نويسنده ايران بودن بسيار سخت است

هوشنگ مرادي کرماني در نشست «پنجشنبه خودماني» گفت: نويسنده ايران بودن و نوشتن به زبان فارسي، بسيار سخت است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نويسنده ايران بودن بسيار سخت است


هوشنگ مرادي کرماني در نشست «پنجشنبه خودماني» گفت: نويسنده ايران بودن و نوشتن به زبان فارسي، بسيار سخت است.


هوشنگ مرادي کرماني، ميهمان دومين پنجشنبه خودماني فرهنگسراي ابن سينا بود. اين نشست با حضور برخي از اهالي ادبيات و نيز دوستداران قصه‌هاي مرادي کرماني 19 خردادماه در فرهنگسراي ابن سينا برگزار شد.

نويسنده قصه‌هاي مجيد در اين جلسه به نقل خاطراتي از روزهاي کودکي خود، روزهاي اول اقامتش در تهران، روزهاي ديدار با همه آنهايي که در داستان هايش رد پايي از خودشان به جاي گذاشته‌اند، پرداخت و ابراز اميدواري کرد جلد دوم کتاب «شما که غريبه نيستيد» (1) را بنويسد.

برنده جايزه هانس کريستين اندرسن (2) در سال 1986 درباره دلايل محبوبيت داستان‌هايش اضافه کرد: گمان مي‌کنم مهم‌ترين علت آن، ساده نويسي و پرهيز از پيچيدگي بود؛ آدم‌هاي قصه‌هاي من، آدم‌هاي پيچيده‌اي نيستند. همين طور جملاتي که من براي نگارش داستان‌هايم برمي‌گزينم، جملات سخت و پيچيده‌اي نيستند.

وي افزود: آدم‌هاي قصه‌هاي من، همان آدم‌هايي هستند که من آنها را ديده‌ام، مي شناسمشان و با آنها زندگي کرده‌ام. من بر اين باورم که آدم‌ها مطلقاً سياه يا سفيد نيستند. شايد همين صداقت و صراحت بوده که سبب شد تا کساني که قصه‌هاي من را مي‌خوانند، مرا و داستان‌هايم را دوست بدارند.

هوشنگ مرادي کرماني ادامه داد: من با آنکه عضو فرهنگستان هستم، اما همواره گفته‌ام که زبان فارسي محدوديت‌هاي خاص خود را دارد. نويسنده ايران بودن و در اين محدوده نوشتن، آن هم به زبان فارسي، بسيار سخت است و از آن سخت‌تر حرکت در لايه‌هاي جامعه با همين نوشته‌ها و با همين محدوديت‌هاي زباني.

 آدم‌هاي قصه‌هاي من، همان آدم‌هايي هستند که من آنها را ديده‌ام، مي شناسمشان و با آنها زندگي کرده‌ام. من بر اين باورم که آدم‌ها مطلقاً سياه يا سفيد نيستند.

خالق «قصه‌هاي مجيد» تاکيد کرد: فکر مي‌کنم سبک نگارش داستان‌هايم به گونه‌اي بود که فقط به روشنفکران محدود نشده‌ام. داستان‌هاي من براي عوام هم بوده است. من ايدئولوژيک نبوده‌ام و همواره براي خودم محدوديت‌هايي قايل بوده‌ام. در هيچ دوره از زندگي‌ام، براي کسي و خوشايند کسي ننوشته‌ام. من خوشحالم که با همه محدوديت‌هايي که داشته‌ام، نوشته ام.

وي با بيان اينکه زبان امروز دنيا، زباني بين‌المللي است، گفت: اين زبان، فقط زبان نگارش نيست. بلکه زباني است که تصوير هم دارد، عکس هم دارد. حالا هنرمندان با عکس‌ها و با تصوير، حرف‌هايشان را مي‌زنند. اين در حالي است که محدويت‌هاي زباني سبب شده که نتوان خوب حرف زد مگر آنکه زباني سليس و روان را براي نوشتار برگزيد.

مرادي کرماني هنر ايراني را هنري محبوب که عليرغم محبوبيتش، هنوز حرکت نکرده است، ناميد و ادامه داد: البته هنر سينما و کارگردانان ايراني در مقايسه با نويسندگان موفق‌تر بوده‌اند و چهره‌هايي جهاني نيز در بين آنها داريم، اما در مورد نويسنده‌هاي ايراني نمي‌توان با اين صراحت گفت.

اين نويسنده در عين حال تاکيد کرد: تجربه شخصي خودم نشان داده که هرگاه اين داستان‌ها به زبان‌هاي ديگري ترجمه شده است، اتفاقاً با استقبال هم مواجه شده است. مثلاً داستان‌هاي خودم در ترکيه به زبان ترکي ترجمه شده است و اتفاقا تجربه بسيار خوبي هم بود.(3)برنده جايزه کتاب کودکان و نوجوانان اتريش در سال 1994 ايران را «چهارراه حوادث» خواند و گفت: نبايد در اين کشور، زيادي از خودمان توقع داشته باشيم؛ ما آدم‌هاي سياست زده‌اي هستيم. حتي فرهنگمان هم با اين موضوع عجين شده است.

پي‌نوشت‌ها:

(1) شما که غريبه نيستيد / نشر معين (25 مهر 1389)

(2) جايزه هانس کريستين آندرسن که گاه جايزه نوبل کوچک هم خوانده مي‌شود، جايزه‌اي است بين‌المللي که هر دو سال يک بار از طرف دفتر بين‌المللي کتاب براي نسل جوان (IBBY) به مولفان در زمينه ادبيات کودک تعلق مي‌گيرد.

(3) تاکنون حدود نه کتاب از آثار اين نويسنده ايراني به زبان ترکي ترجمه شده‌اند که از آن جمله مي‌توان «ماه شب چهارده»، «تنور»، « مرباي شيرين» و «قصه هاي مجيد» اشاره کرد. همچنين برخي از آثار اين نويسنده نيز به وسيله دانش‌آموزان ترکيه‌اي در قالب نمايشنامه‌هاي مجزا به اجرا در آمده‌اند.

فرآوري: مهسا رضايي

بخش ادبيات تبيان


منابع: خبرگزاري مهر، آدينه‌بوک، ويکي‌پديا، شبکه ايران

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت