جامعيت علمي بهتر است يا تخصص؟

روحانيت تعهدات اجتماعي خاصي دارد که برخي از آنها از اهميت بيشتري برخوردار است.بايد ديد کداميک از اين تعهدات اولويت بيشتري دارد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جامعيت علمي بهتر است يا تخصص؟

در ادامه مطالب گذشته به اين نکته اشاره خواهيم کرده که: روحانيت تعهدات اجتماعي خاصي دارد که برخي از آنها از اهميت بيشتري برخوردار است.

بايد ديد کداميک از اين تعهدات اولويت بيشتري دارد و در نهايت با توجه به مدت تحصيل و ذوق و ديگر شرائط، کدام يک از تعهدات بايد زودتر نتيجه دهد. از اين رو درباره دين شناسي و معناي آن مطالبي را بيان کرده و درباره چگونگي حل و فصل مسائل ديني،توسط دروس حوزوي فعلي نکاتي را بيان خواهيم کرد.

اگر با ما همراه باشيد، نکات جالبي خدمت شما بيان شده و فضاي وسيع و گسترده اي در برابر چشمان شما ترسيم خواهد شد. به اميد آنکه همه ما بتوانيم در موقعيت و رشته خودمان، بهترين و بيشترين فعاليت را داشته باشيم.

 

سازمان روحانيت چند تعهد کلان اجتماعي دارد. مهم‌ترين تعهدات اين سازمان عبارت‌اند از:

1. حفظ، ترميم و بالنده‌سازي معرفت ديني و فهم شريعت نبوي،

2. تحقيق (1) و تلاش براي به?فهمي منابع ديني و کشف آفاق نظري ناگشوده و تبيين نظامات فکري ديني.(2)

3. تبليغ دين، و حفظ، ترميم و بالنده‌سازي فرايند آن

4. تربيت الهي انسان‌ها و تزکيه نفوس

5. تلاش براي تحقق دين در سطح جامعه و اداره ديني نظام اجتماعي.

6. دفاع از دين در مقابل دشمني‌ها

 

با توجه به اين که سازمان روحانيت با وظايف متعدد و تعهدات پرشماري روبرو است، آيا طلبة موفق مي‌تواند در همة اين زمينه‌ها به خوبي نقش ايفا کند؟ آيا عالم دين بايد همة اين نقش‌ها را برعهده بگيرد و ايفا کند يا براي بهتر انجام دادن مسئوليت، خود را تنها وقف يکي از اين رسالت‌ها کند و براي انجام آن تمام قواي خود را به کار گيرد؟ يا به يک مدل تلفيقي عمل کند مثلا در بخشي از عمر خود جامع و در بخش ديگر تخصصي عمل کند؟ و يا در انتخاب هر يک از اين دو الگو مختار است. زيرا حوزة علميه بايد هر دو الگوي تخصص‌محور و جامع را درون خود پرورده باشد و گونه‌هاي مختلف انساني را براي شرايط مختلف در دست داشته باشد و هر يک را به کاري که از ديگري بر نمي‌آيد بگمارد؟

 

زاويه ديگر اين پرسش مربوط به دوره تحصيل طلبه است.

بي‌شک طلبه موظف به آشنايي عميق و فهم دقيق معارف ديني است و در اسناد سخن خود به خدا و دين او بايد حجت معتبري در اختيار داشته باشد. سخن طلبه حتي اگر خود نداند و نخواهد سخن دين و نظر خدا تلقي مي‌شود و هر گونه کمي و کاستي و انحرافي در آن، به ارتکاب کثيف‌ترين گناه يعني بدعت مي‌انجامد. سخن بي‌پايه به نام دين گفتن افتراي بر خدا و سخت مورد توبيخ و مؤاخذه است. تفقه ـ به معني دين‌شناسي عميق ـ در تعريف و ماهيت طلبه اخذ شده و آية کريمه قرآن نيز به صراحت بر آن تأکيد کرده است(3) بدين روي طلبه با هر نقشي که در اجتماع پذيرفته باشد و هر کارکردي که براي خود تعريف کرده باشد از فهم عميق دين بي‌نياز نيست، مگر آنکه طلبه نباشد!

 

فهم عميق دين در گرو آشنايي با عناصر متعدد و اجزاي مختلف دين و درک نسبت‌ها و روابط ميان آنها است. از اين رو اگر کسي بخواهد دين‌شناس باشد بايد با ابعاد مختلف فقهي حقوقي کلامي فلسفي تاريخي اخلاقي تربيتي اجتماعي و.. . دين آشنا باشد و يک عالم جامع گردد. در غير اين صورت ادعاي دين‌شناسي تحقق نمي‌يابد.

 

سوال: علوم اسلامي موجود چقدر و چگونه اين نياز را تأمين مي‌کند؟

دانش پژوه علوم ديني براي انجام رسالت بزرگ خود چه مقدار نياز به علوم اسلامي حوزوي دارد و با چه گستره و تا چه سطحي بايد بدان بپردازد؟ منشأ اهميت اين سؤال تأثير اجمالي ولي قابل توجه اين علوم در فهم پيام خدا است.

تسلط کامل بر همه علوم اسلامي در شرايطي که اين دانش‌ها در دامان فرهنگ اسلامي، به دست عالمان سخت‌کوش و سخت‌انديش، طي بيش از هزار سال پرورده و گسترده شده، ابدا امکان‌پذير نيست. جامعيت علمي به معناي تسلط بر همة علوم بشري و غير بشري ديگر آرزويي دست نايافتني و رؤيايي غير قابل تعبير است و با گسترش حيرت‌انگيز دانش‌ها جرأت چنين اظهار نظر يا تصوري گرفته شده است.گرچه امروزه به برکت ابزارهاي نوين پژوهشي و ارتباطي، دست‌يابي به منابع، سهل‌تر و سريع‌تر شده، اما به همان نسبت زايش و افزايش پرسش‌ها و پاسخ‌ها و نظريه‌ها بالا رفته و حجم اطلاعات قابل دسترسي، انبوه‌تر و متراکم‌تر شده است. از اين رو به هيچ وجه از فردي با استعداد معمولي يا فوق معمولي نمي‌توان انتظار داشت که با عمر متوسط انساني، بر همه دانش‌هاي اسلامي تسلط پيدا کند و صاحب نظر و مجتهد و متخصص گردد. اگر دين‌شناسي به معني احاطه کامل بر تمام علوم اسلامي و آگاهي عميق از محتواي آنها باشد بدون شک در مدت زمانِ در اختيارِ يک انسان، امکان‌پذير نيست. بنابراين بايد پرسيد اطلاعات ديني لازم براي يک طلبه چيست و نقطة عبور از جامعيت به تخصص کجاست؟ يا به بيان ديگر طلبه چه اطلاعات بنياديني به عنوان اطلاعات پايه بايد داشته باشد که خود را در حد اقل دين‌شناسي ببيند و مجوّز عبور به گرايش تخصصي را دريافت کند؟

ادبيات عربي (صرف و نحو و بلاغت و لغت)، منطق، اصول، کلام، فقه، فلسفه، عرفان، تفسير و... هريک چه ميزان در فهم دين نقش دارد؟

 

منابع:

1. مراد از تحقيق توليد انديشه و کشف مجهولات است نه صرفا مطالعه کتب ديني و احيانا گردآوري، تأليف و گزينش پاره‌اي از مطالب پيرامون موضوعي خاص.

2. محقق دين به صورت طبيعي دست‌کم در سطوحي، موظف است تبليغ هم بکند. مثلا در همايش‌هاي علمي و مراکز تخصصي حاصل انديشه خود را ارائه مي‌کند و ديگران را در جريان يافته‌هاي خود قرار مي‌دهد. اما انتظار اصلي از او اين است که عمده توان و زمان خود را در بازپژوهي منابع دين و حل مشکلات نظري صرف کند و به توليد دانشِ گره گشا بپردازد گرچه در بخشي از زمان و توان خود به تبليغ هم مي‌پردازد، اما ممکن است محقق حرفه‌اي باشد و مبلغ متوسط. مثلا مرحوم علامه طباطبايي چنين شاني براي خود برگزيده بود.

3. ما کان المؤمنون لينفروا کافه فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم لعلهم يحذرون (توبه 9: 122)

برگرفته از راه و رسم طلبگي- محمد عالم زاده نوري


تهيه و فرآوري: محمد حسين امين – گروه حوزه علميه تبيان

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت