تشت رسوایی دراویش از بام مرکز اسناد انقلاب اسلامی بر زمین افتاد
پیوند فراماسونری و دراویش گنابادی
در این گفتار به بهانه سندی که از سوی سازمان اسناد انقلاب اسلامی، منتشر شده است، به جستجوی رایطه شفاف و مغفول مانده این دو فرقه پنهانکار، میپردازیم تا ریشه اغتشاشات اخیر و نافرجام و انحرافات دراویش گنابادی بر همگان روشن شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
دوشنبه 1396/12/07 ساعت 08:46
ریشه های فراماسونری
فراماسونری بعنوان جمعیتی نهانروش و نخبهگرا به الیگارشی یهود باز میگردد که اقدام بر پایهریزی آن در سال 1717 در کشور انگلستان بوده است و همواره به ابزار توطئه انگلو -صهیونیست جهانی مبدل شده و بسیاری از مخالفتهای مسلمانان با آن، ریشه در اساس صهیونیستی این مرام دارد. فراماسونری از نظر تشکیلات، با تکیه بر ایدئولوژی لیبرالی و حمایت های گستردهی بورژوازی اروپا به بازوی سازمانی نظام سرمایهداری لیبرال غرب تبدیل شد ودر دوران اولیه گسترش نفوذ غرب در مشرق زمین، فراماسونری با استعمار رابطه تنگاتنگی پیدا کرد.میرزا ملکم خان:
"برای این که ایران را به الگوی اروپایی تغییر شکل دهم، تصمیم گرفتم محتوای اصلاحات خود را به لباسی بپوشانم که مردم من بتوانند آن را بفهمند. آن لباس مذهب بود."
"برای این که ایران را به الگوی اروپایی تغییر شکل دهم، تصمیم گرفتم محتوای اصلاحات خود را به لباسی بپوشانم که مردم من بتوانند آن را بفهمند. آن لباس مذهب بود."
فراماسون ادعا دارد که یک طریقت فلسفی برای تربیت انسان است. از اصول دستورهایی که در فراماسونری حاکم است، اینست که عضو آن کاملاً مخفی عمل کرده و اسرار خود را به هیچ وجه افشا نمیکند.
فراماسونری متولد شده در زمان قاجار
در آغاز، برخی از روشنفکران دوره قاجار، سازمان فراماسونری را به عنوان یک سازمان نوگرا، انقلابی و آزادیخواه تصور می کردند که آرمانی جز مبارزه با استبداد و برپایی مردمسالاری و بیداری ملتها ندارد. میرزا ملکم خان آموزههای سیاسی- اجتماعی اروپای قرن نوزدهم و انقلاب فرانسه را که ریشه لیبرالیسم- اومانیسم داشت؛ به ایران آورد و موسس آن در ایران شد.
بیشترین اعضای اصلی فراموشخانه میرزا ملکمخان، دانشجویان سابق دارالفنون بودند. وی هدف خود را از تشکیل «مجمع آدمیت» بدین شرح بیان میکند: "من به اروپا رفته و نظامهای دینی، اجتماعی و سیاسی آنان را مطالعه کردم. روحیه فرقههای مختلف مسیحیت و سازمان جوامع مخفی و فراماسونری را آموختم و به برنامهای رسیدم که باید عقل سیاسی اروپا را با عقل دینی آسیایی با هم به کار گیرد. برای این که ایران را به الگوی اروپایی تغییر شکل دهم، تصمیم گرفتم محتوای اصلاحات خود را به لباسی بپوشانم که مردم من بتوانند آن را بفهمند. آن لباس مذهب بود."
فراماسونی همیشه کوشیده است اقلیت های مذهبی را تحریک کند تا در جوامع مختلف مسأله و تفرقه ایجاد نماید.
انجمن مخفی فراماسونها، یکی از تشکلهای افراطی عصر مشروطه با هدف تسلط بر حکومت و فرهنگ ایران در این زمانه پرتلاطم فعال شد. بر اساس مصوبات این انجمن میبایستی آتش فتنه در کشور روشن شود و هیچگاه خاموش نگردد و تأملی در مصوبات این انجمن نشان میدهد که نزاع با حکومت و تضعیف اسلام با تکیه بر بیگانگان محور اقدامات افراطی آنها میباشد. لازم به ذکر است که، مشروطهخواهان غربگرا، عمدتاً فراماسونر بودند.
فراماسون هادر حکومت پهلوی
در دوره پهلوی، همزمان با گسترش روابط سیاسی با غرب به خصوص انگلستان و نفوذ فراماسونها در سیاست ایران به شدت گسترش یافت و بسیاری از سیاستمداران، نخست وزیران، وزیران، نمایندگان مجلسین و فعالان سیاسی از فراماسونهای سرشناس بودند. در این میان میتوان به نقش فراماسونهای شناخته شده این دوران در یک سری قراردادهای استعماری و شبه استعماری اشاره کرد.«قرارداد الحاقی» یا همان قرارداد «گس-گلشائیان» و مساله «کاپیتالاسیون» از آن جمله هستند.فراماسونری پس از انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی اغلب گردانندگان عمده لژهای فراماسونری که از مقامات متنفذ رژیم پهلوی بودند، ایران را ترک گفتند و بدین ترتیب شیرازه تشکیلات فرماسونری در ایران از هم گسست. اما در طول سه دهه تاریخ انقلاب اسلامی ماسونها و دوستان ایشان کوشیدند تا اصول موضوعه "گفتمان لیبرال سرمایهداری "را از دل اسلام استخراج و استنتاج کنند و التقاطی از تئوریهای ماسونی با مستندات دینی بیافرینند تا تجدیدنظرطلبی ایدئولوژیک خود را به نام "اصلاحطلبی دینی" پیش ببرند.به روایت یکی از تئوریسین های التقاط: «هیچ گفتمانی در ایران بدون اتکاء به ادبیات دینی رشد نخواهد کرد و حتی لائیکها نیز برای گسترش آراء خود راهی جز استفاده از ادبیات مذهبی ندارند».
تلاش براي نفوذ در ديگر كانونهای صوفيه، بويژه " نوربخشيه و نعمت اللهي گنابادي " از سوي فراماسونرها به نتيجه رسيد كه در اين زمان قابل لمس است.
این همان نقشه راهی است که میرزا ملکم خان نیز بر آن تاکید داشت.
راهبرد همیشگی فراماسون ها
فراماسونی همیشه کوشیده است اقلیت های مذهبی را تحریک کند تا در جوامع مختلف مسأله و تفرقه ایجاد نماید.حکومتهای استعماری انگلیس سعی بر این داشتند عوامل خود را به صورت مجریان صدیقی در پست های حساس قرار بدهند و گاهی هم ایشان را دربرنامه ای چندین ده ساله در چهره" مردان ملی" ذخیره نمایند.سیاست فراماسونری هیچ گاه در مورد ایران نقش نیکخواهانه و اصلاح طلبانه نداشته بلکه فریب و تزویر، اساس کار بوده تا مردم را در عقب ماندگی و بی خبری نگه داشته و میوه ناآگاهی و کج فهمی در ملل را بچینند. بسیاری از ایرانیان که از همان دوران قاجار به انگلستان وارد شدند و آموزش های ماسونی یافتند و در جهت مخالف خواست توده های مردم قرار گرفتند. فراماسونری در ایران از تشکل های ذینفوذ و پیچیدهای بوده که در مسیر اغراض و اهداف استعمار و امپریالیسم طی مسیر نموده و در مقاطعی نیز بر نهادهای سیاسی و مراکز مطبوعاتی و فرهنگی و هنری ایران سلطه تام و تمام داشته است.
فرقه سازي و نيز بازسازي فرقههايي چون اسماعيليه در دستور كار دشمنان مرجعيت شيعي قرار داشت، تقويت سلسلهي دراويش نيز مي توانست مكمل اين برنامه باشد.
تشکلها و جریان ها و مطبوعات و افراد وابسته به فراماسونری یا متمایل به آن از لحاظ فکری تلاش کرده و می کنند در هیأتی کاملاً نهان مروّج ایده ها و شعارهای لیبرالی و بازگشت سلطهی سرمایه داری در ایران پس از انقلاب باشند.(1)
پیوند فراماسونرها با دراویش
جريان هاي ماسوني و شبه روشنفكر وابسته به غرب كه براي محدود كردن نهاد مرجعيت و روحانيت در كشور شكل گرفته، در طول تاریخ، از حلقههاي دراويش و خانقاه به عنوان يكي از نهادهاي اجتماعي كه ميتواند موازي با نهاد مرجعيت فعال شود، بهره جسته است.در حالي كه در گذشته، فرقه سازي و نيز بازسازي فرقههايي چون اسماعيليه در دستور كار دشمنان مرجعيت شيعي قرار داشت، تقويت سلسله هاي دراويش نيز مي توانست مكمل اين برنامه باشد. البته صوفيه ايران در سده هاي اخير پيوندي جدي با تشيع داشتند، اما در دهههاي اخير كه امواج مدرنيزاسيون برای اصلاح هویت اسلامی مردم هجمه ای وسیع را طراحی و اجرا نموده اند، امتناع از نهاد مرجعيت در حلقه هاي دراويش شدت يافت. اين امتناع، از خانقاه " ظهيرالدوله" كه محفلي پوششي براي يك " لژ فراماسونري " به نام " انجمن اخوت " بود، اداره ميشد.
تلاش براي نفوذ در ديگر كانونهای صوفيه، بويژه " نوربخشيه و نعمت اللهي گنابادي " از سوي فراماسونرها به نتيجه رسيد كه در اين زمان قابل لمس است.
"تابنده"، مهره ممزوج از فراماسون و درویشی
نور علي تابنده فرزند محمد حسن تابنده صالح عليشاه، قطب دراويش گنابادي بوده که به عنوان قطب سي و نهم سلسله نعمت اللهي سلطانعليشاهي گنابادي است. اوتحصيلات خود را با دريافت دكتراي حقوق درخارج از كشور به پایان رساند و پس از بازگشت به كشور، گرايش شديد روشنفکري پيدا كرده وبا تفكرات ليبرالي به عضويت تشكيلات "جبهه ملي" (كه به دليل مخالفت صريح با لايحه قصاص، توسط امام خميني (ره) حكم به ارتداد آنها صادر شد) مي شود. چون گرايشات روشنفكري او، از طرف خانواده اش به نوعي مخالفت با رژيم شاه تعبير مي شد، مورد مخالفت خانواده تابنده و جريان تصوف كه پيوند تنگاتنگي با دربار پهلوي داشتند، واقع شد.
پس از پيروزي انقلاب، به دليل همراهي با جبهه ملي و نهضت آزادي و تحت تأثير تفکرات ليبرالي، با نظام اسلامي سر ستيز پيدا کرد، به طوري كه يک بار در اوايل دهه 70 دستگير و به اتفاق بعضي از سران نهضت آزادي، مدت کوتاهي در زندان به سر برد.همچنان نور علي تا بعد از آزادي، هنوز مراحل صوفيانه را در سلسله خانوادگي خود شروع نكرده بود. زیرا به گواهي سوابق تحصيلاتي و خانوادگي و اقرار دروايش گنابادي، الان هم از سواد اوليه ديني برخوردار نيست.
فراماسونری بعنوان جمعیتی نهانروش و نخبهگرا به الیگارشی یهود باز میگردد که اقدام بر پایهریزی آن در سال 1717 در کشور انگلستان بوده است و همواره به ابزار توطئه انگلو -صهیونیست جهانی مبدل شده و بسیاری از مخالفتهای مسلمانان با آن، ریشه در اساس صهیونیستی این مرام دارد.
به گواه اسناد تاریخی تشکیلات فراماسونری، ارتباط با گروهها و فرقههای منحرف را در سر لوحه کار خود قرار دادده اند، به طوری که در سال 1344 ساواک از ارتباط این تشکیلات با دراویش گنابادی خبر داد و در گزارشی با موضوع "جمعیت فراماسونری در خراسان" نوشت: «...تصور میرود دراویش پیرو صالح علیشاه گنابادی نیز به جمعیت مزبور وابستگیهایی داشته باشند...»
سخن آخر
جا دارد در دوره ای که همه هم و غم شیطان بر سرنگونی اسلامیت انقلاب قرار گرفته و تمام قوای پیاده و سواره نظام را برای جنگ خداجویان، بسیج کرده اند، نیروهای دلسوز مردمی و دولتی، به تحرکات مشکوک در عرصههای مختلف و در قالبهای گوناگون اعم از ناراضی تراشی اقتصادی، رفع حجاب اجباری، افزایش بی اعتمادی به قوای سه گانه، به انحراف کشاندن مطالبات مردم به مسائل حاشیه ای مثل کنسرت و ورود زنان به ورزشگاه، ترویج فضای یاس و نا امیدی و... حساس باشند و آمادگی خود را برای دفاع و صیانت از انقلاب حفظ کنند. چرا که فتنه ها در پیش است...پی نوشت:
1- جایگاه جریان فراماسونری در رابطه ایران با غرب، کافه تاریخ، اسفند 962- ظهور فراماسونري در حلقه هاي دراويش، پایگاه فرق و ادیان ومذاهب، بهمن1391
3-گزارش ساواک از ارتباط دراویش گنابادی با ماسونها، مشرق، اسفند۱۳۹۶
مطالب مرتبط مجموعه : سیاست
آخرین مطالب سایت