با حرف نمی توان شیعه بود!
با حرف نمی توان شیعه بود!
«هیچ کس نباید تصور کند مى تواند از چنگال مرگ حتمى فرار کند، زیرا مرگ طلب کننده سریعى است، که نه آنها که بر جاى خود ایستاده اند از چنگال او رهایى مى یابند و نه آنها که فرار مى کنند مى توانند از دست او بگریزند!»
شهادت بهترین عطای الهی!
در فرهنگ اسلام شهادت به عنوان یکى از والاترین ارزشها، و شهیدان از بلند مرتبه ترین انسان ها هستند و مردان خدا همان گونه اند که امام علی علیه السلام توصیف می نماید که؛ «همواره آرزوى شهادت در سر مى پرورانند و از مرگ طبیعى در بستر بى زار بودند، و شـهادت را هزار بار از آن برتر مى دانستند، و حاضر بودند، ضربات زیادى بر پیکرشان وارد شود و شربت شهادت بنوشند ولى در بستر نمیرند، چرا که جان انسان بزرگترین هدیه الهى است و چه بهتر که این هدیه الهى نثار راه او شود، نه این که در بستر مرگ به هدر رود.»
در فضیلت شهادت، همین بس که پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله مشاهده کرد؛ کسى دعا مى کند که «خداوندا من بهترین چیزى که بندگانت از تو مى خواهند را از تو مى طلبم، پس بهترین عطایت را به من ارزانى دار».
پس به او فرمود : «هرگاه دعاى تو مستجاب شود در راه خدا شهید خواهى شد».
مرگ دو گونه است
مرگ دو گونه است؛ مرگ حتمى، و مرگ معلّق یا مشروط، آنچه قابل تغییر نیست مرگ حتمى است. ولى مرگهاى مشروط قابل تغییر است و مرگ هاى میدان نبرد ممکن است از مرگهاى حتمى نباشد.
امام علی علیه السلام، در نهج البلاغه تاکید می کند، که هیچ کس نمى تواند از چنگال مرگ فرار کند؛ و می فرماید: «هیچ کس نباید تصور کند مى تواند از چنگال مرگ حتمى فرار کند، زیرا مرگ طلب کننده سریعى است، که نه آنها که بر جاى خود ایستاده اند از چنگال او رهایى مى یابند و نه آنها که فرار مى کنند مى توانند از دست او بگریزند !»
«پس از آن همه جنگ ها و حوادث ناگوار، سوگند به خدا که علاقه پسر ابوطالب به مرگ، از انس طفل به پستان مادرش بیش تر است».
البته این سخن امام علیه السلام، تنها ناظر به مرگهاى حتمى است که خواه در میدان نبرد باشد یا غیر میدان نبرد، قابل اجتناب نیست، و سرانجام مرگ حتمى دامن هر انسانى را مى گیرد، پس براى چند روز زنده ماندن، نباید تن به ذلّت و تسلیم در برابر ظالمان داد.
مرگ در بستر یا شهادت؟!
امیرالمؤمنین علیه السلام، در نهج البلاغه تعبیرات شگفت انگیزی درعظمت مقام شهیدان و امر شهادت دارد؛ تا آن جا که حاضر است هزار ضربه شمشیر را به جان بخرد ولى در بستر، به مرگ طبیعى نمیرد؛
البتّه اگر انسان در بستر بمیرد و در مسیر طاعت حق باشد ـ از روایات اسلامى استفاده مى شود ـ که حکم شهادت را دارد و این همان چیزى است که در آخر عبارت، امام علیه السلام به آن اشاره کرده است.
ایشان می فرماید: «به یقین بهترین مرگ شهادت (در راه خدا) است، سوگند به آن کس که جان فرزند ابو طالب در دست اوست هزار ضربه شمشیر بر من آسانتر است تا مرگ در بستر، در غیر طاعت خدا».
نشاط شهادت
"نشاط شهادت" روحیه ای است که از صدر اسلام مشهود است و در رأس همه شهادت طلبان، امام علی علیه السلام قرار دارد.
اگر آن حضرت، شهادت را شیرین می داند، بدان روست که به «مرگ» ، نظر دیگری انداخته است و با آن انس عاشقانه و پیوند پرشور کودکانه دارد که فرمود: «پس از آن همه جنگ ها و حوادث ناگوار، سوگند به خدا که علاقه پسر ابوطالب به مرگ، از انس طفل به پستان مادرش بیش تر است».
«به یقین بهترین مرگ شهادت (در راه خدا) است، سوگند به آن کس که جان فرزند ابو طالب در دست اوست هزار ضربه شمشیر بر من آسانتر است تا مرگ در بستر، در غیر طاعت خدا».
آری! مولای متقیان، به امید شهادت زنده بود، و اگر این امید را از او می گرفتند، خیری در زندگی نمی دید.
حرف آخر
امروز دشمنان اسلام بیشترین وحشت را از فرهنگ شهادت و شهادت طلبى دارند؛ آنها توان مقابله به مثل، با فرهنگ شهادت را ندارند و سلاحى که بتوان از آن در برابر این فرهنگ دفاع کرد در خود نمى بینند.
ما به زبان، بسیار علی علی می گوئیم، اگر با حرف، کارها درست شود از ما شیعه تر در دنیا نیست، اما اگر تشیع حقیقتی باشد که هست و اگر تشیع به معنی علی مآبی و علی گونگی باشد؛ کار خیلی مشکل است. پس همچون مولایمان علی علیه السلام دعا می کنیم و: « از خدا، درجات شهیدان و زندگی سعادتمندان و هم نشینی با پیامبران را درخواست می کنیم ».منابع:
- نهج البلاغه؛ خطبه 123، خطبه 5، خطبه 23.
- مکارم شیرازی، شرح پیام امام امیر المومنین، ج 3، ص26.
- مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، صص 85-80(با تلخیص).
- مستدرک الوسائل، ج 11، ص 13، ح 21.