زندگی تان را هدایت کنید!
زندگي تان را هدايت کنيد!
باورها ايجاد کنندهي رفتارها
باورها، مالک و فرماندهي وجود ما و ايجادکنندهي رفتارهاي ما هستند. آنها ناديدني و لمس نشدنياند و بيشتر بهصورت ناخودآگاه عمل ميکنند. در بسياري از موارد ، باورها با حقايق مشابه و يکسان تلقي و تصور ميشوند در حالي که حقايق، پديدههايي هستند که اتفاق افتادهاند اما باورها، انواعي از تعميمها دربارهي مسائلي است که اتفاق خواهند افتاد. در حقيقت، باورها اصولي هدايت کننده هستند.
باور هايي که بر پايه ي مباني ديني ما شکل مي گيرند ، بهترين پايه براي بنا کردن يک زندگي سالم است.
همهي ما داراي باورهاي مشترکي در بارهي جهان مادي هستيم که براساس حقايق عيني شکل گرفتهاند. براي نمونه، آتش ميسوزاند و همهي ما مشمول قوهي جاذبه هستيم ، بنابراين هرگز درصدد آن برنميآييم که براي امتحان مجدد ، سيمهاي برق را به دست بگيريم و يا در لبهي پرتگاههاي بلند حرکت کنيم. ولي با وجود اين ، باورهاي زيادي دربارهي خودمان و انسانهاي ديگر داريم که به اندازهي خاصيت سوزندگي آتش و قدرت جاذبه ، برايمان قطعيت دارند. اين باورها، نيرو و عامل محرک رفتارهاي ما هستند هر چند که تعدادي از آنها درست و برخي از آنها نادرستاند.
باور داشتن اصولي در زندگي، خيلي مهمتر و بهتر از اين است که انسان باوري نداشته باشد. ( البته اصول صحيح به رستگاري انسان کمک مي کند). ايمان پيدا کردن، باعث ميشود جهان و هستي براي فرد ، با معنيتر شود. در اين شرايط ، او بهتر ميتواند مسائل را براي خود تفسير و توجيه کند. عقايد درست و صحيح ، حمايت کننده بوده و زمينهساز خلاقيت و پيشرفت به حساب ميآيند. عقايد باعث ميشوند ما بهتر خودمان را در شرايط کنوني، حفظ کنيم و با گامهاي مطمئنتري، به سمت آينده قدم برداريم.
باورها ميتوانند به صورت خلاق، آفريننده و پيشگويانه عمل کنند. زماني که در باور و گفتار ما ، اين اعتقاد بهوجود آيد که طرف مقابل، فردي لايق، کوشا و بسيار باهوش است، او هم بهصورت متقابل کوشش ميکند تا به همين صورت باشد.
تغيير باورها
آيا باور ميکنيد اين امکان براي شما وجود دارد که به ايجاد تغيير در باورهايتان بپردازيد؟ آيا دوست داريد که برخي از آنها را تغيير دهيد؟ در بسياري از موارد ، اين تغيير عقيدهها ، به زندگي ، لذت و تنوع ميبخشند و در برخي از حالات، براي مدتي، اختلال يا کُندي در برخي از کارها ايجاد ميکنند.
در سالهاي گذشته ، بهصورت مکرر ، عقايد و باورهاي شما تغيير پيدا کردهاند. اگر در سنين ميانسالي هستيد ، به ياد بياوريد که در دوران کودکي، نوجواني و جواني چه نوع باورهايي داشتهايد. هرقدر که بزرگتر شويد و تجربيات جديدي را پشتسر بگذاريد ، ديدگاهتان در مورد بسياري از مسائل زندگي ، تغيير ميکند. افکار و عقايد ما آنچنان تدريجي متحول ميشوند که در بسياري از موارد ، متوجه تغيير آنها نميشويم. برخي از باورها پس از اينکه فرد تنها با يک استثنا روبهرو ميشود ، تغيير پيدا ميکنند. از بين رفتن عقيده براي انسان ميتواند بسيار خطرناک باشد زيرا در اين شرايط، يک خلا فکري بهوجود ميآيد که ميتواند هر باور ديگري را به عنوان جانشين ، جذب کند.
اگر در زمينهاي در زندگي، باور خود را از دست داديد ، بهطور حتم به باور و عادت جديدي که داراي نيات و هدفهاي مثبت و خيرخواهانه است، روي آوريد. در ارتباط با هر باوري، از خودتان بپرسيد: «اين باور چه خير، منافع و برکاتي براي من به بار ميآورد؟» اگر فکري را طرد ميکنيد ، بلافاصله از خودتان بپرسيد: «چه فکر بهتري را ميتوانم جانشين آن کنم؟»
تغيير باورها اگر با پايمردي و صبوري در حفظ عقيدهي جديد همراه نباشد ، ممکن است دوام نياورد.
در برخي از موارد ، بايستي در اجزاي ساختار باورهاي گذشته، تغييراتي بهوجود آورد و در بعضي ديگر ، بايد به تجربيات مهم و سرنوشتسازي که در گذشته به پيدايش عقيدهي موجود انجاميده است، برگشت و بار ديگر به ارزشيابي و نتيجهگيري از آن پرداخت. آنچه درباره عقيدهي جديد بسيار مهم است، صرفنظر از اينکه اين عقيده يا فن چگونه باشد ، اين است که با بنيانهاي ارزشها و احساسات فرد ، مطابقت و همسويي داشته باشد.
منبع : شادکامي - با تغيير و تلخيص
مقالات مرتبط :