد مرکزی سمپاد نهاده شد و از توسعه مدارس نیز ممانعت به عمل آمد.
تایید یا رد نهایی مدیران پیشنهادی از سوی اداره کل آموزش و پرورش استان در اختیار ستاد سمپاد است، اما در عمل معمولاً این حق بسیار تشریفاتی است. حتی در مواردی دیده شده که ابتدا حکم مدیر مدرسه سمپاد از سوی آموزش و پرورش ابلاغ میشود و سپس مدیر مربوطه برای گرفتن تایید سمپاد به این سازمان معرفی میشود.
تلاش ها برای تحقق این هدف از سال 1393 آغاز شده است و افزایش پرشتاب تعداد مدارس و دانش آموزان استعدادهای درخشان در راستای همین هدف، متوقف شده است.
مطالب مرتبط:
هوشمند سازی مراکز سمپاد
مدارس سمپاد را نمی توان با عجله حذف کرد
منبع: خبرگزاری فارس
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت