بگویید چه شخصیتی دارید تا بگویم همسر مناسب شما چه شخصیتی باید داشته باشد؟
بگویید چه شخصیتی دارید تا بگویم همسر مناسب شما چه شخصیتی باید داشته باشد؟
به چشم كسان كز بصر یافت نور |
پدید است مقدار هر كس ز دور |
(امیر خسرو دهلوی)
ویژگی های مهم شخصیت دارای اعتماد به نفس
یكی از معیارهای انتخاب همسر در نظر گرفتن خصوصیات شخصیتی وی و همسانی آن با شخصیت فردی است كه می خواهد ازدواج كند. البته پی بردن به این مهم كاری دشوار و كاملاً تخصصی است ولی جهت شناخت بهتر جوانان عزیز و آشنایی بیشتر آنها به معرفی چند تیپ مختلف شخصیتی می پردازیم.لازم به ذكر است مطالبی كه مطرح می شود فقط در كلیات مصداق دارد و شاید در مورد تك تك افراد صدق ننماید، قصد ما بیشتر افزایش اطلاعات جوانان و نوجوان عزیز است و جهت بررسی و تحلیل مشكلات خاص به آنها توصیه می شود حتماً به مراكز مشاوره و روان درمانی مراجعه فرمایند. با بیان این مقدمه ابتدا به معرفی بعضی از انواع تیپ های شخصیتی می پردازیم و در قسمت های بعد به شما می گوییم كه چه همسری مناسب هر تیپ شخصیتی است.
وظیفه شناس ها به اصول اخلاقی پای بند هستند و تا كارشان را درست و تمام انجام ندهند، آرام نمی گیرند. آنها به خانواده خود وفادارند و از مقامات مافوق اطاعت می كنند. كار زیاد، ویژگی بارز این گونه ی شخصیتی است وظیفه شناس ها موفقیت طلب هستند، هیچ پزشك، وكیل، دانشمند یا مقام اداری موفق بدون برخورداری از این ویژگی شخصیتی نمی تواند در كارش موفقیتی كسب كند.
هشت ویژگی شخصیت وظیفه شناس
وظیفه شناس ها در مقایسه با سایرین از این هشت ویژگی بهره بیشتری دارند1- كار زیاد: وظیفه شناس شیفته كار است.
2- كار درست: شخصیت وظیفه شناس به درست انجام دادن كارها توجه دارد. او پایبند وجدان است و به ارزش ها و اصول اخلاقی بها می دهد.
3- راه درست: "همه چیز باید درست انجام شود" شخصیت " وظیفه شناس" معنای این جمله را به خوبی می داند ؛ از رسیدگی به حساب های مالی گرفته تا دستیابی به هدف های مقام مافوق، و طرز تمیز كردن زیر سیگاری ها، همه اینها باید درست انجام شود.
4- كمال طلبی: وظیفه شناس ها می خواهند همه ی كارها بدون كمترین لغزش و به مطلوب ترین شكل ممكن انجام شود.
5- ثابت قدم: این افراد به نقطه نظرهای خود پایبندند و در معرض ناملایمات مصمم تر می شوند.
6- توجه به جزئیات: وظیفه شناس ها به نظم و ترتیب و جزئیات امر توجه دارند. آنها سازمان دهندگان خوبی هستند ؛ توجه به جزئیات از جمله ویژگی های این گونه شخصیتی است.
7- احتیاط: در تمام امور زندگی محتاط و دقیق و مراقب هستند.
8- صرفه جویی: وظیفه شناس ها صرفه جو هستند. آنها از دور انداختن چیزهایی كه برایشان فایده ای دارند و یا قبلاً داشته اند و یا احتمالاً خواهند داشت خودداری می كنند.
چند توصیه برای زندگی با وظیفه شناس
1- با روی خوش، از خود صبر و شكیبایی به خرج دهید و بگذارید وظیفه شناس ها عادات خود را داشته باشند. به او فشار نیاورید،" كه ترا به خدا ، امروز را به ما اختصاص بده" بهتر است به خود بگویید من همسرم را می شناسم او تا كارش را انجام ندهد دست بردار نیست.2- انتظار نداشته باشید كه شخصیت "وظیفه شناس" تغییر بكند شما نیز از توانمندی هایتان استفاده كنید.
3- هرگز با او بحث نكنید و درگیر جنگ قدرت نشوید. او آن قدر بحث و مشاجره را ادامه می دهد تا تسلیم شوید و یا قانع گردید، سعی كنید به حرفهایش به راحتی گوش كنید.
4- از شرایط خود شاد باشید و از امنیت و ثباتی كه همسر " وظیفه شناس" شما به زندگی تان می آورد، راضی باشید.
5- از او انتظار تعریف و تمجید نداشته باشید. همسر وظیفه شناس شما ممكن است در مورد لباس یا وضعیت ظاهری شما حرفی نزند ولی او به خوبی متوجه شماست.
6- انعطاف پذیر باشید.
همسر مناسب وظیفه شناس ها
اشخاص وظیفه شناس، اغلب افرادی كه احساسات خود را بروز دهند مانند شخصیت های نمایشی را می پسندند. از سوی دیگر وظیفه شناس ها، ماجواجوها و كسانی را كه ریسك می كنند، دوست دارند. اشخاص به نسبت "جدی" و " حساس" نیز احتمالاً با استقبال وظیفه شناس ها روبرو می شوند. شخصیت وظیفه شناس، با افراد " پرشور" و یا " مراقب " همخوانی ندارد و شخصیت "فارغ البال" ( بی خیال ) آنها را ناراحت می كند.شخصیت دارای اعتماد به نفس بالا
اینها افرادی شاخص اند و معمولاً رهبران، ستارگان و جاذبان بخش های عمومی و حقوقی جامعه را تشكیل می دهند. حرمت نفس جادویی و اعتماد به نفس كه ویژگی این گونه شخصیت است رؤیاها را به پیروزی ها و موفقیت های چشمگیر تبدیل می كند.ویژگی های مهم شخصیت دارای اعتماد به نفس
1- حرمت نفس: افراد با این تیپ شخصیتی به خود و توانمندی هایشان اطمینان دارند. آنها خود را موجوداتی منحصر به فرد می دانند و معتقدند دلیلی برای حضور آنها در این سیاره خاكی وجود دارد.2- معتقد به تشریفات و احترامات رسمی هستند و انتظار دارند كه دیگران در تمام مواقع با آنها با احترام برخورد كنند.
3- بلند پروازی: این افراد موجوداتی بلند پرواز و جاه طلب هستند.
4- سیاستمداری: این افراد در برخورد با دیگران زیرك و حسابگر هستند و از توانمندی های دیگران برای رسیدن به خواسته ها یشان استفاده می كنند.
5- رقابت در وجود آنها شعله ور است . می خواهند به اوج برسند و همانجا باقی بمانند.
6- از معاشرت با افراد بلند مرتبه و شاخص لذت می برند.
7- خودآگاهی: از حالات ذهنی و روحی خودشان آگاه هستند و می دانند چه فكر و چه احساسی دارند.
8- توازن و وقار: " بااعتماد به نفس ها" تعریف ها و تمجیدهای دیگران را با رغبت می پذیرند، ولی هویت خود را از دست نمی دهند.
چند توصیه برای زندگی با شخصیت دارای اعتماد به نفس بالا
همسر مناسب شخصیت با اعتماد به نفس، كسی است كه خوشبختی را در رفع نیازهای دیگران جستجو می كند، از جمله این گونه های شخصیتی می توانیم به " مهر طلب ها" اشاره كنیم. مشروط بر آنكه این گونه افراد راه افراط نروند و فردیت و حد و حدود همسر خود را مخدوش نسازند. شخصیت های حساس به همسران قدرتمند و معاشرتی نیاز دارند و شخصیت های با اعتماد به نفس می خواهند مورد نیاز باشند. بنابراین، این دو تیپ شخصیتی اغلب مكمل یكدیگر. هستند شخصیت " نمایشی " نیز اگر تضمین بیش از اندازه نخواهد، می تواند همسر مناسبی برای شخصیت " با اعتماد به نفس " باشد اگر دو " با اعتماد به نفس " یكدیگر را به همسری انتخاب كنند، امكان بروز مبارزه میان آنها زیاد است.
از جمله گونه های شخصیتی كه " با اعتماد به نفس ها" همخوانی ندارند می توان به " مراقب ها " " فارغ البال ها" "ماجراجوها" و " پرشورها" اشاره كرد.
"با اعتماد به نفس" نیاز دارد كه همیشه شماره یك باشد. این را به عنوان یك منش شخصیتی در او بپذیرید. برای جلب توجه او، به او توجه كنید. عشق و محبت و وفاداری شما برای او بسیار مهم و با ارزش است. مراقب باشید عزت و حرمت نفس خود را در گرو محبت و توجه او قرار ندهید، خود را بی قید و شرط دوست بدارید و توجه داشته باشید كه او گهگاه به شما نزدیك می شود و بعد فاصله می گیرد. این موضوع به ویژه بعد از ایجاد رابطه بیشتر به چشم می خورد. تعادل احساسی خود را حفظ كنید و بی جهت نتیجه گیری شتابزده ننمایید كه دیگر همسرتان شما را دوست ندارد. به احتمال زیاد مشغله ذهنی پیدا كرده است. اگر لازم است با همسر " با اعتماد به نفستان" رویارویی بكنید، تنها احساستان را با او در میان بگذارید، نظرتان را بگویید ولی درباره ی او داوری نكنید، توجه داشته باشید كه برای او مورد انتقاد قرار گرفتن دشوار است. وقتی نگرش ها و احساسات خود را با همسرتان در میان می گذارید به او امكان می دهید كه شما را بهتر درك كند و از بروز اختلافات بعدی جلوگیری نماید.
" مهرطلب" موجودی علاقه مند، مراقب و متوجه است، شما كسی را پر محبت تر، مشتاق تر و دلواپس تر از او نسبت به خود پیدا نمی كنید. تیپ مهر طلب برای جلب محبت دیگران تلاش فراوان می كند. مثلاً تمام وقت، پول و انرژی خود را مصرف می كند ولی آن را به حساب سخاوتمندی و فداكاری می گذارد، در یك مسابقه جرئت جلو افتادن از حریف را ندارد و انگار یك دست نامرئی مانع حركت، جلو افتادن و موفقیت او می شود. گاهی وقت ها شخصیت های مهر طلب اگر یك مقدار عصبی هم باشند و تحت اضطراب قرار بگیرند آن وقت مشكل پیدا می كنند. مثلاً یك شخصیت سالم می گوید " من محبت شما را دوست دارم و از آن لذت می برم" ولی یك شخصیت عصبی مهر طلب می گوید: " من به محبت شما احتیاج حیاتی دارم و مجبورم به هر قیمتی كه شده آن را به دست آورم ولو این كه از آن لذتی هم نبرم" یعنی برای محبت ارزشی بیش از حد قائل است. محبت همه كس ، خواه یك رهگذر ناشناس، برای او اهمیت حیاتی دارد و یك بی اعتنایی مختصر یا یك لبخند مهرآمیز و صمیمانه می تواند حالت روحی او را از این رو به آن رو گرداند یا اصولاً دیدش را نسبت به زندگی تغییر دهد. در ازای جلب محبت حاضر است هر بهایی بپردازد و مهمترین بهایی كه می پردازد گذشتن از استقلال رأی و آزادی است . او با هم بودن را خیلی ترجیح می دهد و تنهایی را دوست ندارد. " مهر طلب ها" به دیگران متكی هستند و از آنها به خوبی خط می گیرند. هنگام تصمیم گیری نظرات دیگران را می پرسند و به توصیه آنها عمل می كنند.
همسر مناسب برای شخصیت مهر طلب
زنان و مردان " مهر طلب" می توانند با سایر گونه های شخصیتی كنار بیایند آنها به خوبی می توانند نیازهای همسرشان را تشخیص دهند و به رفع آنها اقدام نمایند اما اشكالاتی نیز دارند. "مهر طلب" گوش شنوا دارد و سر به زیر است و در این شرایط ترجیح می دهد همسرش عهده دار امور باشد. شخصیت " مهرطلب " باید مواظب باشد كه با گونه اختلال شخصیتی " سادیستی " یا " ضد اجتماعی " طرف نشود؛ این اشخاص به راحتی می توانند موجب رنجش و آزار شخصیت مهرطلب را فراهم سازند. احتمالاً برای شخصیت مهر طلب ، شخصیت وظیفه شناس، همسر خوبی می شود. شخصیت های " مهر طلب " و " پرشور" هم به خوبی با هم كنار می آیند.چند توصیه برای زندگی با مهر طلب ها
1- شخصیت " مهر طلب " به راضی كردن شما علاقه دارد، وی را بپذیرید و به خاطر آنچه او به شما ارزانی می كند احساس گناه نكنید.2- توجهات او را فرض مسلم و مفت ندانید. شخصیت مهرطلب در زندگی به خوبی امیال شما را پیش بینی می كند و این امیال را در اولویت قرار می دهد. ولی وقتی چیزی از شما می خواهد، ممكن است به روی خود نیاورد و خواسته هایش را مطرح نسازد و منتظر می ماند تا نیازهای او را تشخیص دهید، پس سعی كنید در تشخیص نیازهایش كوشا باشید.
3- از آنجایی كه او نسبت به نظر دیگران در مورد خودش بسیار حساس است و ذهنش اسیر تأیید و تكذیب دیگران است، لذا انتقاد كردن از " مهرطلب" او را نسبت به خودش مردد می كند و چه بسا در مقام سرزنش خود بر می آید كه لزوماً واكنش سازنده ای نیست. هنگامی كه خواستید از او انتقاد كنید همیشه اول خصوصیات مثبت وی را برشمارید و بعد مطالبی را در حد تذكر گوشزد نمایید.
4- به نظرات مثبت وی بها دهید و از آن استقبال كنید. شخصیت مهر طلب هرچه شدت مهر طلبی اش زیادتر باشد، بیشتر می خواهد شما را راضی كند و برای راضی كردن شما حرفی بزند ولی ممكن است نظر دیگری داشته باشد. بنابراین باید نیازهایش را بشناسید و مواظب باشید حرف او با سخن دلش یكی باشد. مثلاً شما می گویید، می خواهید روز جمعه به كوه برویم و وی جواب می دهد " بله بسیار عالی است" در حالی كه ممكن است دلش بخواهد كارهای عقب افتاده اش را انجام دهد.
شخصیت نمایشی می تواند روی زندگی همه اطرافیان خود اثر بگذارد.
ویژگی های شخصیتی وی عبارت اند از:
1- احساسات: زنان و مردان نمایشی در یك دنیای احساسی زندگی می كنند
احساس گرا هستند، احساسات وعواطف خود را ابراز می كنند، گرم و پرمحبت هستند.
2- زندگی را زنده و با روح می بینند، تصوراتی سرشار دارند، داستان های سرگرم كننده تعریف می كنند. عاشق تخیل و ماجراها و داستانه های عاشقانه خوش فرجام هستند.
3- " شخصیت های نمایشی" دوست دارند كه دیده شوند، می خواهند جلب نظر كنند و مورد توجه قرار گیرند، آنها اغلب كانون توجهند. وقتی همه چشمها را متوجه خود ببینند، شكوفا می شوند.
4- وضع ظاهر: آنها به آراستگی بهای فراوان می دهند، از لباس، از مد و از طرز لباس پوشیدن لذت می برند.
5- جذابیت جنسی: افراد نمایشی از جنسیت خود راضی هستند با دیگران گرم می گیرند و نگاهها را به خود جلب می كنند.
6- ایجاد ارتباط: نمایشی ها به راحتی به دیگران اعتماد می كنند و با آنها ارتباط برقرار می سازند.
7- توجه به عقاید دیگران: نمایشی ها با اشتیاق به دیدگاه ها و پیشنهادات دیگران توجه می كنند.
همسر مناسب شخصیت نمایشی
" شخصیت های نمایشی" تحت تأثیر گونه شخصیتی خود می توانند با انواع شخصیت ها به تفاهم برسند، اما به نظر می رسد رابطه ای در زندگی آنها دوام پیدا می كند كه بتواند تعادلی در زندگی زناشویی آنها برقرار سازد و در این میان شخصیت وظیفه شناس می تواند همسر خوبی برای شخصیت نمایشی باشد.زن و شوهرهای "نمایشی" و" با اعتماد به نفس" به دلیل تشابهاتی كه دارند با یكدیگر كنار می آیند. این دو شخصیت، توجه دیگران را جلب می كنند و می توانند از توجه آنها برخوردار گردند و مشتركاً از آن استفاده كنند. شخصیت های مهر طلب نیز از زندگی با شخصیت نمایشی راضی هستند.
چند توصیه برای زندگی با " نمایشی " ها
1- به او آزادی احساس بدهید و از نتایج ناشی از آن برخوردارشوید، پروبال او را نبندید، در برنامه های اجتماعی مشاركت كنید، به سفر بروید، میهمانی بدهید، در میهمانی ها شركت كنید.2- از او تعریف كنید. از طرز لباس پوشیدن و وضع ظاهرش تعریف كنید. از موفقیت هایش تعریف كنید." همسر نمایشی" شما می خواهد با او به صراحت حرف بزنید و به ویژه احساسات مثبت خود را با او در میان بگذارید. هر چه قدر از وی تعریف كنید برایش زیاد نیست ولی صداقت را فراموش نكنید، اگر به حرفی كه می زنید، معتقد نباشید او خیلی سریع این مطلب را در چهره و كلامتان می خواند.
3- رمانتیك باشید، برایش گل، شیرینی و هدیه تدارك ببینید. در مناسبت های مختلف به او كارت بدهید. بی مهری و بی توجهی او را دلگیر می كند.
4- واقع بین باشید. " شخصیت نمایشی"، انجام دادن بعضی از كارها را دوست ندارد از جمله نسبت به اموری كه با پول ارتباط دارند، بی توجه است. بهتر است مسئولیت های مالی را خودتان تقبل كنید. به جزئیات امور شخصاً رسیدگی كنید. او را به انجام بهتر كارها تشویق كنید؛ اما هرگز انتظار نداشته باشید كه بتواند در انجام دادن این قبیل كارها در سطح و حد شما ظاهر شود. در ضمن به او كمك كنید تا به مسئولیت هایی مانند، تلفن كردن، شركت در جلسات و به خصوص جلسات مرتبط با فرزندان، عمل نماید.
5- كینه به دل نگیرید، شخصیت نمایشی مسائل را به دل نمی گیرد. او احساسات منفی و مثبتش را نشان می دهد، ولی زود همه چیز را فراموش می كند.
مراقب ها، با شش ویژگی زیر شناسایی می شوند:
1- استقلال: شخصیت " مراقب" از استقلال زیاد برخوردار است. به توصیه و مشاوره با دیگران محتاج نیست، به سادگی تصمیم می گیرد و می تواند از خودش مراقبت كند.
2- احتیاط: در برخورد با دیگران متوجه و هشیار است و قبل از برقراری ارتباط با اشخاص همه جوانب را در نظر می گیرد.
3- زمینه های دركی: شخصیت مراقب به خوبی گوش می دهد تا از كم و كیف دقیق مطالب آگاه شود.
4- دفاع از خود: مراقب به ویژه وقتی مورد حمله قرار می گیرد به خوبی از خود دفاع می كند.
5- حساسیت نسبت به انتقاد: انتقاد را جدی می گیرد، ولی هرگز مرعوب آن نمی شود.
6- وفاداری و صداقت: شخصیت مراقب به صداقت و وفاداری بهای فراوان می دهد.
كنار آمدن با شخصیت مراقب
1- شخصیت مراقب ممكن است بسیار با اعتماد به نفس، مستقل، محكم و قاطع باشد. ممكن است ندانید تا چه اندازه به احترام و توجه شما نیازدارد، این خواسته ی او را به تكرار برآورده سازید.2- در توجه كردن به او تردیدی به خود راه ندهید گرچه ممكن است او بسیار دیر جواب دهد و دیر به شما اعتماد كند اما اصرار در موردش مؤثر واقع می شود . این مسیر را بپیمایید.
3- احتیاط و خویشتن داری او را به حساب بی تفاوتی وی نگذارید. انتظار نداشته باشید كه به دیواره دفاعی او نفوذ كنید تا احساسات عمیقش را با شما در میان بگذارد. اگر ارتباط شما با او محكم و با ثبات است به او اطمینان كنید.
4- بهترین راه برخورد و انتقاد از شخصیت " مراقب " این است كه بدون انتقاد و بدون مقصر قلمداد كردن او احساساتتان را با او در میان بگذارید. بگویید به او اهمیت می دهید و خواهان روابط بهتر هستید.
5- در معاشرت های اجتماعی سررشته كار را به دست گیرید. شخصیت " مراقب" از این رفتار شما استقبال می كند.
6- توجه داشته باشید اگر دانسته یا نادانسته به او بی اعتنایی كنید موضوع را به دل می گیرد و به راحتی شما را نمی بخشد.
1- آشنایی:" حساس ها" آشناها را به ناآشناها ترجیح می دهند. آنها با عادت، تكرار و یكنواختی، سازگاری دارند.
2- توجه به دیگران: حساس ها به نظر دیگران درباره خودشان عمیقاً توجه دارند، و برایشان بسیار مهم است كه دیگران راجع به آنها چگونه می اندیشند.
3- احتیاط: در ارتباط با دیگران بسیار محتاطانه عمل می كنند. از قصاوت عجولانه خودداری می ورزند.
4- رعایت جانب ادب: شخصیت حساس، به معنای واقعی كلمه راعی ادب است.
5- وظیفه شناسی: حساسها اگر بدانند از آنها چه انتظاری می رود، چه باید بكنند و چگونه با دیگران تماس برقرار نمایند. در حد عالی خود ظاهر می شوند.
6- آنها به سادگی افكار خود را با دیگران ، حتی با كسانی كه به خوبی آنها را می شناسند، در میان نمی گذارند.
همسر مناسب شخصیت حساس
وظیفه شناس ها ، با اعتماد به نفس ها و نمایشی ها می توانند همسر مناسبی برای " حساس ها " به حساب آیند. شخصیت " ماجراجو" بدترین گونه شخصیتی برای همسر حساس است، زیرا از خطر و ماجواجویی استقبال می كند.كنار آمدن با شخصیت حساس
شخصیت حساس را با تمام ویژگی هایش بپذیرید، او را شكنجه احساسی نكنید، نخواهید كه برای راضی كردن شما به هر سازی كه می زنید برقصد؛ با او سازش كنید. در برخورد با ناشناخته ها به شخصیت حساس كمك كنید، با او به اجتماعات و گردهمایی ها بروید. با او حرف بزنید، به او بگویید برای یافتن راه حلی جهت برخورد با مشكل او علاقه مند هستید.مردان و زنان فارغ البال بیشتر با ویژگی های زیر شناخته می شوند.
1- آنها حق مسلم خود می دانند كه هر طور می خواهند از زندگی لذت ببرند. آنها به آسایش و راحتی خود بها می دهند. برای وقت آزادشان ارزش فراوان قائلند و می خواهند خوشبختی را جستجو كنند.
2- فارغ البال ها ، طبق مقررات رفتار می كنند. آنچه لازم است را ارائه می دهند و حاضر نیستند از این حد فراتر روند.
3- آنها در برابر هر فشاری كه آن را غیر منطقی بدانند، مقاومت می كنند و حاضر نیستند بیش از حد وظیفه و مسئولیت خود، كاری صورت دهند.
4- زنان و مردان " فارغ البال" با زمان برخورد راحت دارند. آنها زیر فشار زمان قرار نمی گیرند. برای آنها عجله كار بی موردی است. این اشخاص آسان گیر و خوشبین هستند و معتقدند كاری كه باید بشود، می شود.
5- فارغ البال ها تحت تأثیر مقام بالا دست قرار نمی گیرند و معتقدند كه به اندازه هر شخص دیگری خوب هستند و حق دارند از بهترین زندگی ها برخوردار باشند.
همسر مناسب شخصیت فارغ البال
فارغ البال ها به همسری فهیم، و از خود مایه گذار احتیاج دارد. او قبل از خود به نیازهای دیگران نمی اندیشد و برای راضی كردن دیگران راه درازی نمی رود: ولی می خواهد مورد توجه همسرش باشد. همسر " فارغ البال" باید از خود گذشته و مهرطلب باشد. فارغ البال اغلب با "مراقب" سازگار است. ولی با " نمایشی" و " متلون" همخوانی ندارد. شخصیت "ماجراجو" مانند فارغ البال به شادی و خوشی علاقه مند است. اما فارغ البال می خواهد، قانونگذار باشد؛ " ماجراجو" هم كه استاد شكستن قانون است. به همین دلیل این دو گونه شخصیتی با هم همخوانی ندارند. اگر می خواهید در كنار یك شخصیت فارغ البال زندگی راحتی داشته باشید سعی كنید در شادی های " فارغ البال" شریك شوید؛ در فعالیت ها و تفریحات او مشاركت كنید؛ از وی به خوبی مراقبت كنید؛ زندگی را سخت نگیرید و واقع بین باشید. زندگی با فارغ البال به از خود گذشتگی بیشتری احتیاج دارد. به جای این كه بخواهید جنبه های منفی اش را تغییر دهید، سعی كنید بیشتر به جنبه های مثبت وی توجه نمائید.زنان و مردان ماجراجو، تن به خطراتی می دهند كه سایرین از انجامش ابا دارند، آنها برخلاف اغلب ما ، نگران و وحشت زده نمی شوند، آنها در لبه ها زندگی می كنند، با محدودیت ها می ستیزند و جان خود را به مخاطره می اندازند. برای آنها تن به خطر دادن ، معادل پاداش است. آنها می گویند اگر خطری نباشد سودی هم در كار نیست.
اكثر آنها تحت تأثیر عقاید دیگران و هنجارهای اجتماعی قرار نمی گیرند و به ارزشهای خود معتقدند. آنها به راحتی به فعالیتهای پر خطر تن می دهند و می گویند زندگی باید مخاطره آمیز باشد. در زندگی استقلال دارند. آنقدرها نگران دیگران نیستند و معتقدند هر كس در قبال خود مسئول است. همچنین آنها از هنر متقاعد كردن برخوردارند و به راحتی دیگران را تحت تأثیر قرار داده و دوستی آنها را برای خود می خرند. به سیاحت و سیر و سفر علاقه بسیار دارند. پرجنب و جوش و شرورند. در كودكی و نوجوانی به شرارت تن می دهند و برای دیگران مسئله ساز می شوند. در برابر هر كس كه بخواهد از آنها سوء استفاده كند می ایستند جسور و شجاعند. یكی از ویژگی های مهم آنها "در حال زندگی كردن" است. آنها به خاطر حوادث و رویدادهای گذشته تأسف نمی خورند، برای آنها زندگی چیزی است كه باید آن را در لحظه اكنون پیدا كرد.
همسر مناسب شخصیت ماجراجو
ماجواجوها اكثراً طالب همسران كم توقعی هستند كه از خود زیاد مایه بگذارند. اشخاص آمیخته به شخصیت های نمایشی، از خود گذشته و وظیفه شناس ، برای همسری ماجواجوها مناسب هستند.پرشورها شخصیت بسیار قدرتمندی دارند، آنها در درون خویش بیش از هرگونه شخصیتی احساس توانمندی می كنند و می توانند بدون ترس از شكست ، مسئولیت های بزرگ را پذیرا شوند. آنها با قدرت، اختیار و مسئولیت، راحت هستند و به مقررات توجه زیادی دارند به شدت منضبط اند. آنها قوانین را وضع می كنند و دیگران را ملزم به رعایت قوانین می نمایند. پرشورها هر كاری را كه برای تحقق هدفهایشان لازم باشد انجام می دهند و شدیداً هدف گرا هستند. شجاعت از دیگر خصوصیات شخصیتی آنهاست. عمل و ماجرا را دوست دارند. آنها در ابراز وجود كردن مهارت دارند.
همسر مناسب شخصیت پرشور
پرشورها، باید پادشاه و ملكه زندگی خود باشند. زنان و مردان " پرشور" خواهان همسرانی قابل اطمینان ، " پذیرنده" ، قدرتمند، مستقل و با عزت نفس هستند. مناسب ترین همسران پرشورها ، مهر طلب ها، از خود گذشته ها ، و حساس ها هستند، مشروط بر آنكه شدت این ویژگی در آنها در حد اعتدال باشد.اگر شما شخصیتی پرشور دارید از ازدواج با اشخاصی كه ویژگی های شخصیتی مراقب یا متلون دارند، اجتناب كنید ضمناً نمایشی ها كه اسباب حسادت شما را فراهم می كنند و یا " با اعتماد به نفس ها" كه دستور كاری از آن خود دارند مناسب شما نیستند. زنان پرشور نیز به دلیل میل به سلطه جویی و استیلا طلبی بهتر است با مردان مهر طلب ازدواج كنند.
جهت زندگی با شخصیت های پرشور توصیه می شود:
خود را بشناسید.بر روی توانمندی های خود حساب كنید ولی مراقب رقابت با " پرشورها" باشید، هرگز سعی نكنید زیر آب قدرت او را بزنید. پرشورها دوست دارند اطرافیانی قوی، ارزشمند و وفادار داشته باشید، به شرط آنكه جایگاه پایین تری را در اشغال خود داشته باشند. قوی باشید و عزت نفس خود را حفظ كنید. به صرف این كه در حضور یك قدرتمند هستید نباید موضع ضعیفی را اتخاذ كنید، به جای احساسات به دلیل و منطق متوسل شوید. پرشورها اغلب به احساسات افراد بها نمی دهند. سعی كنید، مطالب را به شكل منطقی مطرح كنید. باید این واقعیت را بپذیرید كه شخصیت پر شور، مشربی تند دارد، بی جهت او را خشمگین نسازید. برای حل مسائل خود راههای دیگری پیدا كنید.شخصیت های متلون به راحتی با تغییرات احساسی كنار می آیند. ویژگی های بارزشان به شرح زیر است:
1- متلون ها در روابط خود گرم و صمیمی هستند. هیچ ارتباطی میان آنها و دیگران جزئی و بی اهمیت نیست. هیچ ارتباطی دست كم گرفته نمی شود. این افراد بسیار پر انرژی هستند. متلون ها مبتكر هستند و می توانند دیگران را نیز به فعالیت تشویق كنند. متلون ها كنجكاو و خیالپردازند و ذهنی باز دارند. آنها دوست دارند فرهنگ ها، نقش ها و نظامهای ارزشی دیگران را تجربه كنند و در مسیری جدید به راه بیفتند. متلون ها احساس خود را نشان می دهند. آنها به لحاظ احساسی، فعال و واكنشی هستند و درهر رابطه ای با تمام وجود ظاهر می شوند و در دور كردن نظر خود از واقعیت های دردناك مهارت دارند. متلون ها می خواهند خوش باشند و تجربه های جدید داشته باشند. آنها هر چیزی را امتحان می كنند. از ریسك كردن نمی ترسند. برداشت روشنی از خویشتن ندارند، بدین معنا كه آنها نمی دانند چه كسی هستند و چه هویتی دارند. " متلون ها" بسیار متوقع هستند، آنها می خواهند دنیای خود را از شما پر كنند. آنها به ندرت حاضر می شوند خود را به خاطر شما تعدیل كنند. هر چه شخصیت " متلون" بارزتر باشد، روابط ادامه دار در زندگی زناشویی دشوارتر می شود.
همسر مناسب شخصیت متلون
" متلون ها " به همسرانی جالب، قوی، با علاقه و رمانتیك احتیاج دارند كه در ضمن به خواسته های آنها به سرعت گردن نهند. شخصیت های ماجراجو، اغلب نظر متلون ها را جلب می كند. اگر شما تا اندازه ای از ویژگی های شخصیت متلون برخوردار هستید باید كسی را به همسری برگزینید كه آرام، با ثبات و تاحدی رمانتیك باشد.جدی ها، اشخاصی خشك و جدی هستند و برای ابراز احساسات جایی باقی نمی گذارند. آنها از توانمندی های خود مطلع هستند، اما در ضمن محدودیت های خود را نیز می شناسند. آنها گرفتار خود بزرگ بینی نمی شوند و خود را مسئول اعمال خویش می دانند. این شخصیت ها، متفكر، تحلیل گر و ارزیاب هستند و قبل از هر اقدامی آن را در ذهن خود می پرورانند و سبك - سنگین می كنند. جدی ها دیگران را دائماً ارزیابی می كنند. آنها در ارزیابی دیگران به اندازه ارزیابی خود اهمیت قائل می شوند. آنها مسائل را پیش بینی می كنند و وقتی اتفاقات ناخوشایند رخ می دهد برای روبرو شدن با آنها آمادگی لازم را دارند. جدی ها ادب را رعایت می كنند و اگر احساس كنند نسبت به دیگران بی ادبی كرده اند یا كاری را از روی بی فكری انجام داده اند بسیار ناراحت می شوند.
همسر مناسب شخصیت جدی
جدی ها، طالب همسرانی هستند كه به شدت پذیرا باشند و آنها را آن طور كه هستند قبول كنند. مناسب ترین همسر برای جدی ها " مهر طلب " ها هستند. جدی با جدی نیز می تواند كنار بیاید زیرا هر دو از دنیا ، درك و برداشت مشابهی دارند؛ اما احتمالاً بهتر است " جدی ها " كسانی را به همسری برگزینند كه در زمینه های اجتماعی قوی تر باشند. " ماجراجوها " " متلون ها " و "نمایشی ها" شخصیت های مناسبی برای همسری جدی ها نیستند.زنان و مردان با ویژگی " خصیصه های فردی"، به هیچ شخص دیگری شباهت ندارند. شش ویژگی و رفتار زیر از جمله خصوصیات بارز سبك " خصیصه های فردی" است.
1- زندگی درونی: افراد با این ویژگی تحت تأثیر باورها و احساسات خود هستند خواه دیگران این ارزش های آنها را قبول داشته یا نداشته باشد.
2- دنیای خود: آنها افرادی مستقل هستند و به روابط نزدیك و صمیمانه معدودی احتیاج دارند.
3- این دسته افراد طرز زندگی جالب، غیر معمولی، و اغلب عجیب و غریب دارند.
4- آنها به چیزهای مرموز ، پوشیده، فراحسی ( منظور پاسخ به محرك های بیرونی بدون هیچ گونه تماس حسی شناخته شده است كه شكل های مختلفی دارد مانند غیبگویی ، پیشگویی و ... ) و فوق طبیعی علاقه مندند.
5- آنها به اندیشه های مجرد بها می دهند.
6- علی رغم آنكه این سبك شخصیتی تحت تأثیر درون خویشتن است و به دل و ذهن خود توجه دارد، نسبت به دیگران و واكنش های آنها در برابر خود حساس است.
همسر مناسب شخصیت با خصوصیات فردی
این تیپ شخصیتی معمولاً خود را با نیازهای دیگران تطبیق نمی دهد و به همین دلیل نمی تواند با شخصیت های ماجراجو و جدی و پرشور كنار بیاید. " خصیصه های فردی "، طالب همسری است كه او را به همان شكلی كه هست بپذیرد. معمولاً شخصیت فارغ البال می تواند با این دسته از مردم كنار بیاید، اگر زن و مرد با شخصیت خصیصه های فردی با هم ازدواج كنند ممكن است بتوانند دنیای كوچكی از آن خود بسازند كه در آن دنیای حقیقی متعارف، فرصتی برای خودنمایی نداشته باشند.برای كنار آمدن با شخصیت خصیصه های فردی، به او كمك كنید تا به روحیه اش بیشتر برسد. بعضی از این اشخاص فرصت و توانایی پرداختن به علایق و خواسته های خود را ندارند و در نتیجه ناخشنود می شوند و خود را ناموفق احساس می كنند، بی جهت به او فشار نیاورید تا خود را با شرایط دنیای حقیقی شما سازگار كند. برای هم رنگ شدن با دنیای حقیقی او نیز خودتان را تحت فشار قرار ندهید . به جای آنكه فقط به این مطلب فكر كنید كه دنیای شما متفاوت است، بهتراست با یكدیگر درباره این تفاوت ها بحث كنید. برای كنار آمدن با هم آماده باشید و گاه راههای جداگانه خود را بیپمایید. بسیاری از شخصیت های " خصیصه فردی" فراموش كارند. آنها به قدری در دنیای درون خود غرق می شوند كه باید زمان پرداخت اجاره خانه، خرید مایحتاج زندگی ، خرید لباس برای بچه ها و یا خاموش كردن چراغها را به هنگام خواب به آنها متذكر شد.
محققان و روان شناسان، به گونه دیگری نیز از شخصیت تقسیم بندی هایی به عمل آورده اند و آنها را به سه دسته كلی تقسیم نموده اند. دسته اول شخصیت های پارانوئید، اسكیزوئید و اسكیزوتایپی را در بر می گیرد. افراد این گروه اغلب غیر عادی به نظر می رسند. دسته دوم، " شخصیت های ضد اجتماعی " مرزی، نمایشی و خود شیفته را شامل می شود و دسته سوم، " شخصیت اجتنابی و وابسته وسواسی را تشكیل می دهد. براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی "، (DSM- IV) اختلالات شخصیتی نیز دقیقاً به صورت فوق تقسیم بندی شده است، كه در زیر اشاره ای كاملاً كوتاه و گذرا به هر یك داریم.
شخصیت پارانوئید یا سوء ظنی (Paranoid Personality)
افرادی كه چنین شخصیت هایی دارند، بسیار مغرورند، همچنین حسود و كمی ستیزه جو هستند، فوراً درگیری پیدا كرده ، به سرعت دعوا می كنند. بسیار بدبین اند. به ویژه نسبت به همسران خودشان. این گروه، یك الگوی عدم اعتماد و سوء ظن نسبت به همه دارند و انگیزه های دیگران را بدخواهانه تفسیر می كنند. افراد مبتلا به این اختلال تصور می كنند كه سایرین می خواهند آنها را استثمار كنند، فریب دهند یا به آنها آسیب برسانند. پیوسته كینه به دل می گیرند. یعنی اشتباهها، خطاها و لغزش های دیگران را نمی بخشند.
كسی كه چنین شخصیتی دارد، بسیار منزوی است. برای دیگران كاملاً بی آزار است و در گوشه ای كتاب می خواند، پیانو می زند، و یا نقاشی می كند. اما حتی یك دوست هم ندارد، به رقابت علاقه نشان نمی دهد، به شدت خجالتی است. در حالت بیمار گونه اش سردی هیجانی، كناره گیری و بی تفاوتی نشان می دهد، تقریباً همیشه فعالیت های انفرادی را ترجیح می دهد، در روابط او كناره گیری از اجتماع مشاهده می شود. از فعالیت های معدودی لذت می برد.
شخصیت اسكیزوتایپی(Schizotypal)
در اینها نیز انزواطلبی زیاد دیده می شود. اسكیزو تایپ ها روابط نزدیك و صمیمانه را نمی پسندند، دارای عقاید عجیب و غریب هستند، مثلاً اعتقاد به خرافات، اعتقاد به روشن بینی، اندیشه خوانی و اشتغال های ذهنی عجیب و غریب در آنها متداول است، عاطفه نامناسب یا محدود دارند.(DSMIV)
چنین افرادی ضد قانونند. قانون خانه، مدرسه یا جامعه را زیر پا می گذارند، همه جا قانون شكنی می كنند، مثلاً عبور از چراغ قرمز علامت بدی است كه نشان دهنده شخصیت ضد اجتماعی فرد است. این افراد به دزدی ، تجاوز به حقوق دیگران، دروغگویی و هر گونه رفتارهای ضد اجتماعی دست می زنند و از هیچ تنبیهی عبرت نمی گیرند.
افرادی كه مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند نمی توانند خود را با هنجارهای اجتماعی سازش دهند. پرخاشگرند، نسبت به امنیت خود و یا دیگران كاملاً بی پروا عمل می كنند. زمانی كه حقوق اجتماعی را پایمال می كنند و به اذیت و آزار دیگران می پردازند هیچگونه احساس پشیمانی ندارند. مسئولیت ناپذیرند، به فریبكاری و دروغ متوسل می شوند.
شخصیت نمایشی یا هستیریك (Histrionic)
مردمی كه دارای این گونه شخصیت هستند، رفتارهای بچگانه در آنها زیاد دیده می شود. حساس، حسود و زود رنج اند. زنان نمایشی یا هستیریك، پوشش عجیب و غریب دارند؛ غالباً لباس های كم می پوشند؛ آرایش تند و تیزی دارند و رفتارشان زننده است،. از جمله صفات این گونه شخصیت ها این است كه هیچگاه بزرگ نمی شوند و با وجود چهل، پنجاه سال سن هنوز رفتار بچگانه دارند؛ سگ و گربه نگه می دارند در سنین بالا عروسك دارند. اگر این افراد خانم هستند هیچ كاری در خانه انجام نمی دهند. میهمان دعوت نمی كنند یعنی اینها را باید به عنوان یك همسر در ویترین گذاشت.
از جمله علائم اختلال شخصیت هستیریك ( نمایشی ) عبارت اند از:
1) در موقعیت هایی كه مركز توجه نیست به او خوش نمی گذرد و ناراحت است.2) در تعامل با دیگران رفتار نامناسب نشان می دهد.
3) بیان هیجان ها در وی سطحی و به سرعت متغیر است.
4) همواره از ظاهر جسمانی خود برای جلب توجه دیگران استفاده می كند.
5) سبك گفتاری فرد به شدت تأثیر گذار و فاقد جزئیات است.
6) تلقین پذیر است و روابط را صمیمانه تر از آنچه واقعاً هست، تلقی می كند.
شخصیت خود شیفته (Narcissistic)
كسانی كه دارای این شخصیت اند مردمانی بسیار خودخواه هستند و توجه خاصی به خود دارند. بر پیشرفت استعداد های خود اغراق می كنند. و نسبت به دیگران بسیار حسود هستند. برای خود ارج و اعتبار فراوانی قائل اند. خود را بهترین فرد می دانند و اجازه ابراز وجود به كسی نمی دهند و بالاترین حد ناسازگاری را با محیط دارند. كسانی كه به اختلال شخصیت خودشیفتگی دچارند نیاز به تحسین و تمجید دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته معتقدند كه برتر، استثنایی یا بی همتا هستند و از دیگران نیز انتظار دارند با آنها به همین صورت برخورد كنند، عزت نفس آنها تقریباً به طور ثابتی شكننده است. با خیالپردازی های مربوط به موفقیت نامحدود، قدرت، زیركی، زیبایی و با عشق ایده ال اشتغال ذهنی دارند. خودشیفته ها فاقد درك همدلانه هستند و نمی توانند بفهمند كه دیگران چه احساسی دارند كنار آمدن با یك شخصیت خودشیفته بسیار دشوار است . اینها معمولاً دوستانشان را از دست می دهند . آنها بسیار مغرورند، هیچگاه در صف نمی ایستند و رعایت نوبت نمی كنند و از دیگران توقعات بسیار نا به جا و خود خواهانه دارند.
گروهی كه دارای این شخصیت اند، بسیار محافظه كارند، با هیچ موقعیتی مقابله نمی كنند، سعی می كنند از هر موضوع مشكوكی فاصله بگیرند، ترسو هستند، از رویارویی با مردم و یا از یك استرس فرار می كنند. در زندگی خود حاضر به هیچ ریسكی نیستند، یك زندگی ثابت و محتاطانه و دور از هر مخاطره را انتخاب می كنند. شخص مبتلا به اختلال شخصیتی اجتنابی، در شرایط دشواری به سر می برد. از یك سو خواهان مراوده با دیگران است و از سوی دیگر نمی تواند به راحتی با آنها ارتباط برقرار كند.
"DSM-IV( جدول تشخیصی آماری بیماری های روانی ) "، شخصیت اجتنابی را با خصوصیات زیر توصیف می كند:
1) از فعالیت های شغلی كه مستلزم ارتباط میان فردی است، به علت ترس از انتقاد، عدم تأیید یا طرد ، اجتناب می كند.
2) مایل نیست با دیگران در ارتباط باشد، مگر مطمئن شود كه مورد محبت قرار می گیرد.
3) در روابط صمیمانه به علت ترس از شرمساری یا مسخره شدن محدودیت نشان می دهد.
4) به علت احساس بی كفایتی، در موقعیت های بین فردی جدید، كمرو است.
5) از لحاظ اجتماعی خود را نالایق ، و از لحاظ شخصی خود را فاقد جاذبه می پندارد.
6) به طور غیرعادی نسبت به خطر كردن های شخصی و یا درگیر شدن در فعالیت های جدید بی میل است، زیرا ممكن است موجب دستپاچگی هم شود.
7) نسبت به مورد انتقاد قرار گرفتن یا طرد شدن در موقعیت های اجتماعی، اشتغال ذهنی دارد.
از آنجایی كه " اجتنابی ها"، خود را از دیگران كنار می كشند اگر در زمره افراد خانواده و بستگان نزدیك آنها نباشید، بعید است بتوانید با آنها كنار بیایید، راه كنار آمدن با آنها به رسمیت شناختن حقیقت اضطراب و حساسیت شخص " اجتنابی" نسبت به انتقاد است.
شخصیت وابستهDependent Personality))
این اشخاص خود را ضعیف ، تهی و حقیر می پندارند و اعتماد به نفسشان بسیار پایین است. خود را صاحب رأی نمی دانند. برای كسب محبت و حمایت دیگران به اقدام های افراطی دست می زنند. این گونه افراد چون از قطع حمایت یا تأیید می ترسند، اغلب در ابراز مخالفت با سایر افراد، به ویژه كسانی كه به آنها وابسته هستند، مشكل دارند.DSMIV ملاك های تشخیصی شخصیت وابسته را اینگونه توصیف می كند
1- نیاز فراگیر و مفرط به حمایت شدن كه به رفتار سلطه پذیری، وابستگی و ترس از جدایی منجر می شود.
2- بدون راهنمایی و اطمینان بخشی مفرط دیگران در تصمیم گیری های روزمره دچار مشكل می شود.
3- نیاز دارد كه دیگران مسئولیت بیشتری در زمینه های مهم زندگی او بپذیرند.
4- برای كسب محبت و حمایت دیگران افراط می كند، تا جایی كه داوطلبِ انجام كارهایی می شود كه ناخوشایند هستند.
5- در مواقع تنهایی به دلیل ترس زیاد از ناتوانی برای مراقبت از خود احساس ناراحتی یا درماندگی می كند.
6 - در زمانی كه یك رابطه صمیمانه قطع می شود مُصرانه برای ایجاد رابطه دیگران به عنوان منبع مراقبت و حمایت به جستجو می پردازد.
برای كنار آمدن با وابسته ها، به جای تصمیم گیری برای آنها، به آنها كمك كنید تا برای خود تصمیم بگیرند. صمیمانه از آنها بخواهید كه برای راضی كردن دیگران، صداقت بیش از اندازه به خرج ندهند . به خاطر داشته باشید كه بهره برداری نكردن از اشخاص منفعل دشوار است و آنها را تشویق كنید كه به روان درمانگر مراجعه كنند.
این اشخاص بسیار دقیق و مرتب و خوش قول و در عین حال بداخلاق اند. زندگی با چنین مردمی بسیار سخت است. شما هزار لطیفه می گویید آنها نمی خندند. هیچ تلاشی را در راستای زیبا سازی زندگی نمی پسندند. زندگی را در یك قالب خشك ریاضی می بینند و هر كاری را در ساعت خاصی انجام می دهند. كارهایشان را رأس ساعت خاصی شروع می كنند و در ساعت خاصی هم پایان می دهند. اینها معمولاً موفق اند. دائماً كارهایشان را بررسی می كنند احتیاط بیش از حد دارند. در مقابل این گروه شخصیتی، مردم بی قید قرار دارند.
در "DSMIV( جدول تشخیصی آماری بیماری روانی ) " ویژگی های زیر را برای شخصیت وسواسی توصیف كرده اند.
1) اشتغال ذهنی نسبت به جزئیات، قواعد، فهرست ها، نظم ها، سازماندهی یا برنامه ها تا اندازه ای كه هدف اصلی فعالیت گم می شود.
2) كمال گرایی آنها مانع از تكمیل كارهایشان می شود.
3) شیفتگی شدید به كار و تولید تا اندازه ای كه فعالیت های تفریحی و دوستی ها نادیده گرفته می شوند.
4) وظیفه شناسی افراطی، دقت زیاد و انعطاف ناپذیری در مورد مسائل اخلاقی و ارزشی كه با هویت فرهنگی یا مذهبی تبیین نمی شود.
5) ناتوانی در دور انداختن اشیاء كهنه و حتی بی ارزش.
6) اكراه در واگذاری تكالیف به دیگران یا همكاری با دیگران مگر این كه دیگران روش وی را در انجام كارها به طور كامل قبول كنند.
7) ناخن خشكی نسبت به خود و دیگران.
8) انعطاف ناپذیری و سرسختی.
برای كنار آمدن با اختلال شخصیت وسواسی جدی ( Obsessive-Compulsive) باید تلاش كنید و آنها را به روان درمانگرها ارجاع دهید. اما فراموش نكنید كه او در باورها و دیدگاهای خود مقاوم است و تغییر كردن برای وی حكم یك فاجعه را دارد. با رعایت آنچه درDSMIV آمده است " حتی وقتی شخصی مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری احساس می كند كه ممكن است، مصالحه به سود او تمام شود، ممكن است لجوجانه از تن دادن به این كار خودداری كند و آن را خلاف اصول بداند".
افسردگی یكی از اختلالات خلقی است كه در بعضی از افراد با ویژگی های زیر نمایانگر می شود.
شخص افسرده معمولاً گریان به نظر می رسد، علائقش نسبت به تمام فعالیت ها رو به كاهش می رود. احساس پوچی، بی ارزشی و گناه می كند، انرژی اش را از دست می دهد و همیشه احساس خستگی دارد. معمولاً وزنش به طور قابل ملاحظه ای كاهش می یابد، خوابش مختل می گردد و دچار بی خوابی یا پرخوابی همه روزه می شود. اگر افسردگی شدید باشد افكار خودكشی نیز دارد. افسرده ها نسبت به همه چیز بدبین هستند. نگرش منفی دارند. دارای كندی روانی حركتی اند، شعرها و سرودهایشان غم انگیز و مملو از سوز و آه و فغان است. دائماً خود را سرزنش می كنند و از زندگی شان راضی نیستند. زندگی با افراد افسرده بسیار سخت و پرتنش است.
ویژگی های افراد خود شكوفا (Self- actualized)
افراد خود شكوفا پدیده های تازه غیر مجرد و حقیقی را از پدیده های عمومی، مجرد و عنوان بندی شده تمیز می دهند، علت ظاهراً این است كه آنها بیشتر در دنیای واقعی و در طبیعت زندگی می كنند تا در انبوهی از مفاهیم، افكار انتزاعی، انتظارها، باورها و كلیشه هایی كه اكثر مردم آنها را با دنیای واقعی اشتباه می گیرند؛ بنابراین آنها آمادگی بیشتری برای درك واقعیت دارند.
یكی از بهترین و سالمترین انواع مختلف تیپ های شخصیتی، افرادِ خود شكوفا هستند، لذا در زیر به طور مشروح به معرفی این تیپ شخصیتی می پردازیم.
برای افراد سالم امكان پذیر است كه خود و فطرتشان را بدون آزردگی یا شكوه و شكایت و حتی بدون تفكر زیاد درباره موضوع بپذیرند. آنها می توانند كاستی ها، و گناهان، صفت ها و شرارت های فطرت آدمی را بپذیرند، كسی از خیس بودن آب و سبزی درختان شكایت نمی كند. همانگونه كه كودك با چشم های باز، عاری از هرگونه انتقاد، بی توقع و معصوم به جهان می نگرد، یك فرد خود شكوفا نیز گرایش دارد كه به همان ترتیب به طبیعت بشری خود و دیگران بنگرد.آنها همه حالات خود را می پذیرند.در این افراد حالت دفاعی، ظاهر سازی، نقش بازی كردن یا ... وجود ندارد آنها نسبت به اعمال تصنعی دیگران، ریا و تزویر، نفاق و گستاخی بی رغبت هستند.
آنچه افراد سالم از آن می رنجند عبارت اند از :
1) معایب قابل بهبود مانند كاهلی، بی فكری، بدخلقی، رنجاندن دیگران
2) تعصب ، رشك و حسد
3) عادت ها، كه هر چند نسبتاً مستقل از ساختار منشی هستند در عین حال می توانند قوی باشند.
4) كاستی های نوع بشر.
خودانگیختگی، سادگی، طبیعی بودن
همه افراد خود شكوفا را می توان در رفتار و در زندگی درونی و افكار ، خودانگیخته توصیف كرد. سادگی و حفظ حالات طبیعی ویژگی رفتار آنهاست.
افراد خود شكوفا، عمیقاً به مسائل خارج از خودشان توجه دارند. در اصطلاح جاری ، آنها بیشتر مسئله مدار هستند تا خود مدار. آنها عموماً برای خودشان مشكل به شمار نمی آیند و در كل توجه زیادی به خودشان ندارند. این افراد معمولاً دارای رسالتی در زندگی هستند و وظیفه ای برای انجام دادن دارند و این الزاماً كاری نیست كه آنها برای خودشان ترجیح دهند یا انتخاب كنند، بلكه كاری است كه معمولاً نسبت به آن احساس مسئولیت می كنند. مسائل را از افق می نگرند و آنقدر به درختان نزدیك نمی شوند كه دیگر جنگل را نبینند.
خود مختاری، استقلال فرهنگ و محیط، اراده
یكی از ویژگی های افراد خود شكوفا استقلال نسبی آنان از محیط طبیعی و اجتماعی است. این عدم وابستگی به محیط به معنای استواری نسبی در برابر فشارها، ضربه ها، محرومیت ها و ناكامی ها و نظایر آن است. این افراد می توانند در كوران اوضاعی كه شاید افرادی را حتی به خودكشی می كشاند آرامش نسبی خود را حفظ كنند. آنها برای پیشرفت خودشان و رشد مداوم به توانایی های بالقوه و منابع پنهانی خودشان متكی هستند. افراد دارای كمبود انگیزش باید افراد دیگری را در كنار خود داشته باشند چون اكثر رضامندی های نیاز اساسی آنها ( محبت، ایمنی، احترام، حیثیت و تعلق) می تواند تنها از طریق سایر انسانها حاصل آید. اما افراد خود شكوفا به حد كافی قوی شده اند كه بی نیاز از تأیید سایر افراد یا حتی محبت آنها باشند. ( برعكس افراد مهر طلب)
افراد خود شكوفا این توانایی شگفت آور را دارند كه بارها و بارها به گونه ای تازه، در كمال صداقت، خوبی های اساسی زندگی را با احترام، لذت، شگفتی و حتی با شعف تحسین كنند. هر چند كه این تجربیات در نظر دیگران می تواند بی رنگ شده باشد این همان چیزی است كه " ویلسون "، آن را تازگی نام نهاده است. لذا برای چنین فردی هر غروب آفتابی می تواند به زیبایی اولین غروب باشد و هر گلی بعد از یك میلیون گل ، دوست داشتنی باشد و هزارمین نوزاد به اندازه اولین نوزادی كه دیده است برایش مخلوقی خارق العاده به شمار رود. او سی سال پس از ازدواج هنوز از بخت خودش راضی است، و زیبایی همسرش هنگامی كه شصت ساله است مایه حیرت او می شود. برای چنین افرادی حتی امورلحظه به لحظه روزانه و عادی زندگی می تواند شور انگیز و مهیج باشد. از طبیعت ، از كودك از موسیقی، از معماری، از هر چیز لذت می برد. مزلو می گوید پس از مطالعه در مورد گلایه های پست، گلایه های عالی و گلایه های ماورایی همگی نشانگر این هستند كه اگر می توانستیم مواهبمان را چنان به شمار آوریم كه افراد خود شكوفا می توانند و اگر می توانستیم احساس خرسندی مداوم داشته باشیم، این مواهب را در خود حفظ كنیم و قدر این احساس را بدانیم ، آنگاه زندگی می توانست پیشرفت بسیار وسیعی داشته باشد.
این واژه از " آدلر" است. آنها علیرغم خشم، ناشكیبایی و یا بیزاری اتفاقی، دارای احساس همسانی، همدردی و عطوفت عمیقی نسبت به انسانها می باشند ، به همین دلیل تمایل واقعی برای كمك به نژاد بشر را دارند چنانچه گویی همگی اعضای یك خانواده هستند ؛ مانند احساس فرد نسبت به برادرانش، كه حتی اگر گاهی پلید هم باشند به طور كلی توأم با عطوفت خواهد بود. با این وجود آنها را آسانتر از غریبه ها می توان عفو كرد. اگر دیدگاه انسان به حد كافی كلی نباشد، و بستر ذهن به حد كافی گسترده نباشد آنگاه انسان نمی تواند این احساس همسانی با نوع بشر را در یابد.
افراد خود شكوفا، دارای روابط بین فردی عمیق تری از دیگر بزرگسالان می باشند. آنها قادر به همجوشی بیشتر، عشق وسیع تر و همسانی كاملترند، و قادرند بیش از آنچه كه سایر مردم تصورش را می كنند مرزهای شخصی را از میان بردارند، به هر حال ویژگی های معین و خاصی از این روابط در بین آنها وجود دارد. اعضای دیگر این روابط نیز احتمالاً از افراد عادی سالم تر و به خودشكوفایی نزدیكتر هستند. یكی از پیامدهای این پدیده و نیز پدیده های خاص دیگر این است كه افراد خودشكوفا روابط بسیار عمیق را با افراد معدودی دارا می باشند. حلقه دوستان آنها تقریباً كوچك است، تعداد كسانی را كه آنها عمیقاً دوست می دارند، اندكند. دلیل آن هم این است كه نزدیك بودن زیاد به یك نفر و درك عمیق نیازمند زمان است و به قول یكی از آنها من وقت آن را ندارم كه دوستان زیادی داشته باشم". ارادت داشتن موضوع لحظه ای نیست. این افراد تمایل دارند نسبت به همه كس مهربان باشند یا لااقل بردبار. علاقه بسیار به كودكان دارند. غمخوار نوع بشرند ( یكی از سؤالاتی كه در بهداشت روانی می شود این است كه شما چقدر مردم را دوست دارید و مردم چقدر شما را دوست دارند) در عین حال از كسانی كه سزاواریش را دارند خصوصاً از ریا كاران و متظاهران با خشونت سخن می گویند شاید به این دلیل كه 1) مستحق هستند 2) این رفتار به صلاح فردی است كه مورد حمله قرار می گیرد.
برای همه احترام قائلند. آنها این توانایی را دارند كه از هر كسی كه چیزی برای یاد دادن به آنها دارد بدون توجه به هر ویژگی دیگری كه این شخص ممكن است داشته باشد، بتواند چیزی فرا گیرند و در این ارتباط مدعی هیچ گونه حرمت ظاهری یا منزلت یا اعتبار سنی و شغلی نیستند. همه آنها كاملاً آگاهند كه در مقایسه با آنچه كه می توان داشت و آنچه كه دیگران می دانند، اندك می دانند و به همین دلیل آمادگی دارند كه بتوانند از همه كس چیز بیاموزند.
افراد خود شكوفا، قویاً پایبند اخلاقند. دارای استانداردهای اخلاقی معینی هستند. چنان رفتار می كنند كه گویی وسایل و اهداف برای آنها موضوعی قابل تمیز است. به طور كلی توجه آنها بیشتر به اهداف متمركز است تا به وسایل ، و وسایل به طور قطع كاملاً تابع این اهداف هستند. كار را به خاطر نفس عمل انجام می دهند.
آنها معمولاً شوخ طبعند، شوخ طبعی آنها از نوع معمولی نیست، آنچه در نظر افراد عادی مضحك است در نظر آنها مضحك نیست. از این رو مزاح خصمانه ( با رنجاندن دیگران مردم را به خنده وا داشتن) مزاح برتری طلبانه ( به حقارت كس دیگر خندیدن) یا مزاح خارج از نزاكت آنها را نمی خنداند. اختصاصاً آنچه را كه آنها مزاح می دانند پیوستگی نزدیكتری با فلسفه دارد تا با هر چیز دیگر. می توان گفت نسبت به بقیه كمتر بذله گویند.
این ویژگی كلی در همه آنها وجود دارد و هیچ استثنایی در آن نیست. هریك از آنها به طریقی نوع خاصی از خلاقیت یا قوه ابتكار را كه ویژگی معینی دارد، از خود نشان می دهند. در بعضی از آنها خلاقیت به صورت معمولی یعنی تألیف كتاب، ساختن آهنگ یا تولید اشیای هنری ظاهر نمی شود، بلكه تا حدودی می تواند بسیار متواضعانه تر باشد، چنان است كه گویی این نوع خاص از خلاقیت كه تجلی شخصیت سالم است به دنیای خارج فرافكنده می شود یا در هر نوع فعالیتی كه فرد به آن مشغول است، تأثیر می گذارد. بنابراین ، كفاش و نجار خلاق هم می تواند وجود داشته باشد.
افراد خود شكوفا افرادی كاملاً سازش یافته نیستند، آنها به طرق مختلف با فرهنگ كنار می آیند، اما در مورد همه آنان می توان به یك مفهوم عمیق و معنی دار گفت كه در برابر فرهنگ پذیری مقاومت می كنند و از فرهنگی كه در آن غوطه ور شده اند نوعی جدایی درونی احساس می كنند. در مجموع رابطه افراد سالم با فرهنگ خود كه از سلامت كمتری برخوردار است، رابطه پیچیده ای است كه از آن می توان لااقل اجزای زیر را استنتاج كرد:
1) در فرهنگ ما همه این افراد در مورد انتخاب لباس، زبان، غذا و شیوه انجام كارها به نحو مطلوبی قرار دادهای ظاهری را رعایت می كنند و در عین حال افرادی سنتی نیستند و به یقین پیرو مد و شیك پوشی نمی باشند.
2) به سختی می توان این افراد را به مفهوم گرایش های نوجوانی، تند مزاج، افرادی آشوبگر نامید. آنها از خود هیچ گونه بی تابی فعالانه یا نارضایتی لحظه به لحظه مزمن و مداوم نسبت به فرهنگ و یا مشغله ذهنی در جهت تغییر سریع آن نشان نمی دهند گرچه به اندازه كافی از بی عدالتی به خشم می آیند.
3) احساس درونی كناره گیری از فرهنگ الزاماً آگاهانه نیست، اما همه آنها این احساس را از خود نشان می دهند.
كیفیت كناره گیری و نیاز به خلوت و تنهایی
آنها می توانند بدون زیان رساندن به خودشان و بدون ناراحتی منزوی باشند، به علاوه آنها خلوت و انزوا را بیشتر از افراد معمولی دوست دارند. اغلب برای آنها امكان پذیر است كه دور از صحنه نزاع باشند و از آنچه كه موجب آشفتگی دیگران می شود خود را آسوده و آرام نگهدارند. برای آنها آسان است كه محتاط و كناره گیر و نیز آرام و متین باشند؛ بدین ترتیب این امكان نیز برایشان وجود دارد كه بتوانند بدشانسی های شخصی خود را بدون واكنش خشونت آمیز، چنانكه افراد عادی نشان می دهند، بپذیرند. به نظر می رسد كه آنها قادرند شأن و مرتبه خود را حتی در شرایط نامطلوب حفظ كنند، شاید این امر از آنجا ناشی می شود كه آنها بیشتر مایلند به تعبیری كه خودشان از این وضعیت دارند اعتماد كنند تا به آنچه سایر مردم درباره آن احساس یا فكر می كنند. كناره جویی در افراد عادی با دردسرها و مشكلات خاصی همراه است كه به عنوان سردی، تكبر، نداشتن عاطفه ، غیر دوستانه بودن و حتی عداوت تعبیر می شود.
یكی از شرایط ازدواج موفق همسانی یا نزدیكی شخصیت ها به یكدیگر است. مسلم است كه یك فرد با شخصیت درون گرا ، با كسی كه شخصیت برون گرا دارد به زندگی خوشی نمی رسد . یكی به گوشه انزوا علاقه دارد كه داستان بنویسد یا بخواند و یا نقاشی كند، دیگری رابطه با مردم را می پسندد، سفره ای گسترده دارد و محیط شلوغ را می پسندد. عقیده ما بر این است كه درون گرایان نباید با برون گرایان ازدواج كنند آمار نشان می دهد كه چنین همسرانی به مدت یك تا دو سال روابط خوبی دارند، از یكدیگر چیزهایی یاد می گیرند و این اكتشاف تا مدتی برخوی طبیعی یكی از آن دو سرپوش می گذارد. مثلاً آنكه برون گرا است، كمی ساكت می شود، اما زندگی طولانی مدت این زوج ، با سازش همراه نخواهد بود.
برخی مردم معتقدند كه اگر یك نفر غمگین و ساكت، همسری شاد و خندان داشته باشد، خوب است. اما سؤال این است كه به كدام بها این ازدواج دوام می آورد، آنكه شاد و خندان است همنشین خود را می طلبد. او پس از زمانی كوتاه از یك نفر ساكت خسته می شود و آنكه ساكت است از پُرگویی و شادمانی همنشین به آزردگی می رسد. بنابراین در ازدواج باید به سنخیت شخصیت ها باهم اندیشید به طور اعم زوجین باید در صفات شخصیتی قدری به هم شبیه باشند.
منبع: روان شناسی زن و مرد- تالیف زهره رئیسی
گردآوری: زهره پری نوش