خدا خر را شناخت و شاخش نداد.
آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی یک شکم در آدمی نگذاشتی
خدا خر را شناخت و شاخش نداد.
آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری.
یار ما آن دارد و این نیز هم.
آنچه شیران را کند روبه مزاج احتیاج است احتیاج است احتیاج
کاربرد:
اگر بخواهیم درباره کسی حرف بزنیم که به دلیل فقر و یا نیازمندی به کاری پست تن داده است از این ضربالمثل استفاده میکنیم.
سگان از ناتوانی مهربانند و گرنه سگ کجا و مهربانی
آنچه خود داشت، زبیگانه تمنا میکرد.
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم.
آن خویش من است، که در پیش من است
کاربرد:
گاهی پیش میآید که در گرفتاریها خویشان و نزدیکان کسی او را ترک میکنند و او را با انبوهی از مشکلات تنها میگذارند؛ در حالی که دوست یا دوستانی که هیچ خویشاوندی و نزدیکی فامیلی با او ندارند، به یاریاش میشتابند و کمکش میکنند. در این گونه موارد، از این مثل استفاده میشود.
مشابه:
- برادر که در بند خویش است، نه برادر است و نه خویش است.
- گر در یمنی، چو با منی، پیش منی گر پیش منی، چو بی منی، در یمنی. (سعدی)
- گر گرگ مرا شیر دهد، میش من است.
بیگانه اگر وفا کند، خویش من است.
تنظیم: بخش کودک و نوجوان
عدد زیر را وارد کنید