اگر دوست داری بروی بهشت کلیک کن!

آرزوهاى دور و دراز » و به تعبير ديگر « طول امل » از مهمترين رذايل اخلاقى است كه انسان را به انواع گناهان آلوده مى‏كند، از خدا دور مى‏سازد، به شيطان نزديك مى‏كند و گرفتار عواقب خطرناكى مى‏سازد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آرزوهاي دراز!

قسمت سوم

طول امل در روايات اسلامى

اشاره:

آرزوهاى دور و دراز » و به تعبير ديگر « طول امل » از مهمترين رذايل اخلاقى است كه انسان را به انواع گناهان آلوده مى‏كند، از خدا دور مى‏سازد، به شيطان نزديك مى‏كند و گرفتار عواقب خطرناكى مى‏سازد.

البته اصل «آرزو و اميد» نه تنها مذموم و نكوهيده نيست، بلكه نقش بسيار مهمى در حركت چرخهاى زندگى و پيشرفت در جنبه‏هاى مادى و معنوى بشر دارد. اکنون به بررسي آيات قرآن مي‌پردازيم.

 

آنچه گذشت:

از آنجا كه آرزوهاى دراز تاثير بسيار مخربى بر زندگى معنوى و اخلاقى و حتى مادى انسانها دارد، در روايات اسلامى با تعبيرات گوناگون از آن نكوهش شده و با عبارات پرمعنايى به علل منطقى آن نيز اشاره شده است، به عنوان نمونه به روايات زير مى‏توان اشاره كرد:

1- در حديثى از پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌و‌آله مى‏خوانيم: «اربعة من الشقاء جمود العين و قساوة القلب و طول الامل و الحرص على الدنيا؛ چهار چيز است كه نشانه شقاوت و بدبختى انسان است: خشك بودن چشمها(به گونه‏اى كه هرگز از خوف خدا اشكى نريزد) و سنگدلى و آرزوهاى دراز و حرص بر دنيا». 1

 

2- در حديث ديگرى از اميرمؤمنان على عليه‌السلام مى‏خوانيم: «من اطال امله ساء عمله؛ كسى كه آرزوى طولانى داشته باشد، عملش بد خواهد شد»! 2

همين معنى به صورت گوياترى در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است كه فرمود: «اطول الناس املا اسوئهم عملا!؛ آن كسى كه آرزوهايش از همه طولانى‏تر باشد، عملش از همه زشت‏تر و بدتر است»! 3

 

3-

در نهج البلاغه خطبه 147 نيز تعبير گويايى در اين زمينه ديده مى‏شود، فرمود: «انما هلك من كان قبلكم بطول آمالهم و تغيب آجالهم حتى نزل بهم الموعود الذى ترد عنه المعذرة و ترفع عنه التوبة؛ اقوامى كه پيش از شما بودند و گرفتار عذاب شدند، فقط به خاطر آرزوهاى طولانى و فراموش كردن اجل و سرآمد زندگيشان بود تا آنكه عذاب موعود فرارسيد، همان عذابى كه با فرارسيدنش معذرت خواهى رد مى‏شود و درهاى توبه بسته خواهد شد»!

4- در حديث ديگرى از فاطمه بنت الحسين از پدرش امام حسين عليه‌السلام از جدش رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله چنين آمده است: «ان صلاح اول هذه الامة بالزهد و اليقين و هلاك آخرها بالشح(بالشك) و الاملدو عامل سبب اصلاح(و پيروزى) آغاز اين امت شد كه يكى زهد (و ترك وابستگى به دنيا) بود و ديگرى ايمان و يقين محكم بود و آنچه باعث هلاكت (و شكست) آخر اين امت مى‏شود بخل(شك) و آرزوهاى دراز است». 4

بديهى است ايمان و يقين محكم، به اضافه بى اعتنايى به زرق و برق دنيا، سبب شد كه مسلمانان نخستين به هنگام ورود در ميدان جهاد از هيچ چيز پروا نكنند، جز خدا را در نظر نگيرند و جز براى خدا شمشير نزنند و هرگز پشت‏به دشمن ننمايند و اين عامل مهم پيروزى آنان بود.

ولى هنگامى كه آرزوهاى دراز و دلبستگى‏ها و دلدادگى‏ها نسبت‏به ظواهر دنيا جاى «زهد» را گرفت و شك و ترديد به جاى يقين نشست، عقب‏گردها و شك‏ها شروع شد و امروز هم براى تجديد عظمت نخستين، راهى جز احياى دو اصل نخست نيست.

 

5- در حديث ديگرى از امام اميرمؤمنان مى‏خوانيم: «الامل سلطان الشياطين على قلوب الغافلين؛ آرزوى دراز سبب سلطه شيطانها بر قلوب غافلان مى‏شود»! 5

 

6- در حديث ديگرى از همان امام عليه‌السلام چنين افرادى به عنوان بدترين مردم معرفى شده‏اند، مى‏فرمايد: «شر الناس الطويل الامل، السيئ العمل؛ بدترين مردم كسى است كه آرزوهايش از همه طولانى‏تر باشد و عملش از همه بدتر»! 6

و نيز از آن حضرت در حديث ديگرى مى‏خوانيم: «ان المرء يشرف على امله فيقطعه حضور اجله، فسبحان الله لا امل يدرك و لا مؤمل يتركانسان پيوسته دنبال آرزوهاى خويش است(و از مبدء و معاد غافل است) ناگهان حضور اجل، آرزوهايش را قطع مى‏كند، سبحان الله! نه به آرزو رسيده و نه صاحب آرزو رها شده است»! 7

 

7- در حديثى از اميرمؤمنان على عليه‌السلام مى‏خوانيم: «اشرف الغنى ترك المنى؛ برترين بى‏نيازى ترك آرزوهاست»! 8

چرا كه آرزوهاى دور و دراز سبب مى‏شود كه انسان دائما خود را نيازمند ببيند و دست حاجت به سوى هر كس و هر جا دراز كند و شخصيت انسانى خود را به خاطر امورى كه هرگز به آن نمى‏رسد بشكند!

 

8- در حديث ديگرى از همان امام بزرگوار آمده است: «كذب من ادعى الايمان و هو مشغوف من الدنيا بخدع الامانى و زور الملاهى؛ دروغ مى‏گويد كسى كه ادعاى ايمان مى‏كند در حالى كه به خاطر خدعه‏هاى آرزوها و سرگرمى‏هاى باطل، دلباخته دنيا شده است»!9

روشن است كه دلباختگان آرزوها ناگزيرند براى وصول به آنها همه چيز را به دست فراموشى بسپارند و از همين جا رخنه در ايمان آنها پيدا مى‏شود.

 

9-

و نيز از همان بزرگوار در سخن كوتاه و پر معناى ديگرى مى‏خوانيم: «الامانى تعمى عيون البصائر؛ آرزوهاى دراز چشم بصيرت انسان را كور مى‏كند»! 10

 

10- در حديثى از پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌و‌آله آمده است كه روزى به اصحاب فرمود: «اكلكم يحب ان يدخل الجنة؟؛ آيا همه شما دوست داريد وارد بهشت شويد»؟! «قالوا نعم يا رسول الله؛ همگى عرض كردند آرى اى رسول خدا»!

فرمود: «قصروا من الامل و اجعلوا آجالكم بين ابصاركم و استحيوا من الله حق الحياء؛ دامنه آرزوها را كوتاه كنيد و مرگ را در مقابل چشم خود قرار دهيد و از خداوند(و مخالفت فرمان او) آن گونه كه شايسته است شرم كنيد». 11

 

11- باز در حديث پرمحتواى ديگرى از اميرمؤمنان على عليه‌السلام آمده است: «ان الامل يذهب العقل، و يكذب الوعد، و يحث على الغفلة و يورث الحسرة؛ آرزوهاى دراز عقل انسان را مى‏برد و وعده آخرت را دروغ مى‏شمرد و انسان را به غفلت وامى‏دارد و سرانجام آن، حسرت و ندامت است»! 12

 

12- اين بحث را با روايت ديگرى از رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله - به عنوان «ختامه مسك"پايان مى‏دهيم، در اين حديث آمده است كه پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌و‌آله سه عدد چوب را گرفت، يكى را پيش روى خود در زمين فرو كرد، ديگرى را در كنار آن و سومى را در فاصله دورتر، سپس فرمود: آيا مى‏دانيد اين چيست؟ عرض كردند: خدا و رسولش آگاه‏ترند، فرمود: «هذا الانسان! و هذا الاجل! و هذا الامل يتعاطاه ابن آدم و يختلجه الاجل دون الامل!؛ اين (چوب اول) انسان است و اين (چوب دوم) سرآمد عمر است و اين(چوب سوم كه در نقطه دورى در زمين فرو شده بود) آرزوهاى دراز انسان است، (آرى) پيش از آنكه انسان به آرزوهايش برسد دست اجل گريبان او را خواهد گرفت»! 13

 

در احاديث بالا كه گلچينى بود از احاديث فراوانى كه در منابع معروف اسلامى در باره طول امل آمده است‏به خوبى گستردگى خطرات و عواقب شوم اين رذيله اخلاقى را نشان مى‏دهد و ثابت مى‏كند كه آرزوهاى دراز از بزرگترين دشمنان سعادت انسان و مانع قرب او در پيشگاه خداست.

 

در قسمت بعد به کنکاش آثار و پيامدهاى طول امل خواهيم پرداخت. فردا منتظرش باشيد!

آيت الله مکارم شيرازي

تنظيم براي تبيان: حسين عسگري


1. تفسير قرطبى، ج 5، ص 3618               

2. بحارالانوار، ج 70 ص 163، ح 19.

3. تصنيف الغرر، ص 312.

4. بحارالانوار، ج 70، ص 164.

5. تصنيف الغرر، صفحه 312.

6. همان مدرك.

7. همان مدرك، صفحه 313.

8. نهج البلاغه، كلمات قصار، ح 211 و 34.

9. تصنيف غررالحكم، ص 312، ح 7223.

10. غررالحكم، ح 1375.

11. المحجة البيضاء، ج 8، ص 246.

12. ميزان الحكمة، ج 1، ص‏103 (ماده امل).

13. ميزان الحكمه، ج 1، صفحه 104

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت