شهروندی معما گونه
شهروندی معما گونه
تکدیگری علاوه بر آنکه چهرهای زشت به شهر میباشد و در عبور و مرور اختلال ایجاد میکند، با رواج درآمدزایی نادرست و تنپرورانه، شخصیت اجتماعی شهر را تنزل میدهد و با گسترش آن، شهر، نشاط، تحرک و پویاییای که لازمه یک هویت سالم شهری است را ازدست میدهد.
کارواش در رو دخانه!
«چون با ادب و تمیز باشی نزد همهکس عزیز باشی» جملهای است که از زمانی که شروع به حرف زدن میکنیم و تا بعدها که پابه کودکستان میگذاریم، توسط پدر و مادر و مربیان آموزشی به ما آموزش داده میشود. جدا از این نکته، در فرهنگ دینی و ملی ما ایرانیان، نظافت به یکی از شاخصههای مقبولیت و اعتبار اجتماعی بدل شده است.
امروزه پاکیزه نگه داشتن لوازم شخصی از جمله لباس، کفش، کیف و ماشین میتواند در روابط اجتماعی رایج در شهر تأثیرگذار باشد؛ گذشته از آنکه تحقق شعار «شهر ما، خانه ما» به وجود شهروندانی بستگی دارد که پاکیزگی را در همه امور رعایت میکنند. با این حال گاهی پیش آمده که برخی شهروندان برای نظافت محیط زندگی و وسایل خود از محیط زندگی شهری مایه میگذارند و به قیمت آلودگی قلمروی دیگر شهروندان اقدام به این کار میکنند. نمونه چنین رفتاری را میتوان در این عکس به وضوح دید.
این شهروند برای شستوشوی ماشینش، آن را درون رودخانه برده و با آب رودخانه در حال شستن آن است. اینکه به پاکیزگی ماشین خود اهمیت بدهیم و با ماشینی تمیز در سطح شهر ظاهر شویم، امری نیکو و قابل تقدیر است، اما آیا با خود اندیشیدهایم که شستن ماشین در رودخانهای که به احتمال زیاد محل زندگی و تأمینکننده منبع تغذیه آبزیان، جانوران، گیاهان و درختان و چه بسا دام و انسان در آن منطقه است، چه مخاطراتی را میتواند برای سلامت محیطزیست در پی داشته باشد؟ آیا از پیامدهای زیانبار و بیماریزای مواد آلودهکنندهای که از بدنه ماشین هنگام شست و شو داخل رودخانه ریخته میشود، مثل دودهها، روغن وبنزین ونیز پودر یا مایع شویندهای که برای شستن ماشین از آن استفاده شده، اطلاع داریم؟
خوشبینانهترین داوری در این باره این است که بگوییم؛ شهروندانی که دست به چنین رفتارهایی میزنند، از آسیبها و خطرات آن آگاه نیستند. با این همه این شهروند میتوانست با مراجعه به جایگاههای ویژه ماشین شویی در سطح شهر نسبت به نظافت و پاکیزگی خودروی خود اقدام کند.
جون مادرتان کمکم کنید
تو رو به خدا، جون مادرتان کمکم کنید، غریبم، کسی رو ندارم در این شهر»، «کیف پولم را زدهاند، کرایه راه ندارم، لطفا به من کمک کنید»، «بچهام مریضه، شوهرم مرده و مستأجرم، برای رضای خدا کمکم کنید»، «کلیههام عفونت کرده و دیالیزی هستم، هیچ سرپناهی ندارم، الهی پول دوا و دکتر ندهید، کمکم کنید»، اینها و دهها عبارت دیگر را همه ما در جاهای مختلف شهر شنیدهایم و در موارد بسیاری بهدلیل حس نوعدوستی خویش، به حال گویندگان این جملهها دل سوزاندهایم و حتی تلاش کردهایم تا به آنها کمکی هم بکنیم.
با اینکه طرح پدیده تکدیگری موضوعی تکراری بهنظر میآید اما هرروزه در گوشه و کنار شهر با صحنههایی از این دست مواجه میشویم.
جامعهشناسان و برنامهریزان امور شهری یکی از مشکلات شهرهای بزرگ و از جمله تهران را رواج روزافزون این پدیده میدانند.
واقعیت این است که یکی از مکانهای مهمی که شاید هر فرد غیرایرانی میتواند با برخی عادات عجیب و غریب برخی از رانندگان شهرنشین آشنا شود همین جایگاههای پمپ بنزین است
پدیده تکدیگری، از جمله آسیبهای اجتماعی است که به شکلها و شیوههای گوناگون، چهره خود را در شهر نشان میدهد. این معضل اجتماعی که به نوبه خود میتواند معضلات اجتماعی دیگری را در پی داشته باشد، حاصل عوامل گوناگونی است که جامعه شناسان شهری باید نسبت به شناسایی آن (عوامل) اقدام کنند.
تکدیگری علاوه بر آنکه چهرهای زشت به شهر میبخشد و در عبور و مرور اختلال ایجاد میکند، با رواج درآمدزایی نادرست و تنپرورانه، شخصیت اجتماعی شهر را تنزل میدهد و با گسترش آن، شهر، نشاط، تحرک و پویاییای که لازمه یک هویت سالم شهری است را ازدست میدهد. از همه اینها گذشته، متکدیان با برانگیختن احساسات رهگذران و سوءاستفاده از آن ، به هدف خود میرسند و دلسوزی بیجای شهروندان، فرهنگ گداپروری را گسترش میدهد.
به هر روی، نخستین گام جهت حل این معضل اجتماعی، بررسیهای کارشناسانه و آسیبشناسانه و توجه شهروندان نسبت به این معضل نوین جوامع شهری و سپس ساماندهی متکدیان توسط سازمانهای مسئول است.
لطفا کمی جابهجا شوید!
آدمها را معمولا از منظرهای مختلف میتوان در دستههای گوناگونی باز شناساند. یکی از این انواع منظرها داشتن صفت دقت و توجه است.
صفتی که البته مترادفهای زیادی هم میتواند داشته باشد. با توجه به این مقسم میتوان شهروندان را به شهروندان متوجه و دقیق و شهروندان بیتوجه و بیدقت تقسیم بندی کرد. تصویر مقابل یکی از این دست شهروندان گونه دوم، یعنی شهروند بیدقت و کمتوجه را نشان میدهد. در تصویر پیشرو، شهروندی را مشاهده میکنید که به جای دقت و توجه در پارک خودروی خود در جایگاه بنزین برای سوخت گیری، و البته اقرار نکردن به اشتباه خود و تنبلی برای جابهجایی دوباره خودرو برای استقرار درست در جایگاه، شلنگ پمپ مربوطه را با تمام قوا به طرف باک خودروی خود میکشد. این تصویر البته صحنه آشنای روزانه بسیاری از ماست. صحنهای که بدون رو در بایستی چه بسا گاهی مبتلا به خودمان نیز است.
واقعیت این است که یکی از مکانهای مهمی که شاید هر فرد غیرایرانی میتواند با برخی عادات عجیب و غریب برخی از رانندگان شهرنشین آشنا شود همین جایگاههای پمپ بنزین است. در این میان یکی از این عادات هم همین بیدقتی در پارک در جایگاه است. این نکته را هم باید درنظر داشت که جدای از آسیبی که به شلنگ این پمپ زده میشود و خسارت به جایگاه دار و دیگر استفادهکنندگان از این پمپ احتمال اسراف بنزین در ریختن به بیرون از باک و همینطور ریختن بنزین روی بدنه خودرو و لباس و صورت فرد نیز میرود.
منبع : همشهری
لینکهای مرتبط :