سبب شناسی و علل ناتوانایی یادگیری
سبب شناسی و علل ناتوانایی یادگیری
در مقالات قبلی به تعریف و شرح اختلال یادگیری پرداختیم .در این مقاله به بررسی علل ناتوانایی یادگیری می پردازیم .
ممکن است بعد از اطلاع از این که کودک شما دارای ناتوایی یادگیری است این سوال برای شما به وجود بیاید که چرا و به چه علتی کودک من دارای این اختلال است؟ در ابتدا شاید علل را به خود و عوامل ارثی و بعد علل محیطی و تربیتی نسبت دهید. اما باید بدانید که علت شناسی یکی از مسایل مهم در حوزه ناتوانایی یادگیری است و شناخت علل می تواند تا حدودی به فرآیند درمان فرزند شما کمک کند.
در ابتدا فرض چنین بود که پایه های عصب شناختی برای ناتوانایی یادگیری وجود دارد، اما این فرضیات بیشتر از این که حاصل آزمایش و تحقیق باشید حاصل حدس و گمان بود.
بعدها محققان روش های مطمئن تری ابداع کردند، به طوری که امروزه اغلب متخصصان با این نظر که ناتوانی یادگیری ناشی از تفاوت هایی در ساختار یا کارکرد مغز است موافق اند. یعنی علل ناتوانایی یادگیری بیشتر عصب شناختی است تا محیطی. البته این بدین معنا نیست که والدین دارای ناتوانایی یادگیری قطعا فرزند دارای این اختلال را خواهند داشت بلکه بدین معناست که فرزندان چنین والدینی بیشتر در خطر ناتوانایی یادگیری قرار دارند .اما باید گفت هنوز سوالات زیادی درباره علل ناتوانایی یادگیری وجود دارد که بدون پاسخ مانده است. به طور کلی می توان برای ناتوانایی یادگیری یک علت کلی نام برد که خود شامل مجموعه گسترده از علل گوناگون است.
علل عصب شناختی
عوامل مختلفی در بدکارکردی عصب شناختی افراد دخالت دارند که این عوامل عبارتند از:
- عوامل ارثی
- عوامل ترتوژنیک (ناهنجاری زا)
- عوامل پزشکی
- عوامل محیطی
1-عوامل ارثی :
محققان با مطالعات بسیاری نشان داده اند کودکان با ناتوانی، یادگیری اغلب خویشاوندانی با ناتوانایی یادگیری داشته اند. گروهی از محققان معتقدند حدود 35 تا 45 درصد خویشاوندان درجه یک دانش آموزان با ناتوانایی یادگیری دارای این اختلال هستند. اما این یافته ها باعث نمی شود بتوان از علل دیگر مثل علل محیطی چشم پوشی کرد، و این احتمال را که والدین با روش فرزند پروریشان باعث ناتوانایی یادگیری کودک بشوند را رد کرد. همچنین یافته های مربوطه به فراوانی ناتوانایی یادگیری در دوقلوهای همسان (یک تخمکی) نسبت به دوقلوهای ناهمسان (دوتخمکی) نشان دهنده الگوی وراثتی این اختلال است.
2-عوامل ناهنجاری زا :
ناهنجاری زاها عواملی هستند که می توانند باعث نقص عضو یا رشد غیر طبیعی در جنین بشوند. عواملی مثل الکل، کوکائین و مواد سربی به عنوان چند نوع از مهم ترین ناهنجاری زاها شناخته شده اند. زنان بارداری که الکل مصرف می کنند، در معرض خطر داشتن کودکان مبتلا به نشانگان الکل جنینی قرار دارند. این نشانگاه شامل بیش فعالی، آسیب مغزی، عقب ماندگی ذهنی و نقایص چهره است که به گفته برخی محققان مصرف الکل می تواند باعث بدکارکردی عصب شناختی و درنهایت ناتوانایی یادگیری شود.
همچنین مصرف مخدرها مانند کوکائین در زنان باردار و در معرض سرب قرار داشتن نیز می تواند نتیجه ای مشابه داشته باشد .
3-عوامل پزشکی:
عواملی مثل تولد زودرس، دیابت، مننژیت، ایست قلبی و ایدز کودکی از عوامل پزشکی هستند که می توانند منجز به آسیب مغزی و بدکارکردی عصب شناختی شوند.
4- عوامل محیطی :
نقش محیط در ناتوانایی یادگیری همشه مورد توجه بوده است. مثلا تربیت و آموزش ضعیف می تواند کودکان را در معرض مشکلات یادگیری قرار دهد. محیط علاوه بر اینکه مستقیما در یادگیری تاثیر می گذارد می تواند شرایطی ایجاد کند که بدکارکردی عصبی با احتمال بیشتری بروز کند. یعنی بدکارکردی بالقوه فرد را بالفعل کند. گروهی از عوامل مثل شرایط اقتصادی اجتماعی ضعیف، سوتغذیه، مراقبت های بهداشتی ضعیف قبل و بعد از تولد، بارداری در سنین نوجوانی و مصرف مواد مخدر می توانند کودک را در معرض خطر بدکارکردی عصب شناختی قرار بدهند.
یکی از دلایل طرح فرضیه بدکارکردی عصب شناختی به عنوان علت ناتوانایی یادگیری این است که معمولا هیچ علت و توجیه قابل قبول دیگری برای ناکامی کودک در یادگیری وجود ندارد. بسیاری معتقدند علل محیطی و رفتاری یک علت مهم تر در اختلال یادگیری است اما یافته ها نشان می دهد نقش عوامل عصب شناختی و بدکارکری مغز در اختلال یادگیری پررنگ تر است. درمقاله های بعدی به چگونگی عملکرد مغز افراد دارای ناتوانایی یادگیری خواهیم پرداخت.