نقطه عطف یا ناکامی در مقابله با بحران اقلیمی؟
در اجلاس کاپ29 باکو چه گذشت؟
جهان امروز در میانه یک بحران اقلیمی گسترده قرار دارد که زندگی انسانها، تنوع زیستی و اقتصاد جهانی را به چالش کشیده است. کاپ29 یا کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد که امسال در باکو برگزار شده، با تمرکز بر «تأمین مالی اقلیمی»، فرصتی استثنایی برای جامعه جهانی است تا در جهت مقابله با این بحران گامهای جدیتری بردارد. بااینحال، اختلافات عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میان کشورها همچنان این اجلاس را به چالشی پیچیده تبدیل کرده است.
پانزده سال پیش، بحران اقلیم به نظر یک کابوس غیرقابل حل میرسید؛ انرژیهای تجدیدپذیر گران و غیرقابلدسترس بودند، و انتشار بیرویه گازهای گلخانهای، سیاره ما را بهسوی گرمایش 6 درجهای میبرد. اما اکنون، با پیشرفتهای تکنولوژیک و افزایش آگاهی جهانی، این روند کندتر شده است. باوجود این، حتی گرمایش 1.5 درجهای که هدف اصلی توافقنامه پاریس است، پیامدهای جدی خواهد داشت. ضمن آنکه دادهها نشان میدهند زمین در سال 2024 از آستانه 1.5 درجه عبور خواهد کرد.
چالش قدیمی تأمین مالی اقلیمی
یکی از اساسیترین موضوعات مطرح در کاپ ۲۹، بحث تأمین مالی اقلیمی است. براساس گزارش «کمیسیون انتقال انرژی»، دستیابی به اهداف کاهش انتشار کربن و تطبیق با تغییرات اقلیمی تا سال ۲۰۵۰ نیازمند ۳.۵ تریلیون دلار سرمایهگذاری سالانه است. این رقم هرچند عظیم به نظر میرسد، در مقایسه با ۳ تریلیون دلاری که هماکنون سالانه صرف حمایت از سوختهای فسیلی میشود، چندان دور از دسترس نیست.
اما مسئله اصلی، نابرابری در دسترسی به این سرمایههاست. کشورهای فقیرتر، که بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی میبینند، کمترین سهم را در انتشار گازهای گلخانهای دارند. باوجوداین، این کشورها همچنان با موانع زیادی در جذب سرمایهگذاریهای اقلیمی روبهرو هستند. بخش اعظم کمکهای مالی اقلیمی در قالب وام ارائه شده است، که فشار مضاعفی بر این کشورها وارد کرده و توانایی آنها برای مقابله با بحران را محدود کرده است. آمار نشان میدهد از سال 2016، 70 درصد بودجه اقلیمی به صورت وام عرضه شده است.
کشورهای درحالتوسعه تأکید دارند که کمکهای اقلیمی باید بهصورت بلاعوض ارائه شود. اما کشورهای توسعهیافته که عمدهترین عاملان گرمایش زمین بودهاند، همچنان از پذیرش مسئولیت کامل خود طفره میروند. از سوی دیگر، کشورهای توسعهیافته بر سرمایهگذاری خصوصی تاکید دارند، اما این نوع سرمایهگذاری معمولاً به پروژههای سودآور مانند انرژی پاک محدود میشود و پروژههای ضروری مانند ساخت دیوارهای دریایی کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
غیبتهای بحثبرانگیز در کاپ29
یکی از نکات بحثبرانگیز کاپ ۲۹، غیبت برخی از مؤسسات مالی بزرگ مانند بلکراک، HSBC و بانک آو آمریکا است. این شرکتها، که نقش کلیدی در تأمین سرمایهگذاریهای اقلیمی دارند، در باکو حاضر نشدهاند. این غیبت، نشانهای نگرانکننده از کاهش اولویت اقلیم در میان برخی از بازیگران اصلی اقتصاد جهانی است.
به گفته تحلیلگران، عدم حضور این نهادها میتواند پیامدهای منفی برای پروژههای اقلیمی داشته باشد. بانکهای توسعهای در سال گذشته حدود ۱۰۰ میلیارد دلار به کشورهای درحالتوسعه کمک کردند، اما این رقم باید حداقل پنج برابر شود تا جهان بتواند به اهداف اقلیمی خود دست یابد.
راهکارهای عملی برای عبور از بحران
جهان برای غلبه بر بحران اقلیمی، نیازمند بازنگری در ساختارهای مالی و همکاری بینالمللی است. ایجاد «هدف جمعی کمی جدید» (NCQG) که در کاپ ۲۹ مطرح خواهد شد، میتواند نقشه راهی برای تأمین نیازهای مالی کشورهای درحالتوسعه باشد. این هدف باید به تریلیونها دلار برسد و با شفافیت و عدالت توزیع شود.
علاوه بر این، اصلاح نظامهای مالی جهانی و کاهش حمایت از سوختهای فسیلی ضروری است. سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی پاک، افزایش ظرفیتهای تولیدی کشورهای فقیر و انتقال فناوریهای سبز از جمله اقداماتی است که میتواند نقش مهمی در حل این بحران ایفا کند.
فرصتی برای تغییر یا مسیری به ناکامی؟
کاپ ۲۹ فرصتی بینظیر برای جامعه جهانی است تا نشان دهد که مقابله با بحران اقلیمی فراتر از شعار است. اگرچه چالشهای جدی همچنان بر سر راه وجود دارد، اما با همکاری جمعی، تعهد به عدالت اقلیمی و اتخاذ راهکارهای مؤثر، میتوان امید داشت که جهان به مسیری پایدارتر هدایت شود. باکو بهعنوان میزبان این اجلاس، اکنون به نقطهای تعیینکننده در تاریخ اقلیم جهانی تبدیل شده است. پرسش این است که آیا رهبران جهانی میتوانند از این فرصت برای ساخت آیندهای بهتر استفاده کنند یا همچنان در مسیر تعلل و ناکامی باقی خواهند ماند؟