شهري با اختلال هويت
شهری با اختلال هویت
با روندی كه جامعه شهری ما طی میكند و چندگانگی فرهنگی حاكم بر آن و بیتوجهی صاحبان فكر و نظر به این مقوله و با عنایت به حركت سریع و رو به رشد جهانیسازی اگر چارهای برای این بحران اندیشیده نشود، در كوتاه مدت زیانی به پیكره جامعه وارد خواهدشد كه تا مدتها نخواهیم توانست به جبران آن دست یازیم.
در میان مباحث مربوط به ساختارهای فضای شهری فارغ از فرم فیزیكی و عناصر سازنده یك بنا، حضور عنصری به نام محتوا و معنا ارتباط تنگاتنگ و البته پیچیدهای را بین معماری ، فضای شهر و فرهنگ آن به وجود میآورد.
بهعبارتی معماری یك شهر نمادی از عمق ریشه داشتن جامعهای در فرهنگ خود به شمار میرود. از این رو معماری و فضای فیزیكی شهر و در این مقوله به طور مشخص شهر تهران بیانگر هویت پایتخت بوده و آن را از دیگر شهرها متمایز میسازد.
بیگمان یكی از مؤلفههای فرهنگ نمادهای آن است. اگر مؤلفههای اصلی تشكیلدهنده یك فرهنگ را جهانبینی، ارزشها و هنجارها قلمداد كنیم كه ارتباطی منطقی و هماهنگی بین این عناصر برقرار باشد، بدیهی است كه نمادهای فرهنگی یك جامعه ریشه در ارزشهای حاكم بر آن جامعه دارد و عناصر محتوایی خود را از این ارزشها اخذ میكند. براین اساس هندسه حاكم بر معماری جامعه عناصر محتوایی و بار معنایی خود را از جهانبینی آن جامعه دریافت میكند كه خود منبع و آبشخور ارزشها به حساب میآیند. نباید فراموش كرد كه عناصر یك فرهنگ از طریق ارتباط منطقی و ارگانیكی كه با یكدیگر دارند، در تمامی شئون و سطوح جامعه پخش و باعث بههم پیوستگی و دوام و بقای آن میشوند و در صورت بروز هر نوع از همگسیختگی و اختلالی در این سیستم كل جامعه دچار اختلال میشود.
از سوی دیگر هویت نیز مقولهای فرهنگی است كه گاهی مترادف با فرهنگ نیز مورد ارزیابی قرار میگیرد. اگر هویت هر فرد را «آنچه كه موجب شناخت فرد باشد» تعریف كنیم، هویت جامعه نیز هر آن چیزی است كه یك جامعه با آن شناخته و از جوامع دیگر متمایز میشود. منشأ هویت، فرهنگ است كه با نگاهی به تاریخ گذشته شكل میگیرد.
در معماری ایرانی ـ اسلامی،اصولی رعایت میشد كه علاوه بر اینكه نشانگر فرهنگ و هویت ایرانی بوده،با ملزومات انسانی نیز انطباق بیشتری داشته است. نگاه آسمانی، برجستگی تجلی وحدانیت،مردمگرایی، خودبسندگی و درونگرایی از جمله این ویژگیها بوده كه به معماری ایرانی شكوه،عظمت و زیبایی خاصی میدادهاند. در حالی كه معماری و فضای شهری ما در حال حاضر دچار نوعی آشفتگی و چندگانگی شده است
فضای شهری میتواند نمادی از هویت و فرهنگ یك جامعه باشد. تكوین و ارائه سبكهای مختلف معماری مانند سبك ایرانی، اسلامی، غربی و ... همه براین اساس صورت گرفته است.
اما سؤالاتی كه پاسخ به آنها ضرورت تام دارد، اینگونه مطرح میشوند: آیا فضای شهری و معماری امروز با فرهنگ و هویتمان قرابت و پیوند نزدیك دارد؟ با آشفتگی و چندگانگی مشهود در فضای شهری، آیا قوه عاقلهای ولو غیرخودی در آن قابل شناسایی است یا صرفاً روند تقلید بدون عنایت به موازین اصولگرایی و توجه به فرهنگ خودی در حال چنگاندازی بر پیكره معماری و فضای شهری است؟
آیا مسئولان فرهنگی و روشنفكران دینی بر این باورند كه رواج دوباره هندسه مقدس و اسلامی، ما را در بازگشت به ریشههایمان یاری خواهند كرد؟ آیا اضطراب حاكم بر جامعه و عصبیتهای فردی و جمعی موجود در آن مولود اختلال در مؤلفههای فرهنگی جامعه ما نیست؟ آیا شهر تهران به عنوان امالقرای شهرهای اسلامی نصیب و بهرهای از معماری اسلامی دارد؟
برای دریافت پاسخ به این سؤالات، بررسی ویژگیهای فضای شهر و معماری در گذشته و توجه به جنبههای محتوایی و فرهنگی آن و مقایسهاش با وضع موجود، عنایت به نوع نگاه مسئولان و حساسیت آنها به این مقوله و تبیین هویت افرادی كه قرار است به تهران به عنوان یك شهر اسلامی هویت بخشند، مفید خواهدبود.
مطالعات صورت گرفته در این زمینه نشان میدهد كه در معماری ایرانی ـ اسلامی،اصولی رعایت میشد كه علاوه بر اینكه نشانگر فرهنگ و هویت ایرانی بوده،با ملزومات انسانی نیز انطباق بیشتری داشته است. نگاه آسمانی، برجستگی تجلی وحدانیت،مردمگرایی، خودبسندگی و درونگرایی از جمله این ویژگیها بوده كه به معماری ایرانی شكوه،عظمت و زیبایی خاصی میدادهاند. در حالی كه معماری و فضای شهری ما در حال حاضر دچار نوعی آشفتگی و چندگانگی شده است و دیگر به سختی میتوان ویژگیهای گذشته را در آن پیدا كرد.
معماری یك شهر نمادی از عمق ریشه داشتن جامعهای در فرهنگ خود به شمار میرود. از این رو معماری و فضای فیزیكی شهر و در این مقوله به طور مشخص شهر تهران بیانگر هویت پایتخت بوده و آن را از دیگر شهرها متمایز میسازد
از سوی دیگر بسیاری از معماران و دستاندركاران فضای شهری كه دغدغه حراست از هویت و فرهنگ ایرانی اسلامی را دارند بر این عقیدهاند كه فضای موجود كنونی نه تنها در حال دوریگزینی از مؤلفههای فرهنگ خودی است بلكه با روند تقلیدی در پیش گرفته شده نیز، بنیان فكری منسجم و قاعدهمندی در پس آن وجود ندارد. در نتیجه علاوه بر اینكه فضای شهری و معماری كنونی نمایانگر و تداومبخش فرهنگ ایرانی نیست و روز به روز از اصالت موجود در فرهنگ ایرانی فاصله بیشتری میگیرد، هر روز مشكلات و معضلات بیشتری را نیز برای جامعه بوجود میآورد.
با روندی كه جامعه شهری ما طی میكند و چندگانگی فرهنگی حاكم بر آن و بیتوجهی صاحبان فكر و نظر به این مقوله و با عنایت به حركت سریع و رو به رشد جهانیسازی اگر چارهای برای این بحران اندیشیده نشود، در كوتاه مدت زیانی به پیكره جامعه وارد خواهدشد كه تا مدتها نخواهیم توانست به جبران آن دست یازیم.
منبع :فردا نیوز
لینکهای مرتبط :