درمان و آموزش کودکان نارساخوان (1)

فقط در مدرسه نیست که کودکان با خواندن و مسائل مرتبط با آن درگیر هستند، بلکه در خانه، در بازی با دوستان، در جامعه، در یافتن شغل و بسیاری از امور زندگی روزمره کودکان با موضوع خواندن رو به رو هستند. بنابراین ضرورت دارد....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درمان و آموزش کودکان نارساخوان (1)

هدف درمان برانگیختن علاقه کودکی است که سابقه ای از شکست های مکرر در مهارت خواندن دارد.

در مقالات قبلی به شرح اختلال و علل نارساخوانی پرداختیم. خواندن نوعی مهارت ابزاری است که ما از آن به عنوان وسیله ای برای انجام کارهای دیگر استفاده می کنیم. فقط در مدرسه نیست که کودکان با خواندن و مسائل مرتبط با آن درگیر هستند، بلکه در خانه، در بازی با دوستان، در جامعه، در یافتن شغل و بسیاری از امور زندگی روزمره کودکان با موضوع خواندن رو به رو هستند.

بنابراین ضرورت دارد تا با آگاهی از این اختلال و شیوه های آموزشی و درمانی، به روند بهبود کودک مبتلا به اختلال خواندن کمک کنیم. ابتدا با ارزیابی دانش آموزان در مدارس و غربالگری آن ها دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی شناسایی می شوند و برای درمان به مراکز تخصصی ارجاع داده می شوند.

                

کودک مبتلا به اختلال خواندن بایستی در کلاس های همتراز با عملکردهای اجتماعی خودقرار گرفته و آموزش های کمکی ویژه ای در خواندن دریافت کند و همچنین به طور هم زمان اقدامات مکملی انجام شود. مثلا می بایست مسایل رفتاری و هیجانی کودک با روش های مناسب روان درمانی درمان شود. مشاوره با خانواده و آموزش به خانواده به عنوان یک عنصر مهم در درمان از اهمیت زیادی برخوردار است. 

 

                                                          

از آن جایی که عده ای عقیده دارند مشکلات کودکان در کار با حروف و سیلاب ها پایه ناتوانی آن ها در خواندن را تشکیل می دهد،  طرز کار با حروف را اساس درمان و آموزش قرار می دهند تا خواندن نیز درمان شود. از این نظر اگر کودک بیاموزد که نوشته را کپی کند خواندن را نیز خواهد آموخت. 

                                  

روش های آموزش به کودکان نارساخوان

هنگامی که صحبت از مهارت خواندن و آموزش مهارت خواندن می شود، معمولا نظرات به استفاده از سه قوه شنوایی ،  گویایی و بینایی معطوف می شود. اما برخی دانشمندان معتقدند که می توان علاوه بر قوای سه گانه فوق از حس لامسه یا بساآوایی نیز در آموزش خواندن بهره برد. از قوی ترین و رایج ترین رویکردهای سنتی درمان ناتوانایی یادگیری، روی کانال های حسی تاکید داشته است و به خاطر تاکید بر کانال های حسی بسیاری از روش های ناتوانایی یادگیری به عنوان روش های چند حسی نامیده شده اند. کانال های دیداری (دیدن) ، شنیداری (شنیدن)، جنبشی (احساس بدنی یا ماهیچه ای) ،  بساوایی (لمسی) را شامل می شود. فرض اولیه درباره روش های رویکرد چند حسی این است که تحریک و استفاده از حواس مختلف از راه های گوناگون به تثبیت یادگیری کمک می کند .در این روش ها معمولا از لمس و رد گیری به وسیله انگشتان استفاده می شود و معلم کلمات یا حروف را به صورت خوانا و بزرگ و با دست روی صفحه ای از کاغذ می نویسد،  و سپس از فراگیران می خواهد با انگشت خود از ابتدا تا انتهای حرف یا کلمه مورد نظر را ردگیری کنند. در برخی از روش های رویکرد چند حسی برای افزایش حس لامسه یا عضلانی در تمرینات یادگیری از شیوه هایی مانند استفاده از حروف و کلمات پلاستیکی، چوبی، با رنگ زدن آن ها و استفاده از شن و ماسه یاری گرفته می شود .

 

 توجه به انواع کانال های حسی مبنای سه روش مهم سنتی در آموزش اصلاحی است. هر روش به یکی از پیشکسوتان ناتوانایی یادگیری مربوط می شود. البته روش هایی که در ادامه معرفی می شوند جز رویکردهای سنتی در درمان ناتوانایی یادگیری هستند.

 

روش فرنالد :

در این روش بر استفاده از قوای لامسه و عضلانی تاکید شده است. منطق روش یادگیری کلمات فرنالد این است که،  کودک با آموختن به کارگیری هرچه بیشتر حواس در یادگیری خواندن تجارب یا سرنخ های بیشتری در اختیار خواهد داشت. اگر کودک در هریک از حواس ضعیف باشد، حواس دیگر به انتقال اطلاعات کمک خواهد کرد. روش فرنالد فقط محدود به خواندن نمی شود،  بلکه در آموزش نوشتن و هجی کردن نیز به کار می رود. روش فرنالد یک روش تجربه زبانی و کل واژه است و بر یادگیری و خواندن و نوشتن کلمات به عنوان کل تاکید می کند. مهم ترین تکنیک در این روش شیوه ردگیری است. به این صورت که در جریان برنامه آموزشی شاگردان کل کلمه را به صورت یک واحد بسیط می آموزند و با ردگیری کل آن حافظه خود را تقویت می کنند. چهار مرحله این روش بدین شرح است:

  1.    معلم کلمه مورد نظر را با حروف درشت روی کاغذ بزرگ می نویسد و زمانی که شاگرد به کلمه نگاه می کند،  آن را تلفظ می کند. سپس شاگرد همراه با تلفظ کلمه حروف تشکیل دهنده آن را از آغاز تا انتها با انگشتانش لمس می کند و بعد از آن کلمه مورد نظر توسط شاگرد روی کاغذی نوشته می شود و بعد از او خواسته می شود با آن کلمه جمله یا داستان کوتاهی بگوید و آن را شفاهی بیان کند.

  2.       این مرحله شبیه مرحله اول است و تفاوت آن این است که عمل رد گیری و لمس کلمه وجود ندارد و به بازشناسی و بازنویسی کلمات همچنان تاکید می شود و جملات طولانی تری بیان می شوند.
  3.  تا این مرحله دانش آموزان خواندن و نوشتن تعداد زیادی کلمه را آموخته اند. بنابراین از آن ها در خواست می شود تعداد زیادی کلمه و جملات جدید و طولانی بسازند و به صورت شفاهی بیان کنند.
  4.     در این مرحله دانش آموزان تشویق می شوند تا با تعمیم  عناصر سازنده کلمات قبلی خود کلمات جدیدید بسازند و آن ها را بخوانند و بنویسند .

از محدودیت ها و اشکالات  این روش این است که به آموزش خواندن و نوشتن جمله که واحد اصلی زبان می باشد توجه کافی نشده است .

 

روش گلینگهام-استیلمن:

در این روش بر خلاف روش قبلی آموزش شکل کلی کلمه مورد نظر نیست،  بلکه در این روش چند حسی بیشتر در پی آموزش خواندن و نوشتن صحیح حروف الفبا می باشد. به همین سبب شاید بتوان آن را روشی حرف محور نامید. در این روش توصیه می شود که دانش آموزان باید روابط بین حروف و صداهایشان را با کمک همه حس های مورد نیاز،  و از طریق تکالیف خواندن، هجی کردن و نوشتن یاد بگیرند،  بنابراین به دانش آموزان آموزش داده می شود که یک حرف را ببیند (دیداری)، صدای آن رابیان کنند (شنیداری) ، صدا را بشنوند (شنیداری) ،  و آن را بنویسند (جنبشی).

بعد از تسلط بر روابط ده حرف اول دانش آموز شروع به ترکیب حروف برای ساختن کلمات می کند. به تدریج که در خواندن کلماتی که از حروف می سازد تسلط پیدا کرد هجی کردن و خواندن داستان نیز ارایه می شود. به طور خلاصه این روش شامل سه مرحله است:

  1. در مرحله اول از قوای گویایی شنوایی بینایی استفاده می شود. معلم کارت آموزشی را که حرف مورد نظر روی آن نوشته شده را به دانش آموز نشان می دهد و بعد از تلفظ صدای آن از دانش آموز می خواهد همراه وی صدای مورد نظر را تکرا کند و بعد دوباره کارت را به دانش آموز نشان می دهد و از او می خواهد بگویند که این حرف چیست؟ هر وقت دانش آموز موفق به تلفظ صحیح شد این مرحله به پایان می رسد.
  2.   در این مرحله معلم بدون نشان دادن کارت صدای حرف مورد نظر را از طریق ضبط صوت پخش می کند و دانش آموز باید نام حرف مورد نظر را به معلم بگوید .در این مرحله از قوای شنوایی و گویایی استفاده می شود.
  3. در مرحله پایانی از بینایی، شنوایی، گویایی، لامسه و قوای حرکتی عضلانی استفاده می شود. معلم شکل حرف مورد نظر را برای دانش اموز می نویسد و طرز نوشتن را شرح می دهد و سپس از دانش آموز م یخواهد با انگشتان خود شکل مربوطه را لمس کند و از ابتدا تا انتها ردگیری کند. بعد از درگیری شاگردان به رنگ کردن شکل مورد نظر و ترسیم آن از روی مدل می پردازند و در نهایت کاملا مستقل حرف مورد نظر را رونویسی می کنند. در پایان معلم صدای حرف را با ضبط صوت پخش می کند و از دانش آموز می خواهد صدایی را که شنیده است، بنوسید.

 

روش هگه –کرک –کرک:

 این روش همیشه از روش چند حسی پیروی نمی کند. تمرین های خواندن این روش با این هدف طراحی شده اند که در تهیه تمرین های جامع و ساه نمودن روابط بین حروف و صداها به دانش آموزان کمک کنند،  تا روابط بین واج ها و تصویرشان را به یاد آورند. در این برنامه به دانش آموزان آموزش داده می شود که صداهای حروف مختلف را بیان کنند، صداها را با هم ترکیب کنند،  حروف را به صورت صداهای مجزا از حفظ بنویسند، با صدای بلند از فهرست کلمات ارایه شده بخوانند.

 

در مقالات بعدی به روش های آموزش جدید تری برای کودکان نارساخوان خواهیم پرداخت.

 

منابع:

روش تدریس زبان فارسی/دکتر بهمن زندی

روانشناسی مرضی کودک/دکتر کاشانی و وزیری

احتلال های یادگیری/ترجمه دکتر حمید علیزاده


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه : نسیم گوهری

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت