علل رابطه ناسالم با نامحرم
روابط ناپسند دختر و پسر ناشى از چیست و چرا گسترش یافته است؟ برای پاسخ به این سوالات با ما همراه باشید:
1. عدم ارضاى صحیح غریزه جنسى
بىتردید ایام جوانى، ایام بیدارى غریزه جنسى و گرایش به جنس مخالف است. در این ایام شوق جنسى و احساسات بر روان آدمى سایه مىافكند؛ ناخودآگاه رفتار، سخن و نگاه جوان را تحت تأثیر قرار مىدهد و سبب تحریك پذیرى وى در برخورد با جنس مخالف مىشود. طبیعى است این نیاز درونى باید به طور صحیح و مطلوب ارضا و تأمین شود. راه قابل قبول آن نیز ازدواج است؛ ولى متأسفانه به دلایل مختلف فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى - نظیر بالا رفتن سطح انتظارت و توقعات خانوادهها و توجه به برخى تشریفات غیر لازم، معضل اشتغال و آینده شغلى جوانان، ادامه تحصیل آنها و عدم وجود امكانات و شرایط مالى مناسب برخى خانوادهها - سن ازدواج دختران و پسران افزایش یافته و در نتیجه ارضا و تأمین عاقلانه و صحیح این غریزه سركش، به خصوص در دوران جوانى، به انحراف كشیده شده است. بنابراین، رفتارهاى نابهنجار در جامعه دینى و سنتى ما روبه فزونى است و اگر نگوییم به یك بحران اجتماعى تبدیل شده دست كم مىتوان آن را یك معضل اجتماعى نامید. متأسفانه نظام اجتماعى ما تا كنون نتوانسته با فراهم كردن زمینه ازدواج جوانان از گسترش این رفتارهاى نادرست پیشگیرى كند.
2. احساس نیاز به محبت
در این سنین جوانان خواهان روابط دوستانه و هم سخن شدن با یكدیگرند. اریكسون، یكى از روانشناسان غرب، مىگوید: جوان در این مرحله مىخواهد روابط دوستانه نزدیكى با دیگران پیدا كند؛ ارزشمندترین و مهمترین هستى و دارایىاش را به فردى دیگر هدیه دهد؛ در پى یافتن هویتى جدید است و گمان مىكند خانواده و والدینش نمىتوانند از وى حمایت كنند. بنابراین، اگر این نیاز در محیط خانوادگى به خوبى تأمین نشود یا لطمه بیند و مخدوش شود، نیاز به محبت و ابراز محبت و برقرارى ارتباط دوستانهاش دچار اختلال خواهد شد؛ به عبارت دیگر، دختر و پسرى كه عواطف و احساساتشان در درون خانواده ارضا نشود و در جمع خانوادگى احساس غربت و تنهایى كنند، در فضاى باز و آزاد جامعه طعمه افراد فرصت طلب و سودجو مىشوند؛ به راحتى در دام افراد شیاد مىافتند یا حداقل میل متقابل آنها و جنس مخالف سبب مىشود آنها به بهانههاى مختلف از قبیل آشنایى براى ازدواج و تبادل نظر درباره مسائل علمى و درسى آگاهانه یا ناخودآگاه در جهت تأمین و ارضاى این نیازشان گام بردارند؛ البته با روشى غلط و غیر قابل قبول .
3. الگو گرفتن از منابع غیر خودى
متأسفانه بخش قابل توجهى از جوانان ما ارزشها و هنجارهاى اجتماعى خود را از محیط هاى غیر خودى و غیر اصیل جوامع دیگر مىگیرند. بىتردید گسترش ارتباطات اجتماعى و توسعه آن و نیز گسترش و توسعه تكنولوژى و وسائل ارتباط جمعى و «پدیده جهانى شدن در همه عرصههاى فرهنگى، اجتماعى، سیاسى و...» در این خودباختگى و روى آوردن به فرهنگ بیگانه نقش اساسى دارد. این امور سبب مىشود جوانان فرهنگها و ارزشهاى دیگر جوامع را الگو قرار دهند و به گمان این كه این گونه روابط عامل رشد و نشانه كمال و جرأت و وسیله ابراز شخصیت است، به آن روى آورند. در این میان، مسأله رقابت جوانان و به رخ كشیدن خود براى همسالان نقشى عمده ایفا مىكند. برخى براى این كه در جمع دوستان مورد تحسین قرار گیرند و یا دست كم بىعرضه و بىجرأت خوانده نشوند ، به دنبال دوست پسر یا دوست دختر مىگردند و با آن كه به خوبى از عواقب سوء این كارها آگاهند، از آن دست نمىكشند.
اما در برابر چنین معضل اجتماعى چه باید كرد؟ به نظر مىرسد باید متناسب باعلل به وجود آورنده و عوامل گسترش دهنده این مشكل اقداماتى درخور انجام داد. بخشى از اقدامات سودمند در این مسأله عبارت است از:
الف) ارضاى صحیح و مشروع این غریزه ، معقولترین راه براى نجات یافتن از این گونه رفتارهاى نابهنجار یا كجروانه است.
ویل دورانت، دانشمند معروف مغرب زمین، درباره ازدواج مىنویسد: اگر راهى پیدا شود كه ازدواج در سالهاى طبیعى انجام گیرد، بیمارىهاى روانى و انحرافات جنسى كه زندگى را لكه دار كرده است تا نصف تقلیل خواهد یافت. شاید به همین جهت است كه در آموزههاى دینىمان تسریع در ازدواج فرزندان و جوانان مورد تأكید قرار گرفته است. این دستورها و تشویقها گویاى آن است كه مىتوان با ازدواج از بسیارى انحرافات اخلاقى و جنسى و روابط ناسالم و غیر مشروع دو جنس پیشگیرى كرد.
البته این موضوع به تلاش همگانى خانوادهها و مسؤولان و اصلاح نگرشها و آداب و رسوم نادرست و فراهم كردن تسهیلات و امكانات ازدواج بستگى دارد و همه افراد، خانوادهها و حكومت وظیفه دارند در مسیر تحقق مقدمات ازدواج جوانان بكوشند.
ب) تحكیم روابط خانوادگى و ایجاد فضاى عاطفى مثبت بین والدین و فرزندان و افزایش رابطه صمیمانه و نزدیك بین اعضاى خانواده عامل پیشگیرانه دیگرى است كه مىتواند در ایجاد احساس امنیت و آرامش و تأمین نیاز عاطفى نقش مؤثرى داشته باشد. زیرا وقتى جوانان در خانه با محبت و توجه كافى روبهرو نشوند، این محبت و رابطه عاطفى را در بیرون خانه جست و جو مىكنند و متناسب با دوران بلوغ و اوجگیرى احساسات غریزى، رابطه خود را با جنس مخالف توسعه مىدهند. بنابراین، نیاز به محبت در دوره جوانى را باید با گسترش روابط عاطفى خانوادگى و نیز گسترش رابطه صمیمانه و دوستانه بین همسالان هم جنس تأمین كرد و با یافتن دوستان مناسب و ایجاد ارتباطات گرم و عاطفى و انجام برخى فعالیتهاى دسته جمعى به این نیاز درونى پاسخ مثبت داد.
ج) خود كنترلى
خود كنترلى مىتواند جوانان جویاى رشد و كمال و عفت و پاكى را در این فضاى آلوده حفظ كند. با كنترل چشم، گوش و دیگر حواس و نیز كنترل افكارى كه در این زمینه شكل مىگیرد ، مىتوان از تأثیر گذارى روابط ناسالم تا حدود زیادى جلوگیرى كرد.
منبع : پرسمان - با تغییر
تنظیم برای تبیان : داوودی
مقالات مرتبط :
عدد زیر را وارد کنید
من تجربه ای نداشتم ولی به نظرم همه ی اینا كشكه ودلایل دیگه ای داره
فرهنگ مانمیخواد اینوقبول كنه
جوونای ما مخصوصاپسرا جنبه ی فكریشو ندارن
پاسخ کاربران به این نظر
وقتی دختر وپسرس بتونند ازدواج کنند که دیگه نمی آند دوس شن . وقتی توی این جامعه مشکلات اقتصادی بیداد می کنه به نظرتون دختر و پسر الخصوص دخترها چیکار کنند ؟دختری که تومعرض جنون وتنهایی است باید چیکار کنه و مورد مناسبی برای ازدواج براش پیش نمی آد. نمی دونم چرا اینا عادت کردن به سخنرانی کردن. به خدایی که می پرستید هیچ جوان عاقل وسالمی نمی خواند که تنها باشه و دوس داره کسی باشه که واقعا شریک وهمدم زندگیش باشه.
پاسخ کاربران به این نظر
خیلی خوب بود
پاسخ کاربران به این نظر
شما ها چرا نمی خواهید باور کنید که در اسلام چیزی به اسم ازدواج موقت هم وجود داره و اگر فرهنگ سازی بشه(که فکر نکنم همچین اتفاقی بیفته)اونوقت همه ی این مشکلات حل میشه ولی با این همه سختگیری که در این مورد در جامعه ما میشه باز هم آمار طلاق رو به افزایشه پس میبینید که با این حرف ها نمیشه بنیان خانواده را تحکیم بخشید
پاسخ کاربران به این نظر
خوب است.
پاسخ کاربران به این نظر
خیلی مطلب مفید و جالبی بود.به نظر من،جامعه ی امروزی فرهنگ غرب گرایی را دنبال می کند.وگرنه چرا در گذشته این روابط نبوده است که دلیل دارد
1- کمبود عاطفه .که باعث به وجود امدن این نابهنجاری ها میشود.
پاسخ کاربران به این نظر
1.روی اوردن به یک فرهنگ دیگر خود باختگی نیست
و جهانی شدن و یک پارچه شدن خیلی هم خوب است.بستگی دارد به چه فرهنگی روی میاورید و این هم یادمان باشد به اعتقادات دیگران احترام بگذاریم.
2.وقتی جوان فکر میکند میبیند دلیلی برای اسارت تا آخر عمر وجود ندارد.نیاز به محبت با دوستی های کوتاه مدت قابل حل شدن است اگر نه، ازدواج میکند.اگر شما قبول ندارید؟
پاسخ کاربران به این نظر
عالی بود
پاسخ کاربران به این نظر
من فکر می کنم خود خانواده هم مقصر هستند .چون بچه ها اولین الگوی انان پدر ومادر هستن .ورفتار درست یا غلط اونا با پرسش های که بسیاری برای اونا پیش میاد .رو یا اصلا جواب نمیدن و.یا برخورد بسیار بدی دارن .
پاسخ کاربران به این نظر