سفارش زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام
علاوه بر روایات فراوانى كه از پیشوایان معصوم پیرامون فضیلت زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام رسیده، هنگامى كه یكى از محدثان برجسته قم، به نام «سعدبن سعد» به محضر مقدس امام رضا علیه السلام شرفیاب مىشود، امام هشتم خطاب به ایشان مىفرماید: «یا سعد عندكم لناقبر»؛ «اى سعد!از ما در نزد شما قبرى هست.» سعد مىگوید:
«فدایت شوم،آیا قبر فاطمه دختر(موسىبن جعفر)(علیهماالسلام) را مىفرمایید؟» مىفرماید: «نعم، من زارها عارفا بحقها فله الجنه»؛ «آرى، هر كس او را زیارت كند، در حالى كه به حق او عارف باشد، بهشت از آن اوست.»
در این حدیث تعبیر «عارفا بحقها» بسیار تعبیر بلندى است كه فقط در لسان حجج الهى چنین تعبیرى به كار مىرود. امام صادق علیه السلام در این رابطه مىفرماید:
«من زارها وجبت له الجنه»؛ «هر كس او را زیارت كند، بهشت بر او واجب گردد.» و در حدیث دیگرى آمده است: «ان زیارتها تعادل الجنه»؛ «زیارت او همسنگ بهشت است.»
زیارت ماثور
یكى از ویژگیهاى حضرت معصومه علیهاالسلام، ورود زیارتنامه ماثور از معصوم(علیهاالسلام) است، كه بعد از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام او تنها بانوى بزرگوارى است كه زیارت ماثور دارد.
بانوان برجستهاى چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب كبرى، حكیمه خاتون و نرجس خاتون كه هیچ شك و تردیدى در مقام بلند و جایگاه رفیع آنها نیست، هیچكدام زیارت ماثور ندارند. و این، نشانگر مقام بسیار والاى این بانوى اسلام در میان مخدرات اهلبیت عصمت و طهارت مىباشد.
سند زیارت
زیارتنامه معروف حضرت معصومه علیهاالسلام را علامه مجلسى(ره)در دائرةالمعارف بزرگ خود «بحارالانوار» این گونه نقل فرموده است:
در برخى از كتب زیارات دیدم كه «على بن ابراهیم» از پدرش (ابراهیم بن هاشم) از سعد(بن سعد احوص) از حضرت على بن موسى الرضا(علیه السلام) روایت كرده كه فرمود: «یا سعد عندكم لنا قبر.»
«اى سعد! در نزد شما از ما قبرى هست.» سعد مىگوید: عرض كردم: «فدایت گردم، آیا قبر فاطمه دختر موسى(بن جعفر)(علیهماالسلام) را مىفرمایید؟»
یكى از ویژگیهاى حضرت معصومه علیهاالسلام، ورود زیارتنامه ماثور از معصوم(علیهاالسلام) است، كه بعد از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام او تنها بانوى بزرگوارى است كه زیارت ماثور دارد.
فرمود: «آرى، هر كس او را زیارت كند در حالى كه عارف به حق او باشد، بهشت از آن اوست . پس هر گاه به كنار قبر او آمدى، در نزدیك سر او بایست و 34 مرتبه «اللهاكبر» و 33 مرتبه «سبحان الله» و 33 مرتبه «الحمدلله» بگو، سپس بگو:
«السلام على آدم صفوةالله، السلام على نوح نبى الله...
علامه مجلسى علاوه بر «بحارالانوار» در كتاب ارزشمند: «تحفةالزائر» نیز این حدیث شریف را از امام رضا علیه السلام به همین تعبیر نقل كرده است.
اهمیت تحفةالزائر در این است كه علامه مجلسى در مقدمه آن، ملتزم شده كه در این كتاب فقط زیارتهائى را نقل كند كه با سند معتبر به دستش رسیده است. بعد از علامه مجلسى، پژوهشگر بزرگ، آیهالله حاج سید حیدر كاظمى، متوفاى 1265 ه.ق در كتاب پرارج«عمدةالزائر» زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام را به شرح زیر آوردهاست: «در برخى از كتب مزار اصحاب ما (امامیه) با سند نیكو از سعد، از على بن موسى الرضا(علیهماالسلام) روایت شده كه خطاب به سعد فرمود:
«اى سعد! براى ما در نزد شما قبرى هست.» گفتم: «فدایت شوم،قبر فاطمه دختر موسى را مىفرمایید؟» فرمود: آرى، هر كس او رازیارت كند در حالى كه عارف به حق او باشد، بهشت از آن اوست .
پس هر گاه به كنار قبر او آمدى، در نزد سرش رو به قبله بایست و 34 مرتبه «الله اكبر» و 33 مرتبه «سبحان الله» و 33 مرتبه «الحمدلله» بگو، سپس بگو: «السلام على آدم صفوةالله...»
سید حیدر كاظمى از مراجع برجسته قرن سیزدهم و نیاى بزرگ خاندان رفیع «آل سیدحیدر» در كاظمین بود، شیخ آقابزرگ تهرانى در حق او فرموده: «عالم، فقیه، محدث جلیل القدر، مرجع خاص و عام، غیور در دین و خشن در دفاع از حریم پروردگار بود.»
این بزرگوار نیز چون علامه مجلسى، نام آن كتاب مزار را براى ما بیان نفرموده، جز این كه بر معتبر بودن سند آن، تصریح كرده و از جهت حدیثشناسى از سند آن «حسن» تعبیر نموده است.
از تعبیر سید حیدر كاظمى استفاده مىشود كه همه راویان حدیث در آن كتاب مزار ذكر شده، مولف كتاب و همه سلسله روات، مورد اعتماد و استناد مىباشند، زیرا معناى «حدیث حسن» به طورى كه علماى حدیث فرمودهاند، چنین است:
«حدیث حسن آن است كه سندش به معصوم(علیه السلام) متصل باشد و همه راویان آن امامى و ممدوح باشند با مدحى مقبول و معتنابه، و این مدح، معارض با ذم نباشد، اگر چه بر عدالت برخى از آنها تصریح نشده باشد.»
با توجه به این كه سید حیدر كاظمى به تصریح علامه تهرانى، حدیثشناس جلیل القدرى بود و او تصریح كرده كه سند این زیارتنامه، «حسن» مىباشد و در تعریف حدیث حسن «اتصال سند تا امام معصوم علیه السلام» قید شده، معلوم مىشود كه در آن كتاب مزار، سلسله اسناد این زیارت ذكر شده بود، جز این كه علامه مجلسى و مرحوم سیدحیدر كاظمى آن را نقل نكردهاند.
بانوان برجستهاى چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب كبرى، حكیمه خاتون و نرجس خاتون كه هیچ شك و تردیدى در مقام بلند و جایگاه رفیع آنها نیست، هیچكدام زیارت ماثور ندارند. و این، نشانگر مقام بسیار والاى این بانوى اسلام در میان مخدرات اهلبیت عصمت و طهارت مىباشد.
از مطالب بالا نتیجه مىگیریم كه براى اثبات وثاقت راویان حدیث از مولف كتاب تا على بن ابراهیم دو راه بیشتر نداریم:
1- تصریح سیدحیدر كاظمى بر وثاقت آنها، از نقطه نظر حدیثشناسى و تعبیر «سند حسن.»
2- اعتماد علامه مجلسى بر آنها، از طریق نقل این زیارتنامه در كتاب «تحفةالزائر» كه در مقدمه آن ملتزم شده كه در این كتاب تنها زیارتهائى را نقل كند كه با سند معتبر به او رسیده باشد.
و اما دیگر رجال حدیث از وثاقت بسیار محكمى برخوردار هستند كه اینك به طور فشرده اشاره مىكنیم:
این حدیث را «على بن ابراهیم» از پدرش «ابراهیم بن هاشم» از «سعد بن سعد» از حضرت على بن موسى الرضا(علیه السلام) روایت كرده، و هر سه از اصحاب برجسته امامان و مورد وثوق حضرات معصومین مىباشند و اینك توضیحی کوتاه:
1- على بن ابراهیم بن هاشم قمى
نجاشى پیشواى رجالیون در حق او مىنویسد: «در حدیث، مورد وثوق، دقیق، مورد اعتماد و صحیح العقیده مىباشد.» و این مطلبى است كه همه رجالیون بر آن تاكید مىكنند.
على بن ابراهیم صاحب تفسیر معروف به «تفسیر قمى» از اساتید مرحوم كلینى بود و كلینى احادیث فراوانى از او روایت كرده است.
وى كه مورد اعتماد همه محدثان بود، این حدیث را از پدرش «ابراهیم بن هاشم» روایت كرده است.
2- ابراهیم بن هاشم
در وثاقت او نیز هیچ تردیدى نیست. آیة الله خوئى(ره) بر وثاقت او تاكید كرده و سید بن طاووس بر آن ادعاى اجماع نموده است.
پسرش على بن ابراهیم در تفسیر خود از او به كثرت نقل حدیث نموده، در حالى كه او ملتزم است كه در این كتاب از غیر ثقه حدیث نقل نكند.
او همچنین در سند «كامل الزیارات» قرار گرفته و آن نیز گواه دیگرى بر وثاقت اوست.
وى نخستین كسى است كه حدیث اهلبیت علیهم السلام را در قم منتشر ساخت، و قمیون با آن سختگیرى كه در مساله نقل حدیث داشتند، بر او اعتماد كردند.
ابراهیم بن هاشم، با این جلالت قدر، این حدیث را از «سعد بن سعد احوص» نقل كرده است.
3- سعدبن سعد احوص
او نیز از اصحاب امام رضا علیه السلام است و همه علماى رجال بر وثاقت او تاكید كردهاند.
وى از نیك بختانى است كه حضرت جواد علیه السلام در حقشان فرموده:
«خداوند به آنها جزاى خیر دهد كه در مورد من حق وفا را اداكردند.»
روى این بیان، حدیث سعد بن سعد از امام رضا علیه السلام، كه شامل زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام مىباشد، با سند معتبر توسط راویان مورد اعتماد و استناد، كه همگى امامى و ممدوح مىباشند، با سلسله سند متصل به علامه مجلسى و سیدحیدر كاظمى رسیده است كه ما وثاقت شمارى از آنها را از اعتماد علامه مجلسى و تصریح سیدحیدر كاظمى اثبات كردیم و وثاقت تعداد دیگرى از آنها را از اركان علم رجال و اساطین علم درایه نقل كردیم.
از على بن موسى الرضا(علیهماالسلام) روایت شده كه خطاب به سعد فرمود:
«اى سعد! براى ما در نزد شما قبرى هست.» گفتم: «فدایت شوم،قبر فاطمه دختر موسى را مىفرمایید؟» فرمود: آرى، هر كس او رازیارت كند در حالى كه عارف به حق او باشد، بهشت از آن اوست .
و اینك پاسخ چند پرسش پیرامون متن و سند این زیارتنامه:
1- آیا ابراهیم بن هاشم، امام رضا علیه السلام را درك كرده و از آن حضرت حدیث نقل كرده است؟
اگرچه برخى از علماى رجال در این موضوع تردید كردهاند ولى ظاهرا تردیدى در آن نیست، زیرا شیخ طوسى او را در شمار اصحاب امام رضا علیه السلام یاد كرده است. و شیخ عمادالدین محمد بن ابىالقاسم طبرى، از مشایخ روایتى قطب راوندى و ابن مشهدى، در كتاب گرانسنگ «بشارة المصطفى» با سلسله اسنادش از ابراهیم بن هاشم روایت مىكند كه گفت: «در ایامى كه امام رضا علیه السلام در مدینه بود،در مجلس آن حضرت حضور یافتم، پس مردى از برادرش به آن حضرت شكایت كرد، حضرت خطاب به او فرمود...»
این روایت به صراحت دلالت مىكند بر این كه ابراهیم بن هاشم به محضر امام رضا علیه السلام شرفیاب شده و از آن حضرت نقل حدیث كرده است.
2- آیا ابراهیم بن هاشم با حضرت جواد علیه السلام دیدار كرده است؟
ابن حجر عسقلانى از كتاب «تاریخ رى» نقل كرده كه ابراهیم بن هاشم، زمان امام جواد علیه السلام را درك كرده ولى با آن حضرت دیدار نكرده است.
ولى روایات او از امام جواد علیه السلام موجود است، از جمله روایتى است كه كلینى و شیخ طوسى از او روایت كردهاند كه گفت: «در محضر ابوجعفر ثانى (امام جواد) بودم كه صالح بن محمد بن سهل وارد شد، كه متولى موقوفات امام در قم بود. پس به محضر آن حضرت عرضه داشت...»
روى این بیان، ابراهیم بن هاشم به محضر امام رضا و امام جواد علیهماالسلام رسیده و از محضر مقدسشان روایت نقل كرده است.
منبع:
ماهنامه كوثر، ش 35، هادى دانشور .