فیلم فاخر، همان فیل هوا کردن است ؟!

بحث سینمای فاخر هم درست مثل همین است. نمونه اش همین «ملک سلیمان». آیا این اثر معمولی– با اغماض البته – لایق صفت گران سنگ و پر طمطراق « فاخر » است؟ لفظ فاخر که یاد آور آقای جعفری جلوه، معاون سابق سینمایی است، بیش از هر چیز، یاد آور خود ایشان است. مردی اهل
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فيلم فاخر، همان فيل هوا کردن است ؟!

درباره فيلم فاخر، به بهانه اکران «ملک سليمان»

سرانجام «ملک سليمان» اکران شد و نمونه سينماي موسوم به « فاخر» به روي پرده آمد. فيلمي با هزينه چند ميلياردي.البته بحث، اصلا بحث پول و بودجه و هزينه نيست. گاه عدد و رقم هزينه ها آن قدر بالاست که در تصور نمي گنجد، ولي حاصل کار چيزي ست که ماندگاريش به آن صرف هزينه مي ارزد. درست مثل معادله ميان ارزش پول و ارزش کالاست،اصلا هم به ارزش هنري کاري نداريم.ولي وقتي پول بنز آخرين مدل مي دهي و پيکان تحويلت مي دهند، آن وقت بايد به همه چيز شک کني. هم به جنس، هم به پول و هم به فروشنده.

بحث سينماي فاخر هم درست مثل همين است. نمونه اش همين «ملک سليمان». آيا اين اثر معمولي– با اغماض البته – لايق صفت گران سنگ و پر طمطراق « فاخر » است؟ لفظ فاخر که ياد آور آقاي جعفري جلوه، معاون سابق سينمايي است، بيش از هر چيز، ياد آور خود ايشان است. مردي اهل سواد و دانش و کتاب، که در صحبت روزمره اش هم کلمات ادبي و وزين به کار مي برد.

حالا او رفته و برخلاف ديگر عنوان ابداعي اش يعني « سينماي ملي » که از پايه و اساس ريشه کن شد، « سينماي فاخر» ش پا برجا مانده و مورد تاييد معاون جديد است. اکنون آن چه بر جا مانده خود عنوان است و معنايي که به ادبيات و فرهنگ لغت مربوط مي شود نه به جعفري جلوه، شمقدري يا هر آدم ديگري.

آن چه در زبان فارسي به لفظ « فاخر » مربوط مي شود، هر آن چيزي ست که مايه فخر و مباهات باشد و بتوان به آن باليد و افتخار کرد. حالا فيلم هاي فاخر مان و همين «ملک سليمان» - که تازه در مقايسه، قابل تحمل است – نسبتي با اين معنا در زبان فارسي دارد؟

در زمان معاونت پيشين، شوراهايي در بنياد فارابي تشکيل شد براي سفارش و نگارش آن چه فيلمنامه هاي فاخر نام گرفت. مانند اغلب کارها و برنامه هاي اعلام شده در تمام اين سال ها، اين يکي هم در حد اعلام اوليه باقي ماند و هيچ گاه از سوي فارابي شنيده نشد برآيند اين شوراها چه بوده و اصلا شورايي تشکيل شده يا نه. با اين حال، عنوان فاخر و چيزي که فيلم هاي ساخته شده تداعي مي کند، نوعي وزين بودن موضوعي است تا ساختاري.

آن چه در اين سال ها ديده ايم و از گفته هاي مسئولان سينمايي نتيجه گرفته مي شود، فيلم فاخر امروزي، همان « فيلم ارزشي » سال هاي قبل است. تنها عنوان عوض شده، و گرنه هر فيلمي که در انتخاب موضوع مورد تاييد و تمجيد رسمي باشد و در راستاي سياست هاي دولت / حکومت باشد، مورد حمايت خاص قرار مي گيرد و از پشتيباني مادي و معنوي بنياد سينمايي فارابي بهره مند مي شود. اين، يعني فيلم فاخر در سينماي امروز ايران.

سينماي فاخر، هر چه به سينماي هاليوودي نزديک تر باشد و عظيم تر جلوه کند، فاخرتر است. مثلا فيلم « طلا و مس » در رقابت با «ملک سليمان» مفتخر به دريافت عنوان فاخر نمي شود، چون روايت ساده اي دارد و از الگوهاي هاليوودي تماشا گر پسند استفاده نمي کند.

حمايت بنياد فارابي، به دليل تلقي نادرستي که متاسفانه – اغلب – وجود داشته، به جاي آن که موجب پيشرفت اين گونه فيلم سازي شود، باعث رکود و حتي پسرفت آن شده. تصور مديريت فارابي و معاونت سينمايي به گونه اي بوده که فيلم هر چه پرخرج تر باشد فاخرتراست.

براساس اين نگاه، سينماي فاخر، هر چه به سينماي هاليوودي نزديک تر باشد و عظيم تر جلوه کند، فاخرتر است. مثلا فيلم « طلا و مس » در رقابت با «ملک سليمان» مفتخر به دريافت عنوان فاخر نمي شود، چون روايت ساده اي دارد و از الگوهاي هاليوودي تماشا گر پسند استفاده نمي کند.

فارغ از بحث جديد بودن عنوان فاخر، مي توان با استناد به بحث ها و نظرات مسئولان اين را به خوبي درک کرد که – مثلا – در سينماي جنگ هم « دوئل » پر خرج، فاخر است نه « مهاجر » کم خرج. خلاصه اين که هر چه تعداد فيل ها بيش تر باشد ، فيلم فخر بيش تري در خود دارد. حتي اگر با نمونه اي مثل «ملک سليمان» روبه رو باشيم که عمليات فيل هوا کردن و انجام امور فني و جلوه هاي ويژه اش هيچ ربطي به سينماي ايران نداشته باشد و متخصصان خارجي با رقم هنگفتي آن را انجام داده باشند.

مشکل اصلي هم اين جاست که همه حواس متوليان متوجه همين فيل هوا کردن است و امور اساسي مانند نگارش درست و اجراي درست و انتخاب درست عوامل در اين هياهو گم شده. نتيجه اش هم مي شود «ملک سليمان» که از پس درگير کردن تماشاگر بر نمي آيد و کسي هم به اين فکر نمي کند که تماشاگر، همين بخش فيل هوا کردن را در نمونه هاي خارجي اصل ديده و چيز تازه اي برايش ندارد.

فکرمي کنم بد نيست بخش بسيار بسيار اندکي از بودجه هاي عظيم فيلم هاي فاخر، صرف تحقيقي شود درباره مسير طي شده تا کنون. شايد اين گونه بتوان راه را از بيراهه شناخت و آثاري توليد کرد که خودشان فاخر باشند نه عنوان انتسابي شان.

 

ناصر صفاريان /  سينماي ما

تنظيم براي تبيان : مسعودعجمي

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت