دلنوازان براي تغيير ذائقه ‌مخاطب

داستان اين سريال اين خصلت را دارد كه مخاطب جوان را كه اكثرا حوصله ديدن سريال ندارند‌ به‌خود جلب كند و با عوامل مختلف مثل ترانه‌هاي مناسب، وي را راضي نگه دارند. در حقيقت ترانه زيباي تيتراژ اين سريال توسط علي لهراسبي و ترانه ساز خوب، بهروز صفاريان توانسته .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دلنوازان براي تغيير ذائقه ‌مخاطب

تلويزيون يكي از مهم‌ترين ابزارهاي پر كردن اوقات فراغت در كشور ما محسوب مي‌شود

 و ساعت پخش بين 7 تا 11 شب در حقيقت همان زماني است كه تلويزيون نقش بسيار مهم‌تري بازي كرده و گاهي به‌عنوان يك عضو ديگر خانواده وارد مناسبات خانوادگي شده، اطلاعات مي‌دهد، خاطره و قصه تعريف مي‌كند و گاهي با طنز و كمدي اوقات خوشي را رقم مي‌زند.

اين ساعت از پخش تلويزيون آنقدر مهم است كه به‌نظر مي‌رسد هر شبكه بايد بهترين‌هاي خود را در اين فاصله زماني روي آنتن ببرد.البته تعريف بهترين، خود، حرف وحديث ديگري دارد اما نكته مهم‌تر تنوع محصولات براي پوشش دادن انواع سلايق مختلف است.

تعريف مخاطب در تلويزيون ما تا حدودي هميشه با سوء تفاهم همراه بوده است. گاهي بسياري از برنامه سازان مخاطب را مومي مي‌دانند كه در دستان آنها به هر شكلي كه مي‌خواهند در مي‌آيد و هرچه را توسط ايشان ارائه شود لاجرم مي‌بيند.

در همين راستا بسياري از فيلمسازان و سريال سازان ما چون مخاطب را دست و پا‌بسته و توده‌اي فرض‌كرده‌اند، همواره راحت‌ترين راه را براي توليد فرهنگي برمي‌گزينند. گزينش اين راه‌هاي راحت در برنامه‌سازي‌ به‌طور يقين به همانندي موضوعي برنامه‌هاي نمايشي منجر مي‌شود چون معمولا همه راه‌هاي راحت در يك مقطع زماني از يك شاهراه وسيع و مشترك مي‌گذرد؛ راهي كه معمولا بستر تمام فيلمنامه‌ها در يك دوره زماني را تشكيل مي‌دهد؛ راهي كه براي تاييد و پخش به مشكل چنداني بر نخورد و مخاطب را به‌دنبال خويش بكشد.

براساس همين رويكردهاست كه در مقطعي، ناگهان تمام فيلم‌هاي تلويزيوني و سريال‌ها ارائه‌دهنده مفاهيم ماورائي مي‌شوند يا در مقطعي ديگر كه الان هم درون همان مقطع هستيم انبوه فيلم‌ها و سريال‌ها با موضوعات پليسي، مافيايي، اسلحه و اسلحه كشي ساعات پخش تلويزيون را پر مي‌كنند.در اين ميان مخاطب تلويزيون و سلايقش قرباني راه راحت برنامه‌سازي‌ مي‌شوند چرا كه سلايق وي ناديده شمرده شده و به آن اهميتي داده نشده است. اما گاهي اوقات جلب توجه مخاطب به يك يا چند سريال به موضوعاتي خاص باعث مي‌شود كه نكاتي در باره لزوم توجه به مخاطب و درخواست‌هاي نرمال وي برجسته شود.

دلنوازان بيش از هر چيز مديون قصه‌اي است كه روايت مي‌شود؛ داستاني كه داراي فراز و فرود مناسبي است؛ داستاني كه تمام عوامل جذب مخاطب خانوادگي را دارد. از عشق و ازدواج گرفته تا اختلافات خانوادگي و وجود يك گمگشته كه تضمين‌كننده تعليق سريال است.

اين روزها تلويزيون در تسلط 3سريال  است كه خوشبختانه به دور از رويه سال‌هاي جاري سيما، به دور از خشونت و پليس‌بازي و تعليق‌هاي كشنده و وحشتناك است.سريال‌هاي مسافران، شمس‌العماره و دلنوازان اين 3سريال هستند كه به‌نظر مي‌رسد تا حدودي به سلايق مخاطب تلويزيون ايران نزديك و لاجرم مورد توجه ويژه قرار گرفته‌اند. در ميان اين سريال‌ها دلنوازان به دلايل روشني از اقبال بيشتري در جلب مخاطب برخوردار شده است چرا كه اين سريال از بسياري جهات سريالي خوب و مناسب براي بهترين ساعت پخش تلويزيون است.

دلنوازان بيش از هر چيز مديون قصه‌اي است كه روايت مي‌شود؛ داستاني كه داراي فراز و فرود مناسبي است؛ داستاني كه تمام عوامل جذب مخاطب خانوادگي را دارد. از عشق و ازدواج گرفته تا اختلافات خانوادگي و وجود يك گمگشته كه تضمين‌كننده تعليق سريال است.

در حقيقت عامل اصلي موفقيت اين سريال اين است كه تعليق در آن هدف نيست، وسيله است، چرا كه در برخي از سريال‌هاي سيما مثل سريال‌هاي اخير سيروس مقدم، - «رستگاران» - كه خيلي هم مورد توجه بخش رسمي صدا و سيما ست‌ يا سريال «عبور از پاييز» كه اخيرا پخش شد، تعليق هدف مي‌شود و اين تاخير در دادن اطلاعات به قدري شديد است كه به اعتقاد بسياري باعث آزار رواني مخاطب ‌است كه به نحو بيمارگونه دلش مي‌خواهد بفهمد، بالاخره چه مي‌شود تا خيالش راحت شود.اما به‌نظر مي‌رسد در دلنوازان تعليق درست تعريف شده و داستان تا آنجا كه بايد، در هر قسمت اندكي از مشت خود را مي‌گشايد تا بيننده با لذت و به دور از انتظارات بيمارگونه شاهد ماجرا باشد.از طرف ديگر نبود موضوعات عاشقانه وجوان پسند در سال‌هاي اخير باعث شده است كه وزيدن نسيمي از اين موضوعات از خلال دلنوازان به مذاق مخاطب خوش آيد.

چنان كه اشاره كرديم مخاطب تلويزيون ايران از فقر موضوعي در سريال‌ها و موضوعات همانند رنج مي‌برد بنابراين طبيعي است كه با پخش سريال قابل‌قبولي با محوريت عشق و خانواده توجهش جلب شود و آن‌را دوست داشته باشد.

داستان اين سريال اين خصلت را دارد كه مخاطب جوان را كه اكثرا حوصله ديدن سريال ندارند‌ به‌خود جلب كند و با عوامل مختلف مثل ترانه‌هاي مناسب، وي را راضي نگه دارند. در حقيقت ترانه زيباي تيتراژ اين سريال توسط علي لهراسبي و ترانه ساز خوب، بهروز صفاريان توانسته حتي جلوتر از سريال حركت كرده و حتي از دوره پخش تيزر تبليغاتي موفق بودن اين سريال را نويد دهد؛ چرا كه در ترانه تيتراژ اين سريال سعي شده موضوعات بسيار نزديك به داستان و در خدمت روايت باشد. چرا كه يكي ديگر از معضلات محصولات تلويزيوني ما وجود ترانه‌ها و موسيقي‌هاي بي‌ربط با موضوع است.

نكته ديگر اين سريال استفاده بجا و مناسب از بازيگران با تجربه در نقش‌هاي اصلي است، حضور پرويز فلاحي پور، فريبا كوثري، عبدالرضا اكبري ومحمد حاتمي در كنار بازيگران جوان تازه كار در ارتقاي بازي آنان بي‌تاثير نيست. ضمن آنكه تازه كار بودن بازيگران در بعضي از سكانس‌ها مثل رابطه بين بهروز و يلدا در ويلاي شمال بعد از ازدواج و حرف‌هاي عاشقانه آنان‌ بدجوري نمايان است و گاهي ممكن است اين حس به مخاطب دست دهد كه اگر از بازيگران مطرح تري براي ايفاي نقش جوانان سريال استفاده مي‌شد بهتر نبود؟

البته گاهي اوقات هم به‌نظر مي‌رسد داستان دست خودش را خيلي زودتر از آنچه بايد، باز مي‌كند، مثلا در مورد جهان، چيدمان اتاق وي و اينكه به جبهه رفتن وي اشاره مي‌شود، همه مويد اين نظر است كه گويا حق چندان هم با اتابك نيست در حالي كه بار تعليق داستان تا حدودي به محق‌بودن اتابك و چگونگي خيانت در امانت جهان نيز بر مي‌گردد. در هر حال سريال دلنوازان در شرايط امروز تلويزيون ما سريالي است كه مي‌تواند تا حدود بسيار بالايي مخاطب را راضي نگه دارد و نياز بينندگان تلويزيون به تنوع‌ ژانر را بر آورده سازد. شايد براي تغيير ذائقه بدنباشد در ميان كوران سريال‌هاي پليسي و مافيايي وطني و غيروطني، گاهي هم نگاهي به يك عاشقانه آرام كرد.

تنظيم براي تبيان : مسعودعجمي

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت