تلاش آنها در کنار نبوغ عامل موفقيتشان شد (بخش اول)
هميشه نحوۀ مطالعۀ، فعاليت، تفريح، و در کل، زندگي داوطلبان تک رقمي در آزمون سراسري، براي ساير داوطلبان، به خصوص داوطلبان سال بعد، جالب و خواندني است. داوطلبان ميخواهند بدانند که چطور يک داوطلب ميتواند در اين مسابقۀ ملي و سراسري، گوي سبقت را از بقيه بربايد و بهترين نتيجه را کسب کند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
يکشنبه 1397/09/11 ساعت 13:05
محبوبه همت-مرکز یادگیری تبیان
هميشه نحوۀ مطالعۀ، فعاليت، تفريح، و در کل، زندگي داوطلبان تک رقمي در آزمون سراسري، براي ساير داوطلبان، به خصوص داوطلبان سال بعد، جالب و خواندني است. داوطلبان ميخواهند بدانند که چطور يک داوطلب ميتواند در اين مسابقۀ ملي و سراسري، گوي سبقت را از بقيه بربايد و بهترين نتيجه را کسب کند؟ از همين رو، نشريه پيک سنجش هر سال با تعدادي از رتبههاي برتر آزمون سراسري گفت و گوهاي مبسوطي ميکند و از آنها دربارۀ کمّ و کيف مطالعه و و نحوۀ آمادگي علمي و روحيشان براي آزمون سراسري سؤال ميکند؛ اما امسال، نسبت به چند سال گذشته، شرايط تا حدودي متفاوت است؛ زيرا کتابهاي نظام جديد آموزشي در برخي از دروس تغيير کرده و شايد برخي از مباحثي که داوطلبان سال گذشته آنها را مطالعه کردهاند، در کتابهاي درسي داوطلبان سال دوازدهم وجود نداشته باشد، و برعکس، مطالب جديدي هم وجود داشته باشد که داوطلبان پيشدانشگاهي در سال گذشته آنها را نخواندهاند؛ براي مثال، دانشآموزان دوازدهم امسال کتاب عربي دارند و درس عربي جزو ساعتهاي موظف آنهاست؛ اما در نظام قديم، داوطلبان گروههاي آزمايشي علوم رياضي و فني، علوم تجربي و هنر، در سال چهارم، درس عربي نداشتند.
از سوي ديگر، خود داوطلبان تک رقمي هم شيوۀ يکساني براي مطالعه و آمادگي براي آزمون سراسري ندارند و در همين گفت و گو ميبينيد که براي يادگيري يک درس، شيوههاي بعضاً متفاوتي را در پيش گرفتهاند. ما معتقد نيستيم که داوطلب امسال براي موفقيت در آزمون سراسري، بايد جا پاي داوطلبان برتر بگذارد؛ چون توان علمي، آمادگي روحي و جسمي، و در کل، شرايط هر داوطلبي با ساير داوطلبان، به ويژه با رتبههاي تک رقمي، متفاوت است؛ ولي بدون شک، ميتوان از سخنان اين عزيزان بهرههاي بسيار برد و با مطالعۀ آنها استفاده مطلوبي در راستاي رسيدن به اهداف خود داشت.
از همين رو، چندي پيش گفت و گويي با سيد محمد صادق کشاورزي، رتبۀ 2، روزبه امين تفرشي رتبۀ 5، و سجاد فقفور مغربي، رتبۀ 6 کشوري گروه آزمايشي علوم رياضي و فني آزمون سراسري سال 97 داشتيم. با تشکر از اين عزيزان که در اين گفت و گو شرکت کردند، بخش اول اين گفت و گو که دربارۀ نحوۀ مطالعۀ دروس عمومي و اختصاصي حاضر در آزمون سراسري از سوي اين افراد است، خدمتتان تقديم ميگردد.
* اولين و مهمترين سؤالي که براي اکثر داوطلبان آزمون سراسري پيش ميآيد، اين است که هر درس را چگونه مطالعه کرديد؟ لطفاً به هر درس به طور مجزا بپردازيد.
ادبيات
سجاد فقفور مغربي: ادبياتم خوب بود و از سوم راهنمايي، فرهنگ معين را مطالعه ميکردم و در نتيجه گنجينۀ لغاتم هم خوب بود، و چون شعر ميگويم، با قرابت معنايي نيز مشکلي نداشتم؛ با اين وجود، ادبيات را به صورت موضوعي مطالعه ميکردم؛ به خصوص سه ماه آخر، وقت بيشتري براي اين درس ميگذاشتم و هر روز يک ساعت و نيم و بعضي از روزها دو زنگ براي اين درس مطالعه ميکردم و برنامهام هم اين بود که روزي نيم ساعت قرابت معنايي، نيم ساعت زبان فارسي (دستور) و نيم ساعت لغت يا تاريخ ادبيات ميخواندم.
در کل، در ادبيات بيشتر تست ميزدم و براي تحليل تستها هم وقت قابل توجهي ميگذاشتم و حتي دنبال تفکر طراح سؤال بودم.
سيد محمد صادق کشاورزي: تا سال چهارم فقط کار معلم را انجام ميدادم؛ اما سال چهارم ديدم که نياز به مطالعه دقيقتر و بيشتر ادبيات را دارم؛ در نتيجه، هر هفته يک زنگ را براي مطالعۀ لغات و تاريخ ادبيات گذاشتم و تا هفتۀ آخر هم مطالعۀ اين دو مبحث را رها نکردم؛ چون مباحثش فرّار است . آرايه هاي ادبي را با کتاب تست جلو رفتم و براي خواندن زبان فارسي، به تستهاي آزمونهاي سراسري بسنده کردم؛ چون حيطۀ ادبيات، بسيار وسيع است و گاه تستهاي کتابهاي کمک آموزشي در اين درس، غلط است.
عربي
سجاد فقفور مغربي: بيشترين ضعف درسي من در عربي بود. اوايل در اين درس سردر گم بودم و بيشترين بازه مطالعاتي را در دروس عمومي به اين درس اختصاص ميدادم؛ اما خوشبختانه، بعد از مدتي تست زدن، دانستم که چگونه بايد اين درس را بخوانم؛ براي مثال، در ترجمه به سراغ فعل و ويژگيهاي آن ميرفتم و به مفرد يا جمع بودن واژهها دقت ميکردم. ميخواهم بگويم که به مرور، نکتههاي مهم در ترجمه يا قواعد، چشم انسان ميگيرد.
روزبه امين تفرشي: عربي، ضعيفترين درسم بود. سال سوم 20 يا 30 درصد بيشتر نميزدم؛ اما سال چهارم بيشتر انگيزه گذاشتم و در نتيجه اين درس را بهتر فهميدم. اصلاً انگار ناگهان به درک عربي رسيدم و بعد تقريباً بهترين درس عمومي من عربي شد؛ البته در درک مطلب، تا آخر هم تا حدودي مشکل داشتم و در آزمون سراسري هم در يکي از درک مطلب ها به مشکل برخوردم و ديدم زمانبر است و امکان دارد که براي درس زبان وقت کم بياورم که آن را رها کردم؛ در نتيجه، عربي را 85 درصد زدم.
سيد محمد صادق کشاورزي : من از سال اول جذب درس عربي شدم، اما تست کار نميکردم و تا آخر سال سوم، به صورت مفهومي اين درس را ميخواندم. سال چهارم، هفتهاي يک ساعت و نيم براي عربي وقت ميگذاشتم که بيشتر اين وقت هم شامل تست درک مطلب ميشد؛ اما از دي ماه براي درس عربي فقط تست ترکيبي ميزدم.
معارف اسلامي
سيد محمد صادق کشاورزي: سال اول و دوم، درس معارف اسلامي را خيلي جدي نگرفتم. سال سوم هم دبيرمان چندان کاري با کتاب درسي نداشت و من خودم کتاب را در خانه ميخواندم و کمي هم تست ميزدم. سال چهارم هم من از کلاس درس عقب بودم؛ چون دانشآموز المپيادي بودم و در کلاسهاي تابستان حضور نداشتم و ساير دانشآموزان 10 درس معارف اسلامي دوم را در تابستان مطالعه کرده بودند؛ براي همين نگران درس معارف اسلامي بودم؛ اما در نهايت، تصميم گرفتم که قدم به قدم در اين درس جلو بروم. ابتدا آيات موجود در کتاب را حفظ کردم و هر درس را با دقت خواندم؛ ولي در دورههاي بعدي، درسها را روزنامهوار ميخواندم. در کل، اين درس، زمان زيادي از وقت مرا به خود اختصاص ميداد و هر شب حدود يک ساعت و نيم معارف اسلامي ميخواندم و پيش از کنکور، آخرين کتابي را هم که کنار گذاشتم، کتاب معارف اسلامي بود.
روزبه امين تفرشي: از اول سال چهارم، «بکوب» معارف اسلامي ميخواندم و تا شب آخر نيز اين درس را کنار نگذاشتم. در واقع چهار يا پنج بار کتابهاي معارف اسلامي را دوره کردم و تست زدم، اما چون تصور ميکردم که نيازي به حفظ آيات قرآن موجود در کتاب درسي نيست، براي حفظ آيات وقت نگذاشتم و در سر آزمون نيز به همين خاطر دچار مشکل شدم.
سجاد فقفور مغربي: در درس معارف اسلامي، هدف براي من خود کتاب درسي بود و چندان تست نميزدم. در کتابم نکتههاي مهم را با مارکتهاي رنگي علامت ميزدم. شايد پنج بار کتابهاي معارف اسلامي را مرور کردم؛ در واقع به تعداد رنگهاي «هاي لايت»هاي موجود در کتاب درسيام، آن را دوره کردم؛ چون در هر دوره با يک رنگ جديد، نکتههاي مهم را «هاي لايت» ميکردم. هر شب کتاب معارف اسلامي را دستم ميگرفتم و مثل يک کتاب داستان، مطالعهاش ميکردم. انجام همين کار، باعث شده بود که همۀ آيات قرآن موجود در کتاب درسي را حفظ بشوم.
زبان خارجي
سجاد فقفور مغربي: از دوران دبستان به آموزشگاه زبان ميرفتم؛ در نتيجه زبانم خوب بود. ماههاي آخر کمي «کلوز تست» و «ريدينگ» کار کردم.
روزبه امين تفرشي: زبانم خوب بود و بجز کار کلاس درس، خيلي کم براي اين درس وقت ميگذاشتم. شب قبل از کنکور هم لغتهاي کتاب درسي را مرور کردم.
سيد محمد صادق کشاورزي: از اول دبستان به آموزشگاه زبان ميرفتم و زبانم خوب بود؛ اما سال چهارم در تستهاي «کلوز تست» و «ردينگ» به مشکل برخوردم؛ در نتيجه، برنامه تستي منظمي براي مطالعه اين درس داشتم و هفتهاي يک «ريدينگ» و «يک کلوز تست» ميزدم. انجام همين کار، باعث شد که سرعتم در پاسخگويي به تستهاي زبان، بسيار بالا برود.
رياضي پايه و ديفرانسيل
سيد محمد صادق کشاورزي: همان طور که پيش از اين گفتم، من چون در المپياد کامپيوتر شرکت کرده بودم، تابستانم را از دست دادم و از مهر ماه سال چهارم هم براي کنکور درس خواندم. زماني که سر کلاس ديفرانسيل آمدم، دبيرمان "حد"را درس داده بود و من اواسط مبحث حد مثلثاتي، سر کلاس حاضر شدم. اوايل تست حد در مخيّلهام نميگنجيد و وقت زيادي براي حل هر تست ميگذاشتم؛ به طوري که تا آذر ماه، تست زماندار براي درس رياضي نزدم؛ اما براي اين درس، هر روز يک ساعت و نيم وقت ميگذاشتم. در رياضي پايه، با اينکه در سالهاي اول و دوم و سوم، تست چنداني کار نکرده بودم، اما به خاطر تدريس خوب دبيرهايم و تمرينهاي سخت و مفهومي که آنها با ما کار کرده بودند، قوي بودم و سال چهارم مشکلي با اين درس نداشتم.
روزبه امين تفرشي: ديفرانسيل را مبحث به مبحث با معلم ميخوانديم و جلو ميرفتيم؛ البته اوايل سخت بود و حتي بيشتر ما دانشآموزان سردرگم بوديم و امتحانات دبيرمان برايمان واقعاً سخت بود، اما برنامۀ کلاس را در هر شرايطي رها نکرديم و در نهايت، مطالب برايمان واقعاً آسان شد و حتي 12نفر از بچههاي کلاس، تستها را بالاي 90 درصد ميزدند.
سجاد فقفور مغربي: ديفرانسيل و رياضي پايه را خودم در تابستان جمع کردم؛ البته نقطه قوت من از اول رياضي بود و مشکلي با اين درس نداشتم.
هندسۀ پايه
سيد محمد صادق کشاورزي: هندسه پايه را خودم در سال چهارم ميخواندم و با تست زدن زياد، به آن مسلط شدم. به نظر من، در هندسه مهم اين است که خودت به جواب برسي، نه اينکه تا به مشکل برخوردي، سريع راه حل را ببيني. من گاهي در يک ساعت، بيشتر از دو تست حل نميکردم، اما کاملاً به تست مورد نظر و تستهاي مشابه آن مسلط ميشدم.
البته بايد بگويم که امسال تستهاي درس رياضي در آزمون سراسري، متفاوت بود و حال و هوايش تغيير کرده بود. خود من نتوانستم تست 1 تا 4 رياضي را حل کنم و از تست پنجم شروع کردم.
روزبه امين تفرشي: هندسۀ پايه، به نظر من درسي است که سؤالهايش خلّاقانه است و بايد روي سؤالها فکر کرد و ديد که چيزي به ذهنت ميرسد يا نه؛ يعني معتقدم که نبايد داوطلب سراغ راه حل برود، بلکه بايد خودش با سؤال کلنجار برود؛ هر چند که گاهي اوقات بعضي از سؤالها را نميشود با اين شيوه، به نتيجه رساند.
سجاد فقفور مغربي: در درس هندسه پايه، من برعکس دوستان، براي حل سؤال هندسه وقت زيادي نميگذاشتم. نحوۀ کارم به اين صورت بود که 5 ثانيه براي حل تست وقت ميگذاشتم و اگر به جواب نميرسيدم، پاسخ تست را ميديدم؛ چون به نظر من يک سؤال هندسه ميتواند در 30 ثانيه يا پنج دقيقه حل شود و نبايد براي حل يک تست، وقت زيادي گذاشت؛ چون حتي سؤالهاي هندسه هم به ندرت خلّاقانه است و اگر در اين درس زياد تست بزني و راه حلها را ببيني، نکتههاي تستي دستت ميآيد و ميتواني در مدت کم به تستهاي کنکور در اين درس پاسخ بدهي.
سيد محمد صادق کشاورزي: شايد نگاه من در ارتباط با سؤالهاي رياضي، کمي المپيادي بود؛ چون در المپياد بايد براي هر سؤال وقت گذاشت، با آن دست و پنجه نرم کرد و در نهايت حلش کرد. من هم نگاهم به تستهاي رياضي کنکور همين گونه بود.
هندسه تحليلي
سيد محمد صادق کشاورزي: هندسه تحليلي هم از جمله درسهايي بود که من اول مهر در اين درس از کلاس عقب بودم و بچهها بُردار را در تابستان خوانده بودند؛ براي همين من به اين مبحث وارد نبودم و مدتي با آن مشکل داشتم و روش تست زدن آن را نميدانستم؛ اما با تستهاي زيادي که حل کردم و مطالعۀ جزوۀ دبيرمان، به نتيجه رسيدم.
روزبه امين تفرشي: سؤالهاي هندسۀ تحليلي «روتين» است. به نظر من 20 مدل سؤال بيشتر ندارد؛ يعني اگر قضيه را ياد بگيري، ايدهها تکرار ميشود.
سجاد فقفور مغربي: در هندسۀ تحليلي، تست جديد به ندرت ديده ميشود. من مثل ديفرانسيل به اين درس نگاه ميکردم. در کل، بيشترين بازۀ مطالعاتي من به درس رياضي برميگشت؛ به خصوص تابستان منتهي به سال چهارم، براي اين درس وقت زيادي گذاشتم.
گسسته
سجاد فقفور مغربي: به کار بردن واژۀ خلّاقانه، به نظر من در سؤالهاي گسسته صحيحتر است و ميشود در اين درس، سؤالهاي جديد طرح کرد؛ اما در همين درس، که در المپياد سؤالهاي خلّاقانهاي از آن طرح ميشود، در کنکور ميشود با حل تستهاي زياد به سؤالهايش پاسخ داد. من سه ماه آخر در درس ديفرانسيل يک دور ديگر کتاب را مرور کردم؛ اما براي درسهاي هندسه و گسسته، لاي کتاب را هم باز نکردم و فقط تست زدم.
روزبه امين تفرشي: دبير ما براي تدريس اين درس، روشهاي سادهاي داشت و با راهکارهاي ايشان ميشد تستها را در زمان کم و به راحتي حل کرد؛ در ضمن ايشان معتقد بودند که نبايد براي اين درس، تست خيلي سنگين حل کرد؛ چون بيشتر گيج ميشويم.
سيد محمد صادق کشاورزي: به نظر من، خيلي کم پيش ميآيد که در سؤالهاي رياضي گسسته، نوآوري باشد. سؤالهاي رياضي گسسته «تيپيک» است، و البته راه حل سؤالها کوتاه نيست؛ اما چون نوع سؤالها تکراري است، و چيز جديدي در آن نيست، مي شود با تست زدن، بر آنها مسلط شد.
فيزيک
سجاد فقفور مغربي: در تابستان خودم فيزيک را خواندم و تست زدم؛ البته بجز سه فصل آخر که مطالب کاملاً جديد بود. به نظر من، مبحث نور در فيزيک، يک تفکر هندسي خاص ميخواهد و تا حدودي متفاوت با بقيه مباحث اين درس هست. در کل، نيمي از زمان مطالعاتي را، که براي رياضي ميگذاشتم، به فيزيک اختصاص ميدادم؛ يعني زمان مطالعۀ رياضيام دو برابر فيزيک بود.
سيد محمد صادق کشاورزي: شيوۀ کار در درس فيزيک در مدرسۀ ما (علامۀ حلي) با مدارس ديگر تفاوت داشت؛ چون بعضي از مباحث فيزيک چهارم در سال دوم و بعضي در سال سوم بسته شده بود؛ براي همين، من در سال چهارم مشکلي نداشتم و اين مباحث برايم جديد نبود. سال چهارم دبير فيزيک ما سعي ميکرد که مطالب را به صورت تصويري به ما ياد دهد؛ مثلاً لولۀ صوتي را با شکل حل ميکرديم، و چون تصوير آن در ذهن باقي ميماند، سرعت حل تست بالا ميرفت. من تستهاي فيزيک را با حس و شمّ فيزيکي ميزدم و معتقدم براي فيزيک بايد آن قدر تست زد که بتوان بدون حل کردن در ذهن، محاسبات را انجام داد؛ البته نه همۀ تستها، اما تعداد قابل توجهي از تستها را ميشود به طور ذهني حل کرد.
روزبه امين تفرشي: چون سال اول المپياد فيزيک شرکت کردم، در اين درس وضعيت خوبي داشتم؛ البته در المپياد تا مراحل آخر جلو نرفتم؛ اما پايۀ فيزيک مرا خوب کرد و ديد فيزيکي پيدا کردم و براي اين درس، در حد انجام تکاليف مدرسهام، وقت ميگذاشتم. من هم معتقدم که هر کس روشي براي خودش دارد؛ براي مثال، من سقوط آزاد را با شکل ياد گرفتم؛ يا براي مطالعه مبحث موج و صوت، روشي خاص خودم داشتم و با آن تستها را سريعتر پاسخ ميدادم.
شيمي
سجاد فقفور مغربي: بر عکس فيزيک و رياضي، مسايل شيمي وقتگير است و بايد آنها را حل کرد؛ در ضمن به نظر من، مسايل شيمي بهتر از حفظيات آن است و پاسخگويي به تستهايي که از حفظيات شيمي ميآيد، سختتر است. من براي تسلط به اين درس، همۀ مسايل کتاب شيمي را با دقت حل کردم و حتي گاه خودم مسايل را پيچيدهتر ميکردم و براي حفظيات هم فلش کارت درست کرده بودم و تا اسفند ماه، دو يا سه بار اين فلش کارتها را مرور کردم؛ حتي براي دو يا سه ماه، وقتي که براي مطالعۀ شيمي ميگذاشتم، از مجموعه وقتي که براي رياضي و فيزيک ميگذاشتم، بيشتر بود؛ اما با اين همه، در کنکور سر شيمي اذيت شدم.
به نظر من، اگر دبيران شيمي آزمايشهاي اين درس را جديتر بگيرند، بهتر ميشود آن را فهميد و مطالبش را به خاطر سپرد.
روزبه امين تفرشي: شيمي را در آزمونهاي آزمايشي بد ميزدم؛ چون آخرين درس بود و در آن ضعف هم داشتم.
* اما در آزمون سراسري، شما به 100 درصد سؤالهاي اين درس پاسخ صحيح داديد؟
روزبه امين تفرشي: بله، همين طور است، اما در آزمون هاي آزمايشي نتايجم در شيمي خيلي سينوسي بود؛ به خصوص بخش حفظي شيمي، که ميشود جملات آن را جور ديگري خواند و برداشتي متفاوت با نظر طراح سؤال داشت. راستش من بيشتر از هر درسي براي شيمي وقت گذاشتم؛ چون تا ماه آخر هم به خودم در يادگيري اين درس اعتماد نداشتم و دليلش هم اين بود که متاسفانه دبيران پايه دوم و سوم، خيلي اين درس را جدي نميگرفتند و ضعف من و ساير دانشآموزان کلاس در پايه بود.
سيد محمد صادق کشاورزي: شيمي دوم را کم بلد بودم و سال چهارم مجبور شدم وقت زيادي براي مطالعۀ آن اختصاص دهم؛ به خصوص دو فصل اول شيمي سال دوم را واژه به واژه خواندم و به تک تک سؤالهاي کتاب جواب دادم، و در ضمن، مباحث کتاب را همراه با تست ميخواندم؛ اما سال سوم، دبيرمان به صورت کنکوري با ما کار ميکرد و مرتب به ما تست ميداد. در سال چهارم، اوايل با کلاس جلو ميرفتم، ولي بعد از مدتي ديدم که شيمي درس بدقلقي است و وقت اضافه روي اين درس گذاشتم؛ يعني هفتهاي ده جلسۀ مطالعاتي شيمي ميخواندم. اسفندماه احساس کردم که به اين درس کاملاً مسلط شدهام، اما تعطيلات نوروز متوجه شدم که يک سري از تستها را بلد نيستم و سؤالهاي آزمونهاي سراسري 94 و 95 را هم خوب جواب ندادم؛ در نتيجه، روي حفظيات کتاب بيشتر تمرکز کردم تا به آنها مسلط شوم. کلمات در شيمي خيلي مهم هستند و بايد حتي به قيود اين درس نيز توجه ويژه داشت.
مطالب مرتبط:
با انگیزه باشید تا موفقیت را دریابید
4 پیشنهاد برای تعدیل معضل کنکور سراسری
منبع: پیک سنجش
از سوي ديگر، خود داوطلبان تک رقمي هم شيوۀ يکساني براي مطالعه و آمادگي براي آزمون سراسري ندارند و در همين گفت و گو ميبينيد که براي يادگيري يک درس، شيوههاي بعضاً متفاوتي را در پيش گرفتهاند. ما معتقد نيستيم که داوطلب امسال براي موفقيت در آزمون سراسري، بايد جا پاي داوطلبان برتر بگذارد؛ چون توان علمي، آمادگي روحي و جسمي، و در کل، شرايط هر داوطلبي با ساير داوطلبان، به ويژه با رتبههاي تک رقمي، متفاوت است؛ ولي بدون شک، ميتوان از سخنان اين عزيزان بهرههاي بسيار برد و با مطالعۀ آنها استفاده مطلوبي در راستاي رسيدن به اهداف خود داشت.
از همين رو، چندي پيش گفت و گويي با سيد محمد صادق کشاورزي، رتبۀ 2، روزبه امين تفرشي رتبۀ 5، و سجاد فقفور مغربي، رتبۀ 6 کشوري گروه آزمايشي علوم رياضي و فني آزمون سراسري سال 97 داشتيم. با تشکر از اين عزيزان که در اين گفت و گو شرکت کردند، بخش اول اين گفت و گو که دربارۀ نحوۀ مطالعۀ دروس عمومي و اختصاصي حاضر در آزمون سراسري از سوي اين افراد است، خدمتتان تقديم ميگردد.
* اولين و مهمترين سؤالي که براي اکثر داوطلبان آزمون سراسري پيش ميآيد، اين است که هر درس را چگونه مطالعه کرديد؟ لطفاً به هر درس به طور مجزا بپردازيد.
ادبيات
سجاد فقفور مغربي: ادبياتم خوب بود و از سوم راهنمايي، فرهنگ معين را مطالعه ميکردم و در نتيجه گنجينۀ لغاتم هم خوب بود، و چون شعر ميگويم، با قرابت معنايي نيز مشکلي نداشتم؛ با اين وجود، ادبيات را به صورت موضوعي مطالعه ميکردم؛ به خصوص سه ماه آخر، وقت بيشتري براي اين درس ميگذاشتم و هر روز يک ساعت و نيم و بعضي از روزها دو زنگ براي اين درس مطالعه ميکردم و برنامهام هم اين بود که روزي نيم ساعت قرابت معنايي، نيم ساعت زبان فارسي (دستور) و نيم ساعت لغت يا تاريخ ادبيات ميخواندم.
در کل، در ادبيات بيشتر تست ميزدم و براي تحليل تستها هم وقت قابل توجهي ميگذاشتم و حتي دنبال تفکر طراح سؤال بودم.
سيد محمد صادق کشاورزي: تا سال چهارم فقط کار معلم را انجام ميدادم؛ اما سال چهارم ديدم که نياز به مطالعه دقيقتر و بيشتر ادبيات را دارم؛ در نتيجه، هر هفته يک زنگ را براي مطالعۀ لغات و تاريخ ادبيات گذاشتم و تا هفتۀ آخر هم مطالعۀ اين دو مبحث را رها نکردم؛ چون مباحثش فرّار است . آرايه هاي ادبي را با کتاب تست جلو رفتم و براي خواندن زبان فارسي، به تستهاي آزمونهاي سراسري بسنده کردم؛ چون حيطۀ ادبيات، بسيار وسيع است و گاه تستهاي کتابهاي کمک آموزشي در اين درس، غلط است.
عربي
سجاد فقفور مغربي: بيشترين ضعف درسي من در عربي بود. اوايل در اين درس سردر گم بودم و بيشترين بازه مطالعاتي را در دروس عمومي به اين درس اختصاص ميدادم؛ اما خوشبختانه، بعد از مدتي تست زدن، دانستم که چگونه بايد اين درس را بخوانم؛ براي مثال، در ترجمه به سراغ فعل و ويژگيهاي آن ميرفتم و به مفرد يا جمع بودن واژهها دقت ميکردم. ميخواهم بگويم که به مرور، نکتههاي مهم در ترجمه يا قواعد، چشم انسان ميگيرد.
روزبه امين تفرشي: عربي، ضعيفترين درسم بود. سال سوم 20 يا 30 درصد بيشتر نميزدم؛ اما سال چهارم بيشتر انگيزه گذاشتم و در نتيجه اين درس را بهتر فهميدم. اصلاً انگار ناگهان به درک عربي رسيدم و بعد تقريباً بهترين درس عمومي من عربي شد؛ البته در درک مطلب، تا آخر هم تا حدودي مشکل داشتم و در آزمون سراسري هم در يکي از درک مطلب ها به مشکل برخوردم و ديدم زمانبر است و امکان دارد که براي درس زبان وقت کم بياورم که آن را رها کردم؛ در نتيجه، عربي را 85 درصد زدم.
سيد محمد صادق کشاورزي : من از سال اول جذب درس عربي شدم، اما تست کار نميکردم و تا آخر سال سوم، به صورت مفهومي اين درس را ميخواندم. سال چهارم، هفتهاي يک ساعت و نيم براي عربي وقت ميگذاشتم که بيشتر اين وقت هم شامل تست درک مطلب ميشد؛ اما از دي ماه براي درس عربي فقط تست ترکيبي ميزدم.
معارف اسلامي
سيد محمد صادق کشاورزي: سال اول و دوم، درس معارف اسلامي را خيلي جدي نگرفتم. سال سوم هم دبيرمان چندان کاري با کتاب درسي نداشت و من خودم کتاب را در خانه ميخواندم و کمي هم تست ميزدم. سال چهارم هم من از کلاس درس عقب بودم؛ چون دانشآموز المپيادي بودم و در کلاسهاي تابستان حضور نداشتم و ساير دانشآموزان 10 درس معارف اسلامي دوم را در تابستان مطالعه کرده بودند؛ براي همين نگران درس معارف اسلامي بودم؛ اما در نهايت، تصميم گرفتم که قدم به قدم در اين درس جلو بروم. ابتدا آيات موجود در کتاب را حفظ کردم و هر درس را با دقت خواندم؛ ولي در دورههاي بعدي، درسها را روزنامهوار ميخواندم. در کل، اين درس، زمان زيادي از وقت مرا به خود اختصاص ميداد و هر شب حدود يک ساعت و نيم معارف اسلامي ميخواندم و پيش از کنکور، آخرين کتابي را هم که کنار گذاشتم، کتاب معارف اسلامي بود.
روزبه امين تفرشي: از اول سال چهارم، «بکوب» معارف اسلامي ميخواندم و تا شب آخر نيز اين درس را کنار نگذاشتم. در واقع چهار يا پنج بار کتابهاي معارف اسلامي را دوره کردم و تست زدم، اما چون تصور ميکردم که نيازي به حفظ آيات قرآن موجود در کتاب درسي نيست، براي حفظ آيات وقت نگذاشتم و در سر آزمون نيز به همين خاطر دچار مشکل شدم.
سجاد فقفور مغربي: در درس معارف اسلامي، هدف براي من خود کتاب درسي بود و چندان تست نميزدم. در کتابم نکتههاي مهم را با مارکتهاي رنگي علامت ميزدم. شايد پنج بار کتابهاي معارف اسلامي را مرور کردم؛ در واقع به تعداد رنگهاي «هاي لايت»هاي موجود در کتاب درسيام، آن را دوره کردم؛ چون در هر دوره با يک رنگ جديد، نکتههاي مهم را «هاي لايت» ميکردم. هر شب کتاب معارف اسلامي را دستم ميگرفتم و مثل يک کتاب داستان، مطالعهاش ميکردم. انجام همين کار، باعث شده بود که همۀ آيات قرآن موجود در کتاب درسي را حفظ بشوم.
زبان خارجي
سجاد فقفور مغربي: از دوران دبستان به آموزشگاه زبان ميرفتم؛ در نتيجه زبانم خوب بود. ماههاي آخر کمي «کلوز تست» و «ريدينگ» کار کردم.
روزبه امين تفرشي: زبانم خوب بود و بجز کار کلاس درس، خيلي کم براي اين درس وقت ميگذاشتم. شب قبل از کنکور هم لغتهاي کتاب درسي را مرور کردم.
سيد محمد صادق کشاورزي: از اول دبستان به آموزشگاه زبان ميرفتم و زبانم خوب بود؛ اما سال چهارم در تستهاي «کلوز تست» و «ردينگ» به مشکل برخوردم؛ در نتيجه، برنامه تستي منظمي براي مطالعه اين درس داشتم و هفتهاي يک «ريدينگ» و «يک کلوز تست» ميزدم. انجام همين کار، باعث شد که سرعتم در پاسخگويي به تستهاي زبان، بسيار بالا برود.
رياضي پايه و ديفرانسيل
سيد محمد صادق کشاورزي: همان طور که پيش از اين گفتم، من چون در المپياد کامپيوتر شرکت کرده بودم، تابستانم را از دست دادم و از مهر ماه سال چهارم هم براي کنکور درس خواندم. زماني که سر کلاس ديفرانسيل آمدم، دبيرمان "حد"را درس داده بود و من اواسط مبحث حد مثلثاتي، سر کلاس حاضر شدم. اوايل تست حد در مخيّلهام نميگنجيد و وقت زيادي براي حل هر تست ميگذاشتم؛ به طوري که تا آذر ماه، تست زماندار براي درس رياضي نزدم؛ اما براي اين درس، هر روز يک ساعت و نيم وقت ميگذاشتم. در رياضي پايه، با اينکه در سالهاي اول و دوم و سوم، تست چنداني کار نکرده بودم، اما به خاطر تدريس خوب دبيرهايم و تمرينهاي سخت و مفهومي که آنها با ما کار کرده بودند، قوي بودم و سال چهارم مشکلي با اين درس نداشتم.
روزبه امين تفرشي: ديفرانسيل را مبحث به مبحث با معلم ميخوانديم و جلو ميرفتيم؛ البته اوايل سخت بود و حتي بيشتر ما دانشآموزان سردرگم بوديم و امتحانات دبيرمان برايمان واقعاً سخت بود، اما برنامۀ کلاس را در هر شرايطي رها نکرديم و در نهايت، مطالب برايمان واقعاً آسان شد و حتي 12نفر از بچههاي کلاس، تستها را بالاي 90 درصد ميزدند.
سجاد فقفور مغربي: ديفرانسيل و رياضي پايه را خودم در تابستان جمع کردم؛ البته نقطه قوت من از اول رياضي بود و مشکلي با اين درس نداشتم.
هندسۀ پايه
سيد محمد صادق کشاورزي: هندسه پايه را خودم در سال چهارم ميخواندم و با تست زدن زياد، به آن مسلط شدم. به نظر من، در هندسه مهم اين است که خودت به جواب برسي، نه اينکه تا به مشکل برخوردي، سريع راه حل را ببيني. من گاهي در يک ساعت، بيشتر از دو تست حل نميکردم، اما کاملاً به تست مورد نظر و تستهاي مشابه آن مسلط ميشدم.
البته بايد بگويم که امسال تستهاي درس رياضي در آزمون سراسري، متفاوت بود و حال و هوايش تغيير کرده بود. خود من نتوانستم تست 1 تا 4 رياضي را حل کنم و از تست پنجم شروع کردم.
روزبه امين تفرشي: هندسۀ پايه، به نظر من درسي است که سؤالهايش خلّاقانه است و بايد روي سؤالها فکر کرد و ديد که چيزي به ذهنت ميرسد يا نه؛ يعني معتقدم که نبايد داوطلب سراغ راه حل برود، بلکه بايد خودش با سؤال کلنجار برود؛ هر چند که گاهي اوقات بعضي از سؤالها را نميشود با اين شيوه، به نتيجه رساند.
سجاد فقفور مغربي: در درس هندسه پايه، من برعکس دوستان، براي حل سؤال هندسه وقت زيادي نميگذاشتم. نحوۀ کارم به اين صورت بود که 5 ثانيه براي حل تست وقت ميگذاشتم و اگر به جواب نميرسيدم، پاسخ تست را ميديدم؛ چون به نظر من يک سؤال هندسه ميتواند در 30 ثانيه يا پنج دقيقه حل شود و نبايد براي حل يک تست، وقت زيادي گذاشت؛ چون حتي سؤالهاي هندسه هم به ندرت خلّاقانه است و اگر در اين درس زياد تست بزني و راه حلها را ببيني، نکتههاي تستي دستت ميآيد و ميتواني در مدت کم به تستهاي کنکور در اين درس پاسخ بدهي.
سيد محمد صادق کشاورزي: شايد نگاه من در ارتباط با سؤالهاي رياضي، کمي المپيادي بود؛ چون در المپياد بايد براي هر سؤال وقت گذاشت، با آن دست و پنجه نرم کرد و در نهايت حلش کرد. من هم نگاهم به تستهاي رياضي کنکور همين گونه بود.
هندسه تحليلي
سيد محمد صادق کشاورزي: هندسه تحليلي هم از جمله درسهايي بود که من اول مهر در اين درس از کلاس عقب بودم و بچهها بُردار را در تابستان خوانده بودند؛ براي همين من به اين مبحث وارد نبودم و مدتي با آن مشکل داشتم و روش تست زدن آن را نميدانستم؛ اما با تستهاي زيادي که حل کردم و مطالعۀ جزوۀ دبيرمان، به نتيجه رسيدم.
روزبه امين تفرشي: سؤالهاي هندسۀ تحليلي «روتين» است. به نظر من 20 مدل سؤال بيشتر ندارد؛ يعني اگر قضيه را ياد بگيري، ايدهها تکرار ميشود.
سجاد فقفور مغربي: در هندسۀ تحليلي، تست جديد به ندرت ديده ميشود. من مثل ديفرانسيل به اين درس نگاه ميکردم. در کل، بيشترين بازۀ مطالعاتي من به درس رياضي برميگشت؛ به خصوص تابستان منتهي به سال چهارم، براي اين درس وقت زيادي گذاشتم.
گسسته
سجاد فقفور مغربي: به کار بردن واژۀ خلّاقانه، به نظر من در سؤالهاي گسسته صحيحتر است و ميشود در اين درس، سؤالهاي جديد طرح کرد؛ اما در همين درس، که در المپياد سؤالهاي خلّاقانهاي از آن طرح ميشود، در کنکور ميشود با حل تستهاي زياد به سؤالهايش پاسخ داد. من سه ماه آخر در درس ديفرانسيل يک دور ديگر کتاب را مرور کردم؛ اما براي درسهاي هندسه و گسسته، لاي کتاب را هم باز نکردم و فقط تست زدم.
روزبه امين تفرشي: دبير ما براي تدريس اين درس، روشهاي سادهاي داشت و با راهکارهاي ايشان ميشد تستها را در زمان کم و به راحتي حل کرد؛ در ضمن ايشان معتقد بودند که نبايد براي اين درس، تست خيلي سنگين حل کرد؛ چون بيشتر گيج ميشويم.
سيد محمد صادق کشاورزي: به نظر من، خيلي کم پيش ميآيد که در سؤالهاي رياضي گسسته، نوآوري باشد. سؤالهاي رياضي گسسته «تيپيک» است، و البته راه حل سؤالها کوتاه نيست؛ اما چون نوع سؤالها تکراري است، و چيز جديدي در آن نيست، مي شود با تست زدن، بر آنها مسلط شد.
فيزيک
سجاد فقفور مغربي: در تابستان خودم فيزيک را خواندم و تست زدم؛ البته بجز سه فصل آخر که مطالب کاملاً جديد بود. به نظر من، مبحث نور در فيزيک، يک تفکر هندسي خاص ميخواهد و تا حدودي متفاوت با بقيه مباحث اين درس هست. در کل، نيمي از زمان مطالعاتي را، که براي رياضي ميگذاشتم، به فيزيک اختصاص ميدادم؛ يعني زمان مطالعۀ رياضيام دو برابر فيزيک بود.
سيد محمد صادق کشاورزي: شيوۀ کار در درس فيزيک در مدرسۀ ما (علامۀ حلي) با مدارس ديگر تفاوت داشت؛ چون بعضي از مباحث فيزيک چهارم در سال دوم و بعضي در سال سوم بسته شده بود؛ براي همين، من در سال چهارم مشکلي نداشتم و اين مباحث برايم جديد نبود. سال چهارم دبير فيزيک ما سعي ميکرد که مطالب را به صورت تصويري به ما ياد دهد؛ مثلاً لولۀ صوتي را با شکل حل ميکرديم، و چون تصوير آن در ذهن باقي ميماند، سرعت حل تست بالا ميرفت. من تستهاي فيزيک را با حس و شمّ فيزيکي ميزدم و معتقدم براي فيزيک بايد آن قدر تست زد که بتوان بدون حل کردن در ذهن، محاسبات را انجام داد؛ البته نه همۀ تستها، اما تعداد قابل توجهي از تستها را ميشود به طور ذهني حل کرد.
روزبه امين تفرشي: چون سال اول المپياد فيزيک شرکت کردم، در اين درس وضعيت خوبي داشتم؛ البته در المپياد تا مراحل آخر جلو نرفتم؛ اما پايۀ فيزيک مرا خوب کرد و ديد فيزيکي پيدا کردم و براي اين درس، در حد انجام تکاليف مدرسهام، وقت ميگذاشتم. من هم معتقدم که هر کس روشي براي خودش دارد؛ براي مثال، من سقوط آزاد را با شکل ياد گرفتم؛ يا براي مطالعه مبحث موج و صوت، روشي خاص خودم داشتم و با آن تستها را سريعتر پاسخ ميدادم.
شيمي
سجاد فقفور مغربي: بر عکس فيزيک و رياضي، مسايل شيمي وقتگير است و بايد آنها را حل کرد؛ در ضمن به نظر من، مسايل شيمي بهتر از حفظيات آن است و پاسخگويي به تستهايي که از حفظيات شيمي ميآيد، سختتر است. من براي تسلط به اين درس، همۀ مسايل کتاب شيمي را با دقت حل کردم و حتي گاه خودم مسايل را پيچيدهتر ميکردم و براي حفظيات هم فلش کارت درست کرده بودم و تا اسفند ماه، دو يا سه بار اين فلش کارتها را مرور کردم؛ حتي براي دو يا سه ماه، وقتي که براي مطالعۀ شيمي ميگذاشتم، از مجموعه وقتي که براي رياضي و فيزيک ميگذاشتم، بيشتر بود؛ اما با اين همه، در کنکور سر شيمي اذيت شدم.
به نظر من، اگر دبيران شيمي آزمايشهاي اين درس را جديتر بگيرند، بهتر ميشود آن را فهميد و مطالبش را به خاطر سپرد.
روزبه امين تفرشي: شيمي را در آزمونهاي آزمايشي بد ميزدم؛ چون آخرين درس بود و در آن ضعف هم داشتم.
* اما در آزمون سراسري، شما به 100 درصد سؤالهاي اين درس پاسخ صحيح داديد؟
روزبه امين تفرشي: بله، همين طور است، اما در آزمون هاي آزمايشي نتايجم در شيمي خيلي سينوسي بود؛ به خصوص بخش حفظي شيمي، که ميشود جملات آن را جور ديگري خواند و برداشتي متفاوت با نظر طراح سؤال داشت. راستش من بيشتر از هر درسي براي شيمي وقت گذاشتم؛ چون تا ماه آخر هم به خودم در يادگيري اين درس اعتماد نداشتم و دليلش هم اين بود که متاسفانه دبيران پايه دوم و سوم، خيلي اين درس را جدي نميگرفتند و ضعف من و ساير دانشآموزان کلاس در پايه بود.
سيد محمد صادق کشاورزي: شيمي دوم را کم بلد بودم و سال چهارم مجبور شدم وقت زيادي براي مطالعۀ آن اختصاص دهم؛ به خصوص دو فصل اول شيمي سال دوم را واژه به واژه خواندم و به تک تک سؤالهاي کتاب جواب دادم، و در ضمن، مباحث کتاب را همراه با تست ميخواندم؛ اما سال سوم، دبيرمان به صورت کنکوري با ما کار ميکرد و مرتب به ما تست ميداد. در سال چهارم، اوايل با کلاس جلو ميرفتم، ولي بعد از مدتي ديدم که شيمي درس بدقلقي است و وقت اضافه روي اين درس گذاشتم؛ يعني هفتهاي ده جلسۀ مطالعاتي شيمي ميخواندم. اسفندماه احساس کردم که به اين درس کاملاً مسلط شدهام، اما تعطيلات نوروز متوجه شدم که يک سري از تستها را بلد نيستم و سؤالهاي آزمونهاي سراسري 94 و 95 را هم خوب جواب ندادم؛ در نتيجه، روي حفظيات کتاب بيشتر تمرکز کردم تا به آنها مسلط شوم. کلمات در شيمي خيلي مهم هستند و بايد حتي به قيود اين درس نيز توجه ويژه داشت.
مطالب مرتبط:
با انگیزه باشید تا موفقیت را دریابید
4 پیشنهاد برای تعدیل معضل کنکور سراسری
منبع: پیک سنجش
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت