گذرنامه موقت ماهی آزاد
گذرنامه موقت ماهي آزاد
بررسي مجموعه شعر «گذرنامه موقّت ماهي آزاد» اثر پژمان الماسي نيا
مجموعه شعري که اشعار سروده شده در سالهاي مختلف را در بر ميگيرد، ميتواند مشخصکننده حالات روحي شاعر در سالهايي باشد که شاعر شعرها را سروده است. "گذرنامه موقت ماهي آزاد" يکي از اين مجموعه هاست که اشعار چند سال پژمان الماسينيا را در بر ميگيرد.
«گذرنامه موقّت ماهي آزاد» عنوان پنجمين مجموعهي شعر پژمان الماسينيا است که ماه گذشته (فروردين 1390) از سوي نشر فرهنگ ايليا در 94 صفحه به چاپ رسيده است. اين کتاب دربرگيرندهي 41 شعر از سرودههاي سپيد الماسينيا است که در قطع رقعي و با شمارگان 1100 نسخه در نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران به علاقهمندان شعر معاصر عرضه مي شود.
اين کتاب پنجمين مجموعه شعر پژمان الماسينيا، پس از کتابهاي ديگر: همبازيات نميشوم (1386)، عاشقانههاي برف به اسم کوچک (1387)، روايت ماه از نيمه (1388) و تقويم عقربهدار ماههاي بهار (1389) است .
«گذرنامه موقّت ماهي آزاد» دربرگيرندهي 41 قطعه شعر است که شامل سرودههاي تابستان سال 1383 تا پاييز 1388 است.
اين مجموعهي شعر برخلاف کتابهاي قبلي پژمان الماسينيا؛ شامل شعرهاي بلند نيز هست که گاه بيش از دو يا سه صفحه را دربرميگيرند و رويکردهاي اجتماعي در بسياري از شعرها ديده مي شود .
همچنين در اين کتاب؛ به عشق هم بهشکلي مستتر در معنا پرداخته شده و ساختار بيروني و ساختار دروني (معنايي) اين کتاب از آثار قبلي متفاوت است.
سوتيتر: باران در تهران، خيابان وليعصر، راهآهن، تلهکابين و دريا عناصري هستند که در شعرهاي سروده شده در اين سال ديده ميشوند. بهار، گل اقاقي و عناصر خيالانگيز طبيعي هم در اين شعرها بيش از ديگر اشعار مجموعه به چشم ميآيد و نقش مهمي را در فضاسازي اين اشعار بازي ميکند.
يکي از موضوعاتي که در اين مجموعه جلب توجه ميکند، علاقه شاعر به رنگ آبي است که طرح جلد کتاب نيز با تاييدکننده اين مدعي است. تعابيري چون بهار و ارديبهشت آبي يا نغمه آبي نشاندهنده، همين موضوع هستند. شاعر در يکي از شعرها که رواي اول شخص در آن به روايت خاطراتش با محبوب دوران کودکياش ميپردازد، بادبادک آبي را به او داده و بادبادک زرد را براي خود برميدارد.
مخاطب در خوانش شعرها، اشعار هر سال را متفاوت از اشعار سالهاي ديگر مييابد. به عنوان مثال سال 85 يعني سالي که سرآغاز مجموعه است، اشعاري با حال و هواي نااميدي و مرگ را در بر ميگيرد. "گذرنامه موقت ماهي آزاد" با شعري که از خستگي ميگويد و لحني نااميدانه دارد، شروع ميشود. " صدايي نيست"، " عابري نميگذرد" و "طنين تنهايي" تعابيري هستند که در اين شعر به کار برده شده است.
باران در تهران، خيابان وليعصر، راهآهن، تلهکابين و دريا عناصري هستند که در شعرهاي سروده شده در اين سال ديده ميشوند. بهار، گل اقاقي و عناصر خيالانگيز طبيعي هم در اين شعرها بيش از ديگر اشعار مجموعه به چشم ميآيد و نقش مهمي را در فضاسازي اين اشعار بازي ميکند.
شعر دوم هم از خودکشي و پرنده شدن ميگويد. شعر سوم در بهشت زهرا و مراسم تدفين جريان دارد. تابوت و گور هم از نامهايي هستند که فضاي اين شعر را ترسيم ميکنند. شعر چهارم هم حال و هوايي مشابه شعر سوم دارد و ديرشدن و گورستان از عناصر محتوايي آن هستند. در اين شعر امتداد کاجهاي بلند در مه محو ميشود و شاعر ميخواهد تا هنگامي که زمين پاک و سفيد است در آن دفن شود.
شعر پنجم و ششم هم به ترتيب به جان دادن شمعدانيها و روز نديدن تو ميپردازند، اما در شعر ششم، رگههاي باريکي از مثبتانديشي به چشم ميآيد. "آنها تنها ميتوانند جسمت را از من بگيرند" در ميان تعابيري چون "نه نشاني هيچ خانهاي به نام من است" قرار گرفته و اين شعر کم کم به سمت توصيف چشمان معشوق و فضاي عاشقانه حرکت ميکند، اما روال شعرها ناگهان به سمت شعر عاشقانه متمايل نميشود. چون در شعر "مسافر آبهاي آرام" که دومين شعر سال 86 کتاب است، هنوز هم موضوعاتي چون ترک کردن يا مرگ معشوق وجود دارد، اما لحن گلايه آميز در آن کمتر شده است.
الماسينيا از اين شعر به بعد کم کم به روياهايش پناه ميبرد و نوستالژيهاي کودکانه در شعرش قوت ميگيرد. اما شاعر در اين بخش ضربه و شوکي به خواننده وارد ميکند و در ميان تخيلات کودکانهاي چون "در فيلمها هيچ کس تنها نميماند و هيچ کس نميميرد" ميگويد: نگفتم اينها همه روياي من هستند؟ و حقيقت تلخ و گزنده روبروي من ايستاده است.
اشعار سال 87 بيشتر جنبه عاشقانه دارند و سرشار از احساس هستند. شاعر در اين قسمت، شعري هم براي خسرو شکيبايي سروده است که مخاطب اگر نام شعر را که "هامون" است نخواند، در پايان شعر با اشاراتي که شاعر ميکند، متوجه ميشود که شاعر در حال ستودن خسرو شکيبايي بوده است. سال 88، زمان ورود رگههاي شهري به اين مجموعه است. باران در تهران، خيابان وليعصر، راهآهن، تلهکابين و دريا عناصري هستند که در شعرهاي سروده شده در اين سال ديده ميشوند. بهار، گل اقاقي و عناصر خيالانگيز طبيعي هم در اين شعرها بيش از ديگر اشعار مجموعه به چشم ميآيد و نقش مهمي را در فضاسازي اين اشعار بازي ميکند.
شعرهاي سال 88 از يک مقطع به بعد، حالت مبهم و رازآلود به خود ميگيرند و بعضي از آنها به گونهاي هستند که در پايان، مخاطب متوجه فضا و محيط درون شعر ميشود. به عنوان مثال در پايان يکي از شعرها، مخاطب متوجه ميشود که همه مناظري که در شعر توصيف شدند از پنجره يک قطار ديده شدهاند. حالت حيراني و سوالانگيز بودن هم در برخي از سطور اشعار سال 88 و به طور کلي ديگر اشعار مجموعه به چشم ميخورد.
پژمان الماسينيا متولّد 1363 ش در شهرستان بروجرد و فارغالتّحصيل دانشگاه هنر اصفهان است.
فرآوري: مهسا رضايي
بخش ادبيات تبيان
منابع: خبرگزاري مهر، پايگاه ادبي متن نو