آبشان از توی یک جوی نمیرود.
توضیح:
کشاورزانی که مزرعهشان دو طرف یک جوی آب قرار دارد، ناچارند برای آبیاری مزرعه خود با هم توافق کنند و با رعایت نوبت از آب جوی استفاده کنند. بسیار پیش میآید که یک کشاورز حق همسایهاش را رعایت نمیکند و به همین علت، بهخاطر آبی که مال هر دوی آنهاست و از یک جوی میگذرد، جنگ و دعوا میکنند.
به کسانی که با هم هماهنگ و همدل نیستند و نمیتوانند کار یا زندگی مشترک داشته باشند و نیز به کسانی که همیشه با هم دعوا دارند و مخالف یکدیگر هستند، گفته میشود: «آبشان از یک جوی نمیرود.»
در قدیم که آب آشامیدنی شهرها از طریق لولهکشی به خانهها نمیرسید، مردم آب جوی را به آبانبار خود میرساندند، اما چون اغلب با کمبود آب روبهرو بودند و آبی که انبار میکردند برای نیازهای زندگیشان کافی نبود، سعی میکردند آب بیشتری به خانه ببرند و مدت بیشتری از حق آب خود استفاده کنند. این مسأله باعث دعوای همسایههایی میشد که آبشان از یک جوی میگذشت.
- کاربرد:
به کسانی که با هم هماهنگ و همدل نیستند و نمیتوانند کار یا زندگی مشترک داشته باشند و نیز به کسانی که همیشه با هم دعوا دارند و مخالف یکدیگر هستند، گفته میشود: «آبشان از یک جوی نمیرود.»
آب شد و به زمین فرو رفت
.
- کاربرد:
1- وقتی کسی بسیار شرمنده میشود و خجالت میکشد، میگویند: «آب شد و به زمین رفت.»
2- هنگامی که چیزی یا کسی بهطور ناگهانی ناپدید یا گم میشود، بهطوری که از یافتن آن ناامید میشوند، میگویند: «آب شد و به زمین فرو رفت.»
- مشابه:
- ستاره شد و به آسمان رفت.
- سوزن شد و به زمین فرو رفت.
- دود شد و به هوا رفت.
برگرفته از کتاب فوت کوزه گری
نوشته مصطفی رحمان دوست
********************************************
مطالب مرتبط