تبیان، دستیار زندگی
آدمى هر روز در كنار خود بسیارى از رنج ها و مصیبت ها را مى بیند كه مقدمه اى براى رسیدن او به خوشی هاى بیشتر و بالاتر مى شود. چه دردها و بیماری هایى كه خود درمان و سدى در برابر دردهاى بى درمان در انسان خواهد بود ، چرا كه سبب اختراع ابزار و امكاناتى شده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خوشبختى ، واقعیت یا خیال ؟

پنجره

هدف از خلقت هستى و به دنبال آن خلقت انسان ، رساندن انسان به نقطه كمال و وصول او به بالاترین رتبه انسانى ، یعنى مقام قرب و عبودیت است . از این رو انسان فطرتا موجودى كمال جو و سعادت طلب است و همواره در پى رشد و پرورش ‍ استعدادهاى درونى و فطرى خویش است .بدیهى است كه مسئله سعادت و خوشبختى و اندیشیدن در راه هاى رسیدن به آن ، از مباحثى است كه ذهن هر انسان پویا و طالب رشد و تعالى را آرام ننهاده و همچون آبى گوارا ، سرشت تشنه او را به سوى خود فرا مى خواند.

استاد شهید آیت الله مرتضى مطهرى در كتاب خود می آورد:

واتوا البیوت من اءبوابها و اتقوا الله لعلكم تفلحون (1)

پسندیده آن است كه به خانه ها از درها وارد شوید و از خدا بترسید ، تا رستگار شوید.

این دستورالعمل در آغاز بسیار ساده به نظر مى رسد ، چرا كه هر عاقلى مى داند براى ورود به خانه باید از راه ورودى آن استفاده نمود ، اما آیه در صدد بیان مطلبى شیرین تر است ، و آن این كه تنها خانه نیست كه در مخصوص داشته ، بلكه زندگى ، خوشبختى و حیات طیب نیز در مخصوص ‍ به خود را دارد.

بسیارى از افراد ، تمام عمر را در پس دیوار زندگى گذرانده و در سعى و تلاش براى رسیدن به محوطه خوشبختى ، آب در هاون مى كوبند و سرانجام ، دچار همین تزلزل اعتقادى شده و وجود گوهر سعادت را منكراند ، در حالى كه خداوند سبحان در دو جمله ، مدخل خوشبختى و برخوردارى از حیات طیب را نشان داده است ، آنجا كه مى فرماید:

الذین امنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن ماب (2)

كسانى كه ایمان آورده و عمل صالح و نیكو انجام مى دهند ، (یعنى از در مخصوص زندگى وارد مى شوند) خوشا زندگی شان و نیكو باد فرجام شان .

هر گونه لذتى خوشبختى نیست . چه بسا لذت هایى كه مانع از لذت شیرین تر شده و یا مقدمه اى براى رنجى دردناك تراند.

رابطه خوشبختى و لذت :

برخى ، كامیابى از امكانات موجود و رسیدن به لذت هاى ظاهرى و باطنى انسان را خوشبختى دانسته و محروم بودن از آنها را رنج و شقاوت بر شمرده اند. حتى بسیارى از كسانى كه باورهاى دینى دارند و با همین باورها زندگى مى كنند نیز دچار این اشتباه شده و دست یافتن به این لذت ها را اوج خوشى خود مى دانند ، حال آن كه پس از مدتى و گاه پس از رسیدن به این لذت هاى ناپایدار ، دچار پشیمانى شده و راه را از چاه تشخیص مى دهند. در حالى كه انسان خوشبخت كسى است كه هرگز از رسیدن به سعادت ، دچار پشیمانى نشده و حسرت ایام گذشته را به دل راه نمى دهد.

لذت ، مقارن با خوشبختى است و هر مرحله اى از سعادت و خوشى زندگى ، لذتى را به همراه دارد ، اما نیل به هر گونه لذتى خوشبختى نیست . چه بسا لذت هایى كه مانع از لذت شیرین تر شده و یا مقدمه اى براى رنجى دردناك تراند.

رابطه خوشبختى و آرزو:

جمعى دیگر چنین پنداشته اند كه سعادت و خوشبختى انسان در تحقق یافتن آرزوهاى اوست ، چنان كه بیشتر مردم در بیان خوشبختى خود ، آرزوها و نیل به آنها را بیان مى كنند و سعادت كامل را براى كسى مى دانند كه به تمام آرزوهاى خود رسیده است و اگر به بخشى از آنها رسیده باشد به همان اندازه آن شخص را خوشبخت مى دانند و كسى را كه به هیچ یك از آرزوهاى خود دست نیافته باشد ، بدبخت و بیچاره مى دانند.

در پاسخ به چنین پندارى باید گفت كه آرزو با خوشبختى در ارتباط است ولى نیل به آرزوها ضامن سعادت انسان نیست . امید و آرزو سبب تحرك و تلاش انسان مى شود. انسان در آرزوى سعادت و براى رسیدن به آن ، به سختی هاى روحى و جسمى تن در مى دهد اما با این همه ، اسلام از یك سو به محدود كردن آرزوها دستور داده ، و از سوى دیگر عمیق كردن آنها را سفارش نموده است .

امام على (علیه السلام ) - آگاه ترین مرد عالم اسلام پس از ورود رسول اكرم صلى الله علیه و آله و سلم - در بیان معیارهاى خوشبختى انسان ، به كوتاهى آرزوها اشاره نموده و مى فرماید:

طوبى لمن قصر اءمله و اغتنم مهله (3)

خوشا به حال كسى كه آرزوهاى خود را كوتاه كند و فرصت هایش را غنیمت شمارد.

همچنین آرزوى آدمى ، تابع میزان فهم و علم اوست . انسان همواره در آرزوى چیزهایى است كه آنها را سودآور مى بیند و بسیارى از راه هاى خوشبختى را آرزو نمى كند ، چرا كه آنها را نمى شناسد یا آنها را به ضرر خود مى پندارد و این دو مسئله ناشى از جهل انسان و فقر معنوى اوست .

قرآن كریم با تكیه بر این مطلب مى فرماید:

عسى اءن تكرهوا شیئا و هو خیر لكم و عسى اءن تحبوا شیئا و هو شر لكم و الله یعلم و اءنتم لا تعلمون

(4)

بسا چیزى را ناخوش بدارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست مى دارید و آن برای تان بد است . خدا مى داند و شما نمى دانید.

رابطه خوشبختى و رضایت :

دسته سوم خوشبختى هر فرد را، رضایت و خشنودى او از وضع موجودش مى دانند. بر این اساس ، رضایت ، یعنى خشنودى از حال و مرتبه اى كه در آن هستیم . مرحله اى كه پس از تحقق یافتن آرزو قرار دارد.

در حالت رضایت ، پشیمانى راه ندارد ، چرا كه فرض ما بر این استوار است كه شخص از وضع موجود راضى است .

رابطه خوشبختى و نبود رنج :

در تمام موارد قبل ، خوشبختى و سعادت را یك امر وجودى دانسته و درباره ی آن بحث نمودیم ، اما اگر سعادت را امرى عدمى معنا كنیم  یعنى ، سعادت را معادل با نبودن رنج و درد بیان كنیم - چنانچه این فكر در بین بیشتر مردم رایج است - آیا به تعریف درستى از سعادت دست یافته ایم ؟

واقعیت این است كه این دیدگاه ، ناشى از جهل و عدم آشنایى انسان با حكم الهى است .

آدمى هر روز در كنار خود بسیارى از رنج ها و مصیبت ها را مى بیند كه مقدمه اى براى رسیدن او به خوشی هاى بیشتر و بالاتر مى شود.

چه دردها و بیماری هایى كه خود درمان و سدى در برابر دردهاى بى درمان در انسان خواهد بود ، چرا كه سبب اختراع ابزار و امكاناتى شده است كه به وسیله آن ابزار، از دردها و امراض ناگوارتر جلوگیرى به عمل مى آید.

رابطه خوشبختى و كمال :

سعادت ارتباطى نزدیك و همسان با كمال دارد و به گفته ابن سینا (كه استاد شهید مرتضى مطهرى نیز بر آن صحه نهاده است ) (5):

سعادت ، عبارت از به فعلیت رسیدن استعدادهاى انسان به طور یكنواخت و هماهنگ است ، كه موجب كمال انسان مى شود. یعنى فعلیت یافتن استعدادهاى روحى در مراحل عبادى ، سلامت نفس در مسائل اقتصادى ، رام نمودن هواى نفس در بعد اخلاقى و به دوش كشیدن وظایف اجتماعى ، كه شرع ، عقل و وجدان بر عهده ی او نهاده است . خوشى زندگى ، یعنى وصول به حد اعلاى این مراتب كه همواره با لذت ، رضایت ، سرور و خوشحالى روحى همراه باشد.

پی نوشت ها :

1- سوره بقره : آیه 189.

2- سوره رعد: آیه 29.

3- غررالحكم : 4/240/5948.

4- سوره بقره : آیه 216.

5- نقدى بر ماركسیسم : 278.

منبع : تلخیص شده از كتاب " سیماى خوشبختى " – نویسنده : حمید رسائى

مقالات مرتبط :

نگاه عاشقانه به زندگی

بااین قوانین جهانی شوید!!!

امروز همان روز خاص است

پول مساوی با خوشبختی