پيرمردها وطني ندارند

جون 1980، وست تگزاس. آنتون شيگور توسط معاون کلانتر دستگير مي شود. اما در اداره پليس موفق مي شد او را ‏به قتل رسانده و بگريزد ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پيرمردها وطني ندارند

‏No Country for Old Men‎‎

جون 1980، وست تگزاس. آنتون شيگور توسط معاون کلانتر دستگير مي شود. اما در اداره پليس موفق مي شد او را ‏به قتل رسانده و بگريزد.

 کلانتر اد تام بل که در بازگشت با جسد معاونش روبرو شده، تصميم دارد تا قاتل را دستگير ‏کند. همزمان لولين ماس که براي شکار به خارج از شهر رفته با کارواني از اتومبيل ها در ميانه صحرا روبرو مي ‏شود. با نزديک شدن به کاروان و مشاهده اجساد و اتومبيلي پر از بسته هاي مواد مخدر، در مي يابد که يک معامله ‏بزرگ به خون کشيده شده است.

 با پرس و جويي از راننده مشرف به موت يکي از اتومبيل ها و تعقيب رد پاي بر جاي ‏مانده، به مردي زخمي که کيفي پر از دو ميليون دلار همراه دارد، مي رسد. تبهکار بر اثر زخمي که خورده، قالب تهي ‏کرده و هيچ مانعي بر سر راه ماس وجود ندارد تا پول ها را تصاحب کند. ماس به خانه بازمي گردد، اما همان شب با ‏تصور اين که راننده زخمي زنده مانده و درباره او سخني بگويد، وي را وادار مي کند تا شبانه به سر وقت کاروان ‏قاچاق چيان برود.

 اما زماني که به آنجا مي رسد با گروهي تازه نفس روبرو مي شود که گويا انتظارش را مي کشيده اند. ‏ماس موفق مي شود تا از چنگ آنها بگريزد. اما اتومبيل خود را جا مي گذارد و قاچاق چيان از اين طريق موفق به ‏شناسايي وي مي شوند.

 ماس در بازگشت همسرش کارلا جين را بيدار و او را با اتوبوس راهي شهري ديگر مي کند. ‏خود نيز براي گريز از چنگ قاچاق چيان و شيگور که براي يافتن پول اجير شده، سر به جاده ها مي گذارد. همزمان ‏کلانتر نيز در تعقيب ماجرا به منزل ماس مي رسد.

 شيگور که با کمک سينگال دستگاهي که درون کيف پول ها تعبيه ‏شده، به هتل محل اقامت ماس دست يافته و بقيه قاچاق چياني را که قبل از او به هتل رسيده اند، به قتل مي رساند. اما ‏خود توسط ماس زخمي مي شود. ماس نيز که زخمي شده، از مرز رد شده و به مکزيک مي رود.

 اما کيف را ناچار در ‏پست بازرسي مرزي پنهان مي کند. وقتي در بيمارستان مکزيکوسيتي چشم باز مي کند، با کارلسون ولز روبرو مي شود ‏که از او مي خواهد تا پول ها را به وي تحويل داده و جان خود را نجات دهد. اما ماس امتناع مي کند و از بيمارستان مي ‏گريزد.

 شيگور نيز به سراغ ولز رفته و پس از قتل او به سراغ ارباب وي نيز رفته و او را نيز مي کشد. کلانتر تام بل ‏نيز که توسط همسر ماس از محل ملاقات شان آگاه شده، تنها براي ختم موضوع به آنجا مي رود. اما قاچاق چيان زودتر ‏از او رسيده و ماس را به قتل مي رسانند. ولي ماس قبل از مرگ تقاضايي از شيگور کرده است و مدتي بعد شيگور ‏براي کشتن کارلا جين به سراغ او مي رود...‏

چرا بايد ديد؟‏‎

جوئل کوئن [متولد 1954] و ايتن کوئن [متولد 1957] مينياپوليس، مينه سوتا زوج کارگردان، فيلمنامه نويس، تدوينگر، ‏تهيه کننده و بازيگر آمريکايي و مشهور به کارگردان دو سر[‏The Two-Headed Director‏]، سازنده فيلم هاي ‏جنايي، راز آميز، مهيج و خشن با چاشني طنز سياه که گاه از نام مستعار رادريک جينيس استفاده مي کنند. آنها از ‏‏1984 با ساختن ‏Blood Simple.‎‏ شروع به فيلمسازي کردند و تاکنون 11 فيلم ديگر ساخته اند که نمايش هر کدام شان ‏در سينماي دو دهه اخير آمريکا حادثه اي به شمار مي رود.

 از بزرگ کردن آريزونا و دورويي ميلر تا شاهکارشان ‏بارتون فينک؛ و سپس فارگو، بيگ لبوفسکي، اي برادر تو کجايي و اين اواخر مردي که آنجا نبود و اپيزودي از دوستت ‏دارم، پاريس که کارنامه اين دو برادر با نامزدي چندين اسکار، هفت بار نامزدي براي دريافت نخل طلاي کن و سه بار ‏دريافت جايزه بهترين کارگرداني از همين جشنواره و بيش از 40 جايزه بين المللي ديگر زينت داده است. ‏

اين بار بر خلاف بسياري از قصه هاي پيشين از آدم ربايي خبري نيست. يک محموله مواد مخدر، دو ميليون دلار پول ‏نقد و چند جسد... بازماندهاي يک معامله بزرگ و بد فرجام که منجر به آغاز حادثه اي سرنوشت ساز براي ماس مي ‏شوند. فيلم از زبان اد تام بل کلانتر محلي روايت مي شود. او از تغيير زمانه سخن مي گويد و اين که در گذشته نيازي ‏نبود تا مردان قانون[کساني همچون پدر او] همواره با خود سلاح حمل کنند.

 او از توحش زمانه مدرن مي نالد و اين که ‏زماني مجبور شده نوجواني را روانه صندلي الکتريکي کند. کسي که خواهرش را فقط به صرف اين که قتلي انجام دهد، ‏کشته بود. او اين بار مجبور است با يکي از خونسردترين و وحشي ترين قاتلين کرايه اي که تا امروز در سينما ديده ايم، ‏مقابله کند. شيگرو که براي کشتن برخي از قربانيانش يا باز کردن راه خود از تفنگ بادي مخصوص کشتن گاوها ‏استفاده مي کند. سلاحي هولناک که ردي هم از خود بر جاي نمي گذارد!‏

پيرمردها وطني ندارند که نامش را از رمان منبع اقتباس خود نوشته کورمک مک کارتي عاريت گرفته است[رماني که ‏به نوبه خود نامش را وامدار شعر سفر دريايي به بيزانتيوم ويليام باتلر ييتز است] تا اين لحظه 28 ميليون دلار در گيشه ‏به دست آورده، که مطمئناً اين رقم افزوده خواهد شد. برادران کوئن با اين فيلم بار ديگر به سراغ فلسفه و نگاه و طنز ‏سياه خود درباره طينت آدمي و صد البته عرب آمريکارفته اند که سخت دستخوش تغيير شده است. فيلم يک وسترن ‏جنايي مدرن است که خشونت اواخر قرن نوزدهم در مقايسه با رفتار شخصيت هاي آن يک بازي کودکانه بيش نيست. ‏

شخصيت شيگور که توسط خاوير باردم به شکلي فوق العاده تجسد يافته، يکي از اصيل ترين و خطرناک ترين ‏شرورهاي تاريخ سينماست و ماس طماع و ديگران نيز دست کمي از وي ندارند. فيلم سرشار از دلتنگي براي غرب ‏وحشي قديم است.

 مرثيه اي بر دوراني که جوانمردي سکه رايج بازارش بود، چيزي که پدر کلانتر تام بل فقط يادگار ‏رنگ و رو رفته اي آن است. درباره اين فيلم نيز بايد مفصل تر نوشت، اما تا آن روز شما را دعوت مي کنم به تماشاي ‏بازي موش و گربه سه مرد در چشم اندازهاي زيبا و خشن تگزاس با فيلمبرداري معرکه راجر ديکينز و بازي هاي بي ‏نهايت خوب[چنين صوت داودي از جاش برولين انتظار نمي رفت!] با يک کارگرداني ماهرانه که توانست اسکار 2008 را از آن خود نمايد. ‏

عوامل توليد :

نويسنده و کارگردان: ايتن و جوئل کوئن

موسيقي: کارتر بورول

مدير فيلمبرداري: راجر ديکينز

 تدوين: ايتن و جوئل ‏کوئن

طراح صحنه: جس گانکور

بازيگران: تامي لي جونز[کلانتر اد تام بل]، خاوير باردم[آنتون شيگور]، جاش ‏برولين[لولين ماس]، وودي هارلسون[کارسون ولز]، کلي مکدانلد[کارلا جين ماس]، گارت ديلاهانت[معاون کلانتر ‏وندل]، تس هاپر[لورتا بل]، بري کوربين[اليس]، استيون روت[مردي که ولز را اجير مي کند]، راجر بويس[کلانتر ال ‏پاسو]، بث گرانت[مادر کارلا جين]

122 دقيقه. محصول 2007 آمريکا

جوايز :

*برنده اسکار 2008*

برنده جايزه بهترين فيلم و بهترين بازيگر نقش ‏مکمل مرد

باردم از مراسم انجمن منتقدان فيلم بوستون

 نامزد جايزه بهترين گروه بازيگري، بهترين کارگرداني

 بهترين ‏فيلم، بهترين بازيگر نقش مکمل مرد و بهترين فيلمنامه از مراسم انجمن منتقدان رسانه ها

 نامزد نخل طلاي جشنواره ‏کن

 برنده جايزه بهترين کارگرداني

 بهترين فيلم، بهترين فيلمنامه اقتباسي

 بهترني بازيگر نقش مکمل مرد و بهترين ‏فيلمبرداري از مراسم انجمن منتقدان فيلم شيکاگو

 برنده جايزه بهترين کارگرداني

 بهترين فيلم و بهترين بازيگر نقش ‏مکمل مرد از مراسم انجمن منتقدان دالاس-فورت ورث

 نامزد جايزه بهترين فيلم، بهترين کارگرداني

بهترين بازيگر ‏نقش مکمل مرد و بهترين فيلمنامه از مراسم گولدن گلاب

 نامزد جايزه بهترين بازيگر زن نقش مکمل/مکدانلد، بهترين ‏کارگردان

 بهترين فيلم سال و بهترين فيلمنامه زا مراسم انجمن منتقدان فيلم لندن

 برنده جايزه بهترين گروه بازيگري

‏بهترين فيلم و بهترين فيلمنامه اقتباسي از انجمن ملي منتقدان فيلم آمريکا

 برنده جايزه بهترين کارگردان بهترين فيلم

 ‏بهترين فيلمنامه و هترين بازيگر نقش مکمل مرد از مراسم اتحاديه منتقدان فيلم نيويورک

 برنده جايزه بهترين ‏کارگرداني بهترين گروه بازيگري، بهترين بازيگر نقش مکمل مرد، بهترين فيلم، بهترين فيلمنامه اقتباسي از مراسم ‏منتقدان فيلم فونيکس

برنده جايزه بهترين کارگرداني از انجمن منتقدان فيلم سن فرانسيسکو

 برنده جايزه بهترين ‏کارگرداني، بهترين فيلم و نامزد جوايزبهترين بازيگر/جاش برولين

 بهترين تدوين، بهترين فيلمنامه اقتباسي از مراسم ‏ساتلايت

برنده جايزه بهترين کارگردان، بهترين گروه بازيگري، بهترين فيلم و بهترين بازيگر نقش مکمل مرد از ‏مراسم منتقدان فيلم واشتنگتن و حومه. ‏

ژانر: جنايي، درام، وسترن.

منبع:

با اندکي تغيير و تلخيص ، اينترنت

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت