چرا در مواقع گرفتاری آیه امن یجیب می خوانیم؟

همه ما در زمان گرفتاری و بیماری برای حل مشکلات آیه 62 سوره نمل " امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء" را می خوانیم و از خداوند مدد می خواهیم .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همه ما انسانها در طول دوران زندگی خود دچار گرفتاری و رنج و بلا خواهیم شد و ممکن است راه حل آن مشکلات  از دست ما انسانها خارج شود و باید به خدا پناه ببریم. البته انسان باید در تمام مراحل زندگی اش به خدا توکل داشته باشد و برای رفع مشکلاتش تنها از خدا یاری بخواهد،چون این خداست که به فریاد بنده های خود می رسد.

 تمام قرآن و آیات آن مانند معجزه ای است که هر مسلمانی باید در زندگی خود آنها را به کار گیرد و بر اساس آن زندگی خود را پیش ببرد. زمانی که مشکلات و گرفتاری ها گریبان گیر او می شود، و آرامشش را از بین می برد،با بردباری و با توسل به این آیات از کنار این گرفتاری ها عبور کند.

  آیه 62 سوره نمل/27 را آیه «امّن یجیب» مى‌گویند و آیه با همین عبارت آغاز مى‌شود و به دلیل توجه ویژه مسلمانان هنگام گرفتارى‌ها و مشكلات به آن، معروف شده است. خداوند متعالى در این آیه توجه مى‌دهد كه هرگاه بندگان مضطرش او را بخوانند، غم و اندوه و هر نوع مشكلى را از آنان برطرف مى‌سازد. 


آیات فراوانی وجود دارد که توصیه شده انسان در مواقع گرفتاری، بسیار آنها را به لب بیاورد و ذکر آن را بگوید. از جمله این آیات آیه 60سوره غافر " ادعُونِي‌ أَستَجِب‌ لَكُم" مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما مستجاب کنم و همچنین آیه 186 سوره بقره " وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ" و چون بندگان من (از دوری و نزدیکی) من از تو پرسند، (بدانند که) من به آنها نزدیکم، هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت کنم. پس باید دعوت مرا (و پیغمبران مرا) بپذیرند و به من بگروند، باشد که (به سعادت) راه یابند.‌
 یکی دیگر از این آیات که برای رفع گرفتاری ها و شفای بیمارن بسیار خوانده می شود، آیه 62 سوره نمل می باشد. حتی مراسمی به عنوان ختم امن یجیب بین بعضی از افراد مرسوم است.

 آیه 62 سوره نمل/27 را آیه «امّن یجیب» مى‌گویند و آیه با همین عبارت آغاز مى‌شود و به دلیل توجه ویژه مسلمانان هنگام گرفتارى‌ها و مشكلات به آن، معروف شده است. خداوند متعالى در این آیه توجه مى‌دهد كه هرگاه بندگان مضطرش او را بخوانند، غم و اندوه و هر نوع مشكلى را از آنان برطرف مى‌سازد. از همان قرن‌هاى نخستین اسلامى، مسلمانان با توجه به این آیه در ناراحتى‌ها، بیمارى‌ها و درماندگى‌ها به خداوند روى می آوردند و براى رفع نیازهایشان او را مى‌خواندند و یا یكدیگر را به دعاكردن به درگاه الهى دعوت مى‌كرده‌اند.

 تفسیر آیه " امن یجیب"

 آیه 62 سوره نمل " أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ ۗ أَإِلَٰهٌ مَعَ اللَّهِ ۚ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ" یا آن کس که دعای بیچاره مضطر را به اجابت می‌رساند و رنج و غم آنان را بر طرف می‌سازد و شما (مسلمین) را جانشینان اهل زمین قرار می‌دهد؟ آیا با وجود خدای یکتا خدایی هست؟ (هرگز نیست لیکن) اندکی متذکر (این حقیقت) هستند. این آیه به ما می رساند که تنها خدای یکتاست که رنج و غم و گرفتاری ها را از زندگی ما انسانها دور می کند.

در این آیه، روی عنوان مضطر تکیه شده است؛ چراکه یکی از شرائط اجابت دعا آن است که دعا صادقانه باشد و انسان مضطری که دیگر به غیر خدا امیدی ندارد و کاملا درمانده شده است، دعایش حقیقی است و در این حالت فرد فقط خدا را می‌خواند و خدا هم اجابت می‌کند.

کلمه مضطر به معنای ناچار. لاعلاج. كسى كه اضطرار و ناچارى او را گرفته است و السوء بفتح اول مصدر است به معنى بدى و بضم اول اسم است به معنى بد و ناگوار و بلا.

  از روایات رسیده متوجه می شویم که نمونه‌ى مضطرّ واقعى، امام زمان (عجّل‌اللّه تعالى فرجه الشريف) است و بدترين سوء «وَ يَكْشِفُ السُّوءَ»، سلطه‌ى كفّار است كه در زمان آن حضرت برطرف مى‌شود و نمونه‌ى‌ «يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ» حكومت صالحان در آن زمان است.


 شان نزول آیه: محمد بن العباس از ابراهیم بن عبدالحمید او از محمد بن مسلم و او از امام باقر علیه‌السلام نقل کند که این آیه درباره امام قائم علیه‌السلام نازل شده که هنگامى که ظهور نماید در مقام ابراهیم میان مسجدالحرام نماز می‌گذارد و بسوى خداى خود تضرع و زارى کند.

و نیز از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمود این آیه درباره قائم آل محمّد علیه‌السلام نازل شده است و نیز فرمود: به خدا سوگند اوست که با حالت اضطرار و خضوع و خشوع در مقام ابراهیم دو رکعت نماز می‌گذارد و خداى خود را می‌خواند و خداوند هم دعاى او را مستجاب نموده و سوء و بدى را از او دور نماید و وى را جانشین خود در روى زمین قرار دهد. از این جهت است که این امام بزرگوار در فرازی از دعای ندبه در توصیف امام عصر می‌فرماید «أَیْنَ‏ الْمُضْطَرُّ الَّذِی‏ یُجَابُ إِذَا دَعَا»؛ یعنی کجاست آن مضطری که وقتی دعا کند، اجابت می‌شود.

و نیز امام باقر علیه‌السلام فرماید: به خدا قسم مانند آنست که مى بینم کسى که این آیه براى او نازل گردیده ظهور نماید و به حجرالاسود خانه کعبه تکیه کند و حمد و ستایش پروردگار نماید.

 سپس گوید اى گروه مردم اگر هر کسى بخواهد با من درباره پروردگار محاجّه کند و پرسشى نماید من برتر و اولى از مردم نسبت به پروردگار هستم و پاسخ او را خواهم گفت و نیز هر کسى با من درباره آدم و نوح] و عیسى و موسى محاجّه نماید و سؤالى کند من از تمام مردم نسبت به آنان اولى و برتر مى باشم و جواب او را خواهم داد و نیز هر کسى بخواهد با من درباره محمد پیامبر اسلام و کتاب آسمانى او قرآن محاجّه کرده و پرسشى بنماید من از همه مردم نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله و قرآن برتر و اولى هستم و پاسخ او را خواهم گفت، سپس امام فرمود: به خدا قسم اوست مضطرّى که گوید، «امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض»، بنابراین آیه مزبور درباره او نازل گردیده است.
در روایت دیگری آمده است که این آیه درباره‌ی قائم نازل شده است و جبرئیل به‌صورت پرنده‌ی سفیدی بر ناودان کعبه می‌نشیند؛ نخستین کسی که با او بیعت می‌کند جبرئیل است. آنگاه 313 نفر با وی بیعت می‌کنند. هرکس به راه افتاد، به زودی به او می‌رسد و هرکس به راه نیفتاد، در رختخوابش ناپدید می‌شود، یعنی از همان جا که خوابیده، ناگهان حرکت می‌کند. این است معنی گفته‌ی امیرالمؤمنین که فرمود «آنان در رختخوابشان ناپدید می‌شوند.» چنانکه خداوند در سوره بقره آیه 148می‌فرماید: در نیکی‌ها و اعمال خیر بر یکدیگر سبقت جویید، هرجا باشید، خداوند همه‌ی شما را حاضر می‌کند
 از روایات رسیده متوجه می شویم که نمونه‌ى مضطرّ واقعى، امام زمان (عجّل‌اللّه تعالى فرجه الشريف) است و بدترين سوء «وَ يَكْشِفُ السُّوءَ»، سلطه‌ى كفّار است كه در زمان آن حضرت برطرف مى‌شود و نمونه‌ى‌ «يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ» حكومت صالحان در آن زمان است.

آیات 60 تا 64 سوره نمل با "امن" آغاز می شود  این 5 آیه ،سؤالات پنجگانه است که مجموعه‌ای از یک باز پرسی و محاکمه معنوی را تشکیل می‌دهد، و آیه 62 هم سخن از حل مشکلات، و شکستن بن بستها و اجابت دعاهاست. در واقع می گوید آیا معبودهای بی‌ارزش شما بهترند «یا کسی که دعای مضطر و درمانده را هنگامی که او را بخواند به اجابت می‌رساند و گرفتاری و بلا را بر طرف می‌کند»؟

  در این تفسیر مراد از اجابتِ مضطرّ، كارى الهى است ولى سنّت الهى را تغيير نمى‌دهد. مثلًا سنّت خداوند آن است كه مردم به نحوى بايد از دنيا بروند و همه‌ى انسان‌ها در لحظه‌ى احتضار، مضطرّند و اگر خداوند به همه جواب مثبت دهد، بايد قانون مرگ را لغو كند.


 در آن هنگام که تمام درهای عالم اسباب به روی انسان بسته می‌شود و از هر نظر درمانده و مضطر می‌گردد، تنها کسی که می‌تواند قفل مشکلات را بگشاید نور امید در دلها بپاشد ذات پاک اوست و نه غیر او.

 در تفاسیر دیگر این آیه امده است که این دعا نقشی در استجابت دعا ندارد ، اما مردم به خاطر تناسب محتواى آيه تبّركاً آن را مى‌خوانند و مانعى ندارد. همچنین مناجات با خداى سبحان و راز ونياز با او كارى پسنديده و لازم است، دعا به درگاه او و درخواست حل مشكلات خصوصاً هنگام درماندگى، براى همگان ضرورى است. از روایات رسیده متوجه می شویم که نمونه‌ى مضطرّ واقعى، امام زمان (عجّل‌اللّه تعالى فرجه الشريف) است و بدترين سوء «وَ يَكْشِفُ السُّوءَ»، سلطه‌ى كفّار است كه در زمان آن حضرت برطرف مى‌شود و نمونه‌ى‌ «يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ» حكومت صالحان در آن زمان است.
 در این تفسیر مراد از اجابتِ مضطرّ، كارى الهى است ولى سنّت الهى را تغيير نمى‌دهد. مثلًا سنّت خداوند آن است كه مردم به نحوى بايد از دنيا بروند و همه‌ى انسان‌ها در لحظه‌ى احتضار، مضطرّند و اگر خداوند به همه جواب مثبت دهد، بايد قانون مرگ را لغو كند.
در این تفسیر دلایل مستجاب نشدن دعا را این گونه بیان کرده است:گاهی ممکن است برای رفع یک گرفتاری و مشکل بسیار دعا کنیم ولی به نتیجه ی مطلوبی نرسیم.ما انسانها باید بدانیم که هر جا دعاى ما مستجاب نشود، دليلى دارد،ممکن است دعاى ما، طلبِ خير نبوده وما گمان مى‌كرديم خير است و یا ممکن است نحوه‌ى درخواست ما ، جدّى و همراه با درماندگى نبوده است و یا اینکه در دعا اخلاص نداشته‌ايم، يعنى اگر به درگاه خداوند رو كرده‌ايم، به ديگران نيز چشم اميد داشته‌ايم.

البتّه  ممکن است چیزی را از خدا بخواهیم و به جاى استجابتِ آنچه مى‌خواهيم، خداوند حكيم مشابه آن را به ما بدهد و گاهى به جاى خواسته‌ى ما، كه نزد خداوند به مصلحت ما نيست، خداوند بلائى از ما دور مى‌كند و گاهى به جاى برآوردن حاجت در دنيا، در قيامت جبران مى‌كند و گاهى به جاى لطف به ما، به نسل ما لطف مى‌كند كه همه‌ى اين مطالب در روايات آمده است.

 " اذا دعاه‌‌-‌ وقتي‌ ‌او‌ ‌را‌ بخواند"، و ‌این‌ ‌برای ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ بفهماند ‌خدا‌ وقتی دعا ‌را‌ مستجاب‌ می كند ‌که‌ داعی (دعا کننده)‌، ‌به‌ راستي‌ ‌او‌ ‌را‌ بخواند، نه‌ اينكه‌ ‌در‌ دعا رو ‌به‌ ‌خدا‌ كند و دل‌ ‌به‌ اسباب‌ ظاهری‌ داشته‌ ‌باشد‌ و ‌اين وقتی صورت‌ می گيرد ‌که‌ اميد دعا کننده ‌از‌ همه‌ اسباب‌ ظاهری قطع‌ ‌شده‌ ‌باشد‌


در تفسیر دیگر مراد از " ‌از‌ اجابت‌ مضطر وقتي‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ بخواند" ‌این‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خدا‌ دعايی دعا كنندگان‌ ‌را‌ مستجاب‌ و حوائج‌شان‌ ‌را‌ ‌بر‌‌آورده می کند، و ‌اگر‌ قيد اضطرار ‌را‌ ‌در‌ ‌بين‌ آورد ‌برای ‌اين ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ حال‌ اضطرار، دعاي‌ داعی‌ ‌از‌ حقيقت‌ برخوردار ‌است‌ و ديگر گزاف‌ و بيهوده‌ نيست‌، چون‌ ‌تا‌ آدم‌ بيچاره‌ و درمانده‌ نشود، دعاهايش‌ ‌آن‌ واقعيت‌ و حقيقت‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ حال‌ اضطرار واجد ‌است‌ ندارد.

 برای دعا قید دیگری آورده و فرموده‌:" اذا دعاه‌‌-‌ وقتي‌ ‌او‌ ‌را‌ بخواند"، و ‌این‌ ‌برای ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ بفهماند ‌خدا‌ وقتی دعا ‌را‌ مستجاب‌ می كند ‌که‌ داعی (دعا کننده)‌، ‌به‌ راستي‌ ‌او‌ ‌را‌ بخواند، نه‌ اينكه‌ ‌در‌ دعا رو ‌به‌ ‌خدا‌ كند و دل‌ ‌به‌ اسباب‌ ظاهری‌ داشته‌ ‌باشد‌ و ‌اين وقتی صورت‌ می گيرد ‌که‌ اميد دعا کننده ‌از‌ همه‌ اسباب‌ ظاهری قطع‌ ‌شده‌ ‌باشد‌، ‌يعنی‌ بداند ‌که‌ ديگر هيچ‌ كس‌ و هيچ‌ چيز نمی ‌تواند گره‌ ‌از‌ كارش‌ بگشايد، ‌آن‌ وقت‌ ‌است‌ ‌که‌ دست‌ و دلش‌ ‌با‌ ‌هم‌ متوجه‌ ‌خدا‌ میشود و ‌در‌ ‌غير‌ ‌اينکه‌ صورت‌ ‌غير‌ ‌خدا‌ ‌را‌ می‌خواند. پس‌، ‌اگر‌ دعا صادق‌ باشد،در چنين‌ صورتی ‌خدا‌ اجابتش‌ می‌كند و گرفتاريش‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ مضطر كرده‌ ‌بر‌ طرف‌ می سازد.

 خواص آیه " أَمَّنْ یُجِیبُ "

طبق 82 سوره اسرا  " وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا"  و ما آنچه از قرآن فرستیم شفا (ی دل) و رحمت (الهی) برای اهل ایمان است و ظالمان را به جز زیان (و شقاوت) چیزی نخواهد افزود؛ قرآن  کریم برای مومنین شفاست ، از این رو شفاعت خواستن از قرآن کریم؛ امری معقول و پسندیده است.

همانطور که گفتیم، در زمانی که انسان دچار گرفتاری شده و مضطر می شود و هیچ یک از اسباب عالم قادر به برطرف کردن این گرفتاری نباشد،تنها راهی که برای انسان باقی می ماند، و تنها کسی که می تواند قفل این گرفتاری را بگشاید؛ خداست.

 این واقعیتی است فطری که درون جان همه انسانها وجود دارد و حتی افرادی هم که کافر و بت پرست هستند، هنگامى كه در ميان امواج خروشان دريا گرفتار مى‏شوند تمام معبودهاى خود را فراموش  می کنند و دست به دامن لطف پروردگار مى‏زنند همانگونه كه قرآن مى‏گويد: فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ: هنگامى كه سوار كشتى مى‏شوند خدا را مى‏خوانند در حالى كه پرستش را مخصوص او مى‏دانند. (عنكبوت 65)

بنابراين اگر كسی به هنگام سختيها و مشكلات (و نه فقط در خصوص مريضيهای جسمی) با تمام وجود به درگاه حضرت حق دعا كند و گشايش و عافيت طلبد، يقينا اين تضرع و استدعای او بی جواب نمی‌ماند، چراكه خود خداوند مي‌فرمايند: «أمّنْ يجيبُ المضطرّ إذا دعاهُ و يكشفُ السوء».


هر انسانی باید درک کند که اگر بخواهد دعایش مستجاب شود، باید چشم از عالم اسباب بكلى برگيرد و تمام قلب و روحش را در اختيار خدا قرار دهد، همه چيز را از آن او بداند و حل هر مشكلى را به دست او ببيند، و اين درك و ديد در حال اضطرار دست مى‏دهد.

 در  این آیه به یکی از اسما نیک خداوند (المجیب) اشاره کرده است.«المجيب»‏ يعني هو الذي يجيب المضطر و يغيث الملهوف إذا دعياه. واضح است مريضی كه دستش از همه جا كوتاه شده و به هيچ كس اميدی ندارد با همه وجود به اسم «الشافی» توسل جسته و با قرائت اين آيه شريفه از خدایی كه مجيب دعای مضطرين و كاشف كرب مكروبين است، کمک و استمداد می طلبد.

بنابراين اگر كسی به هنگام سختيها و مشكلات (و نه فقط در خصوص مريضيهای جسمی) با تمام وجود به درگاه حضرت حق دعا كند و گشايش و عافيت طلبد، يقينا اين تضرع و استدعای او بی جواب نمی‌ماند، چراكه خود خداوند مي‌فرمايند: «أمّنْ يجيبُ المضطرّ إذا دعاهُ و يكشفُ السوء».

در حديث صحيحي از حضرت سجاد (عليه‌السلام) نقل شده است كه : «الدعاء يدفع البلاء النازل و ما لم ينزل: دعا، بلاي نازل شده و نازل نشده را دفع مي‌نمايد».

نحوه ختم آیه " امن یجیب"

ختم امن یجیب به این منظور انجام می‌گیرد که ما خود را مصداق موجودی مضطر و درمانده و خداوند را مجیب و فریاد‌رس و دستگیر می‌یابیم و این آیه را با توجه به مضمون و محتوای آن به قصد جلب عنایت و امداد خداوند و نجات یافتن از گرفتاری و بلا می‌خوانیم.

 سفارش شده است برای ختم در یک مجلس دوازده هزار مرتبه آیه " أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلاً ما تَذَكَّرُونَ " را بخواند و اگر وقت دست ندهد و یک نفس نتواند ،با مشارکت دیگران هم بخواند خوب است و اگر نتوانست، در یک مجلس صد و بیست مرتبه بخواند که انشاءالله در آن هفته به مراد می رسد و اثر استجابت ظاهر می گردد و در بعضی نسخ دو هزار مرتبه نیز وارد شده است.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت