جلوی خدا آبرو ریزی نکن

هر وقت که اتفاقی می‌افتد- یک اتفاق تلخ و ناجور- هر وقت که حسابی توی لک می‌روم و از ته دل آه می‌کشم یا از کوره در می‌روم و داد و بیداد راه می‌اندازم. مادرم می‌گوید: کم نیاوراینها همه‌اش امتحان است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جلوی خدا آبرو ریزی نکن

شما را به بد و نیک، چنانکه باید و شاید می‌آزماییم.

انبیا /25

هر وقت که اتفاقی می‌افتد- یک اتفاق تلخ و ناجور- هر وقت که حسابی توی لک می‌روم و از ته دل آه می‌کشم یا از کوره در می‌روم و داد و بیداد راه می‌اندازم. مادرم می‌گوید: کم نیاورجلوی خداآبرو ریزی نکن. اینها همه‌اش امتحان است.

 

آن وقت است که واقعاً لجم می‌گیرد و می‌گویم: «مگر اینجا هم مدرسه است؟ مگر خانه ما جلسه امتحان است؟

خدایا، اصلاً نمی‌فهمم تو چرا باید اینقدر سر به سر ما آدم‌ها بگذاری. چرا نمی‌گذاری آدم‌ها زندگی‌شان را بکنند؟ اصلاً این همه امتحان به چه دردی می‌خورد؟

 

فکرش را که می‌کنم می‌بینم زندگی بدون امتحان چه زندگی قشنگ و بی‌دلهره‌ای می‌شد. اما تو دلت نمی‌خواهد زندگی قشنگ و بی‌دلهره باشد.

 

از همه بدتر اینکه من اصلاً نمی‌دانم چه چیزهایی جزء سوالات امتحانی هست و چه چیزهایی نیست. نمی‌دانم وقت امتحان‌هایت چه قدر است؟ اصلاً منابع سوالات امتحانی تو کجاست؟ تو از چی امتحان می‌گیری؟

وای که چقدر زندگی کردن کار سختی است. آن هم با این همه امتحان.

اماخدایا! کاشکی می‌شد تغییری در رفتارت بدهی. باور کن اگر امتحان را حذف کنی، آدم‌هایت را خیلی خوشحال کرده‌ای.

تو هم از امتحان‌های خدا دلخوری؟ به نظر تو خدا چرا از آدم‌ها امتحان می‌گیرد؟ دنیای بدون امتحان واقعا چه جور دنیایی است؟

 

راستی، تو می‌دانی خدا از روی چه منابعی سوال طرح می‌کند؟

تازه‌ترین امتحانی که خدا از تو گرفت چه بود؟ می‌توانی آن را برای ما بنویسی؟

 

 عرفان نظرآهاری

برای ادامه ی این بحث به نظرات خوب شمادوست نوجوان عزیز نیازمندیم. لطفا با قید سن خود نظرات و سوالات خود را پایین همین مطلب در قسمت نظرات بنویسید

 

********************************

مطالب مرتبط

و خدایی که همین نزدیکی است

تو برای همیشه کافی هستی!

با تو سخن می گویم

نامه های خط خطی

تشنه‌ام،خورشید می‌خواهم‌

من هم می‌توانم دوستت باشم؟

با چه نامی تو را بخوانم دوست خوبم؟

برو باهاش حرف بزن بگذار آرومت کنه

لحظه های حضور تو

آنچه در رگهای من می گردد تویی

کاش تو را می دیدم

خدای فوق العاده من

دلیل بودن تو

در حضور ابر و آفتاب و رنگین کمان

دستنوشته هایی از جنس نوجوانی

 

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت