نیاز به کتاب، فرهنگی که تکثیر نمی شود
نیاز به کتاب، فرهنگی که تکثیر نمی شود
یک گزارش درباره فرهنگ کتابخوانی و مشکلات عدیده آن.شجاعیصائین، جعفریه و آموزگار در این باره سخن گفته اند.
سوال اساسی اینجاست که آیا مردم کتاب میخوانند؟ یا اصلا تمایلی برای کتاب خواندن دارند؟ یا اقتصاد در وضعیت خرید کتاب تاثیری دارد؟ اینها سوالاتی است که سالها در زمینه کتاب و کتابخوانی مطرح است اما در هیچ دورهای نتوانستهایم راهکاری عملی برای این مساله پیدا کنیم. نگرانی تا جایی پیش رفته که سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با دبیران و خبرنگاران حوزه کتاب دیدار و در آن کارکردهای حوزه خبرنگاری را در زمینه کتاب تشریح کرد. نگرانی معاون فرهنگی وزارت ارشاد تا جایی است که آمار یکی از ناشران را در آن جلسه ارائه میکند و میگوید: «من زیاد اهل دادن آمار نیستم چون سوابقی که از این مساله وجود دارد، بهگونهای شده که واقعا بهطور یقین نمیتوان گفت اگر 2 را کنار 2 بگذاریم میشود 4 یا 5 ولی به آماری که از سوی یکی از ناشران منعکس شده بود، بسنده میکنم. او برآورد کرده بود که کل قیمت پشت جلد کتاب در سال 1391 رقمی حدود 900 میلیارد تومان بوده که 500 میلیارد تومان آن مربوط به کتابهای بخش عمومی است. این چیزی حدود 160 میلیون دلار میشود که به واقع رقم کمی است و نشانه نحیف بودن صنعت نشر است. »
کتابها فرصت معرفی پیدا نمیکنند
یکی از مباحثی که معاون فرهنگی ارشاد به آن اشاره میکند بحث تبلیغ کتابهای منتشرشده است. محمدعلی جعفریه، مدیر نشر ثالث که کتابفروشی این نشر را نیز اداره میکند تبلیغ را یکی از مسائل فراموششده در هزینههای نشر میداند. این ناشر سهم رادیو و تلویزیون را در تبلیغ کتاب بیشتر میداند، این درحالی است که صدا و سیمای ایران بسیاری از کتابهای مستقل را در کنداکتور تبلیغی خود قرار نمیدهد. مدیر نشر ثالث ناشران را در تبلیغ نکردن کتابهایشان سهیم میکند و بر این باور است که بسیاری ناشران وقت کافی برای تبلیغ کالای خود اختصاص نمیدهند. با این همه او هزینههای کتاب و قیمت کتابها را هم در فروش کتاب سهیم میداند و بر این باور است: «یکی از دلایلی هم که کتاب در ایران جایگاه واقعی ندارد و مردم نمیخوانند مربوط به هزینههای کتاب است. قیمت کتاب هزینه واقعی کتاب نیست. »
معافیت مالیاتی و اما و اگرها
یکی از مشکلاتی که سر راه نشر قرار دارد، مساله معافیت مالیاتی و اجرایینشدن آن است. محمدعلی جعفریه چندان دل خوشی از مساله معافیت مالیاتی کتابفروشان ندارد. او معتقد است: «متاسفانه فکر میکنم معافیت مالیاتی کتابفروشها یک بازی است. دولت قانون مشخص کرده کتابفروشها باید از معافیت مالیاتی برخوردار باشند. با ممیزیهای مالیاتی هم که صحبت میشود میگویند به ما میگویند از شما مالیات بگیریم. الان هم همین است. با اینکه قرار است معافیت مالیاتی امضا بشود و هنوز هم امضا نشده اما نماینده وزارت دارایی در جلسه نقد و بررسی یکی از سایتها اعلام کرده بود که فقط کتابفروشهایی معاف هستند که کتاب میفروشند و آنهایی که لوازمالتحریر یا کالای دیگری میفروشند از مالیات معاف نیستند. این مساله کل طرح را مورد سوال قرار میدهد و دست ممیز را باز میگذارد و طرح را سوراخ میکند تا ممیز بتواند مالیات بگیرد. از آن طرف کدام کتابفروشی را در دنیا سراغ دارید که لوازمالتحریر نداشته باشد. اگر دولت میخواهد کاری انجام دهد باید کاری اساسی و زیربنایی انجام دهد.»
تاثیر ممیزی بر فروش کتاب
علی شجاعیصائین مدیر اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به سوالی مبنیبر اینکه چقدر ممیزی و سانسور در میزان کتاب نخواندن مردم تاثیرگذار است، میگوید: «دو بحث مطرح است؛ یکی معطلی کتاب در اداره ممیزی است و دیگری ورود در متن کتاب است. از جهت معطلی و دوره ماندگاری کتاب در مسیر بررسی در حال حاضر قطعا وضعیتمان از گذشته خیلی بهتر است و امسال هم تعداد عناوین کتابهای منتشر شده در کشور بنابر آمار خانه کتاب 20 درصد افزایش داشته است. ماندگاری در اداره کتاب کمتر شده است. در بحث ورود محتوایی هم الزام قانونی است و ما هم بنا را بر این گذاشتهایم که حداکثر تعامل را با ناشران و پدیدآورندگان داشته باشیم. از این جهت هم با نگاهی به رسانهها، گزارشها و گفتوگوهایی که با ناشران منتشر شده مشخص است که وضعیت بهتری داریم.»
احساس نیاز برای کتابخوانی
شجاعیصائین معتقد است که مسائلی چون نظام توزیع و سیستم اطلاعرسانی در مرحله دوم اهمیت قرار دارد. مدیر اداره کتاب معتقد است،« نیاز برای کتابخوانی در جامعه تولید نمیشود.» او میگوید: «تقاضای جدیدی ایجاد نمیشود. مشکل در ساختار فرهنگی، اجتماعی و ارزشگذاری در این حوزههاست چراکه متاسفانه بسیاری افراد در جامعه احساس نیاز برای کتاب خواندن نمیکنند.» او پای نظام آموزشی را هم به این مساله باز میکند و معتقد است چون نظام آموزشی ما تحقیقمحور نیست بنابراین دانشآموز و دانشجو به سمت تحقیق، مطالعه و کسب آگاهیهای روزآمد تشویق نمیشود. شجاعی معتقد است:« در این زمینه باید فکر و سرمایهگذاری بیشتری صورت گیرد.»
یک کار جمعی
علی شجاعیصائین گسترش فرهنگ کتابخوانی و ترغیب مردم برای خرید کتاب را عزمی دستهجمعی میداند که وزارت ارشاد باید در تعامل با نهادهای تصمیمگیر و سیاستگذار این مساله را پیگیری کند. با این همه چقدر این تعاملات صورت گرفته است. این سوالی است که مدیر اداره کتاب در پاسخ به آن میگوید: «ما فعلا موظف هستیم در زمینه صدور مجوز چاپ اقدام کنیم. تلاش کردهایم وضعیت مناسبتری را در این زمینه ایجاد کنیم تا ماندگاری کتاب و خواب سرمایه در اداره کتاب کمتر شود، بنابراین در تعامل با ناشران هستیم. »
نشر ما حرفهای نیست
دلایل دیگری هم هست که اقبال به کتابخوانی را کمتر کرده است. محمود آموزگار دبیر اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران یکی از مشکلات را در روند صدور مجوز نشر میداند. او معتقد است:« برخلاف استانداردهای قابل قبول جهانی در کشور ما میزان تولیدکنندگان کتاب چند برابر توزیعکنندگان است.» او بر این باور است که این میزان باید معکوس شود و کتابفروشیها از تعداد ناشران بیشتر شود. دبیر اتحادیه یکی از مشکلات دیگر در این زمینه را تمرکز فعالیت ناشران در تهران میداند: «75 درصد فعالیت نشر در تهران متمرکز بوده و سهم بقیه نقاط کشور 25 درصد است که این هم باید متوازن شود. »
یارانه برای زیرساختها
محمود آموزگار دبیر اتحادیه ناشران مساله توزیع را نیز هدف قرار میدهد و معتقد است: «یکی از دلایل دیگر هم این است که توزیع با کفایتی هم در این عرصه وجود ندارد. وقتی 75 درصد فعالیت نشر در تهران متمرکز است برای یک سهم 25 درصدی در بقیه کشور طبیعی است که توزیع مناسبی شکل نمیگیرد. به همین دلیل تا جایی که ما به یک سیستم با کفایت توزیع برسیم، میتوان از امکانات و ظرفیتهای نهادی چون اداره پست استفاده کرد. اینجا جایی است که اگر دولت قرار است از نظر مالی کمک کند یا یارانهای پرداخت کند خوب است این یارانه را به مصرفکننده و تولیدکننده ندهد و آن را در زیرساختها خرج کند؛ یعنی در جایی که امکان استفاده منصفانه برای آن بیشتر فراهم شود.»
منبع: فرهیختگان