گفت و گویی صمیمی با خالق کتب درسی

این مطلب مصاحبه با مسئول مرکز یادگیری سایت تبیان در رابطه با انواع روش های آموزش درج شده است...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفت و گویی صمیمی با خسرو داودی خالق کتب درسی


به مناسبت بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی، مرکز یادگیری تبیان در راستای رسالت خود و به منظور آگاهی هر چه بیشتر مدیران و معلمین عزیز نسبت به روش های متفاوت آموزش، مصاحبه ای را با جناب آقای مهندس داودی، مسئول مرکز یادگیری تبیان، مؤلف کتب درسی ریاضی در مقطع راهنمایی و دبیر ریاضی  ترتیب داده است که در ادامه مطالعه خواهید نمود...


با عرض سلام و خیر مقدم به شما جناب آقای داودی

تبیان : لطفا در ابتدا در مورد تحولاتی که در چند سال اخیر در  آموزش و پروش رخ  داده است، صحبت کنید.

 جناب آقای داودی : در این 10، 15 سال اخیر در آموزش و پرورش در زمینه های مختلف، تحولات و  تغییراتی اساسی رخ داده اگر بخواهیم فهرست وار بگویم  از تغیرات ساختاری است  که در ساختار آموزش و پرورش رخ داده و از سال آینده در ایران قابل اجرا می باشد ، قرار است که سیستم نظام آموزشی کشور ما از 5 ، 3 ، 3 به 6 ، 3، 3 تغییر کند.

از نظر محتوایی و آموزشی هم تغییرات زیادی در چند سال اتفاق افتاده است.

برای مثال در ارزشیابی دانش آموز هم تغییراتی رخ داده است که در بحث ارزش یابی در مرحله اول آزمون ها ی 3  نوبته به دو نوبت تبدیل شده و در مرحله بعد علاوه بر نمره پایایی، نمره مستمر هم اضاافه شده در سال های اخیر هم بحث ارزشیابی توصیفی مطرح شده و حذف نمره در پایه های اول و دوم و سوم ابتدایی اتفاق افتاده و بچه ها به جای کارنامه قبلی یک کارنامه توصیفی دارند سال های اخیر هم نمره توصیفی مطرح شده و در کارنامه ی توصیفی معلم نظرش را  بر اساس معیار های تعریف شده ارائه می کند.

 

در محتوا، در حجم محتوا و نوع محتوای انتخاب شده برای درس های مختلف، تغییرات بسیاری در کتاب های درسی ایجاد شده است.

و هم چنین در نوع ارائه ی محتوا به دانش آموزان تغییرات زیادی رخ داده است که بحث روش های تدریس مطرح می شود.

 

تبیان: یکی از تغییراتی  که عنوان کردید تغییر در روش تدریس بود، لطفا در این مورد کمی بیشتر توضیح دهید؟

روش های تدریس در واقع مبتنی بر نظریات یادگیری و مکاتب روانشناسی است که بر اساس آنها شیوه های آموزشی و تدریس استخراج می شود و به مدارس و معلمین برای اجرا پیشنهاد می گردد.

 

در مکتب رفتار گرایی که جو غالب دیدگاه روانشناسی در سال های گذشته بوده تعریف

یادگیری یعنی تغییر رفتار، یعنی اگر دانش آموزان رفتارشان تغییر کند یعنی یاد گیری اتفاق افتاده

بنابراین معلمینی که  بر طبق این نظر آموزش می دیدند برای طرح درس های خود،  اهداف رفتاری می نوشتند و اهداف رفتاری یعنی اینکه انتظار داریم بعد از تدریس چه رفتارهایی در دانش آموز تغییر کند.

 

براساس آن یک معلم خوب معلمی است که به بهترین شکل  آموزش را انجام می داده به طوری که این تغییر رفتار در بچه ها به وجود بیاید، به این شیوه روش انتقالی می گویند و در این مدل، معلم انتقال دهنده محتوا به دانش آموز است.  

معلم خوب معلمی است که بتواند به خوبی انتفال دهد.

در واقع دانش آموزان در اینجا نقش گیرنده مطلب است.

بعد از آن با تغییر نگاه ها در مکتب های روانشناسی، مکتب شناخت گرا ها نگاه انتقادی به مباحث رفتار گراها داشتند و اشکالاتی را به آن ها وارد کردند. و سعی در ایجاد تعریف در مفهوم یادگیری داشتند. با طرح اشکالات و ایرادهایی که به اون شیوه وارد بوده، یک روش و نگرش نویی را ارائه کنند.

بحث شناخت گرایی و ساخت و ساز گرایی در واقع با کارهای پیاژه شروع شد و بعد از آن ادامه پیدا کرد خلاصه بحث افرادی مثل پیاژه این بود که  

بچه ها وقتی یاد می گیرند که خودشان تولید کننده باشند.

 در واقع میزان یادگیری هر دانش آموز به همان میزانی است که آن را توسط خودش ساخته است. در این روش قطعا شیوه آموزش  متفاوت می شود و انتظار ما از معلم و دانش آموز تغییر می کند.

 

تبیان: با توجه به شناخت گراها و اینکه خود یادگیرنده، باید تولید کننده باشد، لطف می کنید در مورد ویژگی های تدریس فعال صحبت کنید.

در روش مبتنی بر نگاه شناخت گرا ها دانش آموز می بایست نقش فعالی داشته باشد.

 به این روش ها، روش های فعال یادگیری می گویند.  در واقع در روش فعال بچه ها وقتی یاد می گیرند که در جریان دانش نقش داشته باشند و خود تولید کننده دانش باشند، بنابراین روش ناشی از این تفکر روش فعال است.  رخ دادن این اتفاق در خلأ نیست و سیستم یا معلم مجبورست یک زمینه را برای این نقش فعال دانش آموز فراهم کند .

به این زمینه، فعالیت می گویند  فعالیت ها کمک می کنند بچه ها کار را از یک جایی شروع کنند، و در جریان ساخت و تولید دانش بیفتند. به این نوع نگرش و این نوع کار می گویند: روش فعال

تبیان :‌ نقش معلم و دانش آموز در این روش چیست؟

جناب آقای داودی :  در روش ها ی سنتی با روش های انتقالی نقش معلم نقش انتقال دهنده بوده و نقش دانش آموز نقش انتقال گیرنده. یک معلم خوب معلمی بوده که خوب انتقال دهد و دانش آموز خوب دانش آموزی بوده که خوباطلاعات را دریافت می کرد.

به آن روش، روش معلم محور می گفتند.

 

اما در روش تدریس فعال؛ نقش معلم  در درجه ی اول طراح فعالیت است و یا اگر قرار است از فعالیت های طراحی شده استفاده کند معلم در واقع نقش مجری فعالیت و

نقش معلم می شود تسهیل کننده جریان یادگیری.

 یعنی باید جریان یادگیری را برای دانش آموزان تسهیل کند، نقش هایش کاملا غیر مستقیم است. از راهنمایی مستقیم پرهیز می کند.

 

در طرف مقابل، دانش آموز، فعال است، در جریان یاددهی یادگیری نقش فعالی بازی می کند و خودش اقدام به ساخت  دانش یا  تولید مفهوم می کند و در جایی که لازم داشته باشد از راهنمایی معلم کمک می گیرد و در واقع فعالیت ها زمینه های خوبی هستند برای اینکه دانش آموز نقش فعالش را بازی کند. به همین دلیل به این روش ها روش دانش آموز محور هم می گویند.

 

تبیان : آیا روش پرسش و پاسخ نیز یک روش فعال است؟

جناب آقای داودی : تدریس فعال یا روش فعال یک طیف دارد که از یک سطح پایین شروع می شود و تا سطح بالا ادامه می یابد. برای اینکه بدانیم کجا قرار گرفته ایم باید به دو چیز توجه کنیم:

یکی نقش دانش آموز و دیگری نقش معلم

اگر معلم شروع کند به پرسش و پاسخ، درست است که از روش سخنرانی یا روش های انتقالی بهتر است اما با توجه به اینکه همه ی دانش آموزان را درگیر نمی کند و همه بچه ها در آن نقش فعالی ندارند، و در طرف دیگر این معلم است که با سلسله سوال هایی که می کند نقش اصلی را باز خودش بازی می کند. به همین دلیل این یک درجه ی خیلی پایین از روش های فعال است. درجه بالاتر آنست که معلم تا جایی که می تواند نقش خود را کم رنگ کند و نقش بچه ها را به جای خودش پر رنگ کند.

 

تبیان : معایب و مزایای روش های فعال و معلم محور کدامند؟

جناب آقای داودی : در واقع در روش های انتقالی مهمترین عیبی که به آنها وارد می شود اینست که عمق یادگیری در آنها خیلی کم است. یادگیری در یک صورت ظاهر اتفاق می افتد و عمق و معنای یادگیری در آن کم است. در مقابل روش های فعال چون دانش آموز خودش آن مفهوم را می سازد اگر یک بار ساخته باشد دیگر نیاز به تکرار و تمرین آن چنانی ندارد و چون خودش آن را ساخته است دفعه ی بعد هم می تواند آن را باز تولید کند. و پایداری و عمق مطلب خیلی بیشتر است.

 

در مقابل روش های فعال بسیار زمان بر هستند و اگه بخواهیم در روش های فعال این حجم از مطالب را در زمان محدود تدریس کنیم این کار یا نشدنی است یا بسیار مشکل است.  بنابراین کم کردن حجم محتواها، کم کردن بخش هایی که نیاز به حفظ کردن دارد و به محفوظات و دانش ها تکیه می کرد سعی می کنند بیشتر به نگرش و مهارت ها بپردازند تا فرصت و زمان کافی برای انجام روش فعال وجود داشته باشد.

 

تبیان : در روش های تدریس فعال نقش تکنولوژی آموزشی چیست؟

جناب آقای داودی : نگاه ما به تکنولوژی یک نگاه کاملا ابزاری است به این معنا که ما از تکنولوژی به عنوان یک ابزار  برای راحت تر کردن کارمان استفاده  می کنیم و صرف استفاده از یک تکنولوژی و ابزار مزیت یا امتیاز  به حساب نمی آید مهم اینست که از آن ابزار چگونه استفاده شود. برای مثال وقتی از کامپیوتر یا نرم افزارهای آموزشی استفاده می کنیم باید زمانی از آن استفاده کنیم که کاری با آن انجام شود که با کاغذ و قلم یا گچ و تخته شدنی نباشد. بهترین استفاده از این نرم افزارها زمانی است که کاری با آن ها انجام می دهیم که معلم به طور معمول نمی توانست در کلاس انجام دهد. یک از فواید استفاده از تکنولوژی ها سرعت دادن به جریان آموزش است مثلا بعضی کارها قبلا باید در کلاس انجام می شد که بسیار زمان بر بود اما با وجود تکنولوژی و نرم افزار مثلا می توانیم آن زمان را کاهش دهیم و در وقت صرفه جویی کنیم.

 

تبیان : لطفا یک نمونه از تدریس فعال ریاضی را بیان کنید.

جناب آقای داودی : نمونه ی بسیار خوبی که می توانم برای جا افتادن بهتر بحث بیان کنم تدریس درس توان در کلاس اول راهنمایی است.  در گذشته معلمین برای تدریس توان از روش انتقالی در یک مدت خیلی کوتاه برای بچه ها استفاده می کردند. برای مثال می گفتند که به جای اینکه بگوییم 7 ضرب در 7 ضرب در 7  ضرب در 7 می گوییم 7 به توان 4. با این تعریفی که ارائه می کردند موضوع در یک زمان کوتاهی جمع بندی می شد.

اشکالی که به این روش وارد بود این بود این است که در زمان خیلی کوتاهی مفهوم را تدریس کردیم. اما سوالات زیادی برای بچه ها ایجاد می شد برای مثال بچه ها از ما می پرسیدند این عبارت کی به وجود می آید که ما قرار است ساده اش کنیم؟ و چه لزومی دارد که ما دنبال روشی برای خلاصه کردن یا ساده کردن این عبارت ها باشیم...

 

 بعدا نیز با سوالاتی که برای دانش آموز در رابطه با این موضوع مطرح می شد متوجه می شدیم تصور آن ها  تصور نادرستی است. به عنوان مثال اگر از یک دانش آموز اول راهنمایی می پرسیدیم 2 به توان 11 عددی چند رقمی است؟ بیشترین جوابی که می دادند سه یا چهار رقم بود. این نشان می داد که از عدد توان دار درک درستی ندارند.

 

الان در کتاب درسی همین موضوع با یک فعالیت خیلی خوب ارائه می شود در این فعالیت بر اساس پیش دانسته ی بچه ها که در علوم یاد گرفتند، این مفهوم را یاد می گیرند. بحث تکثیر سلولی،  از این موضوع استفاده شده برای اینکه مفهوم توان را برای بچه ها بهتر جا می اندازد. بچه ها در واقع با کشیدن شکل، تکثیر سلول ها را شبیه سازی می کنند  که اول دو تا سلول داریم.

 

در مرحله ی دوم 4 سلول و به همین ترتیب می توانند برای مرحله ی دوم شکل بکشند و به دست بیاورند که تا مرحله ی دهم، ده بار عدد  2 در خودش ضرب شده است و این تعداد سلول ها در مرحله دهم 1024 است یا 2 به توان 10به این ترتیب خود بچه ها هستند که آن عبارت ضرب را ساختند و تولید کردند.

 

دیگر از ما نمی پرسند که این عبارت ها کی به وجود می آید چون خودشان در جریان یک فعالیت آن عبارت را تولید کردند و کتاب از آن ها خواسته که خودشان یک روش برای خلاصه کردن این ضرب ها بگویید. به این ترتیب بچه ها در خلاصه کردن سهیم هستند بعد از پیشنهاد کردند نظرات توسط بچه ها، معلم در جمع بندی خود همان حرفی که قبلا در دو سه دقیقه می گفت، تکرار می کند و توان را تعریف کرده و علت این ساده نوشتن و ... را بیان می کند تفاوتی که در اینجا می بینیم اینست که بچه ها در روش دوم در جریان فعالیت درگیر بودند و خودشان موفق شده اند.

 

تبیان : آیا روش تدریس فعال فقط برای دروس مفهومی است یا برای دروس حفظی نیز کاربرد دارد؟

 

جناب آقای داودی : به دنبال همان تغییر نگرشی که به وجود آمده دیگر ما این تقسیم بندی بین دروس یادگرفتنی و حفظی را نداریم. از دید ما همه ی درس ها را دانش آموز باید بیاموزد نه اینکه حفظ کند مگر دانشی ضروری باشد که آن دانش ضروری در اثر تکرار در دروس و مفاهیم مختلف دانش ضروری را می آموزد. بجز دانش پایه، بچه ها ضرورتی ندارند که چیزی را حفظ کنند.

 

حتی در درسی مثل تاریخ  که به نظر می رسد یک درس حفظ کردنی باشد به جای اینکه  یک اتفاق تاریخی را حفظ کرده و بعد بخواهند به معلم پاسخ گو باشند تمایل ما بیشتر به تحلیل آن موضوع، به پیگیری چرایی هایش و اینکه چه درس هایی از آن اتفاق می گیرند و اینکه آن اتفاق چه تأثیری در  آینده ی زندگی برای آن بچه ها می تواند بگذارد توجه داشته باشند.

 

در این سیستم وقتی نگاه ما به آموزش تغییر کند همان طور که گفتم نگاهمان به ارزشیابی نیز تغییر می کند.

مثلا در درس تاریخ در پایان سال از دانش آموز سوالات دانشی می پرسند، و ارزشیابی در جریان یادگیری اتفاق می افتد. همین که دانش آموز موضوعی را انتخاب می کند در رابطه با آن تحقیق می کند و آن را برای بچه های کلاس ارائه می کند در واقع او کارش را انجام داده است و در همین حد کفایت می کند.

 

در راستای آن نیز مهارت های خیلی زیادی آموخته است. و ارزش این کار به مراتب بیشتر از اینست که بخواهد در رابطه با واقعه ای خاص اطلاعاتی را حفظ کند و به معلم پاسخ دهد بنابراین در تغییر نگرش ها این نوع  طبقه بندی درس های حفظ کردنی و مفهومی کنار رفته است.

 

تبیان: در حال حاضر شاخصی برای شناسایی تدریس فعال و غیر فعال یک معلم وجود دارد؟

 

جناب آقای داودی : بله وقتی وارد کلاس معلمی شویم از نحوه ی برخورد وی با دانش آموزان و فعالیت هایی که طرح کرده می توانبم تشخیص دهیم که آن معلم چقدر به روش های فعال نزدیک شده است.

مهمترین معیار ما این است که در جریان یادگیری و یاددهی چه ارتباطی بین معلم و دانش آموز برقرار است؟ هر چه نقش معلم در ساخت آن مفاهیم کم رنگ تر باشد و به تسهیل  یادگیری و فراهم کردن زمینه های یادگیری بپردازد و به جای آن نقش دانش آموز در ساخت و تولید دانش پررنگ تر باشد از این جا می توان تشخیص داد.

 

 

از زمانی که در اختیار ما قرار دادید سپاس گزاریم


 

مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: نوربخش - تنظیم: داودی

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت