آموزش هوش
آموزش هوش
در گذشته چنین تصور میشد که هوش یک توانایی ارثی غیر قابل تغییر است و به همین دلیل آموزش در آن تأثیری نخواهد داشت. این اندیشه حاصل نظریه هایی بود که هوش را تغییر ناپذیر میدانستند. نظریه های تازه تر که هوش را یک رشته فرآیند ذهنی میدانند بر تغییر ناپذیری آن اصرار چندانی نمی ورزند و لذا از لحاظ پرورشی نظریه های امیدوار کننده تری هستند .
گیج و برلاینر 1992- (Gage & Borliner) در این باره میگویند:
" ما میتوانیم به برنامه های آموزشی ای بیندیشیم که رفتار هوشمندانه را افزایش میدهند. ما میتوانیم به برنامه هایی بیندیشیم که به دانش آموزان کمک میکنند تا زمان یادگیری، استراتژی های یادگیری یا توالی مطالب یادگیری خود نظارت کنند. میتوانیم دربارهی مهارت های رمزگردانی یا مهارت های مقایسه کردن دانش آموزان کار کنیم - اگر فکر میکنیم مشکل آنان به این قسمت مربوط میشود - با آگاهی کامل از مفاهیم مربوط به هوش در نظریه های خبرپردازی جاری، میتوانیم درک کنیم که پائین بودن سطح توانایی های کلی ذهنی یک شرایط عمومی فرد نیست بلکه یک الگوی رفتاری قابل اصلاح است."
اسلاوین (1991) در کتاب "روان شناسی پرورشی" خود یکی از روش های معروف آموزش توانایی های هوشی را با نام غنی سازی موثر* معرفی کرده است. این روش به وسیلهی ریون فیورستاین (Reuven Feurestein) ابداع شده است. در این برنامهی آموزشی دانش آموزان یک رشته تکلیف کتبی یا اصطلاحاً مداد و کاغذی را نظیر آنچه در شکل دیده میشود انجام میدهند. هدف این تمرینها ایجاد مهارت های ذهنی از قبیل طبقه بندی، مقایسه ، جهت یابی فضایی و توالی عددی است.
برنامهی آموزشی غنی سازی موثر در هفته سه تا چهار ساعت و برای حداقل دو سال متوالی به اجرا در میآید. این برنامه معمولاً برای دانش آموزان ضعیف و یا دارای ناتوانی های یادگیری مورد استفاده قرار میگیرد. اسلاوین به پژوهش هایی اشاره میکند که نشان داده اند روش غنی سازی موثر، اگر به طور کامل به اجرا در آید در افزایش عملکرد دانش آموزان در آزمون های استعداد و هوش تاثیر مثبت خواهد داشت. حتی بعضی مطالعات نشان داده اند که تاثیر این روش در بالا بردن نمرات آزمون استعداد تا دو سال پس از پایان یافتن برنامهی آموزشی، دوام داشته است.
در مقابل برخی از صاحب نظران ( از جمله استرنبرگ و بهانا، 1986) گفته اند که روش غنی سازی موثر صرفا به دانش آموزان یاد میدهد که چگونه به آزمون های هوش جواب دهند. آنان به عنوان دلیلی بر این ادعای خود گفته اند، بسیاری از تمرین های این روش آموزشی ( مانند آنچه در شکل آمده ) شبیه به سؤالات آزمون های هوش هستند. اسلاوین در نتیجه گیری از بحث خود پیرامون آموزش مهارت های اندیشیدن گفته است: " تا زمانی که برنامه های مهارت های اندیشیدن نشان نداده اند که علاوه بر افزایش عملکرد یادگیرندگان در آزمون های هوش، میتوانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را نیز افزایش دهند، استفاده از آنها در مدارس محدود خواهد بود".
هر چند که هنوز دربارهی چگونگی تغییر پذیری هوش، اختلاف نظر فراوان وجود دارد و تا کنون روش های نظام دار آموزشی متنوعی برای آموزش هوش و استعداد تدوین نشده ، اما شواهد تجربی و نظریه های تربیتی فراوانی که نشان میدهد غنی سازی محیط رشد و تربیت افراد به ویژه در سال های اولیهی زندگی در پرورش استعدادهای ذهنی موثرند. معلمان با سرلوحه قرار دادن این اصل میتوانند به رشد استعدادهای دانش آموزان کمک کنند.
* (Instrumental Enrichment)