اختلاف در تاریخ شهادت حضرت زهرا(س)

آيا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) كه براساس دو روايت مختلف نقل شده است،هر دو به شيعه مربوط است يا يكي از آنها به اهل سنت مربوط است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 

آيا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) كه براساس دو روايت مختلف نقل شده است،هر دو به شيعه مربوط است يا يكي از آنها به اهل سنت مربوط است؟

پاسخ: با سلام. مطالبي كه مي‌توان از آن‌ها شهادت صديقه طاهره را به دست آورد هم بر اساس منابع شيعي است و هم بر اساس منابع اهل سنت. اين مطلب در منابع شيعي به وفور به چشم مي‌خورد كه به عنوام مثال ‌مي‌توان به اين موارد اشاره نمود:
كليني، اصول كافى، ج 1 ، ص 381. و برخي چاپ‌ها ص458.
سليم بن قيس هلالي،كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص150، ناشر: انتشارات الهادى‏ ـ قم‏، الطبعة الأولي، 1405هـ.
طبرسي، احتجاج، ترجمه جعفرى،ج‏1،ص:195.
اما در منابع اهل سنت نيز موارد متعددي دال بر شهادت صديقه طاهره وجود دارد به عنوانه نمونه:
ابو بكر عبداللَّه بن محمد بن ابى شيبه، استاد بخارى، در كتاب المصنف، مى‏گويد : «آنگاه كه بعد از رسول‏خدا (ص) براى ابوبكر بيعت مى‏گرفتند . على (ع) و زبير براى مشورت در اين امر نزد فاطمه (س) دختر پيامبر (ص) رفت و شد مى‏كردند . عمر بن خطاب با خبر گرديد و بنزد فاطمه (س) آمد وگفت : اى دختر رسول خدا (ص) ! به خدا در نزد ما كسى از پدرت محبوبتر نيست و پس از او محبوبترين تويى ! ! وبه خدا قسم اين امر مرا مانع نمى‏شود كه اگر آنان نزد تو جمع شوند ، دستور دهم كه خانه را با آنها به آتش كشند . اسلم گفت : چون عمر از نزد فاطمه ( س ) بيرون شد ، على (ع) و ...به خانه بر گشتند . پس فاطمه (س) گفت : مى‏دانيد كه عمر نزد من آمد ، و به خدا قسم ياد كرده اگر شما (بدون اينكه با ابوبكر بيعت كنيد) به خانه برگرديد خانه را با شما آتش مى‏زند ؟ وبه خدا قسم كه او به سوگندش عمل خواهد كرد » (كتاب المصنف ، ج 7 ، ص 432 ، حديث 37045 ، كتاب الفتن ). ‏
2) : همين مضمون را سيوطى در مسند فاطمه ، آورده است . (سيوطى ، مسند فاطمه ، ص 36)
3) : ابن عبدالبر ، در الاستيعاب ، نيز اين داستان را نقل كرده است . (ابن عبدالبر ، الاستيعاب ، ج 3 ، ص 975). و ...
4) : بلاذري در انساب الاشراف مي نويسد: ... و سپس با مشعلى بر در خانه فاطمه آمد و در جواب فاطمه كه فرمود : آيا من نظاره‏گر باشم و تو خانه مرا آتش بزنى ؟ گفت : بلى . چنانكه بلاذرى مى‏گويد : « ابوبكر به على ( ع ) پيام فرستاد تا با وى بيعت كند امّا على نپذيرفت . پس عمر با مشعلى آمد ، فاطمه ( س ) ناگاه عمر را با مشعل در خانه‏اش يافت ، پس فرمود : يابن الخطّاب ! آيا من نظاره گر باشم وحال آنكه تو در خانه‏ام را بر من به آتش مى‏كشى ؟ ! عمر گفت : بلى، و آنچنان به اين عمل مُصرّ هستم چنانكه پدرت بر ديني كه آورده بود محكم بود ». ( بلاذرى ، انساب الاشراف ، ج 1 ، ص 586 ). ‏
5) : ابوالفداء نيز مى‏گويد : « سپس ابوبكر، عمر بن خطاب را به سوى على و آنانكه با او بودند فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه ( س ) بيرون كند، وگفت : اگر از دستور تو سر باز زدند با آنان بجنگ . پس عمر مقدارى آتش آورد تا خانه را آتش زند . پس فاطمه ( س ) بر سر راهش آمد وفرمود : كجا ؟ اى پسر خطاب ! آمده‏اى تا كاشانه ما را به آتش كشى ؟ ! گفت : بلى. (ابوالفداء ، تاريخ ابى الفداء ج 1 ص 156 . دار المعرفة ، بيروت)
6) : احمد شهرستاني در الملل و النحل به نقل از نظام مي نويسد: از جمله عقائد نظام آن بود كه مي گفت: عمر به خانه فاطمه حمله ور شده و فرياد مي زد: خانه را با اهلش به آتش بكشيد، در حالي كه در خانه نبود مگر علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام. او در ادامه مي نويسد: همانا عمر چنان ضربه اي به شكم فاطمه در روز بيعت زد كه فاطمه جنين خود (محسن) را از شكم انداخت.( الملل و النحل، ج 1، ص 57، چاپ دارالمعرفه بيروت. قابل توجه اينكه نظام معتزلي از رؤساي مذهب معتزله در زمان خود بود كه در سال 231 از دنيا رفت).
7) : يكي از علماي بزرگ سنى شافعي به نام جويني از همه صريحتر به اين مطلب اشاره كرده و مي نويسد: از پيامبر اكرم ( ص ) نقل شده كه فرمود : « چون به دخترم فاطمه مى‏نگرم بياد مى‏آورم آنچه را كه بعد از من بر سر او خواهد آمد و حال آنكه در خانه‏اش ذلّت وارد گرديده ، از وى هتك حرمت شده ، حقش غضب ، و ارثش منع شده ، پهلويش شكسته و جنينش سقط گرديده و او فرياد برمى‏آورد « يا محمداه » ...پس او اولين كسى از اهل‏بيتم مى‏باشد كه به من ملحق مى‏گردد ، پس بر من وارد مى‏شود ، محزون ، مكروب ، مغموم ، مقتول . . . » . ( فرائد السمطين ، ج 2 ، ص‏34 ، 35 طبع بيروت). ‏
8) : ذهبي در شرح زندگاني ابن ابي دارم از قول ابن حماد كوفي مي نويسد: هنگامى با مشعل آتش براى تسليت دختر پيامبر اكرم ( ص ) آمدند كه وى « به محسن » باردار بود و تهاجم به خانه و ... موجب قتل محسن طفلى كه هنوز پا به دنيا ننهاده بود گرديد . چنانكه ابن ابى دارم در ادامه مي گويد: عمر لگدى بر حضرت زهرا ( س ) زد تا محسن سقط گرديد.(سير اعلام النبلاء ، ج 15 ، ص 578). ‏
9) : ابن عبد ربّه مي نويسد: پس عمر با شعله اي از آتش روانه خانه فاطمه شده تا آنجا را به آتش بكشد در اين هنگام عمر با فاطمه برخورد كرده، فاطمه به وي گفت: اي پسر خطاب آيا براي آتش كشيدن خانه ما آمده اي، عمر گفت: آري، مگر آنكه با ابوبكر بيعت كنيد...( العقد الفريد، ج 5، ص 13 و 14، چاپ بيروت 1404)
10) : ابن قتيبه دينورى آورده است: ابوبكر عمر را به سوى كسانى كه بيعت نكردند و در خانه على تحصّن كردند، فرستاد. عمر به خانه على آمد و صدا زد ولى كسى بيرون نيامد. عمر هيزم خواست و گفت: قسم به آنكه جان عمر در دست اوست، يا بايد بيرون بياييد و بيعت كنيد و يا خانه را بر سر آنانكه در آن هستند آتش مى‏زنم. به او گفتند: فاطمه در آن است. عمر گفت: و لو فاطمه در آن باشد. ...وقتى فاطمه صداى آنها را شنيد، با صداى بلند فرياد كرد: «يا ابتاه» يا «رسول الله» پس از تو از پسر خطاب و پسر ابى قحافه چه‏ها كه نكشيديم. وقتى كه گروه مهاجم گريه فاطمه را شنيدند. در حالى كه گريه مى‏كردند برگشتند و دلشان به حال فاطمه سوخت ولى عمر و عده‏اى ماندند. على را بيرون آوردند و گفتند بيعت كن. على گفت: اگر بيعت نكنم چه مى‏كنيد؟ گفتند: به خدا سوگند گردنت را مى‏زنيم(الامامة و السياسة، ج 1، ص 30، تحقيق استاد على شيرى، منشورات رضى).
جهت مطالعه و كسب اطلاعات بيشتر در مورد روزنگار شهادت حضرت زهرا (س) و منابع شيعه و سني در اين زمينه ر.ك:‌ دانشنامة شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها، چاپ دوم، 1386.


منبع:پرسمان دانشجویی
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت