چند قدم مانده به اوج؟

واكاوي «چشم شب روشن» به مناسبت يك سالگي برنامه. ضعف و قوت برنامه كجاست؟ در اين يك سال چقدر تغيير داشته و آيا مي تواند طيف خاكستري بيننده ها را جذب كند؟ چرا موفقيت «دو قدم مانده به صبح» براي اين تيم تكرار نشده؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
هفته پيش«چشم شب روشن» يك ساله شد. سال پيش كه برنامه كليد خورد امير قميشي تهيه كننده آن قول داد برنامه كم كم جان مي گيرد و برندي مي شود مثل «دو قدم مانده صبح». روندي كه برنامه در اين يك سال پشت سر گذاشته چشمگير است و نمي توان منكر آن شد. نتيجه اما چيزي نشد كه از اين تيم توقع مي رود. مي دانيم ضربه اول را از قياس با «دو قدم مانده به صبح» مي خورد اما همه اش اين نيست. خود «چشم شب روشن» به آستانه اي كه بايد نرسيده و تك مضراب هايش زود فراموش مي شود. حتما خود صاحبان برنامه متوجه شده اند كه با عبور از يك سالگي دست توي ساختار برده و متنوع ترش كرده اند. تلويزيون به برنامه اي از جنس «چشم شب روشن» نياز دارد ولي كيفيت نبايد فداي ضرورت و به تبع آن سرعت در توليد شود.


كارشناسان


براي تحليل «چشم شب روشن» از كارشناس ها شروع مي كنيم. نياز به يادآوري نيست كه برنامه هايي اين چنين، براي موفقيت، بيش از همه نيازمند مجري – كارشناس هاي توانمند دارد.«چشم شب روشن» به مرور در اين بخش تقويت شد و حالا از چهره هاي كاربلدي مثل رضا مهدوي، اكبر نبوي،مهرداد راياني مخصوص، مسعود فروتن، سيد علي كاشفي خوانساري و ياسر هدايتي استفاده مي كند كه هر كدام يك بحث را پيش مي برند.فلسفه،سينما،موسيقي،تئاتر، شعر و فرهنگ و خاطره موضوعات مورد بحث است. اما هنوز نتيجه به بار ننشتسه. وقتي يك برنامه نتيجه مي دهد كه اثرش را در رسانه ها و شبكه هاي اجتماعي ديد.مشكل از كجاست؟ كارشناسان؟ يا موضوعات؟ هيچ كدام. مشكل اول به ذائقه خود مردم برمي گردد كه حوصله بحث هاي تخصصي را ندارند. پس موضوعات بايد ساده تر و خوش آب و لعاب تر شود. بويژه آن كه مباحث تئوري زياد در تلويزيون مطرح است و بيننده اشباع شده.


آيتم ها


اشاره كرديم كه وقتي مباحث يك برنامه تئوري است و به شكل تخصصي مطرح مي شوند،بيننده زيادي با آن همراه نمي شود. در چنين شرايطي،علاوه بر نياز به ساده كردن مباحث و پيدا كردن دستور زبان تازه، برنامه نفس خورهاي بيشتري مي طلبد. از ابتداي راه اندازي، شاهد فيلم كوتاه در«چشم شب روشن» بوده ايم اما اين مقدار كفاف نمي دهد. حالا آيتم خبر افزوده شده ولي باز هم به تنوع برنامه كمك نمي كند. امير قميشي، تهيه كننده برنامه بخوبي متوجه اين ضعف شده و اخيرا گفته دنبال افزودن آيتم هايي تازه به«چشم شب روشن» است.حتما وجود آيتم هاي متنوع، ضرباهنگ برنامه را بالا مي برد ولي در كنار آن، سازندگان بايد به زباني تازه دست يابند كه مخاطب خاكستري را با برنامه همراه كنند.

مجري


محمد صالح علا هميشه خوب است.در«چشم شب روشن» اما شان كارشناسي را كنار گذاشته و مجري صرف است. چرايي اش را نمي دانيم اما مي دانيم حتي اگر به موضوعي اشراف نداشته پرسشگر خوبي است. صالح علا اين توانايي را در«دو قدم مانده به صبح»و برنامه هايي راديويي (نمونه متاخرش آب و تاب) اثبات كرده. با كساني وارد گپ و گفت شده كه حرفه اش با تخصص هاي صالح علا فاصله داشته اما نتيجه موفق بوده است. او در «چشم شب روشن» خيلي كم به مباحث ورود مي كند كه هر وقت نظر مي دهد بحث جذاب تر مي شود. با اين حال يكي از برگ برنده هاي برنامه همچنان خود اوست. سبك اجراي صالح علا به دل علاقمندانش مي نشيند؛ بويژه جايي كه داستان هاي كوتاه و شعر مي خواند. ادبيات گفتاري منحصر بفرد او و استفاده از واژگان متنوع اجرايش را ممتاز مي كند. به اين جمله نگاه كنيد:«نفسم از جاي گرم بلند مي شود چون جلوي شما هستم.»

دكور


هر چه گذشته دكور برنامه «چشم شب روشن» بهتر و چشم نوازتر شده. در روزهاي آغازين عيب هاي اساسي داشت و به مرور چيدمان دكور متانسب با برنامه شد ولي هنوز تا رسيدن به ايده آل فاصله هست. در همين مقدار مي توان دكور برنامه را قابل قبول دانست ؛ تنها عيب آن استفاده نور زرد آن است كه مي خواهد بر «شب» تاكيد كند ولي سردي برنامه را باعث شده. اگر مي گوييم دكور به نقطه ايده آل نرسيده،‌انتظاري است كه از چنين برنامه اي مي رود. وگرنه مي بينيم برنامه هاي زيادي كه روي آنتن هستند ولي معدوي از آن ها به دكور اهميت مي دهند. از قضا يكي از فاكتورهاي جذب طيف خاكستري بيننده ها،خوش رنگ و لعاب بودن ظاهر برنامه است.

زمان برنامه و يك فرامتن


«چشم شب روشن» گاهي كل برنامه را به يك موضوع اختصاص مي دهد و گاهي هم دو موضوع در برنامه مطرح مي شود و برنامه در دو پارت روي آنتن مي رود. شيوه دوم به ضربآهنگ برنامه كمك مي كند؛‌تازه همين مقدار هم به دليل جدي بودن غالب مسائل، برخي بيننده ها را پس مي زند. بنابراين مجبوريم به مبحث قبلي برگرديم كه «چشم شب روشن» براي فرار از ايستايي نيازمند آيتم و ميان برنامه هاي متنوع است كه هم به بحث استوديو كمك كنند و هم ضرباهنگ برنامه بالا برود. چنين برنامه هايي كه ذاتا آرام هستند و مسائل نظري در آن بدون چالش مطرح مي شود، گرفتار دام «كندي» و «خستگي» مي شوند. باز هم اين مساله را يادآور مي شويم كه برنامه هايي از جنس «چشم شب روشن» نياز تلويزيون است ولي نه با اين شيوه. و يك نكته فرامتن: «چشم شب روشن» براي ديده شدن بيشتر بايد از ابزارهاي رسانه اي استفاده اي بهينه كند.كانال تلگرامي برنامه و اينستاگرام آن دير به روز مي شود و نه خبري جديد در آن است و نه عكسی تازه.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت