تبیان در برابر« روزنامه نگاری زرد»
بخش ارتباطات سایت تبیان، با انتشار مقاله ای اجتماعی با عنوان «رسانه ای شدن هر موضوع به هر قیمتی؟» در برابر روزنامه نگاری زرد موضع گیری کرد.
به گزارش روابط عمومی، فاطمه ناظم زاده در این مقاله می نویسد:«جامعه پر است از موضوعاتی که می توان آنها را بازگو کرد موضوعاتی که خیلی ها کنجکاوند تا انها را بدانند اما این موضوعات خصوصی هستند!شاید اصطلاح روزنامه نگاری زرد را شنیده باشید. این اصطلاح در واقع عبارتی است که در غرب از آن تحت عنوان Yellow journalism یاد میکنند.
روند تولد چنین نشریاتی، با نشریات شهر نیویورک در دهه 1890 آغاز شد. شاید بتوان گفت اصلیترین نشریهای که بنیان روزنامهنگاری زرد را از نظر جذب مخاطب و نه محتوای آن پایهریزی کرد، نیویورک سان (New York Sun) بود.
این نشریه در سال 1883 متولد شد. نیویورک سان نشریهای بود با قیمت «یک پنی» و در واقع ارزان بودنش سبب فروش زیاد آن شد. از سوی دیگر نیویورک سان بنیانگذار دورهای از نشریات است که در غرب به آنها نشریات یک پنی (penny press) گفته میشود.نشریات یک پنی هم تقریباً مانند روزنامهنگاری زرد به میدان وارد شدند. نشریات یک پنی تیترهای بسیار درشتی داشتند و این تیترهای درشت به این دلیل استفاده میشد که شاید در آن مقطع فکر میکردند حتی یک پنی هم برای خرید نشریات زیاد است، بنابراین آنها را روی دیوارهای شهر نصب میکردند تا رهگذران بتوانند تیترها را راحت بخوانند و یا حتی اگر دلیجانی از خیابان میگذشت، سرنشینان آن بتوانند از موضوع روز مطلع شوند.
اینها در واقع روزنامههایی کاملاً مردمی بودند که خبر را برای مردم تولید میکردند. اما در قرن نوزدهم چرخشی در این پدیده به وجود آمد و روزنامهنگاری از تولید خبر برای مردم به سمت تولید خبر برای بازار کشانده شد. در سال 1896 ژوزف پولیترز (1847-1991 (Joseph Pulitzer) نشریهای را منتشر میکرد به نام New York World که با هر شیوهای تلاش میکرد تا تعداد مخاطبانش را بالا برده و تیتراژش را افزایش دهد و طبعاً در این ابزارها، خشونت و سکس حرف اول را میزد.
در همین دوران، ویلیام راندولف هرست (1863-1951) (William Randolph Hearst) هم نشریهای را منتشر میکرد به نام نیویورک مورنینگ ژورنال (New York Morning Journal). این نشریه با نشریه پولیترز به رقابت پرداخت و جنگ این دو نشریه بر سر تیتراژ آغاز شد.
چرا روزنامهنگاری زرد؟ به دلیل این که ابتدا پولیترز در نشریه خودش یک شخصیت کارتونی خلق کرد که به آن اصطلاحاً (Yellow Kid =بچه زرد) میگفتند. پس از ظهور این شخصیت در نشریه پولیترز ، هرست هم بلافاصله به یک کاریکاتوریست، سفارش یک شخصیت مشابه را داد و در واقع به این ترتیب بود که پدیده بچه زرد، متولد و مظهر درگیری این دو روزنامه و سپس نماد روزنامهنگاری جنجالی شد.
سپس رقابت آغاز شد و ضمیمههای رنگی و عکسهای بزرگ و تیترهای درشت، ابزار این مبارزه شد و آرامآرام Yellow Kid سمبل یک نوع روزنامهنگاری شد که به روزنامهنگاری زرد شهرت یافت.
اگر بخواهیم در حوزهی فعالیت دینی و مخصوصاً در مورد نشریه و یا رسانه و یا یک وبسایت و هرآنچه در یک تریبون قرار میگیرد و مخاطب عام را پوشش میدهد یک تعریف در خصوص رسانهی زرد ارائه دهیم، میتوان اینطورگفت:رسانهای که برای تبلیغ دین، دست به هر اقدامی بزند که آن اقدامات با مبانی اخلاقی و احکام دینی در تعارض باشد و یا حتی سمت و سویی به خود بگیرد که میتواند در آینده، باب اقدامات غیر اخلاقی را برای دیگران باز کند، یک رسانهی زرد تلقی میشود.
متاسفانه امروزه با وب سایتهایی مواجه هستیم که با هدف جلب مشتری، مدام به مطالب و حاشیههایی میپردازند که پرداختن به آنها، خود به نوعی نشر مفسده بوده، اعتبار فعالیت دینی را در جامعه خدشهدار میکنند. به طور مثال و به تازگی، موضوع جهاد نکاح نقل زیادی در رسانه های زرد پیدا کرده و به گل سرسبد رسانههای زرد تبدیل شده است. پرداختن به این موضوع در برخی از مواقع به گونه ای است که گویا اگر این خبر نبود این رسانهها حرف دیگری برای گفتن نداشتند.
این مساله را می توان نوعی فقر فرهنگی نامید که در نزد صاحبان این تریبونها به حدی شدید است که حتی قادر به تحلیل و ریشهیابی علل چنین پدیدهی زشتی نیستند و فقط به آخرین اخبار از جهاد نکاح و هرآن چه مانند آن است میپردازند.
شوق بی حد و حصر صاحبان این تریبونها، به اخبار بسنده نمیکند و متاسفانه با درج تصاویری از زنانی که درگیر این ماجرا بودهاند، به از بین بردن حریم ها می پردازند و هیچ دقت و توجهی نسبت به تبعات چنین رویکردهایی وجود ندارد. این امر موجب از بین رفتن تدریجی حجب و حیاء در دیدگان مخاطبانی می شود که به این رسانهها اعتماد کردهاند.
البته این موضوع به همین مصداق ختم نمیشود و روی سخن این نوشتار، تنها موارد مذکور نیست. بلکه هشداری است به صاحبان تریبونها برای رعایت تقوی و ورع و مراقبت ویژه به اعمال و رفتارشان، چرا که هر کدام از آنان در حال حاضر الگوی جامعهی شیعی و خصوصاً جوانان هستند.
باید توجه داشت که تبلیغ دین به هر وسیلهای درست نیست و شعارهایی چون "هدف وسیله را توجیه میکند" در قاموس فعالیت شیعی جایگاهی ندارد. همچنین باید دانست هدف از فعالیت مذهبی یک سرگرمی و در راستای اهداف دنیایی نیست بلکه جستجوی رضایت حق متعال است. پس رعایت ورع و تقوی و احتیاط، لازمهی هرگونه کاری است که برای رضای خدا انجام میشود.»
تنظیم: هومن بهلولی