رنج های مضاعف یک زن

از سر و صدای ما دو سه تا، مرد و زن همسایه از خانه‌هایشان بیرون آمدند. پرسیدم: خانواده‌ی این پیرمرد کجا هستند؟ گفتند: همه‌شون رفتند. هر کار کردند، این پیرمرد حاضر نشد باهاشون بره. خدابیامرز می‌گفت؛ من از خونه‌ام نمی‌رم. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رنج‌هاي مضاعف يک زن

نگاهي به کتاب «دا»خاطرات سيده زهرا حسيني

 

ماجراهاي کتاب از شهر بصره در سال1347 شروع مي شود که در اين زمان راوي خاطرات 5 ساله محسوب مي‌شود. رويدادهايي مربوط به غيبت‌هاي پي در پي و دستگيري پدر راوي توسط استخبارات حزب بعث عراق، فصل‌هاي اوليه کتاب را تشکيل مي‌دهد و در ادامه عزيمت خانواده‌ي راوي به شهر خرمشهر اتفاق مي‌افتد و زماني که وي 17 ساله است؛ ماجراي جنگ تحميلي عراق عليه ايران به وقوع مي‌پيوندد. بخش‌هاي اصلي کتاب دا به اين مقطع زماني معطوف شده و تقريبا70 درصد از حجم کتاب به اين موضوع (مقاومت34 روزه در خرمشهر ) اختصاص يافته است. البته راوي تا 20مهر در خرمشهر حضور دارد که به خاطر مجروحيتش از اين شهر خارج مي‌شود. در ادامه هم يکي دو بار به بهانه‌هاي مختلف به شهر باز مي‌گردد که به دليل جايگاه حساسي که ترکش به بدنش اصابت کرده قادر به ماندن در اين شهر نيست.

 

از ويژگي‌هاي اصلي اين کتاب، تلفيق روايت داستاني با رويکرد خاطره است. البته خاطره مي‌تواند بدون طرح داستاني و  شخصيت‌پردازي باشد و فقط صحنه‌سازي کند. در کتاب «دا»گاهي تصاوير از واژه‌ها و الفاظ پيشي مي‌گيرند. يعني طوري تصويرسازي مي‌شود که تصويرسازي تقريبا واقعي است و کمتر دخل و تصرفي در آن صورت گرفته است.

 

با اين حال بخش اعظمي از جذابيت کتاب به چگونگي تاليف آن باز مي‌گردد،اعظم حسيني با مرتبط کردن خاطرات و نثر ساده و پاکيزه توانسته فضاي مورد نظر راوي را آن گونه که او توصيف کرده روايت کند.

 

نويسنده در اين کتاب با بهره گيري از تکنيک‌هاي مختلف نوشتاري کار بزرگ و قابل توجهي را انجام داده است و اين مورد مي‌تواند در ماندگاري خاطرات ياد شده موثر باشد، چون خيلي از اوقات خاطرات به دليل روايت نامناسب زيبايي و جذابيت خود را نشان نمي‌دهد. احتمال دارد موقع خواندن رويدادهاي کتاب متوجه حضور نويسنده و تلاش او در توصيف جزئيات حوادث نشويم که اين امر اتفاقا نشان دهنده‌ي توانايي نويسنده است، چون هدف بازنمايي خاطرات راوي است و نقش نويسنده در اين ميان بيشتر به يک پردازشگر ادبي شباهت دارد که وظيفه‌ي اصلي‌اش تقويت لايه‌هاي ادبي و فني اثر است و حق ندارد بر خلاف احساس مورد نظر راوي، حس ديگري را به اثر تحميل کند. البته چون در شکل‌گيري اين کتاب، دو نفر (راوي و نويسنده) سهيم بوده‌اند؛ نمي‌توان به طور قاطع اعلام کرد که نقاط ضعف و قدرت کار، از ناحيه کدام يک از آنها بوده است، اما به هر حال خاطرات آورده شده در اين کتاب، به گونه‌اي است که درآن هم پرداخت و هم روايت مخاطب را کاملا تحت تاثير قرار مي‌دهد و اين از ويژگي‌هاي اصلي و مثبت کتاب است.

 

نثر کتاب به گونه‌اي است که به سختي مي‌توان آن را از يک نثر داستاني تشخيص داد:

  1. «از سر و صداي ما دو سه تا، مرد و زن همسايه از خانه‌هايشان بيرون آمدند. پرسيدم: خانواده‌ي اين پيرمرد کجا هستند؟
  2. گفتند: همه‌شون رفتند. هر کار کردند، اين پيرمرد حاضر نشد باهاشون بره. خدابيامرز مي‌گفت؛ من از خونه‌ام نمي‌رم.
  3. پرسيدم:کس ديگه‌ايي تو اين محله نيست؟
  4. گفتند: چرا، هستند. اون طرف‌تر همه هستند.
  5. گفتم: شماها هم بايد بريد. عراقي‌ها از سمت جاده‌ي کمربندي دارن مي‌يان. يکي دو روز ديگه اينجا هم مي‌ره زير آتيش.
  6. تا راننده، ماشين را سر و ته کند و از کوچه بيرون بياييم، سر و کله آدم‌هاي محله پيدا شد...» 

 

با توجه به اين که قالب اثر خاطره است، اما شکل نهايي آن، يک راوي و يک نويسنده دارد که هر دو در خلق نهايي تأثير گذارند. شايد در کشورهاي ديگر خاطره تبديل به يک گونه‌ي ادبي شده باشد، اما در کشور ما هنوز براي نقد و بررسي آن قالب خاصي تعريف نشده است. بنا بر اين نقد آثار خلق شده در حوزه‌ي ادبيات داستاني به مراتب راحت‌تر است.

 

حس حاکم بر روايت خاطرات اين کتاب متأثر از روحيات زنانه است و اين ويژگي آن را از آثاري که معمولا از زبان و به قلم مردان در حوزه‌ي ادبيات پايداري خلق مي‌شود، متمايز مي‌کند. نثر عاطفي و نگاهي که به ويژگي خانواده مي‌شود و ذکر جزئيات در اين گونه خاطرات باعث توجه بيشتر جامعه به قشر زنان و نقش آنها در تحولات اجتماعي مي‌شود. با اين حال هنوز تعداد خاطرات زنان در مقايسه با مردان محدود است.

 

در بخش اول کتاب با وجود آن که روايت صحنه‌ها خيلي کلي است، اما صحنه‌پردازي‌هاي داستاني وجود دارد که کشمکش لازم براي دنبال کردن ماجراها در مخاطب را ايجاد مي‌کند.

 

البته در بخش دوم هم جزئي‌نگري‌ها که کاملا به راوي باز مي‌گردد حائز اهميت است.و همين جزئي‌نگري اين بخش را به داستان نزديک مي‌کند. هر چند که طرح و توسعه‌ي داستاني را کتاب ندارد، چرا که به هر حال خاطره است. سال‌هاي پاياني زندگي راوي هم باز به صورت کلي بيان شده است که البته اين کلي گويي در دو بخش اول و آخر ضعف کار محسوب نمي‌شود، چون در بخش‌هايي از کتاب که ارتباط مستقيم با موضوع دفاع مقدس ندارد، نويسنده با استفاده از تکنيک روايت کلي، از جزئيات ماجراها مي‌گذرد تا بخش‌هاي مربوط به محدوده‌ي زماني مقاومت در خرمشهر پر رنگتر شود.

 

در اين خصوص هدف راوي و نويسنده، اختصاصا آن دوراني است که براي تاريخ و مردم کشور ما يک ارزش و ويژگي محسوب مي‌شود. بي‌گمان هدف از اين کار ثبت زندگي زهرا حسيني(راوي) نبوده است، بلکه ثبت خاطرات دختري بوده که در جنگ و به ويژه روزهاي مقامت در خرمشهر حضور داشته است.

 

وجود بسياري از عناصر داستاني در نقل اين خاطره حس باورپذيري را در آن افزايش داده است و البته معمولا افرادي که تجربه‌ي کاري را داشته باشند؛ مي توانند اين حس باورپذيري را در ديگران ايجاد کنند. فضاسازي‌هاي زماني و مکاني، بيان جزئيات و ارتباطي که بين راوي و نويسنده وجود دارد اين خاطرات را تا به اين حد باورپذير کرده است.

 

ذکر جزئيات حتي به صورت وسيع و نامحدود هيچ تعارضي با خاطره ندارد. خاطره‌اي خوب است که جزئيات را داشته باشد.

دو نوع خاطره (خودنگار و ديگرنوشت) تا به حال بيشترين نوع ارائه کتاب هاي خاطره را تشکيل داده است. در نوع دوم که کتاب دا از آن جمله است اين وظيفه‌ي نويسنده است که راوي را تخليه اطلاعات کند و حتي در برخي از صحنه‌ها به راوي کمک کند تا خاطرات را به ياد بياورد. يک کتاب هم‌عرض به او بدهد تا مطالعه کند و يا اين که اگر مکان يا زمان واقعه‌اي را به ياد نمي‌آورد در اين مورد تحقيق کرده و آن امر را به او يادآوري کند. چون به يادآوردن خاطرات پس از سال‌ها کار دشواري است و اين موضوع کار نويسنده يا پردازشگر خاطره را تا حدودي مشکل مي سازد.

 

در مجموع اين کتاب مي‌تواند نمونه و شاهدي باشد بر توانمندي‌هاي زنان در عرصه‌هاي اجتماعي، صحنه‌هاي جنگ، استقامت در برابر تجاوز بيگانگان و تحمل رنج بيشمار در اين راه و سرانجام خلق ادبيات پايداري که بي‌گمان نقش اساسي در به ثمر رساندن آن داشتند.


 علي‌الله سليمي 

تنظيم براي تبيان : زهره سميعي

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت