برو باهاش حرف بزن
بگذار، آرومت کنه
الله است و جز او خدایی نیست. زنده و پاینده است. نه چرت او را فرا می گیرد و نه خواب.
بقره/255
همه خسته می شوند، همه می خوابند، حتی پرنده ها و درختها.
ما آدمها هر کاری هم که بکنیم، آدمیم، خوابمان می گیرد، باید بخوابیم. گرسنه مان می شود، آب می خواهیم و هوا و هزار تا چیز دیگر. وای که ما چقدر چیز احتیاج داریم.
فقط تویی که هیچ وقت، هیچ چیز نمی خواهی. فقط تویی که به هیچ چیز احتیاج نداری. نه خسته می شوی، نه می خوابی.
شبها که همه خوابند، مطمئنم که تو بیداری و مواظب دنیایی.
چشمهایم را که می بندم، دلم شور نمی زند.
خاطرم جمع است. می دانم که هستی. بالای سر همه چیز و همه جا.
خیالم راحت است؛ چون همه چیز روبه راه است؛ چون تو رو به راهش می کنی. برای اینکه تو خدایی؛ یک خدای بزرگِ بی نیاز.
فکرش را بکن. اگر خدا هم می خوابید، اگر خدا هم مجبور بود یک وقتهایی چشمش را ببندد، اگر خدا هم خسته می شد و لازم بود استراحت کند، آن وقت چی می شد؛ چه بلایی سر این دنیا و ما می آمد.
تا حالا به سرت زده نصفه شب، وقتی همه خوابیده اند، حتی مورچه ها و گنجشکها، تو یکی بلند شوی و با خدا دردل کنی؛ اگر چنین تجربه ای داری می توانی آن را بنویسی و به آدرس ایمل (KIDS@Tebyan.net ) ما بفرستی تا با نام خودت آن را در سایت بگذاریم.
تهیه و تنظیم: مریم فروزان کیا
عرفان نظرآهاری