تبیان، دستیار زندگی
«شهادت» یگانه كمال مطلق است كه به طور قاطع همراه آدمى به جهان پس از مرگ مى آید، و لذا با اینكه تقاضاى مرگ از خدا از نظر متون اسلامى به شدت مورد نكوهش قرار گرفته ، تقاضاى «شهادت» از خدا یكى از دعاهائى است كه در متون مذهبى مكرر آمده است،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راز رستگاری «مدافعان حرم» چیست؟!

«شهادت» یگانه كمال مطلق است كه به طور قاطع همراه آدمى به جهان پس از مرگ مى آید، و لذا با اینكه تقاضاى مرگ از خدا از نظر متون اسلامى به شدت مورد نكوهش قرار گرفته، تقاضاى «شهادت» از خدا یكى از دعاهائى است كه در متون مذهبى مكرر آمده است.

فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
مدافع حرم

اولیای الهی نه تنها از مرگ نمی هراسند بلکه غیورانه در عرصه جهاد با تکفیری ها و ظالمان عالم پا می گذارند و به چیزی کمتر از شهادت راضی نیستند. در فرهنگ اسلام مجاهدین راه حق چه پیروز شوند و چه کشته شوند سربلندند و به رضوان خداوند نایل شده اند. حضرت علی علیه السلام فرمود: خدایا، ای پروردگار آسمان برافراشته... اگر ما را بر دشمنان پیروز گرداندی، از ستم و تجاوز دورمان دار و بر حق استوارمان گردان و اگر دشمنان بر ما پیروز شدند، شهادت را روزیمان فرما و از فتنه بازمان دار. فلسفه ى عشق مومنین را به «شهادت» در موضوعاتی مى توان خلاصه كرد:

شهادت رستگارى قطعى و كمال مطلق است

شاید مرحله اى از تكامل وجود نداشته باشد كه انسان با رسیدن به آن، به رستگارى و سعادت جاوید خود یقین پیدا كند، به جز مرحله «شهادت در راه خدا» كه سعادت جاوید انسان در این مرحله به طور قطعى تضمین شده است.

هیچ کدام از امامان شیعه و رهبران جامعه ى تشیع به مرگ طبیعى نمرده اند، و تمام آنها زیباترین مرگها، یعنی شهادت را انتخاب كرده اند.

«شهادت» یگانه كمال مطلق است كه به طور قاطع همراه آدمى به جهان پس از مرگ مى آید، و لذا با اینكه تقاضاى مرگ از خدا از نظر متون اسلامى به شدت مورد نكوهش قرار گرفته ، تقاضاى «شهادت» از خدا یكى از دعاهائى است كه در متون مذهبى مكرر آمده است، در دعائى كه پس از زیارت «جامعه ائمه المومنین» از ائمه علیهم السلام رسیده اینطور دارد. «و احینى یا رب سعیدا و توفنى شهیدا؛ خدایا مرا سعید زنده بدار و شهید بمیران».

شهادت بالاترین مرحله تكامل عملى

كمال مطلق بودن «شهادت» و رابطه ى مستقیم تكامل با جهاد و تلاش و سختى دیدن، سبب شده كه در متون اسلامى بزرگترین ستایشها از مقام «شهید» شود، و حتى «شهادت» به عنوان مهمترین اعمال، و بالاترین مراحل تكامل عملى معرفى گردد، پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله مى فرماید: «فوق كل ذى بربر، حتى یقتل الرجل فى سبیل الله فاذا قتل فى سبیل الله فلیس فوقه بر»؛ «بالاتر از هر نیكوكارى، نیكوكار دیگرى است، تا آنگاه كه مرد در راه خدا شهید شود، همین كه در راه خدا شهید شد بالاتر از او نیست.»

به گفته ى امام على علیه السلام: «اكرم الموت، القتل؛ گرامى ترین مرگها كشته شدن در راه خدا است» و «آنكه با طى كردن مسیر شهادت به ملاقات خدا مى رسد، همانند تشنه اى است كه بر آب وارد مى گردد، و بهشت زیر تیزى نوك نیزه ها است.»

همه امامان شهیدند!

هیچ کدام از امامان شیعه و رهبران جامعه ى تشیع به مرگ طبیعى نمرده اند، و تمام آنها زیباترین مرگها، یعنی شهادت را انتخاب كرده اند. ابن شهر آشوب گوید بسیارى از اصحاب ما «علماء امامیه» معتقدند كه امامان شیعه همگى با شهادت دیده از جهان فروبستند،

كمال مطلق بودن «شهادت» و رابطه ى مستقیم تكامل با جهاد و تلاش و سختى دیدن، سبب شده كه در متون اسلامى بزرگترین ستایشها از مقام «شهید» شود، و حتى «شهادت» به عنوان مهمترین اعمال، و بالاترین مراحل تكامل عملى معرفى گردد.

و دلیل آنها گفته ى امام صادق علیه السلام است كه فرموده: «والله ما منا الا مقتول شهید؛ به خدا قسم كه هیچیك از ما نیست مگر اینكه كشته شده و شهید گردیده است». شهادت آنقدر مقام والایی است که حضرت امام علی علیه السلام در خطبه ای از خداوند جایگاه شهیدان و زندگی با سعادتمندان و همراهی با پیامبران را طلب می کند.

کلام آخر

بهترین حسن ختام روایت راوی فتح است که گویا می دانست در قرن بیست و یکم، عصر تکنولوژی و جاه طلبی عده ای برای دفاع از حریم اهل بیت پیامبر خاتم و امت مظلومش جان فشانی می کنند و می گفت: خدایا چگونه ممكن است كه تو این باب رحمت خاص را تنها بر آنان گشوده باشی كه در شب هشتم ذی الحجه سال شصتم هجری مخاطب امام بوده اند، و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی؟ آنان را می گویم كه عرصه حیاتشان عصری دیگر از تاریخ كره ارض است. «هیهات ما ذلك الظن بك» ما را از فضل تو گمان دیگری است. پس چه جای تردید؟ راهی كه آن قافله عشق پای در آن نهاد راه تاریخ است و آن بانگ الرحیل هر صبح در همه جا بر می خیزد. وگرنه، این راحلان قافله عشق، بعد از هزار و سیصد چهل و چند سال به كدام دعوت است كه لبیك گفته اند؟


منابع:
- نهج البلاغه، خطبه170و23
- بحارالانوار، ج 100 ص 8 به نقل از امالى. ج6 ص 128. ج27 ص 209.
- شرح ابن ابى الحدید ج 7 ص 300. ج 8 ص 5.
- اصول كافى ج 2 ص 348
- سیره ى ابن هشام ج 3 ص 128.
- فتح خون، سید مرتضی آوینی، فصل سوم : مناظره عقل و عشق

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.