مسئوليت هاي متقابل دولت و ملت

دولت بعنوان نمايندگان ملت، مسئول سامان دهي به امور كشور است. به تعبيري مردم براي اينكه زندگي فردي و اجتماعي خويش را نظم و انضباط بخشند و هركاري داراي مسئول مشخص و هر امري متولي خاص خود را داشته باشد و امور از هم تفكيك و به بهترين وجه انجام شود، اقدام به
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مسئوليت هاي متقابل دولت و ملت

 

دولت به عنوان نمايندگان ملت، مسئول سامان دهي به امور كشور است.

به تعبيري مردم براي اينكه زندگي فردي و اجتماعي خويش را نظم و انضباط بخشند و هركاري داراي مسئول مشخص و هر امري متولي خاص خود را داشته باشد و امور از هم تفكيك و به بهترين وجه انجام شود، اقدام به انتخاب نمايندگاني مي كنند كه دولت را تشكيل مي دهد.

در اين مقاله نويسنده كوشيده است نگاهي كوتاه وگذرا به وظايف دولت از ديدگاه دعاي «توفيق الطاعه» داشته است. مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم:

¤¤¤

ضرورت تبيين حقوق متقابل دولت و ملت

همواره درباره مسئوليت هاي متقابل دولت و ملت و حقوق هر يك نسبت به ديگري اختلاف نظر بوده و خواهد بود؛ ريشه اين اختلاف را مي بايست در تغيير رفتارها و دلبستگي هاي آدمي و مقتضيات و شرايط زماني و يا مكاني جست. به اين معنا كه در هر زمان و يا مكاني دغدغه آدمي يگانه نيست و هر كس در شرايطي خاص و ويژه دغدغه اي دارد كه در شرايط زماني و مكاني ديگر اصولا به عنوان مسئله نيز مطرح نمي باشد چه رسد كه به عنوان مشكل و معضل و يا دغدغه خود را تحميل كند.

از اين رو است كه گاهي رفاه و گاهي عدالت و زماني ديگر آزادي دغدغه افراد و دولت ها است. در امور ديگر نيز اين گونه است و آدمي نمي تواند بگويد كه چه وظايف و مسئوليت هايي اساسي و اصلي است و چه مسئوليت ها و يا وظايف فرعي مي باشد. در حقيقت مسئله تزاحم در موارد عمل همانند تضاد در مقام احكام خود را تحميل مي كند. اين گونه است كه حقوق فرعي و اصلي گاه جا به جا مي شود. به سخن ديگر اگر بخواهيم مسئوليت هاي ريز و درشت دولت ها و ملت ها را بازشماريم بايد مجموعه اي از قواعد و اصول زندگي اجتماعي را به عنوان وظايف و حقوق هر يك برشماريم و مسئوليت هاي زيادي را بر اين دو دسته بار كنيم. قواعد سياسي و يا بازي زندگي هر دم مسئوليت ها و حقوق تازه اي را ايجاد مي كند و يا مسئوليت ها و حقوقي را بي معنا و لغو مي سازد. مطالبات و خواسته هاي مردم تغيير مي كند و ذائقه ها دگرگون مي شود و نيازهاي نوشونده خود را تحميل مي كند. دولت ها كوچك و بزرگ مي شوند و حجم مسئوليت ها كاهش و افزايش مي يابد.

نيازها و اصول ثابت و متغير

با اين همه به نظر مي رسد كه اصول ثابت و دغدغه ها و نيازهايي دايمي وجود داشته باشد كه در هر شرايطي باقي و برقرار مي باشد و هرگز از حالت نياز اساسي و اصلي بيرون نمي رود و از اين رو حقوق و مسئوليت هايي را نيز مي توان جست وجو كرد كه هماره باقي است. به اين معنا كه مي توان حقوق و مسئوليت ها و نيز نيازها و خواسته هايي را از هر دو سو يافت كه هرگز گرد كهنگي و يا غبار بي نيازي بر آن نمي نشيند و انسان اجتماعي و دولت ها بدان نياز دارند و خواهان اعمال درست آن از سوي يك ديگر هستند. اين ها اموري هستند كه در اصطلاح به آن ها اصول ثابت و غير متغير مي گويند كه در برابر مسائل و امور متغير و نوشونده قرارمي گيرند.

براي شناسايي اين حقوق و مسئوليت ها مي توان شيوه هاي مختلفي را در پيش گرفت و نظرات و آراي فلاسفه سياسي و دانشمندان روان شناس و يا جامعه شناس يا روان شناسان اجتماعي و فيلسوفان جامعه شناسي سياسي و حتي حقوق دانان را به دست آورد. يا به شكل ديگر به ميان مردم رفت و با بهره گيري از آمارگيري نسلي و بين نسلي آن را به دست آورد؛ زيرا در هر نسلي گفتمان غالب مي شود و يا حتي در هر دوره ده ساله يا بيست ساله اي و يا به قول چيني ها و يا سرخ پوستان آمريكايي هر دوازده سالي يك گفتمان و دوره وجود دارد كه نيازها و خواسته هاي خود را تحميل مي كند و اين به سبب تغييرات آب و هواي به شكل كلان است. روحيات و افكار و انديشه ها در اين دوره هاي دوازده ساله به گونه اي با دوازده سال ديگر متفاوت است.

به هر حال مي توان راه هاي مختلفي را در پيش گرفت تا امور ثابت و نيازهاي دايمي بشر و جامعه و به تبع آن مسئوليت هاي دولت ها را به دست آورد.

راه ديگري كه به نظر مي رسد، بازخواني كتاب و حياتي است كه از سوي آفريدگار بشر به عنوان كتاب استفاده و حفظ و نگه داري بشر و بهترين شكل كاربرد آن فرو فرستاده شده است و در آن همه خصوصيات اين ساخته و صنع الهي در آن بيان شده است و شيوه نگه داري و بازسازي و تعميرات و رشد و بهره گيري از آن را به صورت دقيق و كامل تبيين كرده است.

از اين رو مي بايست به كتاب وحياني قرآن مراجعه كرد و تحليل قرآن و تبيين آن را از بشر و خواسته و نيازهاي ثابت وي دانست و به عنوان مسئوليت به دولت ها ديكته و قانوني كرد.

با اين همه قرآن داراي مطالب بسياري است و اگر كسي بخواهد در كوتاه ترين و گوياترين واژگان و يا گزاره ها آن را بيان كند مي بايست به چه چيزي رجوع كند. به سخن ديگر همان گونه كه گفته مي شود كه تمامي قرآن تفسير و تفصيل سوره حمد مي باشد و يا اين كه تمامي سوره حمد در بسم الله الرحمن الرحيم خلاصه شده و همه آن گزاره در بسم الله و همه در باي بسم الله است. اكنون آن كلمه كليدي و يا جملات كوتاه و گويا كدام است كه بيانگر مسئوليت ها و حقوق متقابل دولت و ملت باشد؟

نيايش ها راه شناخت مطلوب بشريت

به نظر مي رسد كه اين كلمه و يا كلمات كليدي و يا گزاره ها و جملات اصلي را بتوان از راه ديگري نيز به دست آورد كه ناظر به تفسير همان كلام الهي و وحياني باشد.

در سخنان معصومان(ع) مطالب به شكل هاي مختلف و گوناگون چون گفت وگو، سخنراني، دعا و مانند آن آمده است. دعا و نيايش در ادبيات و فرهنگ امامان(ع) كاربردها و كاركردهاي چندي دارد كه مي توان به آموزش و تربيت و يا تبيين مواضع و ديدگاه ها و شيوه مقابله و مبارزه با دشمن دين و دنياي مردم اشاره كرد. هنگامي كه امام سجاد(ع) دعا و نيايش مي كند همه اين كاربرد و كاركردها را در نظر دارد.

در دعا و نيايش هاي امامان معصوم گاه مطلوب بودن امري براي هميشه به شكل دعا و نيايش بيان شده است و در حقيقت به مردم آموزش داده مي شود كه اين گونه باشند و اين گونه عمل كنند و اگر آن را به شكل خواسته دعايي بيان مي كنند براي بيان مطلوبيت واقعي آن است.

يكي از دعاها و نيايش هاي بسيار پرمحتوا و كليدي دعايي است كه از امام زمان(عج) در مفاتيح الجنان از مصباح كفعمي نقل شده است. اين دعا همان دعاي توفيق الطاعه است كه داراي فقرات چندي است كه بيش از 50 مطلب و مساله مهم را در بردارد.

در اين دعا كوشش شده است تا وضعيت مطلوب همه اقشار سني و جنسي و علمي و طبقات اجتماعي بيان شود و در حقيقت عصاره و كليد واژگان قرآن و جوامع الكلم است. در اين دعا و نيايش به طور عموم خواسته شده كه از غيبت و دروغ و حرام خواري و مانند آن پرهيز شود و از زنان خواسته شده كه عفت و حيا داشته باشند و عالمان در پي زهد روند و انباشت ثروت را كنار گذارند كه مصيبت و گرفتاري عظماي علماي دين است و در پي نصيحت و پند عملي مردم باشند و يا از جوانان خواسته كه مردان انابه و توبه باشند و مغرور به جواني نشوند كه به ظاهر گناهي نكرده اند و از پيران خواسته كه همواره وقار و آرامش خويش را حفظ كنند و زود از كوره در نروند و همانند كودكان سنگيني و وزانت خويش را از دست ندهند و كودكانه رفتار نكنند و يا از ثروتمندان خواسته است كه فروتني در پيش گيرند و دست و دل باز باشند و بخل نورزند بلكه بخشش كنند و حق سائل و محروم را ادا كنند و يا از فقيران خواسته كه شكيبايي ورزند و صبوري پيشه كنند و در آن چه خداوند به ايشان مي دهد اهل قناعت باشند و به سوي اين و آن دست دراز نكنند.

 

دادگري و مهرورزي مسئوليت دولت ها

در بخشي ديگر از دعا و نيايش به وضعيت مطلوب ملت و دولت اشاره مي كند. نخست مسئوليت دولت و در حقيقت حقوق مردم را يادآور مي شود و سپس مسئوليت و در حقيقت حقوق دولت ها را بيان مي كند.

به نظر صاحب الامر و الزمان(عج) آن چيزي كه به عنوان عصاره خواسته هاي ملت ها مطرح است و هرگز از عنوان اصلي و اساسي بيرون نمي رود و در حقيقت راهبرد اساسي دولت ها مي بايست باشد و دولت ها به عنوان يك مسئوليت دايمي و هميشگي مي بايست بدان عمل كنند، دادگري و مهرورزي است.

به اين معنا كه دولت مي بايست عدالت همه جانبه در توليد و توزيع ثروت و منافع و نيز بر آوردن نيازهاي فرهنگي و اجتماعي و سياسي و مشاركت دهي در حوزه قدرت را راهبرد خويش قرار دهد و در برنامه ريزي و تصميم گيري آن را عملياتي كند. بنابراين عدالت محوري و مهرورزي مهم ترين مسئوليت دولت است و در حقيقت مهم ترين نياز بشر و جوامع بشري مي باشد كه دولت ها مي بايست آن را برآورده سازند.

دولت بايد در كارهاي خويش اصل تحمل ملت را اصل قرار دهد و براساس عفو و گذشت برخورد كند و اگر ملت كاري را بر خلاف قانون انجام داد او را مواخذه به شدت نكند و با ملت به عنوان مجموعه كنار بيايد. به اين معنا كه گذشت در حق مردم و حركت هاي مردمي مي بايست اصل باشد و حتي حركات غيرقانوني ملت و مردم را به شكل جمعي انجام مي گيرد با گذشت و شفقت و مهرباني تحمل كند وآنان را به راه درست و راست هدايت كند. البته اين به آن معنا نيست كه حقوق افراد پايمال شود. به سخني ديگر گاه دولت ها به عنوان دولت حقوقي را دارا مي باشند كه از سوي ملت ها ناديده گرفته مي شود و دولت چون در مقام قدرت است نمي بايست از قدرت خويش استفاده كند و مردمان را مواخذه و تنبيه دست جمعي كند. به عنوان نمونه اگر مردمي در شهري اعتراض كردند و حتي اشتباهاتي را مرتكب شدند به عنوان حركت جمعي آنان را مجازات نكند و با در پيش گرفتن عفو و گذشت و رافت اسلامي آنان را به راه آورد.

انصاف و نيكوترين شيوه مسئوليت ملت

در برابر مسئوليت ملت و در حقيقت از حقوق دولت اين است كه مردم در برابر كارها و برنامه هاي دولت انصاف را از دست ندهند و درستي اعمال و رفتار دولت را ارزيابي كنند. مشكلات دولت ها را درك كنند و بدانند كه گاهي نمي توان برخي از مطالبات ملت ها را به علل و عواملي برآورده ساخت و يا اين كه دولت در وضعيتي است كه نمي تواند برخي از اطلاعات را به طور شفاف در اختيار مردم قرار دهد بنابراين نمي بايست براساس اطلاعات ناقص داوري كنند و از حد انصاف بيرون روند و دولت را متهم به كم كاري و يا ظلم و عدم توجه به مطالبات به حق مردمي كنند.

ديگر اين كه در رفتار اجتماعي همواره روش و شيوه نيكو را در پيش گيرند و با اعمال نابهنجار جمعي خويش اسباب قانون شكني و قانون گريزي را فراهم نياورد و به گونه اي عمل كنند كه دولت ها در ايجاد امنيت و آرامش و آسايش با مشكل مواجه نشوند.

بسياري از مشكلات دولت ها به سبب رفتارهاي نادرست جمعي ملت هاست و دولت ها و هم ملت ها هزينه هاي زيادي را به اين سبب مي دهند و صدمات جبران ناپذيري مي بينند. بنابراين بهتر است كه رفتارهاي خويش را به گونه تنظيم كنند كه الگوي رفتاري جوامع ديگري بشري باشد.

به هر حال صاحب الزمان(عج) بهترين و كامل ترين دولت را دولتي مي داند كه عدالت محور و اهل شفقت و مهرورزي باشد و بهترين جامعه و ملت را ملتي بر مي شمارد كه انصاف و حسن سيره و روش را دارا باشند.

نكته اي كه در پايان اين گفتار ذكر آن ضروري است اين كه تفكر شيعي آينده محور است و هرگز برخلاف جوامع ديگر به گذشته به عنوان مطلوب نگاه نمي كند. از اين روست كه حتي عصر نبوي و يا علوي به عنوان عصر طلايي مطرح نيست بلكه عصر ظهور مهدوي به جهت وجود همين معيارهاي دولت و ملت به عنوان عصر طلايي مطرح مي شود. در حقيقت اميد به آينده و زندگي شاد و سراسر آسايش و آرامش مطلوبي است كه چشم انداز آينده تفكر شيعي را شكل مي بخشد. جهاني در آن ترسيم مي گردد كه همه در آسايش و آرامش هستند. چنين تفكري مي طلبد كه همواره اميدوار بوده و به آينده خوش بين و حركت رو به جلو داشته باشيم.

 

حسين كريم خاني

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت