چرا کودکان دروغ می گویند؟
گاهی ممکن است متوجه دروغ فرزندتان در صحبت هایش شوید و همین مسئله شما را خشمگین و متاسف کند و این پرسش به وجود می آید که چرا کودک به شما دروغ گفته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
يکشنبه 1399/08/25 ساعت 13:16
پدر و مادر بیشتر از اینکه نگران جنبههای انسانی، اخلاقی و ارزشی باشند، از دردسرها و آسیبهایی می ترسند که احتمال میدهند در اثر دروغگویی و پنهان کاری برسر فرزندشان بیاید. چون زمانی که فرزند بزرگ می وشد و خارج از خانه می روید ، آنها دیگر نمی توانند مانند قبل آنطور که باید و شاید از فرزندشان حمایت و مراقبت کنند.به همین خاطر آنها احساس خطر میکنند، زیرا نمیتوانند بر فرزندشان نظارت داشته باشند و آنها را به روش خودشان مدیریت و کنترل کنند.
دلایل دروغگویی در کودکان
دروغ گویی کودکان ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد.شاید پدر و مادر از دروغی که فرزندشان می گوید عصبانی شوند، اما این حرکات بخشی از مراحل رشدی کودکان است. در واقع کودک در سالهای 2 تا 4 سالگی نمی توانند واقعیت و خیال را تشخیص دهند ، آنها رفتارهایی را که باعث شادی پدر و مادرشان شوند را انجام میدهند.
از نظر کودکان هرچه خانواده را خوشحال کند، خوب و هر حرکتی که آنها را ناراحت و عصبانی کند، بد است. در حقیقت دروغگویی در سنین مختلف تعبیرهای متفاوتی دارد؛ به همین خاطر نباید کودکان زیر سال را بگوییم دروغ گو و به کار بردن این لفظ برای آنها درست نیست.
گاهی کودک از ترس اینکه مبادا به خاطر کار اشتباهی که انجام داده تنبیه شود، مجبور می شود که دروغ بگوید. ريشهي بيشتر دروغها بهدليل احساس ناامني و وحشت از مجازات و تنبيه است، بنابراين، اگر كودك بهخاطر راستگويي، دربارهي اتفاقي ناخوشايند يا ناشايست، از سوي مادر و پدر و يا بزرگترها تنبيه نشود، به دروغگفتن پناه نميآورد.
پدر و مادر باید فرق بین واقعیت و خیال را برای کودکان بگویند و برای اینکه این رفتار تبدیل به یک عادت نشود ؛باید قبل از هرکاری ریشهی دروغگویی یا پنهانکاری را پیدا کنند.
در ميان كودكان كمسنوسالتر، دروغگويي معنايي مشابه آنچه بزرگترها ميشناسند، ندارد بلكه بيشتر جنبهي خيالبافي دارد. بنابراين، قصد آنان هرگز فريب دادن ديگران نيست.
در ادامه برخی از دلایل دروغ گویی کودکان را بیان می کنیم:
ترس از تنبیه شدن: گاهی کودک از ترس اینکه مبادا به خاطر کار اشتباهی که انجام داده تنبیه شود، مجبور می شود که دروغ بگوید. ريشهي بيشتر دروغها بهدليل احساس ناامني و وحشت از مجازات و تنبيه است، بنابراين، اگر كودك بهخاطر راستگويي، دربارهي اتفاقي ناخوشايند يا ناشايست، از سوي مادر و پدر و يا بزرگترها تنبيه نشود، به دروغگفتن پناه نميآورد.
تحت فشار قرار گرفتن از سوی والدین: در برخی مواقع کودک از سوی پد رو مادرش تحت فشار قرار می گیرد تا جزئيات دقيق يك ماجرا را برای آنها بگوید و اين تحت فشار قراردادن، كودكان را وادار به گفتن دروغ ميكند و از اينجا كودكان، دروغگويي را ياد ميگيرند.
احساس نیاز برای به دست آوردن چیزی: گاهی کودک برای اینکه چیزی را به دست آورد و به خواسته ی خود برسد ،مجبور می شود که دروغ بگوید.
وفاداری و دفاع از خانواده:گاهی هم کودک برای دفاع از خانواده و وفاداری نسبت به اعضای خانواده ممکن است دروغ بگوید.
الگوبرداری از دیگران: یکی دیگر از دلایل دروغ گویی کودکان این است که از اطرافیان خود الگو برداری می کند. ممکن است اطرافیان او در بعضی مواقع دروغ بگویند و با دروغ گویی کار خود را پیش ببرند و همین باعث شود که کودک هم این رفتار آنها را ببیند و در نتیجه به دروغ گویی روی آورد.
دروغ شنیدن از والدین: یکی دیگر از دلایل دروغ گویی کودکان، دروغ شنیدن از پدر و مادر خود است. کودک وقتی ببیند که پدر و مادرش به راحتی دروغ می گویند ، او هم این رفتار زشت را برای دستیابی به اهدافش انجام می دهد.
نیاز به جلب توجه دیگران: گاهی کودک دروغ می گوید تا توجه دیگران را به خود جلب کند. او نیاز دارد توجه دیگران را به سمت خود جلب کند. زمانی كه كودك، توجه مثبت افراد دیگر مانند همسنوسالان و بهخصوص مادر و پدر خود را دريافت نمیكند، با دروغگويی و بزرگ جلوهدادن خود، سعی می کند توجه آنها را به سوی خود جلب کند. فراموش نكنيد كه برای کودکان، گرفتن و جلب توجه مادر و پدر و بزرگترها حتی از نوع منفی آن، بهتر از فقدان هرگونه توجهی است
نیاز به مورد قبول واقع شدن: یکی دیگر از دلایل دروغ گویی کودکان این است که دوست دارد مورد قبول دیگران قرار گیرد و همین دلیل باعث دروغ گفتن او می شود.
انواع دروغ:
دروغ گویی کودکان انواع مختلفی دارد. در ادامه برخی از آنها را بیان می کنیم:
دروغ مصلحتي
قطعا با لفظ دروغ مصلحتی آشنایی دارید. كودكان، اين نوع دروغگويي را به حساب خودشان براي مراقبت از دوستي كه در يك وضعيت مشكل قراردارد و تحت فشار است، بيان ميكنند.
دروغهای خيالبافانه
گاهی دروغ های کودکان از روی خیال بافی است. اين نوع دروغگويی، مخصوص كودكان كمسنوسالتر و خيالپرداز است. اين نوع خيالبافیها و غيرواقعی بودن آنها را هرگز نبايد به روی آنان آورد وبهجای هرگونه توجه و تمركز، بايد از كنار آنان گذشت.
دروغ مبهم
زمانی که کودک نتواند احساسها و فکرهای خود را بروز دهد ،با سرهمبندی و بههم چسباندن جملههايی، سعی می کند احساسات خود را بیان کند، در صورتی که بزرگتر ها فکر می کنند که او دروغ می گوید.
دروغ بازی
اين نوع دروغ، شبيه دروغهای خيالبافانه است كه با آن، كودكان سعی می کنند ديگران حوادث تخيلی يا بازیهای آنها را باور كنند.
دروغ انتقامجويانه
این نوع دروغ ناشی از خشم و نفرت کودک است.
دروغ خودخواهانه
اين دروغ، حساب شده است وکودک برای اینکه ديگران را فریب دهد ، دروغ می گوید و بهطور معمول براي بهدست آوردن يكچيز يا وضعيت مطلوب از سوي كودك، مشاهده ميشود.
دروغ عادت شده
این نوع دروغ ها به دلیل نتیجه هایی که از دروغ های قبلی گرفته است، به وجود می آید و در واقع بهعنوان يك الگوي رفتاري در دسترس اوست و برايش كاركرد داشته است.
دروغ ساختگی
اين نوع دروغ، بيشتر وقتها از ترس تنبيه، تهديد و توهين مادر و پدر و يا مربيان و بزرگترها صورتميگيرد.
بیشتر بخوانید
دلایل گریه های نوزاد و روش آرام کردن اوتوصیههایی برای نگهداری از سالمندانوظایف مرد و زن در زندگی مشترک
چگونه می توان با کودکان دروغگو برخورد کنید؟
همانطور که گفتیم درست نیست که برای کودکان زیر 6 یا 7 سال لفظ دروغگو را به کار ببرید،چون کودکان در این سنین بیشتر خیال بافی می کنند تا دروغ گویی. پدر و مادر باید به کودک کمک کنند تا افکار خیالی و واقعیت را از هم تشخیص دهند.
در ادامه نحوه برخورد با دروغگویی کودکان را بیان می کنیم:
متعادل کردن انتظارات خود از کودک:
یکی از راه های برخورد با دروغگویی کودکان این است که تکالیف سنگین به او ندهید و متناسب با قدرت و توانایی کودک انتظارات خود را متعادل کنید. با این کار کم کم دروغگویی او درمان میشود. خیلی از والدین متوجه این موضوع نیستند ، چون کودک از ناراحتی و رنجش والدین و اینکه او را تنبل بشناسند میترسد. وقتی نمیتواند کاری فراتر از توانش انجام دهد، برای حفظ موقعیتش مجبور می شود که به دروغ پناه ببرد و دروغ می گوید . اگر احساس میکنید توانایی کودک بسیار کمتر از حد معمول است، به یک متخصص مراجعه کنید.
انتخاب تنبیهی متناسب:
گاهی خود والدین باعث دروغ گفتن کودک میشوند و او را برای این کار تحریک می کنند. در واقع وقتی کودک خراب کاری میکند، آنها واکنشهای تند و هیجانی نشان می دهند و داد و فریاد میکنند. پس کودک برای دفاع از خود و ترس از عصبانیت مادر دروغ میگوید. برای اشتباهات کوچک، کودکتان را به سختی تنبیه نکنید. با کمی اخم و با ملایمت به او بگویید "چون فلان چیز را شکستی از دستت ناراحت و عصبیم"، سپس تنبیه کوچکی متناسب با آن کار اشتباه در نظر بگیرید.
زمانی که کودک دروغ میگوید ، پدر و مادر نباید با او بحث کنند و سوالات پی در پی از او بپرسند. باید به او اطمینان دهند که اگر راستش را بگوید، مشکلی برایش پیش نمیآید چون دروغگویی جریمه اش را دو برابر میکند و حتما به این حرفتان عمل کنید. هرگاه دروغ گفت علاوه بر تنبیه کار اشتباه، برای دروغ گفتنش هم تنبیهی جدا در نظر بگیرید مثلا او را یک روز از دیدن برنامه مورد علاقه اش محروم کنید.
گاهی خود والدین باعث دروغ گفتن کودک میشوند و او را برای این کار تحریک می کنند. در واقع وقتی کودک خراب کاری میکند، آنها واکنشهای تند و هیجانی نشان می دهند و داد و فریاد میکنند. پس کودک برای دفاع از خود و ترس از عصبانیت مادر دروغ میگوید.
برخی با تحقیر کودک به دورغ های او دامن می زنند:
احساس تحقیر در کودک به شکل گیری شخصیتش ضربه وارد میکند و به همین خاطر برای جلب توجه دروغهای بزرگ میگوید. کودکی که در خانواده مورد تحقیر و اهانت قرار می گیرد ؛ با راست گویی و بیان حقیقت نمیتواند افکار دیگران را به خود جلب کند. مثلا با وحشت و اضطراب ساختگی فریاد میزند "مغازه پدرم آتش گرفت". وقتی اعضای خانواده با نگرانی و وحشت به سمت محل حادثه میدوند کودک دروغگو لذت میبرد که والدین خود را مسخره کرده و اهانتهای آنها را تلافی کرده است. این مساله حتی ممکن است منجر به اختلالات رفتاری در کودک شود.
والدین باید بدانند حتی در چنین مواقعی هم به کودک خود دروغگو نگویند و در پیش اطرافیان او را تحقیر نکنند و او را با همسالانش مقایسه نکنند.
الگو بودن برای کودک
یکی دیگر از راه های برخورد با دروغگویی کودک این است که الگوی خوبی برای آنها باشید. کودکان میبینند، ضبط میکنند، تقلید میکنند و یاد میگیرند. دروغ گویی کودک میتواند الگوبرداری از رفتار والدین خود باشد. پس اگر میخواهید فرزندتان دروغ نگوید، شماهم در هر شرایطی صداقت داشته باشید و با صداقت خود ، الگوی خوبی برای آنها باشید.
آموزش مفهوم واقعیت
پدر و مادر باید مفهوم واقعیت را برای کودک خود آموزش دهند .در واقع خیلی مواقع کودک واقعا قصد دروغ گفتن ندارد و حرفهایی که میزند بیشتر جنبه خیالپردازی و تصور دارد. در این زمان والدین باید بتوانند این موضوع را تشخیص دهند و مفهوم واقعیت، خیال و دروغ را به کودک آموزش دهند.
تشویق برای راستگویی آنها
یکی دیگر از مهم ترین راههای نحوه برخورد با کودکان دروغگو این است که به جای تنبیه کردن کودک بعد از دروغگویی، پس از راستگویی او را تشویق کنید. مثلا اگر کودک وسیلهای را شکسته و به شما میگوید، از او به خاطر راستگوییاش تشکر کنید و بگویید که این برایتان خیلی اهمیت دارد. با این را میتوانید راستگویی را در وجود کودک نهادینه کنید.
سخن آخر:
متأسفانه بیشتر والدین دروغ گفتن را یک مسئله کاملا غیراخلاقی می دانند و طوری به فرزندانشان نگاه میکنند که انگار تیشه به ریشه تمام اختیارات و تواناییهای آنها زدهاند یا با دروغگویی باعث خرابی و نابودی همهچیز شدهاند.
مادر و پدر باهوش، بايد كودك خود را نه با دعوا و مشاجره و تنبيه بلكه با بيان مثالهاي خندهدار و شاد، از عواقب نامطبوع دروغگويي آگاه كنند. کودک با هدايت و رهبري صحيح از سوي پدر و مادر، خود را از دروغگويي بينيازببیند.
بنابراين، اين عمل را بهعنوان يك الگوي رفتاري، بهكلي از دست خواهد داد چون راههاي بهتري براي جلب توجه خود و يا بيان و ابراز احساسها و عواطفش پيدا ميكند.و همچنین او كمكم ميآموزد و در خود، آن را تثبيت ميكند كه نه از ترس تنبيه و قانون و يا مجازات بلكه بهدليل كنترل از درون و وجدان فردياش، از دروغگفتن پرهيز كند.
دروغگویی ابتدا از یک مسئلهی ساده شروع و سپس به یک عادت رفتاری تبدیل میشود. چنانچه این رفتار به موقع درمان نشود، به یک بیماری روحی، روانی و عاطفی تبدیل خواهد شد. از نظر روانشناسی پیامدهای دروغگویی مشکلات زیادی را برای برقراری روابط اجتماعی افراد به وجود میآورد. این عمل زشت عامل اصلی تمام فسادها است. به همین خاطر باید مراقب نحوهی برخورد خود با فرزندانتان باشید.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت