خدايا سايه اي رفت از سر ما ... (متن مجري)

به مناسبت فرا رسيدن ايام سوگواري رحلت رهبر کبير انقلاب اسلامي، امام خميني (ره)، و با توجه به وظيفه خطير و سنگين شما دبيران پرورشي نسبت به شناخت مقام والاي امام خميني به دانش آموزان ايران اسلامي درخصوص تحقق اهداف ايشان، مرکز يادگيري سايت تبيان ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خدايا سايه اي رفت از سر ...

(ما متن مجري)

با عرض سلام خدمت تمامي شما دبيران پرورشي عزيز و دانش آموزان گرامي

 

به مناسبت فرا رسيدن ايام سوگواري رحلت رهبر کبير انقلاب اسلامي، امام خميني (ره)، و با توجه به وظيفه خطير و سنگين شما دبيران پرورشي نسبت به شناخت مقام والاي امام خميني به دانش آموزان ايران اسلامي درخصوص تحقق اهداف ايشان، مرکز يادگيري سايت تبيان طبق روال هميشه، متني را ارائه نموده است که حتماً مورد استفاده در برگزاري مراسم شما عزيزان در مدرسه قرار خواهد گرفت.

 

آري همه ساله با فرارسيدن نيمه خرداد بي اختيار به ياد کلام شيواي امام خميني مي افتيم:

انتظار فرج از نيمه خرداد کشم...

 

و او نمي دانست زماني را که انتظار او با تنها گذاشتن ما به پايان مي رسد، بار سنگيني را تا آخر عمر بر دوش ما خواهد گذاشت.

در آستانه نيمه خرداد سال 1368 اتفاقي رخ داد که غوغايي در دل مردم ايران بر پا کرد، زلزله اي عظيم در دل هاي مردمي که عاشقانه گوش به فرمانش بودند، همان زمان بود که بعض ها ترکيد و سر تا سر ايران و جهان که با نام و پيام امام راحل آشنا بودند، يکپارچه گريست. چرا که يار هميشه انقلاب، آن بزرگ مرد تاريخ، آن نجات دهنده بشريت از جهالت و ظلمت، به ملکوت اعلي پيوسته و ياران خود را در فراق خويش گريان و پريشان گذاشته بود.

 

آن بزرگمرد رفت و پيامش براي ما به يادگار ماند:

«من با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضميرى اميدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جايگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خير شما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحيـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصير بپذيـرد و از مـلت امـيدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصيـرها بـپذيـرنـد و بـا قــدرت و تصميـم و اراده بــه پيش بروند.»

امام رفت، اما راه و يادش جاودانه است، او حقيقت بود و حقيقت هميشه زنده و فنا ناپذير است و به راستي که او حقيقت هميشه زنده تاريخ است.

***

ساعت 20/22 روز شنبه سيزدهم خرداد ماه سال 1368، قلب بزرگمردي از مردان خدا از کار ايستاد، قلب انساني که خورشيد بر نور وجودش سر مي سايد و آسمان به پاسداشت عظمتش خاکبوس پايش بود، بزرگمردي از سلاله زهراي اطهر سلام الله عليها که نرمي صداي ملکوتي اش گوش زمان را نوازش مي داد و شعاع سيماي نوراني اش، روشنگر راه زندگي بود.

او تمام هستي اش را براي تحقق هدف ها و آرمان هاي والاي انقلاب اسلامي گذاشته بود، او تمام عمرش را براي جلب رضاي خدا صرف کرده بود و قامتش را جز در برابر خداوند بزرگ، در مقابل هيچ قدرتي خم نکرده بود، بزرگمردي که زندگي اش دفتري بود گشوده براي پيمايش راه سعادت و پويش طريق کمال، مردي به وسعت همه تاريخ و به گستره همه حقيقت هاي هستي.

 

آن بزرگ مرد الهي عزت پايمال شده ملت ايران را به آن ها بازگرداند، دست شاهان ستمگر و  دست غارتگران شيطان بزرگ؛ آمريکاي جنايت کار را از ايران زمين، کوتاه نمود، آن مرد، اسلام را در سرزمين ايران احيا کرد، مسلمانان ايران و جهان را عزت بخشيد و جمهوري اسلامي را در سرزمين ايران برپا نمود، 8 سال دفاع مقدس را فرماندهي و در مقابل همه قدرت هاي شيطاني شرق و غرب ايستاد.

حال لحظه وصال آن بزرگ مرد فرا رسيده بود و بايد روح خدا به خدا مي پيوست. آن بزرگ مرد در حالي که در ساعات آخر عمرش، طمأنينه و آرامشي ملکوتي داشت و مرتباً شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر اکرم (ص) را زمزمه مي کرد، به ملکوت اعلي پيوست.

 

 

و اين گونه خبر رحلت ملکوتي‌اش در سراسر ايران طنين انداز شد؛« بسم الله الرحمن الرحيم. انا لله و انا اليه راجعون. روح بلند و ملکوتي پيشواي مسلمانان جهان حضرت امام خميني (ره) به ملکوت اعلي پيوست...

 

 

آري حضرت امام خميني ، آن ابرمرد، آن بت شکن تاريخ ايران، با دلي آرام و قلبي مطمئن و ضميري شاد … به ملکوت اعلي پيوست تا  بغض ها در گلو شکسته و اشک ها در چشمان عاشقان‌اش جاري شود.

 

مرکز يادگيري سايت تبيان - نويسنده: عليرضا تاجريان

گردآوري و تنظيم: مريم فروزان کيا

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت