سال حادثه هاي ريز و درشت

سايت خبري سيما فيلم/ سید حسام فروزان: سال 86 برای تلویزیون ایران سال عجیب و پر حادثه ای بود. این سال را برای تلویزیون می شود با چند عنوان نامگذاری کرد: سال یانگوم یا سال سریال های مناسبتی، و نيز سال اعتراضات ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سال حادثه هاي ريز و درشت

مروري بر برنامه هاي مهم تلويزيون در سال 86 / بخش اول: برنامه هاي پخش زنده

سايت خبري سيما فيلم/ سيد حسام فروزان: سال 86 براي تلويزيون ايران سال عجيب و پر حادثه اي بود. اين سال را براي تلويزيون مي شود با چند عنوان نامگذاري کرد: سال يانگوم يا سال سريال هاي مناسبتي، و نيز سال اعتراضات.

*** يک نگاه عمومي

در زمينه جذب مخاطب که ظاهراً اصلي ترين هدف هر رسانه اي است، مي توان گفت که تلويزيون سال خوبي را پشت سر گذاشت. تلويزيون در فضايي بي رقيب، در حالي که سينما به شدت با بحران روبه روست و روزنامه ها هم با بحران مخاطب دست و گريبان هستند تا آنجا که توانست به پيش تاخت و تاثيرگذاري خود را بر توده مردم ايران ثابت کرد. در سال گذشته، دست تلويزيون پر بود. تنوع در برنامه ها بيشتر از گذشته به چشم مي خورد. برنامه هايي با فرم هاي تازه و با گرته برداري از مدل برنامه هاي استاندارد در دنيا. تاک شو هايي مثل «شب شيشه اي» شبکه تهران يا «کوله پشتي» شبکه سوم  مورد توجه قرار گرفتند. برنامه صبحگاهي شبکه دوم «مردم ايران سلام» نيز با خوش سليقگي در فرم بصري

و انتخاب مجري هاي متنوع تر و جذابتر چند گام از رقيب سنتي اش در شبکه اول ( صبح به خير ايران) جلوتر رفت و مخاطبان انبوه يافت.

*** بخش هاي خبري

در بخش برنامه هاي خبري با ظهور بخش خبري 20:30 ، روحي تازه به كالبد خبر دميده شد. اخبار 20:30 در ابتدا به خاطر فرم تازه و کوتاهي و اختصار و مجري هاي جوانش، بينندگان بسيار يافت اما کم کم رنگ تازه خود را از دست داد و از آن همه تفاوت، چيزي نماند به جز زبان غير رسمي تر خبرها و گزارش ها و خبرهاي ويژه که با گوشه و کنايه به مسائل مي پرداختند. 20:30  اما آنقدر موثر بود که ديگر شبکه ها را هم طبق سنت تلويزيون بالاخره به تکاپو وا دارد تا دستي به سر و روي بخش هاي خبري شان بکشند. شبکه اول که سنتي ترين اخبار را در ساعت 21 ارائه مي کرد با اضافه کردن يک «مجله خبري» سعي کرد بخشي از جذابيت 20:30 را کسب کند. اخبار شباهنگاهي شبکه سوم هم تغييراتي کرد. اما گفت وگوي خبري 22:30  شب شبکه دوم با اجراي مرتضي حيدري هم از آن بخش ها بود که اميد بسياري به آن مي رفت. گفت وگوي خبري توانست به برنامه اي چالش برانگيز براي مسوولان تبديل شود که واقعاً پرسش هاي مردم را مطرح کند و پاسخ بخواهد. در بعضي قسمت ها هم به مرز يک برنامه خبري تحليلي خوب نزديک شد.

پيش از آن که به سريال هاي مهم اين سال بپردازيم، بايد به چند نمونه از اتفاق هاي پيش بيني ناپذير تلويزيون در اين مدت توجه کنيم.

*** کوله پشتي: يک اتفاق غيرمنتظره

فرزاد حسني مجري جنجالي برنامه «کوله پشتي» از همان اولين دوره برنامه خود موافقان و مخالفان بسيار داشت. فرزاد حسني در بعضي از برنامه هايش با صراحت با مهمان هايش صحبت مي کرد و گاهي چنان با طرف خودماني مي شد که تعجب بر مي انگيخت. اما اتفاقي که باعث جنجال بيشتر درباره او و خروجش از برنامه کوله پشتي شد گفت وگوي وي با سردار رادان،  رئيس پليس تهران بود كه واكنش هاي مختلفي را برانگيخت.

*** برنامه «نود» و عادل فردوسي پور

همه علاقه مندان فوتبال حتي آنها که از عادل فردوسي پور خوششان نمي آيد، برنامه دوشنبه شب هاي او را تماشا مي کنند. برنامه «نود» در طول پخش مستمرش در سال 86 توانست جايگاه ويِژه‌اي براي خود فراهم کند. طوري که علاقه مندان فوتبال هر هفته منتظر باشند تا در برنامه عادل فردوسي پور به حاشيه هاي فوتبال پرداخته شود و عملکرد بازيکنان و مربيان و مسوولين مورد نقد قرار مي گيرد. عادل فردوسي پور توانسته بود به مدد تسلط اش بر جريان فوتبال ايران، فضايي فراهم کند تا آدم هاي موثر در اين عرصه بتوانند حرف خود را به گوش هواداران بي شمار فوتبال برسانند. هنوز ماجراي انتخابات فدراسيون فوتبال و تحريم فيفا و اختلافات دادکان و علي آبادي در ياد بينندگان بود که اتفاق تازه اي رخ داد. در ادامه اختلافات فدراسيون فوتبال و سازمان تربيت بدني بر سر انتخابات فدراسيون و انتخاب مربي تيم ملي، يک شب عادل فردوسي پور محسن صفايي فراهاني را در مقابل مهندس علي آبادي رئيس سازمان تربيت بدني قرار داد و اينجا بود که برنامه اي حيرت انگيز روي آنتن رفت. چيزي شبيه به اتفاقي که در کوله پشتي افتاد: برنامه زنده بود و مهمانان مي توانستند هرچه مي خواهند بگويند. تماشاگران تلويزيون آن شب با حيرت ديدند که صفايي فراهاني چطور با افشاگري ها و حتي با گوشه و کنايه ها و متلک هايش بازي را به نفع خود

تمام کرد و « کم آوردن» علي آبادي را به رخ همه کشيد. اين يک نمونه ديگر از چيزي بود که برنامه هايي مثل «نود» بايد به آن برسند. پيش از آن هم جرقه هايي از اين نوع گفت وگوهاي چالش بر‌انگيز در برنامه «نود» ديده شده بود اما گفت وگو با صفايي فراهاني نقطه اوج بود. پس از آن شب گرچه عادل فردوسي پور عوض نشد اما «نود» کم کم محافظه کار شد تا آن برنامه حيرت انگيز فقط يک اتفاق يا يک استثناء محسوب شود.

*** شب هاي شيشه اي رضا رشيد پور

«شب شيشه اي» برنامه زنده رضا رشيد پور با اين که تنها از شبکه تهران قابل تماشا بود اما به يکي از برنامه هاي مثال زدني سال 86 بدل شد. رشيد پور توانست براي اولين بار پاي کساني را به «تاک شو» اش باز کند که گمان نمي رفت اصلاً در تلويزيون ظاهر شوند. کساني مثل بهرام رادان و محمدرضا گلزار و يا بهنام صفاريان از آهنگسازان موسيقي پاپ. زنده بودن برنامه در اينجا هم عاملي براي جذابيت آن بود چرا که مهمانان گاه حرف هايي مي زدند که انتظار نمي رفت از رسانه ملي قابل پخش باشد. مثلاً همين بهنام صفاريان که بسياري از خط قرمزهاي بي مورد صدا و سيما درباره موسيقي را زير سوال برد يا نتايج نظرسنجي از مردم درباره دانشگاه آزاد آقاي جاسبي که خيلي صريح نشان داد مردم از اين دانشگاه رضايت ندارند. گفت وگوي رشيد پور با بهرام رادان و حرف ها و ژست هاي اين بازيگر موجب انتقاد مطبوعات و سايت هاي محافظه کار شد. شب شيشه اي با حضور محمدرضا گلزار به عنوان سوپر استار سينماي ايران هم به يکي از پربيننده ترين برنامه هاي تلويزيون در سال 86 بدل شد. اين برنامه هم جنجالي شد و پس از پخش، حرف و حديث هاي بسيار به وجود آورد.

*** زلف گره زدن با محمد صالح علا

«دوقدم مانده به صبح» شايد برنامه اي بود که شبکه چهار در تمام اين سال هاي تاسيس خود کم داشت. يک مجله فرهنگي هنري که هربار به يکي از هنرهاي هفت گانه بپردازد و از کارشناساني استفاده کند که از سرآمدان آن حوزه باشند. محمد صالح علا توانست علي رغم مخالفت محافل تندرو برنامه اش را ادامه دهد و حتي پاي بعضي از روشنفکران را که سال ها از تلويزيون دور بودند نيز به برنامه اش باز کند. شايد وزن و اعتبار خود صالح علا در ميان نخبگان فرهنگي و هنري باعث شد که به برنامه اش اعتماد کنند. حضور مسعود کيميايي و يا شمس لنگرودي در اين برنامه، غافلگير کننده بود. خود صالح علا و زبان و رفتار خاصش يک نقطه قوت اين برنامه است. اصطلاحات خاص او حالا ديگر به خوبي در ميان تماشاگران اين برنامه جا افتاده اند و همه مي دانند که «مرغزار گفت وگو» کجاست و «زلف گره زدن» به چه معناست. کارشناساني که انتخاب شده اند هم بدون شک ستون هاي اين برنامه هستند.

فريدون جيراني و محمد رحمانيان به خوبي عرصه سينما و تئاتر را پوشش داده اند. بحث هاي انتقادي مهمانان اين برنامه گاه تا حد زيادي ريشه اي و قابل توجه از کار در مي آيند. البته دکور برنامه يکي از ضعف هاي آن است و اين که در انتخاب مهمانان مي توان طيف وسيعتري از نخبگان فرهنگي را در نظر گرفت. آنچه مسلم است اين که محمد صالح علا و گروه توليد اين برنامه توانستند مخاطب عام علاقه مند به مباحث فرهنگي را يک پله به فضاي روشنفکرانه بحث هاي هنري نزديک کنند. اين در تلويزيون ما اتفاق کمي نيست.

بررسي برنامه هاي مهم اين سال تلويزيون نشان مي دهد تلويزيون ما هنوز ظرفيت هاي دست نخورده بسياري دارد. اگر اراده اي براي تغيير باشد، تلويزيون مي تواند ميزان اثرگذاري اش را بسيار از اين که هست، بالاتر ببرد.

منبع : irib

 

مطالب مرتبط مجموعه : اخبار سال 1389
آخرین مطالب سایت