تبیان، دستیار زندگی

راز خوب نوشتن

نویسندگی عالمی پر رمز و راز دارد که سخن گفتن از آن از عهدۀ همگان بر نمی‌آید. کسانی که سالیانی دراز در دنیای جذاب و حیرت‌آور نویسندگی قدم گذاشته و قلم فرسوده‌اند، باید فراز و نشیب‌های آن را بیان کنند.
بازدید : 7318
زمان تقریبی مطالعه : 6 دقیقه
داستان نویسی

بدون شک، نوشتن هنری ارزشمند است که هرکس را یارای رسیدن به آن نیست و زینتی بی‌نظیر است که هرکس به آن آراسته نمی‌شود. کسی که رنج نوشتن را بر خود هموار می‌کند و قلم را در دستانش می‌چرخاند، خواسته یا نا خواسته، بین دنیای درون و دنیای بیرون از خود ارتباط برقرار می‌کند.

این ارتباط سبب می‌شود شگفتی‌های روحِ پرتلاطم انسان سرپوشیده نماند و دنیای پر فراز و نشیب بیرون نیز بی‌روح و یکنواخت نباشد. نوشتن از موضوعات گوناگون، مانند این است که پا در اقیانوسی عمیق بگذاریم و به قدر توان، قطره‌ای برداریم و پس از مدتی، قطراتی را از آن خارج کنیم. عموم نویسندگان صاحب‌نام و خبره، در موقع نوشتن خود را با چنین دریای عظیم رو به رو می‌بینند؛ لذا با ظرافت خاص می‌نویسند و با لطافت خاص‌تر،  واژه‌گزینی می‌کنند.

با وجود اینکه وسعت کلمات و تنوع جملات، سبب ترس بعضی نو قلمان می‌شود و بر‌اثر آن قلم را فرو می‌گذارند، راه برای نوشتن باز و برای خوب نوشتن، جاده‌ای دراز در پیش است. هر نویسنده ای می‌خواهد نوشته‌اش با اقبال خوانندگان صاحب ذوق مواجه شود، باید ذهن آنان را درگیر و دل‌شان را جذب کند. باید طوری بنویسد که خواننده با شوق تمام‏، نوشته اش را بخواند و از مطالعه آن ملول نشود. مهمترین عامل در جذب خواننده، خوب نوشتن است؛ به این معنا که خواننده، نوشته‌ای را می‌پسندد که به ساده‌ترین روش نوشته و به وزین‌ترین نوع آراسته باشد. کسانی که با ظرافت‌های خوب نوشتن آشنا هستند، سعی می‌کنند خوب بنویسند، تا اثرشان خوب خوانده شود. البته نباید غافل بود که خوب نوشتن و ساده نگاشتن، به معنای هرز نویسی و گریز از چارچوب‌های علمی و منطقیِ نوشتاری نیست.

این مقدمۀ کوتاه رهگذری بود برای بیان چند راه سودمندِ زیبا نویسی و ساده نگاری  :

ـ هنگام نوشتن، مخاطب و‌ خوانندۀ خود را «یک نفر» فرض کنید.

ـ بر این باور باشید که خوانندۀ شما هوشمند، منتقد، شکاک و دیرباور است.

ـ اطناب و زیاده‌گویی را به کتاب خود راه ندهید و ایجاز را نیز به جایی نرسانید که سر از گنگی و ابهام درآورد.

ـ در بیان نکتۀ مهم و مطلب اساسیِ خود، عجله نکنید و بدون مقدمه وارد نشوید؛ اما مقدمات نیز به حدی نباشد که اصل مطلب را تحت الشعاع قرار دهد.

ـ ساده و روان بنویسید؛ اما سطحی و سرسری قلم نزنید.

ـ جملات، هرقدر کوتاه‌تر و گزیده‌تر باشند، تاثیرگذارترند.

ـ در تیترسازی و فاصلۀ میان تیترها، افراط و تفریط نکنید.

ـ وظیفۀ نخست نویسنده، اطلاع رسانی و مخابره‌گری است، نه تزیین و شعبده‌بازی؛ بنابراین هرگز غنای ادبی را جایگزین فقر علمی نکنید.

ـ تا می‌توانید از کلمات و ‌ترکیب‌های سایر حوزه‌های علمی و ‌قلمرو‌های مختلف استفاده کنید. خودرا محدود به واژه‌های ویژه‌ای نکنید که فقط در موضوع کتاب شما کاربرد دارند.

ـ با خوانندۀ خود صمیمی و راحت باشید؛ چنانکه اگر دربارۀ موضوعی اطلاع کافی ندارید، صادقانه بنویسید که در این زمینه حرف مهمی ندارم؛ نیز می‌توانید خواننده را به منابع مربوط ارجاع دهید.

ـ به جد از کلیشه‌ها و حرف‌ها و تعابیر کلیشه‌ای و شعارگونه پرهیز کنید.

ـ دربارۀ موضوعی که می‌نویسید حتما پیش از دست بردن به قلم، مهم‌ترین آثار را در آن موضوع بخوانید یا دست‌کم از محتوای کلی آن‌ها بی‌خبر نباشید.

ـ بدانید که برای هر مفهومی که در ذهن شما راه پیدا می‌کند، صدها و هزاران تعبیر دیگر وجود دارد و یا شما می‌توانید بسازید و بنویسید؛ پس به اولین لفظ و تعبیری که خود را به ذهن و قلم شما تحمیل می‌کند، بسنده نکنید و تسلیم آن نشوید.

ـ نوشتن، هنر است و ‌مانند دیگر هنرهایی که می‌شناسیم، فرایند پیچیده‌ای دارد. نه آن را آسان بگیرید و نه از آن بهراسید. فقط بدانید که در هنرورزی باید حوصله داشت و آهسته راه پیمود و هماره تجربه اندوخت.

ـ تا می‌توانید خود را نسبت به موضوع مقاله یا کتابی که می‌نویسید، بی‌طرف و گزارشگر نشان دهید. سمت‌گیری‌های تند و بی مقدمه، از اعتماد خواننده می‌کاهد.

ـ در تعیین عنوان و ‌فصل‌های کتاب، به تجربه و توانایی‌های خود اکتفا نکنید و حتما با یک یا چند کارشناس خوش ذوق مشورت کنید.

ـ هنگام نوشتن بر این گمان باشید که همه کلمات دنیا منتظر ایستاده‌اند تا شما آن ها را احضار کنید. بدانید که هیچ مفهوم و معنایی در عالم الفاظ، همزاد ویژه‌ای ندارد که نتوانیم از آن‌ها بگذریم و واژه‌ای دیگر بیاوریم.

ـ در همه چیز باید معتدل بود؛ حتی در زیبا نویسی. اگر اندکی بیش از آنچه می‌بایست، در زیبا کردن قلم تلاش کنید، غلظت ادبیات را در اثر خود بالا برده، به اعتبار علمی آن لطمه می‌زنید.

ـ همیشه بر این گمان باشید که خوانندۀ شما، آدمی بی‌حوصله و پر از مشکل و مسئله است. بنابر این، چنان باید نوشت که سرشار از تنوع، تغییر ذائقه و شیرین کاری است. در هر نوشته به طریقی ویژه می‌توان تغییر ذائقه داد و ایجاد تنوع کرد. مطالعۀ آثار برجسته و ممتاز، دست شمارا برای تنوع آفرینی باز می‌کند.

ـ چنان بنویسید که گویی در حال گفت و گویید، نه سخنرانی یا قرائت بخشنامه‌های رسمی.

ـ اصل مهم در جمله سازی و عبارت پردازی، حسن تعبیر و یافتن زاویه‌های غیر تکراری و ابتکاری است.

ـ در استعمال و استخدام کلمات، علاوه بر معنای آن‌ها، به بار منفی و مثبت، و سابقه تاریخی و موسیقی آن‌ها نیز باید توجه کرد.

ـ بر سرمایۀ واژگانی خود بیفزایید و قلم خود را با کلمات بیشتر و تازه‌تری آشنا کنید.

ـ هیچ عاملی به اندازه مطالعه شعر، قلم را توانمند، پرواژه، آشنا با اسلوب‌های متفاوت بیان، و شیوا نمی‌کند.

ـ به هر طریقی که می‌توانید راهی برای طنز و ‌شوخ طبعی به نوشتۀ خود باز کنید؛ البته به مقداری که مقاله یا کتاب را سبک و هزل نکند.

ـ در انتخاب کلمات، به اصل تناسب و همخوانی لفظی یا معنایی، کمابیش توجه شود.

ـ استفاده از برخی آرایه‌های سنتی مانند سجع و جناس را به حد اقل برسانید. زیرا نثر معاصر، تناسبی با این گونه صنایع ندارد.

ـ توجه داشته باشید که زیبا نوشتن، غیر از ادیبانه و ‌منشیانه نوشتن است.

ـ هرازگاه، لحن نوشتۀ خود را تغییر دهید؛ گاهی معمولی، گاهی عصبانی، گاهی طنزآلود، گاهی غمگین، گاهی شاد و گاهی مهربان و گاهی صریح و گاهی صمیمانه و ... بنویسید. در تغییر لحن نوشته، باید از شگردهای سخنوران و خطیبان استفاده کرد.

ـ یکی از موفق‌ترین شگردهای زیباسازی نوشته، استفاده از ترکیب‌هایی است که در ابیات مشهور به کار رفته است؛ مانند این جمله:  «بسیاری از مفسران، از ظن خود یار قرآن شده‌اند».

عبارت بالا حل یا تحلیل بیت زیر است:

هرکسی از ظن خود شد یار من /از درون من نجست اصرار من
نظر - پاسخ
UserName
عدد زیر را وارد کنید
کد تایید
نظرات کاربران
بیشتر