صحبت از آتش به اختیار است...
صحبت از آتش به اختیار است...
این روزها بحث داغ محافل سیاسی شدهاست، هر کسی با برداشت خود –چه درست، چه غلط- آن را ارزیابی میکند و به آن رای میدهد؛ صحبت از آتش به اختیار است...
آتش به اختیار یعنی چه؟
رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان گفت: در دانشگاه خیلی می شود کار کرد، اتفاقاً در دانشگاه باید کار کرد. چه کسی باید در دانشگاه کار بکند؟ شما. شما تشکّل ها هستید که در دانشگاه باید کار بکنید. البته خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همه آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتباً می گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ، آتش به اختیار.
این بخشی از سخنان رهبر انقلاب در جمع دانشجویان است که از واژهی آتش به اختیار استفاده شد که از آن روز تعبیرهای گوناگونی در خبرگزاریها و محافل سیاسی از آن میشود.
همانطور که میدانیم، آتش به اختیار اصطلاحی جنگی است به این معنا که اگر اختلالی در قرارگاه مرکزی پیش بیاید، نیروها آتش به اختیار میشوند. آتش به اختیار متضاد آتش به فرمان است، هنگامی که دیگر فرمانده توان یا صلاحیت فرمان آتش را نداشته باشد، این خود نیروها هستند که باید آتش به اختیار باشند
امروز بعد از حدود سی سال از پایان جنگ رهبر ایران دوباره از این کلمه استفاده میکند.
امروز درگیر جنگ نیستیم پس برای چه این کلمه استفاده شد؟ آیا اخلالی پیش آمده؟ این اخلال چیست و کجاست؟ آیا این اختلال آنقدر بزرگ است که به مثابه اختلال در میدان جنگ در نیروگاه مرکزی است؟ این اختلال آنقدر بزرگ است که رهبر انقلاب از جوانان میخواهد منتظر دستور و راهکارهای مسئولان ننشینند و خودشان دست به کار شوند؟
چرا دانشجویان
رهبر در جمع دانشجویان این سخنان را گفتند که این خودش جای تامل بسیاری دارد میتوانستند در جمع ارتشیان، بسیجیان، نیروهای پلیس یا دیگر اقشار بگویند اما چرا دانشجویان.
دانشجویان همواره نیروهای سرنوشتساز هر کشوری مخصوصا ایران هستند. دانشجویان زیربنای تمام بعدهای جامعه هستند از اقتصاد و پزشکی گرفته تا تخصصهای فنی؛ از علم و ادب و ادبیات گرفته تا هنر، پس اگر رهبر به دانشجویان میگوید آتش به اختیار باشید در واقع به تمام مردم و اقشار جامعه گفته است.
بی دلیل نیست که از دانشجویان همیشه به عنوان افسران جنگ نرم یاد برده شده است. دانشجویان همیشه مورد هدف انواع تهاجمهای فرهنگی نیز بودهاند و مهمترین تلاش بیگانگان در کشور ما آلوده کردن و به فساد انداختن محیط دانشگاه بوده و هست.
آتش به اختیار یا بی قانونی
به طور کل در جامعه نقش تماشاچی را نداشته باشیم ، با نقد به اطراف بنگریم، جامعه را مورد انتقاد سازنده قرار بدهیم و ایرادات را ببینیم ضعفها را بررسی کنیم و برای اعتلای جامعه در تمام قسمتها، دستگاهها و هر جا که هستیم به صورت آتش به اختیاری دور و بر خودمان را آباد کنیم.
اما آیا واقعا آنطور که گروهی عقیده دارند آیا آتش به اختیار جوانان باعث هرج و مرجی و بی قانونی میشود؟ باید ببینیم که چه برداشتی از سخنان رهبر داریم! اگر آتش به اختیار را به مثابه دوران جنگ، بالارفتن از دیوار سفارت، ترور، درگیری در سطح شهر حتا مجازات و تنبیه مخالفان یا مواردی از این دست بدانیم، در صورتی که ادامه سخنان رهبر را در نظر نگیریم اهتمام به تخاطب واقعی، میزگرد، سخنرانی، نشریه، بحثهای دونفره و سهنفره و جلسات تحلیل مطمئنا آتش به اختیار باعث بی قانونی و هرج و مرج در جامعه خواهد شد.
صدور فرمان آتش به اختیار بودن جوانان اشاره کنایهآمیزی دارد به کاغذبازیهای اداری،کنایه به فساد در دستگاههای دولتی، فساد در سیستم اقتصاد و رباخواری بانکها، و در تمام قسمتهای جامعه که دچار مشکل هستند. در این وهله زمانی رهبر از جوانان بالاخص دانشجویان میخواهد که صلاح مملکت را وظیفه خود بدانند و همت کنند تا این وضعیت وخیم را که به مانند عدم حضور فرمانده در جنگ است به انجام برسانند. در وصیت نامه امام خمینی(ره) هم بند (م) به همین مورد میپردازد و از مردم میخواهد تا اگر مسئولین و دستگاهها در انجام وظایف خود کوتاهی کردند خود مردم ساکت نشینند و در راستای قانون مداری، حرکت انقلابی در جهت سالم سازی انجام دهند
چگونه یک آتش به اختیار باشیم
از نمونههای بارز آتش به اختیار در محیطهای دانشجویی میتوان از امر به معروف و نهی از منکر، صحبت و گفتگوی بین دانشجویان در محیط دانشگاه، اقدامات توسعه جهادی مانند رفتن به اردوهای جهادی به روستاهای محروم در جهت توسعه امکانات آن روستاها و مناطق محروم، مداوای بیماران کم بضاعت با حق ویزیت کمتر، سر زدن به خانههای سالمندان و مراکز بهزیستی ویا عدم استفاده از ربا در بانکداری ، عدم گرانفروشی و احتکار ، کمک به سلامت محیط زیست و هوا ، ساخت برنامههای فرهنگی و هنری در سینماها و تلویزیون و.... و هزاران اقدام دیگر میتوان نام برد که هر شخصی، هر دانشجویی که در منصبی قرار میگیرد میتواند بسته به آن ؛ آن را انجام دهد و یک آتش به اختیار واقعی باشد.
آنچه که به طور کلی از این سخنان برداشت میشود این توصیه است که به طور کل در جامعه نقش تماشاچی را نداشته باشیم ، با نقد به اطراف بنگریم، جامعه را مورد انتقاد سازنده قرار بدهیم و ایرادات را ببینیم ضعفها را بررسی کنیم و برای اعتلای جامعه در تمام قسمتها، دستگاهها و هر جا که هستیم به صورت آتش به اختیاری دور و بر خودمان را آباد کنیم.
آتش به اختیار اصطلاحی جنگی است به این معنا که اگر اختلالی در قرارگاه مرکزی پیش بیاید، نیروها آتش به اختیار میشوند
در صورتی که ادامه سخنان رهبر را در نظر نگیریم اهتمام به تخاطب واقعی، میزگرد، سخنرانی، نشریه، بحثهای دونفره و سهنفره و جلسات تحلیل مطمئنا آتش به اختیار باعث بی قانونی و هرج و مرج در جامعه خواهد شد.
آنچه که به طور کلی از این سخنان برداشت میشود این توصیه است که به طور کل در جامعه نقش تماشاچی را نداشته باشیم ، با نقد به اطراف بنگریم، جامعه را مورد انتقاد سازنده قرار بدهیم.