یار کوچک حسین علیه‌السلام

در این یادداشت به شرح حال عبدالله فرزند امام حسن(علیه السلام)اشاره می شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قيام عاشورا و پيامدهای آن، موثرترين و ماندگارترين رخدادی است که منشا تحولاتی بنيادين در تاريخ اسلام گرديده است. ريخته شدن خون پاک سبط پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) حضرت ابا عبداللّه الحسين(علیه السلام) و اصحاب باوفايش در روز دهم محرم سال 61 در يکی از بی نظيرترين صحنه های دردناک تاريخ بشريت، آثار عميق، گسترده و ماندگار بر جای گذاشت.
در این بین شهادت کودکانی از اهل بیت در روز عاشورا  دل سنگ را مي شكند و ديده ی هر خشك چشمی را تر می كند،مثل شهادت مظلومانه علی اصغر و عبدالله بن حسن.
در این یادداشت به شرح حال عبدالله فرزند امام حسن(علیه السلام)اشاره می شود.
قيام عاشورا و پيامدهای آن، موثرترين و ماندگارترين رخدادی است که منشا تحولاتی بنيادين در تاريخ اسلام گرديده است. ريخته شدن خون پاک سبط پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) حضرت ابا عبداللّه الحسين(علیه السلام) و اصحاب باوفايش در روز دهم محرم سال 61 در يکی از بی نظيرترين صحنه های دردناک تاريخ بشريت، آثار عميق، گسترده و ماندگار بر جای گذاشت.

خانواده امام حسن علیه السلام

مرحوم شیخ مفید در کتاب الارشاد، فرزندان حضرت امام حسن مجتبی را چنین معرفی می نماید:
«فرزندان امام حسن پانزده پسر و دختر بودند: زيد و دو خواهرش؛ ام الحسن و ام الحسين و مادر اين سه ام بشير دختر أبى مسعود عقبة بن عمرو بود،
 حسن بن حسن و مادرش خولة دختر منظور فزارى بود، عمرو بن حسن و دو برادرش قاسم و عبد اللَّه و مادرشان ام ولد بود، عبد الرحمن بن حسن و او نيز مادرش ام ولد بود،حسين بن حسن كه به أثرم ملقب بود و برادرش طلحه و خواهر اين دو فاطمه و مادرشان ام اسحق دختر طلحه بن عبيد اللَّه تيمى است ،ام عبد اللَّه و فاطمه و ام سلمه و رقيه دختران آن حضرت (عليه السّلام) هستند كه از مادرهاى مختلف بودند.» (1)
مرحوم شیخ طبرسی شخصی با نام ابو بكر را كه با حضرت سيد الشهداء در دشت کربلا به شهادت رسید به فرزندان حضرت امام حسن اضافه می نماید. (2)

فرزندان  امام حسن در کربلا

طبق نقل برخی از مقاتل و منابع تاریخی هفت فرزند حضرت امام حسن  در کربلا حضور داشته اند و برخی از منابع از حضور سه فرزند حضرت امام حسن سخن گفته اند.
بررسی کتابهای تاريخی و واقعه ‏نگاری کربلا نشان می ‏دهد که از فرزندان امام حسن هفت نفر در واقعه‏ خونين عاشورا شرکت داشتند؛ پنج نفر از آنان ضمن حماسه ‏آفرينی به شهادت رسيدند و يک نفر مجروح گرديد و يک نفر هم که کودکی خردسال بود، به همراه حضرت امام زين‏ العابدين (عليه‏السلام) با قافله‏ کربلا به مدينه‏ منوره بازگشت که مجموعه‏ آنان بدین ترتيب است: عمرو بن حسن، ابوبکر بن حسن، قاسم بن حسن، عبدالله اکبر بن حسن، عبدالله اصغر بن حسن و بشر بن حسن و حسن بن حسن مجروح معرکه نينوا که او را حسن مثنی نيز می ‏ناميدند. (3)
در ارشاد شیخ مفید از سه فرزند حضرت امام حسن (عليه السلام) نام می برد که در حادثه کربلا به شهادت رسیدند:
«عمر و قاسم و عبد اللَّه فرزندان ديگر حسن بن على (عليه السلام) هستند که در ركاب عموى خويش حسين بن على (عليه السّلام) در كربلا شهيد شدند. خداوند از ايشان خوشنود باشد و آنان را خوشنود سازد و به خاطر دفاعى كه از اسلام و مسلمين كردند پاداش نيكو عطا فرمايد». (4)

عبدالله بن حسن

در مورد شخصیت این نوجوان شهید نقل هایی در منابع تاریخی وجود دارد.برخی مادرشان را کنیزی به نام«نفیله»یا«حبیبه» از اسیران حبشه خوانده اند(5)،و برخی دیگر مادرشان را دختر سلیل بن عبدالله بجلی خوانده اند.(6)
عبدالله نوجوانی نابالغ بود که در روز عاشورا،زمانی که امام حسین تنها مانده و در محاصره دشمن قرار گرفته بود،به کمک عمویش شتافت و با تیر حرمله بن کاهل یا شمشیر ابجر بن کعب به شهادت رسید.(7)
در برخی منابع آمده است که امام حسین قبل از شهادتش،دخترش سکینه را به عقد وی در آورده بود.اما با توجه به اینکه طبق نقل اکثر مورخان معتبر،عبدالله در آن زمان نوجوانی نورس و نابالغ بوده است،ماجرای این عقد پذیرفتنی به نظر نمی رسد.اگر ازدواج برادرش ابوبکر با سکینه درست باشد،شاید بتوان گفت این دو ماجرا،با هم اشتباه شده است.(8)

شهادت عبدالله

عبدالله که يازده ساله بود نوجوانی نابالغ و در زیبایی همانند ماه شب چهارده بود. امام حسين او را به بانوان حرم سپرد تا در خيمه ‏ها نگهداری کنند، اما هنگامی که غربت و تنهايی عمويش را ديد، برای ياری آن حضرت از خيمه‏ ها به سوی ميدان جنگ بيرون رفت. عمه ‏اش زينب (عليهاالسلام) خواست او را برگرداند، اما نتوانست.
 عبدالله خود را به حضرت امام حسين رسانيد و فرياد برآورد: به خدا از عمويم جدا نمي ‏شوم. امام حسين (عليه‏السلام) او را در آغوش گرفت و با او سخن مي‏ گفت که ناگاه ابجر بن کعب شمشير خود را فرود آورد تا به حضرت امام حسين بزند که عبدالله دست خود را جلو آورد و فرياد زد: «يا بن الخبيثة أتقتل عمي؟ ای خبيث‏زاده، مي ‏خواهي عموي مرا بکشي؟»
 آن زشت سيرت با شمشير دست عبدالله را قطع کرد. آنگاه صدای عبدالله بلند شد: «يا عماه يا أبتاه: ای عمو جان، ای پدر جان.» اباعبدالله در حالی که خون از دست عبدالله بر زمين می‏ ريخت او را به سينه چسبانيد و دلجويی نمود و فرمود:
« يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى‏ مَا نَزَلَ‏ بِكَ‏ وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِين: ای پسر برادرم بر اين مصائب صبر کن و اينها را خير و خوبي به حساب آور، خداوند تو را به پدران صالحت ملحق گرداند.»

در ارشاد شیخ مفید از سه فرزند حضرت امام حسن (عليه السلام) نام می برد که در حادثه کربلا به شهادت رسیدند: 

«عمر و قاسم و عبد اللَّه فرزندان ديگر حسن بن على (عليه السلام) هستند که در ركاب عموى خويش حسين بن على (عليه السّلام) در كربلا شهيد شدند. خداوند از ايشان خوشنود باشد و آنان را خوشنود سازد و به خاطر دفاعى كه از اسلام و مسلمين كردند پاداش نيكو عطا فرمايد».

سید بن طاووس بعد از نقل این جمله می افزاید: ناگاه حرمله بن کاهل تيری را به سوی عبدالله بن حسن رها کرد و گلويش را نشانه گرفت که پس از چند لحظه همانند برادران ديگرش شربت شهادت نوشيد و بر روی دست عمو، جان به جان ‏آفرين تسليم کرد.
سپس امام حسین دستش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت:
«اللهم أمسک عنهم قطر السماء و امنعهم برکات الأرض اللهم و ان متعتهم الي حين ففرقهم فرقا و اجعلهم طرائق قدرا و لا ترض عنهم الولاة أبدا فانهم دعونا لينصرونا فعدوا علينا فقتلونا»
 بار خدايا، باران رحمتت را از اینان دريغ دار و برکات زمين را از اينان بگير. پروردگارا، اگر تا کنون جمع اينان را بهره ‏مند گرداندی، پس از اين اينان را متفرقشان گردان و اختلاف را بر اينان حاکم نما و هرگز حکام را از اينان خشنود مگردان. اين مردم، ما را دعوت کردند تا ما را ياری کنند و ليکن ستيزه و دشمنی کردند و ما را کشتند. (9)
داستان شهادت علی اصغر، قاسم، عبدالله و... و اسارت فاطمه، سكينه، زينب، و...به گونه ای است که عواطف گنهكاران را نيز برمی انگيزد و هر سنگدلی را متأثر می سازد و اشك او را جاری مي كند . پرواضح است كه اشك چشم، آلودگيهای دل را شستشو می دهد و هرگاه اين كار پياپی انجام گيرد، سرانجام چشم دل او باز می شود و چراغ پرفروغ هدايت و كشتی نجات را می بيند و به آن سو حركت می كند و از فقر و فلاكت روز قيامت رهايی می يابد.

در آخر

همنوا با بزرگ عزادار عالم،مولایمان بقیه الله به این شهید سلام می دهیم:
السَّلامُ عَلى‏ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ الزَّكِيِّ، لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَهُ وَ رامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كاهِلٍ الْأَسَدِي(10)
پی نوشت ها:
1-     الإرشاد، ج2، ص 16
2-     زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام (ترجمه إعلام الورى)، ص 306
3-     حقایق پنهان، ص 359
4-     الإرشاد، ج‏2، ص 22
5-     لباب الانساب(ابن فندق)،ج1،ص342
6-     مقاتل الطالبیین،ص89
7-     الإرشاد، ج2،ص110؛لهوف سیدبن طاووس،ص173
8-     مقتل جامع سید الشهداء(پیشوایی)،ج2،ص620
9-     الإرشاد، ج2،ص110؛لهوف سیدبن طاووس،ص173؛تاریخ طبری،ج5،ص451
10-   زیارت ناحیه مقدسه
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه : از ولادت تا شهادت
آخرین مطالب سایت