تبیان، دستیار زندگی
آتش تندزود خاموش می‌شود. آتش را با آتش نتوان کشت. آتش که گرفت خشک و تر می‌سوزد. آتش کی بوده که دود نداشته باشد؟ آتش گفتیم، دهان سوخت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آتش بیار معرکه است.

آتش

توضیح:

معرکه گیری، یکی از تفریحات قدیمی است، گاهی کسی در وسط معرکه، پهلوانی می‌کرد؛ گاه برای تماشاگرانش قصه می‌گفت، گاه دو نفر در وسط معرکه، کشتی می گرفتند؛ گاه خروس‌های جنگی را به جان هم می‌‌انداختند و گاهی هم گروهی نوازنده مردم را دور خود جمع می‌کردند و برایشان ساز می‌زدند و آواز می‌خواندند.

در چنین مواقعی یک نفر هم بود که به او «دایره نم‌کن» می‌گفتند. کار او این بود که در روزهای گرم، کاسه آبی به دست بگیرد و کنار دایره‌زن بنشیند و گاهی نم ‌آبی به دایره بزند، تا پوست دایره خشک نشود و صدایش بلند و شنیدنی باشد. ابن فرد در روزهای سرد و مرطوب «آتش بیار» می‌شد. آتشی درست می‌کرد و گهگاه دایره و ضرب نوازنده را روی آن گرم می‌کرد تا رطوبت هوا باعث کم شدن و خرابی صدای دایره نشود. این فرد نوازنده نبود؛ اما کارش موجب بلندتر شدن صدای ضرب و ساز نوازنده‌‌‌ها می‌شد.

کاربرد:

وقتی شخصی هیچ کدام از دو طرف دعوا نباشد، اما با سخن چینی و دو به هم‌زنی باعث بالا گرفتن دعوا و بلند شدن صدای دو طرف دعوا شود می‌گویند: «‌آتش بیار معرکه شده است

آتش تندزود خاموش می‌شود.

تب تند زود عرق می‌کند.

آتش را با آتش نتوان کشت.

کاربرد:

دعوا و جنگ و دشمنی را با دامن زدن به آن نمی‌توان از بین برد.

آتش که گرفت خشک و تر می‌سوزد.

کاربرد:

هر وقت بلا و فتنه‌ای از راه برسد، همه را گرفتار می‌کند و گناهکار و بی‌گناه  را آزار می‌‌دهد.

در این صورت می‌گویند: «آتش که گرفت، خشک و تر می‌سوزد

آتش کی بوده که دود نداشته باشد؟

کاربرد:

هر اتفاقی پیامدهای خودش را دارد. باید تحمل کرد.

آتش گفتیم، دهان سوخت

کاربرد:

1- وقتی کسی به دلیل گفتن حرفی، دچار مشکل و گرفتاری بزرگی شود که اصلا فکرش را هم نمی‌کرده، این ضرب‌المثل به کار می‌رود.

2- کسی که به طمع به دست آوردن سودی اندک، ضرری بزرگ دیده باشد، می‌گوید: «آتش گفتیم، دهان سوخت

مشابه:

از آتشش گرم نشدیم، دودش کورمان کرد.

آش نخورده و دهان سوخته.

گرگ دهن‌آلوده یوسف ندریده.

آتش هر کجا که بیفتد جای خودش را باز می‌کند.

کاربرد:

1- آدم توانا درمانده نمی‌شود و خیلی زود به دیگران می‌فهماند که به او نیاز دارند.

2- وقتی در جامعه‌ای فتنه و آشوبی روی دهد، به اندازه خودش مشکل‌ساز است. حتی برای کسانی که اهل فتنه و آشوب نیستند.

اقتباس از کتاب فوت کوزه‌گری

 مصطفی رحماندوست

***********************************

مطالب مرتبط

آب حیات نوشیده است

آب شد و به زمین فرو رفت

آب و گاوشان یکی است

آب قیمتی ندارد، آبرو مثقالی هزار تومان است

آب و روغن قاطی کرده

آبشان از توی یک جوی نمی‌رود

آب روی چرخ آسیاب کسی ریختن

آدم خودش بمیرد ، هوادارش نمی میرد

آدم جایی جیک جیک می کند  که بلبل نباشد

توجه: جواب سوال را در این لینك بخوانید

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.