خطر نابودی ماهی کور ایرانی

دو نمونه نادر و منحصر به فرد از« ماهیانِ ِکور ِغار»، در استان لرستان وجود دارد، که مشابه آن ها در هیچ نقطه دیگری از دنیا یافت نشده است. این نوع ماهی ها به دلیل این که در آب های زیرزمینی و در تاریکی غارها زندگی می کنند به ماهی کور غار معروف هستند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خطر نابودي ماهي کور ايراني

افرادي که با قطار به سمت انديمشک سفر مي‌کنند شايد خبر نداشته باشند که در نزديکي آنها غارنشين کوري در زير زمين براي زنده ماندن و حفظ بقاي نسل خود با ناآگاهي انسان‌هاي به ظاهر متمدن مبارزه مي کند. در نزديکي ايستگاه تنگ هفت لرستان روستايي به نام لَوَن واقع شده که در حوالي آن اثري طبيعي و ملي به نام غار ماهي کور در پاية کوهي جاي گرفته است. اين غار محل زندگي يکي از کمياب ترين ماهي‌هاي جهان به نام ماهي کور ايراني است. نام علمي اين ماهي Iranocypris typhlops است. نام‌هاي علمي از زبان لاتين الهام گرفته شده است و از لحاظ ريشه‌يابي نام علمي اين ماهي تشکيل شده است از Iran به دليل اينکه در کشور ايران شناسايي شد، Cypris در زبان لاتين و جانورشناسي به ماهي کپورها اطلاق مي‌شود و اين ماهي از نظر رده‌بندي در گروه کپور ماهيان قرار دارد و typhlops به معناي نابينا است و به طور کلي اگر بخواهيم نام علمي اين ماهي را به فارسي برگردانيم، ماهي کپور کور ايراني خوانده مي‌شود.

اين ماهي داراي بدني فشرده و سري تخت است. 2جفت سبيل در گوشه‌هاي دهان دارد. هيچ آثاري از چشم در آن ديده نمي‌شود و به همين دليل فاقد قدرت بينايي است و تنها از طريق سبيل‌هاي حسي اطراف دهان و خط‌ جانبي موجود بر دو طرف شکم قادر به درک حسي پيرامون خود است.

 بدن اين ماهي برهنه و فاقد فلس است به جز اينکه رديفي از فلس‌هاي کوچک در قاعدة باله‌هاي پشتي و در برخي نمونه‌ها تعداد اندکي فلس بر روي پهلوها دارند. ماهي کور داراي دندان‌هاي بزرگ و مخروطي است. ماهي کور غارزي در کل فاقد رنگ است و تنها در برخي نمونه‌ها آثار مايل به صورتي يا قرمز کم‌رنگ مشاهده مي‌شود. کم‌رنگي با بي‌رنگي اين ماهي به قدري است که رگ‌هاي خوني از زير پوست ديده مي‌شود. نمونه‌هاي موجود در محلول‌هاي نگهدارنده مانند الکل و فرمالين که در موزه نگهداري مي‌شود به سفيد مايل به زرد تغيير رنگ مي‌دهند.

حداکثر اندازه در نمونه‌هاي بدست آمده تا 55ميليمتر گزارش شده است. گونة ماهي کور ايراني تاکنون تنها از غار ماهي کور در تنگ هفت لرستان در ايران يافت شده است.

زيستگاه اين ماهي در آب‌هاي زيرزميني است. در غار ماهي کور به دليل اينکه دهانة اين غار به سطح آب‌هاي زيرزميني اتصال دارد، اين امکان را به وجود آورده که ماهي کور در طول شب‌ها به نزديکي سطح آب در دهانة غار مي‌آيد. اين ماهي تنها روزهاي گرم سال در نزديکي آب‌هاي سطحي زمين ديده مي‌شود. دماي آب محل زندگي اين ماهي از 5 تا 28 درجه سانتيگراد متغير است. غير از جلبک‌هايي که در کنارة صخره‌هاي آبي در سطح زمين مي‌رويد، وجود هيچ‌گونه گياهي در نهرهاي زيرزميني‌ تأييد نشده است. اينکه ماهي کور از چه تغذيه مي‌کند تاکنون به طور دقيق شناخته نشده است ولي احتمال اين مي‌رود از نوعي آرتيما تغذيه کند که در آب‌هاي زيرزميني يافت مي‌شود. عمر اين ماهي در طبيعت مشخص نيست ولي در محيط اکواريوم حدود 18 تا 24 ماه عمر مي‌کند. همچنين توليد مثل اين ماهي نيز ناشناخته باقي مانده است.

ماهي کور ارزش خوراکي و صنعتي براي انسان ندارد ولي نقش آن در چرخة زيستي و محيط زيست بسيار حياتي است. اين ماهي در پايداري سفره‌هاي آب زيرزميني نقش ارزنده‌اي را بازي مي‌کند. همان‌طور که در قبل گفته شد ماهي کور داراي خط جانبي در ناحيه پهلويي بدن است که به وسيلة آن قادر است تلاطم و جابجايي آب را حتي به صورت جزيي حس کند. اين خط جانبي متشکل از سلول‌هاي حسي ويژه‌اي است.

چگونگي کشف غار لون

داستان کشف اين غار و دو گونه ماهي مورد نظر در آن  به نوبه خود شنيدني است. در سال 1308 که پروژه راه آهن سراسري تهران - جنوب، در منطقه پاپي لرستان در حال اجرا بود، دو نفر طبيعي دان دانمارکي که به همراه مجريان پروژ ه به منطقه آمده بودند، پس از بررسي در مورد سر شاخه رود سيرم و جويبار  کاي رود به يک حفره آبي در نزديکي روستاي « لون» مي رسند و در آنجا با يک نوع ماهي کور مواجه  مي شوند. آن ها چند نمونه ازاين نوع ماهي را به کشورشان انتقال مي دهند و به نام ماهي کور« ايرانو سيپريس » به ثبت مي رسانند، اما ظاهرا از افشاي محل کشف ماهي ها خودداري ميکنند. در حدود 22سال بعد، يعني در سال 1330يک محقق جوان انگليسي به نام آنتوني جان اسميت به دنبال کشف محل ماهي کور به ايران و به شهر کرمان سفر مي کند، اما پس از سه ماه تحقيق با دست خالي به انگليس باز مي گردد. 26 سال بعد متوجه مي شود که ماهي مورد نظرش نه در قتات هاي کرمان بلکه در کوه هاي زاگرس وجود دارد و بر اين اساس در سال 1356 به دنبال رد پاي دانمارکي ها به منطقه پاپي لرستان سفر مي کند و موفق به کشف محل ماهي کور مي شود و چند نمونه از آن ها راباخود به انگليس مي برد.

در ميان ماهياني که اسميت در سفر دوم خود به انگليس برده است، يک نمونه نظير همان نوعي است که قبلا دانمارکي ها کشف کرده و به نام ايرانو سپريس به ثبت رسانده اند. اما نمونه دوم از يک گونه ديگر است که توسط اسميت کشف شده، بنا بر اين با نام وي و تحت عنوان « پاراچوبيتس اسميتي » به ثبت مي رسد.

 اسميت چند سال بعد و براي بار سوم ولي اين بار با يک تيم غواصي زبده به ايران مي آيد و در داخل حوضچه درون غار به کاوش بيشتري مي پردازد و موفق به يافتن تعدادي ماهي کور ديگر مي شود. نکته اين که ظاهرا آقاي اسميت نيز هيچ نشاني از محل اين غار به دست نداده و تنها در کتابي که بعدا تحت عنوان « بازگشت ماهي کور سفيد » تاليف مي کند، به ذکر اين مطلب که اين غار در کوه هاي زاگرس قرار دارد اکتفا کرده است و به نظر مي رسد کشف دوباره اين غار توسط محققان ايراني و از روي مشخصاتي بوده که از اين ماهي ها در دست داشته اند و دانسته اند که غار حاضر همان غاري است که قبلا دانمارکي ها و آقاي اسميت کشف کرده اند.

خطر انقراض

ماهي کور غارزي در ناحيه‌اي دورافتاده قرار گرفته است و از نظر دسترسي بسيار مشکل است و اين امتيازي براي اين ماهي به شمار مي‌آمد ولي برخي افراد اين دردسر را مي‌پذيرند که خود را به دهنة غار رسانده و ماهي‌هايي که به سطح آب مي‌آيند را صيد کنند به اين جهت که در اکواريوم نگهداري کنند و برخي نيز آنها را به قيمت‌هاي بالا خريد و فروش مي‌کنند.

به دليل دورافتاده بودن اين غار ماهي کور از ايستگاه تنگ‌هفت و به اين دليل که در آن ناحيه هيچ جادة شوسه و اتومبيل‌رو غير از خط آهن وجود ندارد، به کارگيري نيروي حفاظتي از جانب سازمان محيط زيست بسيار مشکل است. در حال حاضر تنها يک محيط‌بان در ايستگاه تنگ‌هفت مستقر شده که فاقد هيچ‌گونه امکانات گشت‌زني و مراقبتي است. به طوري که اگر اين محيط‌بان بخواهد هر روز در يک نوبت اين غار را بازبيني کند مجبور است از تونل‌هاي طولاني در مسير راه آهن و مسيرهاي صعب العبور تردد کند در حالي که اين شخص حتي يک موتورسيکلت هم در اختيار ندارد. غارماهي کور به لحاظ اينکه داراي نادرترين گونه جهاني و به عنوان اثر ملي و طبيعي است نياز به مراقبت‌هاي اساسي دارد. چه بسا نابودي اين ماهي کمياب و منحصر به فرد، لطمه بزرگي را به طبيعت وارد مي‌سازد که به هيچ‌وجه قابل جبران نيست.

 

گردآوري: محسن مرادي

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت