داستان کوتاه کوتاه عاشورایی چطور است؟

گزارش نشست کارگاهی داستان کوتاه کوتاه عاشورایی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گزارش نشست کارگاهي داستان کوتاه کوتاه عاشورايي

داستان کوتاه کوتاه عاشورايي چطور است؟

مهدي قزلي: کوتاه کوتاه نويسي را براي عاشورا نياز بدانيم، نه تفنن

نشست بررسي داستان هاي کوتاه کوتاه بومي در حوزه هنري برگزار شد. اين نشست در حاشيه جشنواره داستان کوتاه کوتاه عاشورايي برگزار شد که به همت سايت لوح در جريان برگزاري است.

به گزارش خبرنگار بخش داستان سايت لوح، مهدي قزلي، نويسنده به عنوان کارشناس در اين نشست شرکت داشت. وي گفت: داستان کوتاه کوتاه يک کار رسانه اي مبتني بر فرم است. داستان بر خلاف شعر نياز به مخاطب دارد زيرا اگر خوانده نشود چيز بي ارزشي است. اما شعر اين گونه نيست چون در خود شاعر خروش ايجاد مي کند. همچنين داستان مبتني بر قوه عاقله نويسنده و مخاطب است. براي درک اين مفهوم مقايسه ميان داستان و موسيقي نيز خالي از لطف نيست. موسيقي با حس انسان درگير است و از عقل نمي گذرد بلکه آن را دور مي زند. به همين خاطر مخاطب بدون اين که تفکرش بر انگيخته شود با آن ارتباط برقرار مي کند.

 

کوتاه کوتاه مبتني بر فرم است

وي همچنين درباره داستان کوتاه و کوتاه کوتاه گفت: داستان کوتاه به معناي عرفي آن مبتني بر فرم است زيرا جايگاه آن کوچک است و از بازي هاي کلامي و چينش حوادث براي پيشبرد آن استفاده مي شود. در داستان کوتاه کوتاه فرم از اين هم مهم تر است و سوار بر همه داستان مي شود. اين منش در ادبيات به فرماليست ها بر مي گردد چون آن ها در دوره اي که اصالت با محتوا بود ظهور کردند و براي ابراز خستگي از اين عقيده توجه خودشان را معطوف به فرم کردند. فرم ها کوتاه شد و شعار آن ها يعني «کم هم زياد است» ظهور کرد.

 

پرداختن به فرم؛ نياز يا تفنن؟

قزلي پرداختن به داستان کوتاه کوتاه براي نويسندگان جوان را منوط به پرسيدن يک سوال اساسي دانست و تشريح کرد: بايد از خود بپرسيم که استفاده از اين فرم يک نياز است و يا هوس؟ حقيقت اين است که فرماليست ها از سر هوس و تفنن به دنبال اين فرم رفتند. اما براي اين که کوتاه کوتاه در خدمت بيان مضامين عاشورايي قرار گيرد بايد از حوزه نياز به آن وارد شد تا تبديل به ابزار شود.

او همچنين پرداختن به قالبي مانند مينيمال را اقتضاي زمان ما دانست و گفت: امام علي (ع) در دوره خلافت براي راهنمايي مسلمانان خطابه هاي طولاني ارائه مي داد. آن ها هم از اين قالب استقبال مي کردند. اما در زمان امامان بعدي به خاطر اقتضائات زمانه نمي شد خطابه هاي بلند ارائه کرد. به خاطر همين امامان معصوم ناچار بودند با بيان يک جمله مفهومي عميق را انتقال دهند. روضه خواني و توجه به گريه نيز به خاطر همين سختگيري هاي حکومت به وجود آمد.

مهدي قزلي به شرکت کنندگان در مسابقه داستان کوتاه کوتاه عاشورايي توصيه کرد: کساني که در اين مسابقه شرکت مي کنند بايد به اين پرسش پاسخ دهند که چرا اين فرم را دنبال مي کنند؟ اين پرسشي است که يک نويسنده بايد پيش از اقدام جدي به نوشتن به آن پاسخ دهد زيرا در غير اين صورت در آينده ادبي دچار چالش مي شوند. البته اين را هم بايد اشاره کرد که داستان کوتاه کوتاه مستلزم روحيه اي است که تنها در نويسندگان خاصي وجود دارد.

داستان نويس نبايد به مخاطب باج دهد

قزلي همچنين درباره مخاطب يابي تذکر داد: مخاطب بسيار مهم است ولي نبايد به او باج داد. اساس شکل گيري رسانه مبتني بر باج دهي به مخاطب است. متأسفانه در تلويزيون ما سياست بر اين است که برنامه سازان بسيار به مخاطب باج مي دهند و اصل را بر رضايت و سرگرم کردن او قرار مي دهند که اين موجب کاهش کيفيت برنامه ها است.

او افزود: يک موضوع براي داستان نويس بايد دغدغه باشد که ضمن توجه به نيازهاي مخاطب، براي جلب نظر به او باج ندهد.

نويسنده کتاب "محمد آخرين آفتاب" در بخش ديگري از سخنانش به تصورات غلط درباره داستان کوتاه کوتاه اشاره و تصريح کرد: برخي از کساني که به سراغ اين فرم مي آيند گمان مي کنند همين که کوتاه کوتاه بنويسند کافي است در صورتي که مينيمال نويسي به تعداد کلمات نيست. عده اي هم فکر مي کنند که کوتاه کوتاه نوشتن آسان تر است در صورتي که اين طور نيست و نسبت داستان کوتاه به کوتاه کوتاه مانند نسبت آدم معمولي به آدم کوتوله است. اين هر دو تمام خصوصيات يک داستان را دارند با اين تفاوت که تمام مفاهيم مشابه بايد در حجم کوتاه تري عنوان شود. نکته ديگر اين است که کسي که داستان کوتاه کوتاه مي نويسد بايد بتواند تعداد زيادي از آن بنويسد که بتوان به او لقب کوتاه کوتاه نويس داد.

 

مينيمال نويسي مانند ايستادن بر قله کوه است

او نظرش را اين گونه تشريح کرد: سير حوادث در داستان کوتاه مانند يک سينوس کوه مانند است. در داستان کوتاه کوتاه نويسنده بايد نقطه مناسبي از قله را براي روايت انتخاب کند. واقعه عاشورا به خاطر تعدد شخصيت ها و نيز حوادث مينيمالي که به آن ها پرداخته نشده است، پر از اين قله هاست که مي تواند مورد توجه قرار گيرد.

قزلي ادامه داد: کساني که مينيمال را ابداع کردند معتقدند کوتاه کوتاه نبايد به نکات اخلاقي بپردازد، شخصيت پردازي داشته باشد و به حافظه سياسي افراد اتکا کند. اگر بخواهيم اين ملاک ها را مد نظر قرار دهيم عملا مينيمال نوشتن از عاشورا غير ممکن است. اما من معتقدم اين عقايد درست نيست و به قول نويسنده خوب کشورمان آقاي رضا اميرخاني ادبيات از شدت بومي بودن است که جهاني مي شود. امروز مي بينيم که ادبيات بومي امريکاي لاتين کاملا جهاني شده و براي همه شناخته شده است. بنابراين اين دور از ذهن نيست که ما به واسطه منيمال نويسي بتوانيم عاشورا را جهاني کنيم. سخناني که نظريه پردازان مينيمال مي کنند قطعيت ندارد.

 

نياز کوتاه کوتاه نويسي ايجاد حافظه تاريخي براي مخاطب است

اين نويسنده به ايجاد قراردادهايي براي برقراري بهتر رابطه اشاره و تصريح کرد: مي بينيم که مهران مديري در طنز ما توانست با مخاطب ارتباط دوسويه اي را برقرار کند که مبتني بر قرارداد نا نوشته اي است. ما بعد از ديدن چند قسمت از سريال هاي وي اين قرار داد را مي فهميم و مي دانيم که بايد به فلان جمله يا خصوصيت اخلاقي بخنديم. اين نکته بسيار مهمي است که به کار کوتاه کوتاه هم مي آيد. نويسنده مي تواند با هوشياري نکات خاص را قرار داد کند تا نيازي به تکرار آن نباشد. مفاهيم موجود در حادثه عاشورا از اين دست قرار دادهاست که در صورت ارائه درست حتي مي تواند جهاني شود؛ و اگر نشود هم زياد مهم نيست و ما بايد کار خودمان را انجام دهيم. اگر اين نظرات ملاک شمرده مي شد جشنواره کوتاه کوتاه "هفت سين" و "روح خدا" نيز برگزار نمي شد.

او ادامه داد: اگر در حرکات اين چنيني مداومتي وجود داشته باشد، کم کم کساني که حافظه تاريخي مرتبطي ندارند نيز وارد گود مي شوند. اين ممکن است بسيار طول بکشد ولي ادبيات و رسانه ها هميشه نقش تعيين کننده اي در ساختن حافظه تاريخي مردم داشته اند. به عنوان مثال همه مردم ما فتح خرمشهر را مي شناسند ولي با اشغال سوسنگرد آشنا نيستند. دليل اين تفاوت را بايد در ميزان پرداختن رسانه ها، ادبيات و ساير هنرها به اين دو موضوع جستجو کرد. نويسنده دفاع مقدس با مخاطب قرار نانوشته اي دارد که مي تواند با تکيه بر آن فرض کند او قضاياي مربوط خرمشهر را مي شناسد و نيازي به تکرار آن نيست.

قزلي توجه به فرم را راه حل مناسبي براي نوشتن کوتاه کوتاه دانست و تصريح کرد: اگر از منظر فرم وارد شويم بهتر نتيجه مي گيريم. برخي موضوعات هستند که نياز دارند کوتاه باشند و اگر طولاني گفته شوند به دل مخاطب نمي نشينند. مثلا ابراز عشق را نمي توان طولاني کرد زيرا هيجانش را از دست مي دهد. يا مثلا اگر مي خواهيم از خود کشي بگوييم، اگر آن را به درازا بکشيم مخاطب نمي تواند باورش کند. به نظر مي رسد واقعه عاشورا نيز داستان هاي گفته نشده و مينيمالي دارد که اتفاقا پتانسيل دراماتيک زيادي در آن هست.

 

براي مخاطب سکوت درست کنيم

او گفت: در داستان کوتاه کوتاه بايد ياد بگيريم گاهي سکوت کنيم و از اين سکوت استفاده درستي داشته باشيم. البته منظور سکوت به معناي مطلق آن نيست. بايد گفت ما نمي توانيم به درستي براي مخاطب سکوت درست کنيم.

مهدي قزلي در پايان نبود شخصيت پردازي را يکي از ضعف هاي ادبيات ايران دانست و تشريح کرد: به گمانم نخستين شخصيت بومي در داستان هاي ما "علي فتاح" رمان "من او" اثر رضا امير خاني باشد. ما در ادبياتمان شخصيت نداريم. افرادي مثل رستم و ساير شخصيت هاي شاهنامه نيز تنها توانسته اند تيپ باشند و در مورد آن ها به کلي گويي بسنده شده است. بنابراين ما به رمان نياز داريم، چون به شخصيت نياز داريم و شخصيت پردازي در داستان کوتاه کوتاه ممکن نيست.


تهيه و تنظيم: بخش ادبيات تبيان

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت