دانش آموز خوب و موفق

دانش آموز از لحاظ لغوی به معنی کسی است که دانش می آموزد و در اصطلاح، برای اطلاق به محصلان رسمی در سطح تحصیلات پیش از دانشگاه به کار می رود.

پیشتر نیز در مورد این که یک دانش آموز منضبط و مودب، همیشه کارهای خویش را با نظم انجام می دهد و جایی که ضعف در کارهایش پیش می آید سعی در بر طرف نمودن ضعف خویش می کند صحبت کرده ایم.         

دانستید که شما دانش آموزان در طول سال تحصیلی (برای ساعاتی) ساکنان جامعه کوچکی به نام مدرسه هستید و می توانید جامعه کوچک خویش را به خوبی اداره کنید و یا باعث آشفتگی آن نشوید.    
در یک نظام آموزشی، وقتی یک فرد می آموزد که «دیگران چه گفته اند و چه کرده اند» و برایش می گویند که «مسایل پیچیده یک علم را چگونه حل کرده اند» دانش آموز، دانشجو یا طلبه است.

ویژگی های یک دانش آموز موفق و خلاقیت

ابتدا باید اهداف خود را مشخص کنید اهداف به دوصورت تقسیم می شوند اهداف کوتاه مدت، اهداف بلند مدت هدف موجب می شه فرد بدونه برای چی داره درس می خونه و وقتی دونست اون موقع انگیزه بیشتری پیدا می کنه پس داشتن انگیزه = گامی به سوی موفقیت

مثال: داشتن معدل خوب برای یک دانش آموز یک هدف کوتاه مدت است و هدف بلند مدت او رسیدن به مراحل بالاتر و در انتها انتخاب رشته مورد علاقه و از آنجا که معدل در کنکور موثر است پس با بالا بردن معدل خود این دانش آموز به سوی هدفش یک گام بر میدارد و با برنامه ریزی به اهداف خود جهت می دهد.
توکل به خدا موجب می شود که انگیزه بیشتری پیدا کنیم و با یک بار شکست زود از میدون فرار نکنیم.
امید به آینده موجب می شه شکست های گذشته رو تا حدی فراموش کنیم و به خودمون این امیدواری رو بدیم که گذشته با رسیدن آینده ای بهتر قابل جبران است البته به شرط این که حالمون را فراموش نکنیم پس باید امید به آینده به مقدار مورد نیاز باشه نیم نگاهی به گذشته و استفاده از تجربیات و استفاده مفید از حال در کنار امید به آینده.

خلاقیت هم این مزیت را دارد که موجب می شود به راه های زیادی برای رسیدن به هدف فکر کنیم و همیشه خودمان را محکوم به ماندن در روش های قبلی نکنیم.

می دانید از نظر یک معلم خصوصیت یک دانش آموز موفق چیست؟
این خصوصیت ها عبارتند از:
صحبت های والدین و اولیای مدرسه را گوش کند.
منضبط باشد و وظایفی را که از جانب اولیای مدرسه به او واگذار شده به دقت انجام دهد.
با برنامه ریزی دقیق درس بخواند.
سرکلاس به دقت به صحبت های معلم گوش کند و سعی کند سر کلاس اشکالاتش را برطرف کند.
با گرفتن یک نمره کم زود ناامید نشود و سعی کنه با تلاش بیشتر جبران کند.
فقط در زمینه درس خواندن فعال نباشد بلکه در فعالیت های جانبی و فوق برنامه هم شرکت داشته باشد یعنی همه هم و غمش درس خواندن و نمره نباشد چون همه زندگی درس خواندن نیست.
به نظر من یک دانش آموز موفق با یک برنامه دقیق و منظم می تواند هم دانش آموز زرنگ و اولی باشد و هم در زمینه های دیگر مثل فعالیت های ورزشی یا قرآنی یا هنری و..... هم شرکت کند و در واقع دانش آموز موفق یعنی این.

وظایف دانش آموزان خوب

دانش آموزان موفق کشف کرده اند که تلاش چاره ساز است نه آرزوهای بزرگ. نه این که انگیزه ی قوی، نه این که خوش قلبی و ... فقط و فقط تلاش. یعنی این که انگیزه داشته باشی، علاقه داشته باشید و بخواهی موفق شوی، ممکن نیست. انگیزه خوب است اما عامل اصلی نیست.

انگیزه: حالات درونی فرد است که موجب تداوم رفتارش تا رسیدن به هدف می شود. «انگیزه»، ارتباط مستقیم و مثبت با پیشرفت تحصیلی دارد. به همین علت علاوه بر آنکه انگیزه وسیله ای برای پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته می  شود، گاهی از آن به عنوان «هدف» نیز نام برده می شود، زیرا با افزایش انگیزه، پیشرفت تحصیلی نیز پدید می آید. از آنجاکه هوش و استعداد تحصیلی به عنوان 2 عامل اساسی در پیشرفت تحصیلی، کمتر تحت تاثیر معلم یا مربی واقع می شود، سعی بر آنست که با افزایش انگیزه دانش آموزان حداکثر بهره وری از هوش صورت گیرد.

زیرا در حالت مساوی برابری هوش و استعداد تحصیلی افراد، مشاهده شده که پیشرفت تحصیلی افراد با انگیزه چشمگیرتر بوده است. با وجود آنکه معلمان در تغییر هوش و استعداد تحصیلی نقش چندانی ندارند، ولی می توانند در بالا بردن انگیزه دانش  آموزان مفید واقع شوند. انگیزه به 2 نوع درونی و بیرونی قابل تقسیم است. از انگیزه بیرونی می توان به تقویت کننده هایی همچون; پول، تائید، محبت، احترام، نمره و از تقویت کننده های درونی می توان به; رضایت خاطر و احساس خوب از یادگیری اشاره کرد. آنچه که بیشتر موجب رفتار خود جوش می شود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیت های پرورشی معلم یا مربی این است که دانش آموز به تدریج از انگیزه های بیرونی به سمت انگیزه های درونی هدایت شود.

این گروه از دانش آموزان، خود تعیین کننده رفتارها هستند و بخاطر کفایتی که در خود احساس می کنند، باور دارند که می توانند با رفتارشان بر محیط خود تاثیر بگذارند و از آنجایی که انسان آمادگی دارد تا فعالیت ها و تصوراتش را تعمیم دهد، موفقیت در یک درس منجر به موفقیت در دروس دیگر می شود و این موضوع در مورد دروس اصلی هر رشته مهم تر است.

در واقع، ضعف درسی در این دروس منجر به بی علاقگی به تحصیل و گاهی حتی ترک تحصیل می شود و البته ژس آن هم صادق است. به همین علت به معلمان دروس اصلی هر رشته توصیه می شود، شرایط آموزشی و امتحانی را مطلوب نمایند و با ارزشیابی های مناسب فضای کلاس را لذت بخش کنند.