فیلم ورزشی تنوع را به سینمای ایران هدیه می‌دهد

منتقدان در بررسی کلی سینمای ورزشی معتقدند هر چند این ژانر سینمایی در مجموع پرطرفدار و پرتولید نیست، اما می‌توان با تکیه به این فیلم‌ها در سینما تنوع موضوعی به وجود آورد. به اعتقاد منتقدان و نویسندگان، سینمای ورزشی در مجموع به عنوان ژانری با مخاطبان بسیا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فيلم ورزشي تنوع را به سينماي ايران هديه مي‌دهد

منتقدان در بررسي کلي سينماي ورزشي معتقدند هر چند اين ژانر سينمايي در مجموع پرطرفدار و پرتوليد نيست، اما مي‌توان با تکيه به اين فيلم‌ها در سينما تنوع موضوعي به وجود آورد.

به اعتقاد منتقدان و نويسندگان، سينماي ورزشي در مجموع به عنوان ژانري با مخاطبان بسيار‌ شناخته نشده، هر چند اين گروه معتقد به وجود تعدادي فيلم قابل توجه در اين عرصه هستند، اما با اتکا به اينکه توليد شاخص اين سينما محدود و معدود است، کليت اين فيلم‌ها براي فيلمسازان چندان جذاب نيست.

اين ديدگاه در مورد فيلم‌هاي ورزشي ايراني نيز مصداق دارد. منتقدان توليد اندک اين سينما را در داخل کشور حاصل جذاب نبودن سوژه براي سينماگران و مخاطبان مي‌دانند، هر چند تاکيد دارند مي‌توان با استفاده از توليد اينگونه آثار تنوعي را که اغلب جاي خالي آن در سينما احساس مي‌شود پر کرد.

احمد طالبي‌نژاد مي‌گويد: مقوله ورزش مانند بسياري از موضوع‌ها در سينماي ايران دچار معضل کم‌کاري شده، در حالي که مضامين ورزشي مي‌تواند راه برونرفت از بحران اقتصادي سينما باشد. در سينماي جهان نيز فيلم‌هاي ورزشي سهمي چندان از توليد سالانه ندارند. اما چون ورزش بخشي از زندگي اجتماعي مردم است، بايد آن را مانند هر مقوله ديگر در سينما جدي گرفت.

امير حاج‌رضايي، مربي سابق تيم ملي فوتبال و کارشناس ورزش، نيز در اين زمينه بر لزوم توليد فيلم‌هاي ورزشي تاکيد دارد، اما مشکل اصلي اين ژانر را در سينماي امروز ايران فقدان نگاه جدي فيلمسازان به اين عرصه و بي‌اعتنايي به چهره‌هاي موفق ورزشي مي‌داند.

مقوله ورزش مانند بسياري از موضوع‌ها در سينماي ايران دچار معضل کم‌کاري شده، در حالي که مضامين ورزشي مي‌تواند راه برونرفت از بحران اقتصادي سينما باشد.

فيلم ورزشي تنوع را به سينماي ايران هديه مي‌دهد

منتقدان در بررسي کلي سينماي ورزشي معتقدند هر چند اين ژانر سينمايي در مجموع پرطرفدار و پرتوليد نيست، اما مي‌توان با تکيه به اين فيلم‌ها در سينما تنوع موضوعي به وجود آورد.

به اعتقاد منتقدان و نويسندگان، سينماي ورزشي در مجموع به عنوان ژانري با مخاطبان بسيار‌ شناخته نشده، هر چند اين گروه معتقد به وجود تعدادي فيلم قابل توجه در اين عرصه هستند، اما با اتکا به اينکه توليد شاخص اين سينما محدود و معدود است، کليت اين فيلم‌ها براي فيلمسازان چندان جذاب نيست.

اين ديدگاه در مورد فيلم‌هاي ورزشي ايراني نيز مصداق دارد. منتقدان توليد اندک اين سينما را در داخل کشور حاصل جذاب نبودن سوژه براي سينماگران و مخاطبان مي‌دانند، هر چند تاکيد دارند مي‌توان با استفاده از توليد اينگونه آثار تنوعي را که اغلب جاي خالي آن در سينما احساس مي‌شود پر کرد.

احمد طالبي‌نژاد مي‌گويد: مقوله ورزش مانند بسياري از موضوع‌ها در سينماي ايران دچار معضل کم‌کاري شده، در حالي که مضامين ورزشي مي‌تواند راه برونرفت از بحران اقتصادي سينما باشد. در سينماي جهان نيز فيلم‌هاي ورزشي سهمي چندان از توليد سالانه ندارند. اما چون ورزش بخشي از زندگي اجتماعي مردم است، بايد آن را مانند هر مقوله ديگر در سينما جدي گرفت.

امير حاج‌رضايي، مربي سابق تيم ملي فوتبال و کارشناس ورزش، نيز در اين زمينه بر لزوم توليد فيلم‌هاي ورزشي تاکيد دارد، اما مشکل اصلي اين ژانر را در سينماي امروز ايران فقدان نگاه جدي فيلمسازان به اين عرصه و بي‌اعتنايي به چهره‌هاي موفق ورزشي مي‌داند.

از نگاه پژمان راهبر آنچه سينماي ورزشي را در ايران مهجور نگاه داشته نبود امکانات تکنيکي و فقدان بازيگراني است که نقش يک ورزشکار را قابل قبول ايفا کنند. وي با اشاره به فيلم‌هاي ورزشي ايراني مي‌گويد: در ميان فيلم‌هاي ورزشي تاريخ سينما "عمو فوتبالي" بهترين است، چون در مقابل "مثلث آبي" يا "فوتباليست‌ها" با انتظاري که از فيلم ورزشي داريم، هماهنگتر است.

امير پوريا مشکل فيلم‌هاي ورزشي سينماي ايران را بي‌توجهي به عناصر دراماتيک و کمبود فيلمنامه خوب و نگراني از انتخاب ساختار درست و متناسب با موضوع ورزشي را باعث رويگرداني فيلمسازان از اين ژانر مي‌داند و درباره مختصات سينماي ورزشي چنين مي‌گويد: مخاطب فيلم‌هاي ورزشي جوانان هستند و ساخت اين آثار مي‌تواند نشاط و هيجان را وارد زندگي آنها کند.

تعداد 23 فيلم ورزشي توليد شده در 30 سال سينماي ايران چندان کم نيست، زيرا حتي در سينماي آمريکا با آن حجم توليد هم تعداد فيلم‌هاي ورزشي چندان زياد نيست.

اين منتقد سينما همچنين درباره فيلم‌هاي ورزشي سينماي ايران مي‌افزايد: بعضي فيلم‌ها مثل "خط پايان" و "تا مرز ديدار" مشخصا به ورزش پرداخته‌اند که بين قصه و جذابيت‌هاي ورزش آنها ارتباط درست ديده نمي‌شود. مجيدي در "تا مرز ديدار" با جثه‌اي نامناسب در قالب يک ورزشکار تيم ملي ظاهر شد و اين نمونه‌ها نشان مي‌دهد در فيلم‌هاي ورزشي واقعگرايي مطرح نيست.

امير قادري نيز مشکل اغلب فيلم‌هاي ورزشي سينماي ايران را بي‌توجهي به عناصر دراماتيک و کمبود فيلمنامه خوب ذکر مي‌کند و نيما حسني نسب درباره فيلم‌هاي ورزشي توليد شده در سينماي ايران مي‌افزايد: تعداد 23 فيلم ورزشي توليد شده در 30 سال سينماي ايران چندان کم نيست، زيرا حتي در سينماي آمريکا با آن حجم توليد هم تعداد فيلم‌هاي ورزشي چندان زياد نيست.

 

اين منتقد تنها شرايط ساخت فيلم جذاب ورزشي را چنين تشريح مي‌کند: تنها سوژه‌اي که مي‌توان انتظار داشت بتوان با توجه به آن فيلم ورزشي قابل قبول ساخت، پرداختن به اسطوره‌هاي ورزش است. اما حتي در اين زمينه نيز گاهي اوقات روايت‌هاي مختلف از زندگي اسطوره‌ها، نبود شرايط براي بيان واقعيت و مسائلي از اين دست کيفيت يک فيلم ورزشي را تحت تاثير قرار مي‌دهد.

سيامک رحماني دليل فاصله گرفتن فيلمسازان ايراني از فيلم‌هاي ورزشي را نگاه سطحي به ورزش در جامعه مي‌داند و معتقد است اگر فيلم ورزشي با تکنيک، موضوع و بازيگران حرفه‌اي توليد شود، مورد توجه تماشاگران قرار مي‌گيرد. امير صدري نيز مشکل فيلم‌هاي ورزشي در سينماي ايران را دوري از واقعگرايي و نگاه اسطوره‌اي به قهرمانان ورزشي مي‌داند.

از نظر سعيد قطبي‌زاده بزرگترين مشکل سينماي ايران در توليد فيلم ورزشي ناشي از موفق نبودن فيلمسازان در تلفيق مايه‌هاي دراماتيک و قواعد سينمايي با جذابيت‌هاي ورزش است. اما شاپور عظيمي نگاهي متفاوت به فيلم‌هاي ورزشي دارد. او ترکيب سينما و ورزش را تداخل حوزه‌ها مي‌داند و اعتقاد دارد تماشاگران حتي حضور ستارگان ورزشي را در فيلم‌ها نمي‌پسندند.

منبع : مهر

مطالب مرتبط مجموعه : اخبار سال 1389
آخرین مطالب سایت