پدربزرگ
بالاخره نوبت من شد که به قایق ران استکیس پول بدهم تا مرا از این دنیا به دنیای زیرین ببرد. بازماندگانم سکه ای زیر زبان جسدم گذاشته بودند تا به قایقران بدهم. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
دوشنبه 1385/12/28 ساعت 19:38
پدربزرگ
| بالاخره نوبت من شد که به قایق ران استکیس پول بدهم تا مرا از این دنیا به دنیای زیرین ببرد. بازماندگانم سکه ای زیر زبان جسدم گذاشته بودند تا به قایقران بدهم. حالا از رودخانه استیکس گذشته ام و به جهان زیرین رسیده ام. آیا به دشتهای بهشت الیزه می‌روم یا باید زمانی طولانی در دوزخ تارتاروس رنج بکشم؟ حالا باید از رودخانه لته بنوشم. |
|
|
مطالب مرتبط مجموعه :
فراخوان ششمین دوره جشنواره فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه
مراسم افتتاحیه ۵امین دوره جشنواره فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه
آخرین مطالب سایت