هاردتاک نرم به سبك رشيدپور

يك گزارش درباره راز موفقيت رضا رشيدپور در«حالاخورشيد».اين مجري چگونه يك برنامه صبحگاهي معمولي را داغ كرده است؟ چرا با وجود كنار گذاشتن شيوه گفت و گوي «ديد در شب» باز هم نتيجه مي گيرد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«حالا خورشيد» سوژه داغ كم نداشته اما آن چه باعث شده در اين چند روز روي بورس باشد، گفت و گوي رضا رشيدپور با وزير نفت و نماینده مردم نیشابور است. به تناوب درباره اين برنامه نوشته ايم و بارها اشاره كرديم سبك اجراي رشيدپور قرابت كاملي به رسالت برنامه دارد؛ در وهله اول خودماني است و در مرحله بعد زبان افكار عمومي مي شود و نتيجه گفت و گوهايش غالبا موفق از آب در مي آيد. در اين گزارش راز موفقيت رشيدپور را با تمركز بر دو مصاحبه اخيرش واكاوي كرده ايم.  

داستان دو مصاف

رشيدپور در اجرا به پختگي رسيده و بلد است چطور مهمان را به چالش بكشد كه هم شان او حفظ شود و هم نتيجه به سرانجام برسد. چه بسا كوتاه بودن تايم مصاحبه ها كه به شكل تلفني انجام مي شود به موفقيت بيشتر او كمك كرده
رشيدپور اين هفته دو مصاف سخت با بيژن نامدار زنگنه،‌ وزير نفت و هاجر چناراني نماينده مردم نيشابور در مجلس شوراي اسلامي داشت. زنگنه روي خط آمد تا درباره استخدام دختر نماينده مردم آمل توضيح دهد و بهانه گفت و گوي چناراني درگيري با معاون سیاسی استاندار خراسان رضوی بود. حتما مي دانيد نامه اي در فضاي مجازي منتشر شده كه نشان مي دهد زهره یوسفیان فرزند عزت الله یوسفیان نماینده مردم آمل در مجلس، با حکم و نامه مستقیم وزیر نفت به استخدام پژوهشگاه نفت ایران در آمده است. از آن سو چندي پيش منتشر شد كه چناراني هنگام سخنراني معاون سیاسی استاندار خراسان رضوی داد و بيدا مي كند و مي گويد چرا عنوان «خراسان غربي» بكار برده و ربطش داده ماجراي تقسيم دوباره اين استان.

شاخ به شاخ با زنگنه

رشيدپور با يك سوال گزنده گفت و گويش را با وزير شروع كرد:« شما كه گفته بوديد سفارش پذير نيستتيد پس چرا دختر نماينده مردم آمل به دستور مستقيم شما استخدام شده.» و زنگنه پاسخ داد آن دختر پي اچ دي دارد و ضوابط استخدامش فرق مي كند. رشيدپور بلافاصله پرسيد: «اگر دختر نماينده مجلس نبود براي استخدام او باز هم نامه مي نوشتيد؟» و وزير توضيح داد براي خيلي ها نامه زده ولي ناشناس بوده اند و در فضاي مجازي اين نامه ها نچرخيده. در پايان هم كه حرف هاي وزير تمام شد، تير خلاص را شليك كرد: «اميدوارم شايسته سالاري در صنعت نفت براي همه برابر باشد.» ماجراي زهره یوسفیان در چند روز اخير سر و صداي زيادي به پا كرده و بعد از مطرح شدن آن روي آنتن زنده «حالا خورشيد» ابعاد تازه اي پيدا كرد. مثلا هاتف خالدی در كانال تلگرامي مكتوبات نوشته: «آقای زنگنه در برنامه تلویزیونی صدا و سیما با دفاع از این حکم گفته است ایشان دکترا دارد و روند جذب دانش آموختگان دکترا با لیسانس ها و فوق لیسانس ها متفاوت است و خانم یوسفیان بر اساس لیاقت و شایستگی خود به استخدام این پژوهشگاه در آمده است.جستجوی نام زهره یوسفیان ملا نشان می دهد که ایشان دانش آموخته دکترای دانشگاه آزاداسلامی علوم تحقیقات در رشته شیمی-فیزیک بوده اند و عنوان تز دکترای ایشان « انتقال نانو داروهاي اعصاب توسط نانو کنها بر موضع هدف اکسون ودندريت با استفاده از روش‌های شبيه سازی مونت کارلو ولانگوين» بوده است. ایشان، آنچنان که به نظر می رسد یک کار مشترک ترجمه کتاب و یکی دو مقاله داخلی نیز دارند.» و بعد از رديف كردن چند ادله ديگر اين طور نتيجه گرفته:« ایشان بر اساس چه رزومه علمی برتر و طبق کدام روند استخدامی و در رقابت با چند دانش آموخته دوره دکترای دیگر در این پژوهشگاه با امضای مستقیم شخص وزیر استخدام شده است؟»

آرامش در برابر چناراني

هاجر چناراني با صداي بلند به دفاع از خود پرداخت. رشيدپور اما خونسرد بود و برگ برنده اش همين جا رو شد. او در برابر توجيهات نماينده مردم نيشابور از كوره در نرفت و تا توانست لبخند زد و از واژه «خواهر محترم» استفاده كرد. مجري خيلي زود متوجه تندمزاجي مهمان شد و اشاره كرد اين شيوه صحبت دامن زدن به اختلافات است. گوش او بدهكار نبود؛‌گويي نمي خواست سوال رشيدپور را بشنود كه مي پرسيد:« فرمايشات فرهنگي تان تناسبي به رفتار غيرفرهنگي تان ندارد كه با پايه ميكروفون به يك نفر حمله كرديد.» او باز هم نمي خواست پاسخ دهد و حرف خودش را مي زد. مجري كنايه زد كه «نماينده مجلس نبايد متكلم وحده باشد.» رشيدپور بازتاب بد اين نوع رفتارها در رسانه هاي خارجي  را پيش كشيد و چناراني از سوء نيت دشمن نام آورد. مجري سريع وارد بحث شد كه «خانم چرا بحث را به سمت ديگر مي بريد؟» در نهايت هم گفت اگر جاي شما بودم عذرخواهي مي كردم.

نه شيشه اي نه در ديد در شب

آن چه مدل گفت و گوي رشيدپور را واجد تحسين مي كند، چالش محترمانه است. يعني حواسش هست شان مهمان را نگه دارد و مي داند چه بپرسد كه حتي برغم طفره رفتن مهمان، حق مطلب ادا شود و بيننده خودش قضاوت كند. اين اتفاق در دو گفت و گوي اخير رخ داد و البته نمونه هاي ديگري مي توان مثال زد؛ مثل ماجراي بيمارستان كرمان و گفت و گو با رئيس آن. دليل اصلي توفيق رشيدپور، رسيدن به مدل تازه مصاحبه است؛ يعني نه شيوه برنامه اي شيشه اي اش را پيش گرفته نه هاردتاك «ديد درشب». حتي وقتي مهمان را مستاصل مي بيند به او نمي تازد بلكه كمك مي كند بحث قوام يابد. كاري كه عكس آن را از رشيدپور ديده بوديم تا جايي كه مهماني چون سحر قريشي تا مدت ها گوشه رينگه بود! يك نكته ديگر را هم فراموش نكنيم كه غالب گفت و گوهاي داغ رشيدپور تلفني انجام مي شود و چه بسا همين كوتاه بودن زمان مصاحبه، فرصت بيشتري براي عرض اندام به مجري مي دهد.

ظرفي به نام حالا خورشيد

چه بسا وقتي رضا رشيدپور و تيمش طرح «حالا خورشيد» را مي ريختند، چنين نتيجه اي متصور نبودند. رويكرد فصل اول و حتي قسمت هاي ابتدايي فصل جديد، برنامه اي بانشاط براي سرحال آوردن بيننده ها بود. هنوز هم هست اما در كنار آن جايي براي پرداخن به دغدغه هاي روز باز شده. اگر «حالا خورشيد» از ابتدا سمت مشكلات و مسائل روز مي رفت، موفق نمي شد؛ سازندگان ابتدا زمينه را فراهم كردند و حالا در اين ظرف هم گفت و گوي داغ جواب مي دهد،‌هم بخش هاي سرگرم كننده. مهم تر اين كه رسالت برنامه به طور كامل تغيير نكرده و البته نبايد بكند. اگر بيننده برنامه بوده باشيد،‌مي دانيد طرح مسائل اجتماعي و به چالش كشيدن يكي از مسولان محور برنامه بوده ولي ماجراهاي اخير باعث ديده شدن بيشتر «حالا خورشيد» شده.

سوار بر شبكه هاي اجتماعي

برنامه هاي تلويزيون لاجرم از توجه به شبكه هاي اجتماعي هستند. حالا منشا خيلي از اتفاقات و جريان ها در فضاي مجازي است و چه خوب كه رسانه ها بتوانند آن را هدايت كنند. «حالا خورشيد» در اين مسير موفق بوده و بارها نشان داده مي تواند نقطه پايان بر جريان مجازي بگذارد. تا چندي پيش رقيبي به نام «فرمول يك» داشت كه حالا عصرها پخش مي شود. از آن سو تيم «حالا خورشيد» حواس شان به اخبار رسمي و تقويم هم هست و برخي سوژه هاي از دل آن بيرون مي آيد. مثل گفت و گو با كارآفرين، نويسنده، بازيگر و ... كه به تناوب به آن ها اشاره كرده ايم.


منبع: هفت صبح/ احمد رنجبر
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت