تن زدن به رودخانه انتقام

زمان مربوط به آمريكاي قديم است، آيين انتقام بسان يك‌رودخانه در فيلم شهامت حقيقي جريان مي‌يابد. اين فيلم يك قصه كمدي و در عين حال، جدي دارد كه درباره روزگاري كثيف و پرازخشونت است و به زيبايي توسط جوئل و اتان كوئن، بر اساس رماني از چارلز پورتيز روايت مي‌شود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تن زدن به رودخانه انتقام

42 سال پيش نيز بر اساس رمان چارلز پورتيز، فيلمي با بازي جان وين ساخته شده است


زمان مربوط به آمريكاي قديم است، آيين انتقام بسان يك‌رودخانه در فيلم شهامت حقيقي جريان مي‌يابد. اين فيلم يك قصه كمدي و در عين حال، جدي دارد كه درباره روزگاري كثيف و پرازخشونت است و به زيبايي توسط جوئل و اتان كوئن، بر اساس رماني از چارلز پورتيز روايت مي‌شود.


داستان فيلم درباره دختري 14ساله است كه مرد يك چشمي را براي به دام انداختن قاتل پدرش اجير مي‌كند.

رمان چارلز پورتيز در 1968 براي اولين بار با بازي جان وين روي پرده رفت. او نقش يك مرد يك‌چشم را بازي مي‌كرد. در همان موقع جان وين در نقش روستر كاگبورن براحتي صاحب اسكار بهترين بازيگر نقش اول مرد براي بازي در آن فيلم شد. اكنون جف بريجز در نقش روستر دائم‌الخمر بر پشت اسب مي‌نشيند.

همان طور كه در آن فيلم كه هنري هاتاوي كارگرداني كرده بود، ديديم، روستر رفتارهاي جالبي دارد؛ او در كافه مي‌نشيند و با دود سيگارش مه غليظ درست مي‌كند و مدام لاف مي‌زند.

با اين كه كارهاي برادران كوئن داراي ساختار جذابي از گفت‌و‌گوهاي خلاقانه است، اما بسياري از ديالوگ‌هاي پرزرق و برق فيلم، عينا از رمان گرفته شده است. يك مارشال قدرتمند آمريكايي بازنشسته علاقه ماتيه رز (هايلي استنفلد) را برمي‌انگيزد. دختري كه با موهاي زيبايش و آن خشونت باورنكردني نمادي از هنر گوتيك آمريكاست. آنچنان كه وقتي اين دختر مخاطب خاطرات خونريزي‌ها و خشونت‌هاي روستر قرار مي‌گيرد از شنيدن چنين خاطراتي از شدت هيجان چشمانش مثل الماس برق مي‌زند.

به محض آغاز داستان، دلهره روي دادن خطر نيز در رگ‌هاي بينندگان به جريان مي‌افتد. بوي اين خطر از داخل تلگرافي كه از هنگ عمومي ارسال شده است به مشام مي‌رسد. ماتيه همراه خدمتكار خانواده، يارنل (روي لي‌جونز) از كشور خود به جايي به‌نام‌فورت اسميت سفر كرده است.

آنها براي تشخيص هويت پدرش كه توسط خدمتكار ديگرشان به نام تام چني (جاش برولين) مورد اصابت گلوله قرار گرفته است، رفته‌اند. پس از احراز هويت، ماتيه، يارنل را براي انجام امور تجاري به خانه مي‌فرستد.

رمان چارلز پورتيز در 1968 براي اولين بار با بازي جان وين روي پرده رفت. او نقش يك مرد يك‌چشم را بازي مي‌كرد. در همان موقع جان وين در نقش روستر كاگبورن براحتي صاحب اسكار بهترين بازيگر نقش اول مرد براي بازي در آن فيلم شد. اكنون جف بريجز در نقش روستر دائم‌الخمر بر پشت اسب مي‌نشيند

اولين كار را با استفاده از حساب بانكي پدرش به انجام مي‌رساند. سپس به روستر پول مي‌دهد؛ چرا كه تعريف شجاعت او را زياد شنيده است. كيفيتي كه بيشتر به نظر مي‌رسد او از زندگي زندانيان هنگام انجام امور شغلي‌اش وام گرفته است.

براي تعقيب قاتل پدر، سفر آنها به كشور هند كشيده مي‌شود. خشونت لحظه به لحظه در حال افزايش است و دستان همسفران مدام به خون آلوده مي‌شود. نقطه اوج اين جستجو رويارويي با ماجراجويي به نام لابوف (مت ديمون) است كه خود را لابيف مي‌نامد. او مثل جنگلي‌ها لباس پوشيده و براي به دام انداختن چني و گرفتن جايزه بزرگ، او هم دست به كار مي‌شود.

زنده يا مرده! هر كسي در اين داستان براي جايزه دندان تيز كرده است. زنده يا مرده؟! بنابراين جايزه يا روي سر افراد است يا توي ذهنشان. معمولا براي گرفتن دلارها يا حتي سنت‌ها، افراد از همديگر الهام مي‌گيرند. به نظر تو من چرا پول مي‌دهم، اگر نمي‌خواهي به روش من عمل كني؟ اين سوالي است كه ماتيه از روستر مي‌پرسد.

كوئن‌ها قصه‌اي را بازگو مي‌كنند كه ممكن است تماشاچيان هرگز به آن توجه نكرده باشند. آنها به طرز شگفت‌انگيزي به لحن، آهنگ و ساختار متن رمان پورتيز وفادار مانده‌اند. شايد به دليل اين‌كه جهانبيني رمان با علاقه‌هاي كنايه‌آميز كوئن‌ها تناسب داشته است.

نكته: اين فيلم يك قصه كمدي و در عين حال، جدي دارد كه درباره روزگاري كثيف و پر از خشونت بر اساس رماني از چارلز پورتيز ساخته شده است. داستان فيلم درباره دختري 14 ساله است كه مرد يك چشمي را براي به دام انداختن قاتل پدرش اجير مي‌كند

روستر دائم‌الخمر هنوز به جوييدن تكه‌اي چوب علاقه‌مند است، همچنان كه در رمان به اين كار علاقه نشان مي‌دهد. همچنين، كوئن‌ها و بريجز بر اساس متن، با لاقيدي تمام، با اتحاد به عمق پديده‌ها مي‌روند.

با وجود قابليت‌هاي بالاي نمايشي بريجز، فيلم با صداي ماتيه در پس‌زمينه آغاز مي‌شود، سپس داستان به سمت روستر مي‌چرخد. كوئن‌ها همچنين دست به روايت مجدد قصه كتاب زده‌اند: شهامت حقيقي تنها داستان يك دختر بي‌باك 14 ساله نيست، بلكه بازسازي خاطره يك زن به نام اليزابت مارول نيز هست.

برادران كوئن در فيلم اخير خود به نام «يك مرد سرسخت» داستان پروفسوري اهل مينه‌سوتا در 1960 را بازگو مي‌كردند كه براي به دست آوردن شغلي كه مستحقش بود، رنج بسياري را به جان خريد. آن داستان به زندگي شخصي به نام راشي مي‌پرداخت كه در مقدمه آن اشاره‌اي به قرون وسطا داشت. در اصل يك مرد سرسخت در مورد قدرت‌هاي خارق‌العاده ذهن بشر بود. در «شهامت‌حقيقي»، كوئن‌ها به داستان حضرت سليمان گريز مي‌زنند و در آغاز فيلم به نيمه اول يك ضرب‌المثل معروف آمريكايي اشاره مي‌كنند كه از زبان ماتيه نقل مي‌شود؛ مثل پورتيز كه بخش دوم آن را از قلم انداخته است.

وقتي رمان شهامت حقيقي كه در سال 1968 به فيلم تبديل شد، مخاطبان زيادي يافت كه اغلب از طبقه متوسط جامعه آمريكا بودند. بخشي از آنان بشدت تحت‌تاثير جنگ ويتنام بودند و آن را بازخواني افسانه‌هاي كابويي با غلظت بالاي فلسفي مي‌پنداشتند. شهامت حقيقي، به الگوهاي فيلم وسترن چسبيده است، با اين ويژگي كه شخصيت‌هايش در نهايت، از نقطه ايده‌آل قهرماني سقوط مي‌كنند، همان طور كه در دوران خود جان وين تجسم شده بود. هنوز اهميتي ندارد كه چگونه با وجود رندي و مبالغه‌گويي در متن رمان، روستر نمي‌تواند روي پرده يك ابرقهرمان باشد. شايد به دليل اين‌كه بازيگر نقش روستر گرفتار سرطان است. وقتي كه جان وين براي ايفاي همين نقش برنده اسكار شد، دقيقا براي بازي شخص جان وين چنين جايزه‌اي در نظر گرفته شد.

در 1969، براي اولين بار اين فيلم در يك هفته بعد از اين گروه خشن سام پكين پا (وسترني استعاري درباره مداخله احمقانه در ويتنام) در نيويورك اكران شد.

كوئن‌هايي كه مدام با ژانر بازي مي‌كنند و گاه اين بازي با لاقيدي و آزادي توام باجسارت انجام مي‌شود، تا كنون به سراغ وسترن نرفته بودند.

آنها در رويارويي با شخصيت ماتيه و در مواجهه با موضوع انتقام وي بشدت خلاقانه، بي‌اشتباه و مقتدرانه عمل كرده‌اند. البته آنها استاد انتقام و خشونت هستند.

با توجه به سبك كلاسيك كوئن‌ها، تصوير ماتيه هنگام سوار شدن به اسب به گونه‌اي طرح‌ريزي شده است كه دهان روستر با ديدن آن صحنه از حيرت گشوده شود. در صحنه پاياني، دوباره چنين صحنه‌اي تكرار مي‌شود و آن هنگامي است كه روستر لابوف را هدف قرار مي‌دهد. (مت ديمون بازي ظريف تمسخرآميزي به نمايش مي‌گذارد؛ در حالي كه بازي بريجز چيزي مابين تمسخر و بدجنسي است.)

اما، گويا نويسنده مي‌خواهد ميزان شهامت را رتبه‌بندي كند و در نهايت بگويد كه تمام شهامت‌ها دروغين هستند و شجاعت و شهامت حقيقي اين داستان از آن ماتيه است؛ موضوعي كه گويا كوئن‌ها هم به آن صحه گذاشته‌اند.

در بسياري جهات، مثل شب شكارچي چارلز لايتون به عنوان الگوي تصوير و موسيقي كوئن‌ها در شهامت حقيقي، تمثيل خير و شر است. تنها در اينجا، خطوط بين خير و شر مه‌آلود و غيرقابل تشخيص است. شايد به نوعي بازسازي مفهومي «چگونه غرب تسخير شد» است.

سينما و تلويزيون تبيان


جام جم آنلاين

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت