شام و ناهار هیچی!

آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچ چیز (هیچی)

توضیح

در قدیم هنگامی که برای ناهار یا شام، میهمانی دعوت می‌کردند، قبل و بعد از غذا، آفتابه‌ای را پر از آب می‌کردند و میهمان سر سفره دست‌هایش را با آب آن می‌شست. این کار به منظور احترام گذاشتن به میهمان انجام می‌شد و نشان از ثروتمند بودن صاحبخانه داشت.

کاربرد

1- درباره کسانی گفته می‌شود که از اسباب و لوازم گرانبها و با شکوه استفاده می‌کنند؛ اما در اصل، فقیر و بی‌چیز هستند.

2- همچنین درباره کسانی است که به جای پرداختن به اصل موضوع، به چیزی‌های فرعی بیشتر اهمیت می‌‌دهند.

3- هنگامی که ظاهر سازی در کاری، بیشتر از توجه به خود موضوع باشد یا برای مقصودی بی‌اهمیت و کم ارزش، هزینه‌های بسیاری شود، می‌گویند: «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی.»

آفتاب همیشه پشت ابر نمی‌ماند

کاربرد

اگر بخواهیم تاکید کنیم که حقیقت پنهان نمی‌ماند و یک روز خودش را آشکار می‌کند، یا بخواهیم به کسی هشدار بدهیم که دست از دوز و کلک بردار؛ چون خلاصه روزی رسوا خواهی شد، می‌گوییم: «آفتاب همیشه پشت ابر نمی‌ماند.»

مشابه

* آفتاب را نتوان زیر سبد پنهان کرد.

مطالب مرتبط

آب روی چرخ آسیاب کسی ریختن 

آبشان از توی یک جوی نمی‌رود

آب و روغن قاطی کرده

آب و گاوشان یکی است

گلایه

آب شد و به زمین فرو رفت

آب حیات نوشیده است